|
|
زندگی پس از مرگ (1) |
پرسش هر انسانی كه اندكی آشنایی با اطراف خود پیدا میكند و از لوازم زندگی كنونی سر در میآورد، این است كه آیا پس از مرگِ بدن باقی هستیم یا مرگ، پایان وجود ماست؟ اگر باقی هستیم زندگی بعدی ما به چه صورت است؟ ... |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
زندگی پس از مرگ (2) |
ج. ملاك «التفاتی بودن»[1] از جمله ملاكهای دیگری كه برای تمایز حالتهای نفسانی از حالتهای بدنی و فیزیكی در نظر گرفته شده، ویژگی «حیث التفاتی» است. حالتهای نفسانی به سوی متعلق و محتوایی جهت گیری میشوند كه حتی ممكن است وجود نداشته باشد... |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
زندگی پس از مرگ (3) |
در آنجا بدنی دقیقا مانند بدن شما(با همان ماده در مبدأ یعنی درون اطاقك یا با مادهای دیگر) دوباره جمع شده كسی كه دقیقا مانند شما به نظر میرسد به بیرون اطاقك گیرنده یا مقصد میآید و شروع به كارهایی میكند ... |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
زندگی پس از مرگ (4) |
ولی وی با گوشزد كردن مسائلی كه فقط ما و برادمان میدانیم و بس، بر ادعای خود اصرار میورزد. آیا در چنین وضعی ما هنوز میتوانیم حكم كنیم كه این شخص برادر ما نیست...
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
زندگی پس از مرگ (5) |
این نظریه را میتوان «وجود نامتجسد»[1] نامید. 4. این نظریه كه میتوان آن را تركیبی از نظریه اول و سوم به حساب آورد، از این قرار است كه هر چند پس از مرگ، بدن ما از میان میرود ... |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
زندگی پس از مرگ (6) |
از لوازم این سخن این است كه وجود دو بدن با جنبش و ترتیب واحد در میان اتمها ممكن نیست. پس هرگاه جنبش اتمی فرد «الف» حاصل شود فرد «الف» حاضر است هرچند اصل اتمها در دو مقطع یاد شده با هم متفاوت باشند. درست است كه نظریه رستاخیز ابدان در خود امر ناسازگاری ندارد... |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
زندگی پس از مرگ(7) |
در این وضعیت، دوستان «الف»، مسلما «الف» ظاهر شده در هند را همان «الف» ناپدیده شده در امریكا میدانند هر چند از كیفیت این انتقال مرموز سر در نمیآورند... |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
زندگی پس از مرگ (8) |
نظریه مورد بحث ما هیچ نقشی را برای خصوصیات اول در هویت شخصی قائل نیست؛ به طوری كه به فرض اگر در دنیا بتوان كل بدن فرد «ب» را به روح «الف» پیوند زد و كل بدن فرد «الف « را با روح «ب»، هیچ تغییری در جانب امری كه وابسته به هویت شخصی است ... |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
زندگی پس از مرگ(9) |
شرایط علّی مذكور نیز بر اساس شرایط علّی دیگری تبیین میشوند كه از وجود ما خارج است. در این صورت دیگر نمیتوان سخن از افعال اختیاری به عمل آورد و لذا در صحنه اخلاق نه تكلیفی میماند و نه مسئولیتی. به میان آوردن این مفاهیم فقط وقتی امكان پذیر است ... |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
زندگی پس از مرگ (10) |
اما اكثریت انسانها هیچ گونه خاطرهای از زندگیهای پیشین ادعایی خود ندارند و همین امر این مورد را از مورد استمرار هویت از كودكی تا بزرگسالی جدا میسازد. استمرار جسمانی هم در فرضیه تناسخ كارگشا نیست، زیرا چه نوع اتصالی میان جسم كنونی با جسم قبلی وجود دارد... |
|
|
|
|
|
|
|