|
|
آزادى و اراده انسان |
قلمرو آزادی ازسوی تقدیر وقضای الهی محدود نشده است انتخابهای او منسوب به خودش می باشد، البته ازجهت طبیعی اراده انسان تحت تاثیرعواملی است وبه جهت تشریعی نیزقلمروآزادی اومحدوداست به رعایت آزادیهای دیگران ورعایت مصالح واقعی خود فرد و...
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
آزادي و آگاهي، دو عنصر بنيادي در تربيت اسلامي |
لا اِكراهَ فِيالدّينِ قَد تَبَيَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَيِّ . . . (بقره/ 256) در كار دين اكراه روا نيست؛ چرا كه راه از بيراهه به روشني آشكار شده است . . . |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
انسان سازي در پرتو ايمان و عمل صالح |
انسان در فرصت عمري كه خداوند به وي داده است مي تواند و بلكه بايد خود را در كارخانه دنيا كه با دو موتور پرقدرت ايمان و عمل كار مي كند، چنان بسازد كه با وي تا ابديت بماند؛ زيرا انسان در دنيا همانند ماده خامي است كه مي توان از آن ده ها و صدها و بلكه ميليون ها نوع براي ابد ساخت و در هنگام مرگ شكل نهايي محصول از كارخانه دنيا به سوي رستاخيز خارج شود و... |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
تأملی بر واژه های پيرامون انسان |
انسان بعنوان اشرف مخلوقات و برترين موجودات امانتدار خالق يكتا و جانشين او در نظام هستی است ، شناخت زوايای وجودی انسان برای ما جهت خودشناسی ، خودآگاهی و شناخت راههای صحيح شكوفائی استعدادهای خود امری لازم وضروری است و... |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
خدا، انسان، مدرنیته |
گفته شده است كه در مدرنیته، جای انسان و خدا، عوض شده است، ذهن انسان، تمایلات انسان و منافع او، اصالت یافته و هر آنچه او را محدود كند (اعمّ از اخلاق، حقیقت و تكلیف) در مرتبه دوم قرار ميگیرد و اومانیزم، فردگرائی، آزادی، دمكراسی، لیبرالیزم و سكولاریزم، همه بر همین اساس، پای گرفتهاند.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
آزادى و اراده انسان آنچه به اینجا پیوند دارد... رابطه دین و آزادی |
قلمرو آزادی ازسوی تقدیر وقضای الهی محدود نشده است انتخابهای او منسوب به خودش می باشد، البته ازجهت طبیعی اراده انسان تحت تاثیرعواملی است وبه جهت تشریعی نیزقلمروآزادی اومحدوداست به رعایت آزادیهای دیگران ورعایت مصالح واقعی خود فرد . و... |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
آزادي و آگاهي، دو عنصر بنيادي در تربيت اسلامي |
براي تعريف آزادي در يك نوشتة كوتاه، لزومي به نقل آراي انديشمندان نيست؛ بنابراين، به اجمال ميتوان گفت آزادي يعني نبودن موانع بيروني و دروني براي انديشيدن و بيان انديشه نظر سنجيده و منطقي و بررسي شده. در بعضي كتابها، بحث آزادي اغلب به دنبال مطالب مربوط به دمكراسي و تعليم و تربيت مطرح شده است و... |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
انسان و کرامت او |
آفریده ها ، همه کریم هستند ( 1 ) . کرامت هر پدیده به برخاستن از هستی و اتصال به هستی هوشمند است . (2 ) بنا بر این اتصال، هر پدیده ای آزاد است و تا وقتی از ، خدا، از آزادی خویش، غافل نمی شود، کریم است . صفت کریم که انسان جسته است، به ورود در ابتلی (3 ) و به تسلیم حکم زور نشدن است (4 ) ، به همه پدیده های هستی را کریم دانستن و کرامت هر آفریده را رعایت کردن است و ... |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
كرامت انسان |
»كرامت« اسمي است كه براي بيان بخشش، بزرگواري و بزرگمنشي به كار ميرود.(161) »كرامت« به معناي پيراستگي از پستي و فرومايكي است و كريم غير از كبير و عظيم است.كريم معادل فارسي دقيقي ندارد و... |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
حقوق اساسي انسان |
از مباحث بسيار مهم و اساسي در موضوع انسانشناسي، شناخت و تعيين »حقوقاساسي« انسان است. قرآن كريم با توجه به ابعاد وجودي انسان، حقوقي را براي او به رسميتشناخته است. رعايت و تأمين اين حقوق، ضمن مصون نگهداشتن انسانيت انسان از آسيب وخدشه، موجبات رشد و تعالي و شكوفايي استعدادها و قابليتهاي فطري او را نيز فراهمميسازد.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
تكليف و مسئوليت |
از منظر اسلام انسان هم مكلّف است و هم مسئول. مكلّف است يعني از جانب خداوند،تكاليف و وظايفي بر عهدهاش گذاشته شده است. مسئول است به اين معنا كه در برابر آنتكاليف، بازخواست ميشود. از اين رو، تكليف و مسئوليت دو روي يك سكّهاند. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
تكاملپذيري انسان |
فلسفه آفرينش انسان، تكامل است و كمال همه موجودات مقدمه كمال او است. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
انسان موجودي مختار |
اختيار به معناي برگزيدن يا قدرت انجام دادن كاري با اراده خويش در مقابل اجبار واضطرار است |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
فناناپذيري انسان |
روزي كه چون فرا رسد هيچ كس جز به اذن وي سخن نگويد، آنگاه بعضي از آنان ]= مردم[تيرهبخت و بعضي ديگر نيكبخت هستند.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
دو ساحتي بودن انسان |
خداوند انسان را از دو جنبه طبيعي )جسم( و فراطبيعي )روح( فراهم آورده است. طبيعتانسان در آفرينش اول از خاك و گل آغاز شد. سپس به شكل حَمَأمسنون و صلصال درآمد وسرانجام روح الهي در آن دميده شد و پا به مستي گذاشت.(178) |
|
|
|
|
|
|
|