|
|
دختري هستم بيست و پنج ساله كه در بيست سالگي ازدواج كردم. پس از چند ماه از يكديگر جدا شديم.آيا راه حلي وجود دارد؟ |
از اين كه با ما مكاتبه نمودهايد سپاسگزاريم. به نظر ميرسد طلاق و جدايي شما در چهار سال پيش به اذعان خودتان، عجولانه بوده است متأسفانه دخالتهاي اطرافيان، اركان خانواده را متزلزل ميسازد و فرقي نميكند كه اين دخالتها خيرخواهانه باشد يا مغرضانه.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
با شوهرم تفاهم زيادي داريم ايشان نماز ميخواند، ولي دو ماه است كه نماز را ترك كرده است ميترسم نماز نخواندن او باعث دلسردي من شود خواهشمندم مرا راهنمايي كنيد. |
از اين كه با ما مكاتبه نمودهايد سپاسگزاريم و از حسن اعتماد و نظر لطف شما تشكر ميكنيم. تقيد و تعهد شما نسبت به نماز و فرائض ديني كه حاكي از غيرت ديني است، قابل تقدير و تحسين است. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
مادرم با دروغ و حمايت بيجا از خواهران و دامادها موجب ناراحتي و تحقير و بي احترامي شديد به اينجانب شده است لطفا راهنمايي فرماييد با او چگونه رفتار كنيم. |
رعايت حقوق پدر و مادر خصوصا مادر بسيار سخت است و كمتر كسي مي تواند از عهده آن برآيد. به ويژه وقتي سن آنها بالا مي رود و كم حوصله تر و بداخلاق تر و حساس تر مي شوند. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
دختري چهارده ساله هستم من بايد كار كنم و درس بخوانم , ولي خواهر بزرگترم كار نمي كند و درس نمي خواند گاهي فكر فرار به سرم مي زند والدين به فرزندان ديگر پول توجيبي مي دهند, ولي به من فقط پول بليط مي دهن |
اين نعمت بزرگي است كه توانايي كار پيدا كرده ايد و علاقه به دست داريد و اين باعث پيشرفت شما در آينده خواهد شد و سختي هاي روزگار برايتان آسان مي شود, اما آن كس كه خورد و خوابيد و ناز پرورده شد, آيندهء سختي در پيش خواهد داشت .
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
اختلاف خانوادگي بين برادرم و همسرش زمينه جدايي و فروپاشي زندگي شان را فراهم ساخته است. لطفاً اوّلاً دعا كنيد، ثانياً راهنمايي نماييد. |
انديشه جدايي زن و مرد (به خصوص زنان و مرداني كه با علاقه با هم ازدواج كردند، و زندگي مشترك داشتند) نميتواند بدون دليل يا فقط به سبب بهانه باشد. طلاق كه منفورترين حلالها است، داراي ريشههاي مختلف است. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
كسي كه اخيراً ازدواج كرده ، ولي رفتار زنش قابل تحمل نيست و دعوا به راه مياندازد، آيا ميبايست طلاقش داد، يا صبر نمود؟ |
به نظر ميرسد رفتار همسرش از نوعي هيجان عصبي ناشي ميشود، نه ديوانگي به معناي خاص. افرادي هستند كه در مواقع ناراحتي، رفتاري خارج از پيشبيني از خود نشان ميدهند كه بيشتر از رفتار وراثتي آن ها ريشه ميگيرد و نبايد به عنوان عامل اساسي براي جدايي و طلاق تلقي شود، |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
راهكارهايي براي عدم اختلاف با همسر و راهنمايي در جهت حل آن را بيان كنيد؟ |
سعي كنيد اعتقادات ايشان را كه با آن بزرگ شده، به چالش نكشانيد. هر كس براي نظريات خود احترام قائل است، هر چند اشتباه باشد.با سن و سالي كه ايشان دارد نمي توانيد او را تغيير دهيد، پس از بحث و جدل خودداري كنيد.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
تكليف زني كه با مردي زندگي مي كند كه فقط براي خويشان خود اهميت قائل است، آنها را مهمان ميكند، ولي براي خويشان همسر اهميت قائل نيست چيست؟ |
يكي از آفات شكل گيري زندگي مشترك، خود محوري و خودخواهي است. سرمايه برقراري و استمرار رابطه خوشايند و موفق ميان زن و شوهر، همسري و همراهي، همفكري، حقگرايي و وارستگي از تعصبات نارواي خوشاوندي است. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
برادر بزرگم با همسرش اختلاف دارند. با اين كه چهار فرزند دارد، ولي حاضر نيست در خانه بماند و اگر به خانه بيايد، دعوا راه مي اندازد و از هيچ كس حرف نمي شنود. مرا راهنمايي كنيد. |
با توجه به اختلاف شديد برادرتان با همسرش بعيد به نظر مي رسد بتوانيد براي ايشان كاري انجام دهيد، ولي بزرگ تر هاي فاميل از دو طرف بايد در حضور آن دو مسائل را مطرح كنند و دنبال چاره جويي باشند |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
خانواده اصلاحات اخلاقياي را به من تذكر ميدهند كه اگر چه سخنانشان را بجا ميدانم اما توان ايجاد چنين اصلاحي را در خود نميبينم و اين موضوع موجب دلخوري طرفين از هم شده است لطفاً بگوييد چه بايد بكنم؟ |
در مورد مسائلي كه واقعاً توان آن را نداشته باشيد هيچ مسؤوليتي متوجه شما نخواهد بود كه "يكلف الله نفسا وسعها" اما بايد دانست توانائيهاي انسان قابليت توسعه دارد و در هر مرحله به هر مقدار كه مقدور باشد انسان مسؤول است |
|
|
|
|
|
|
|