قال علی علیه السلام : النَّصيحةُ مِن اَخلاقِ الكِرام.ُ / (فهرستغرر، ص 381)
کار نصيحت و خيرخواهي، روش مردمان بزرگوار و کريمالنَّفس است.
مغرور مباش!
ای عزیز، قدری از حال غفلت بیدار شو و در امر خود تفکر کن و صفحه اعمال خود را نگاه کن، بترس از آنکه اعمالی را که به خیال خودت عمل صالح است، از قبیل نماز و روزه و حج و غیر آن، خود این ها اسباب گرفتاری و ذلت شوند در آن عالم. سپس، حساب خودت را در این عالم تا فرصت داری بکش و خودت میزان اعمالت را بر پا کن و در میان شریعت و ولایت اهل بیت اعمال خود را بسنج و صحت و فساد و کمال و نقص آن را معلوم کن و آنها را جبران کن تا فرصت هست و مهلت داری. اگر در این جا خود را محاسبه نکنی و حساب خودت را درست نکنی، در آن جا که به حسابت رسیدگی می شود و میزان اعمال برپا می شود مبتلابه معصیت های بزرگ می شوی. بترس از میزان عـدل الهی و به هـیچ وجه مغرور مباش و جدّ و جهد را از دسـت مده، قـدری به صحیفه اعمال اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه و آله ، که معصوم از گناه و خطا بودند مراجعه کن و تفکر در آنها کن.
[ امام خمینی(ره) ، چهل حدیث ص441-443 ]
این احتمال، کوچک نیست!
قال الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إذا صَلَّيتَ صلاةً فَريضَةً فَصَلِّها لِوَقتِها صلاةَ مُوَدِّعٍ يَخافُ أن لا يَعودَ إلَيها أبداً ( امالی ، ص 329 )
اولاً نماز را در وقت آن بجا بیاور ! مراد از وقت فضیلت است. ثانیاً : نماز را همانند نمازِ کسی بخوان که با نماز وداع می کند، مثل این که آخرین نمازی است که می خوانی . فرض کنید ما مشغول خواندن نماز ظهر هستیم، آیا این احتمال نیست که این آخرین نماز ما باشد؟ این احتمال، کوچک نیست و احتمال کمی هم نیست! بعضی ها نشسته بودند، حرف می زدند، گعده کرده بودند، همان جا عزرائیل آمد و قبض روحشان کرد! بعضی ها روی منبر بودند، مشغول صحبت بودند ، بعضی ها سر سفرة غذا بودند. در همة این احوالاتی که من و شما در شبانه روز در آن احوال هستیم ، احتمال حضور جناب عزرائیل وجود دارد. بنا براین این احتمال ، احتمال کمی نیست . اگر کسی اقبال همراهش باشد که این اتفاق در حال نماز بیفتد ، این خیلی خوب است. بر خلاف کسی که... خدای ناکرده در حال معصیت خداست، در آن حال از دنیا می رود که این اتفاق نامطلوبی است، خداوند ماها را از آن محفوظ بدارد. لکن چون این احتمال هست، پس نماز را آنچنان بخوانیم که گویی داریم با نماز وداع می کنیم... مثل کسی که می ترسد هرگز فرصت نماز خواندن پیدا نکند.
[ شرح حدیث از امام خامنه ای مدظله العالی در مقدمه درس خارج ، 15/02/1394 ]
سلامٌ عـَلیکُم طِبتُم فادخـُلوُها خالدین
ملاصدرا (قدّس سرّه) در مقدمه سوره واقعه می گوید : بسیار به مطالعه کتاب های حکیمانه پرداختم تا آن جا که گمان کردم کسی هستم ولی همین که بصیرتم باز شد، خودم را از علوم واقعی خالی دیدم. در آخر عمر به فکر رفتم که به سراغ تدّبر در قرآن و روایات محمد و آل محمد (ص) بروم. یقین کردم که تا به حال کارم بی اساس بوده است، زیرا در طول عمرم به جای نور در سایه ایستاده بودم. از غصه، جانم آتش گرفت و قلبم شعله کشید، تا رحمت الهی دستم را گرفت و مرا با اسرار قرآن آشنا کرد و شروع به تفسیر و تدّبر در قرآن کردم. در خانه وحی را کوبیدم، درها باز شد و پرده ها کنار رفت و دیدم فرشتگان به من می گویند: «سلامٌ عـَلیکُم طِبتُم فادخـُلوُها خالدین ؛ درود خدا بر شما! بهشت گوارایتان باد، پس داخل شوید.»
[ برگرفته از: تفسیر سوره فرقان، محسن قرائتی ]
آیا پیامبر از من راضی هستند یا نیستند؟!
روایت داریم قرآن در قیامت به صورت یک جوان زیبایی مجسم می شود و آن هایی که با قرآن انس داشتند شفاعت می کند. از یک عالم بزرگواری نقل شده که به مدینه مشرف شدند و مدتی که در مدینه بودند این سوال برایشان مطرح شد که آیا پیامبر از من راضی هستند یا راضی نیستند؟ مدتی که در مدینه اقامت داشت توسل به پیامبر پیدا می کند که آیا پیامبر از من و امت راضی هست یا نه؟ روزهای آخر زیارتش بود توسل به پیامبر پیدا کرد که جواب مسئله من را مرحمت کن آیا از ما راضی هستید یا راضی نیستید؟ به قلبش الهام شد که قرآن را رو به قبله باز کن اولین آیه ای که آمد جواب شما در آن آیه خواهد بود. قرآن را باز کرد اولین آیه ای که از قرآن آمد این آیه بود «وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» (الفرقان: 30). این آیه مبارکه می فرماید که پیامبر خدا روز قیامت از یک عده امت شکایت می کنند که یا رب، ای پروردگارمن امت من قرآن را کنار گذاشتند و از قرآن جدا و دور شدند. مبادا یک وقت مصداق این آیه باشیم ... از مرحوم علامه طباطبایی رحمه الله سؤال کردند که ما چگونه به محبت خدا برسیم؟ ایشان فرمودند قرآن را با محبت بخوانید. یعنی حتی به قصد ثواب هم نخوانید مثل نامه دوست عزیز، که انسان چه طور با ذوق و شوق می خواند؛ قرآن را هم همان طور با ذوق وشوق بخوانید.
[ حجت الاسلام فرحزاد ، رمضان ماه انس با قرآن ، پرتال جامع پژوهشکده تبلیغ ، 93/4/4 ]
اگر این کار را بکنید ، خیرات و برکات زیادی به شما می رسد!
چهل سال پیش شخصی با پدرش که از افراد مورد احترام بازار بود اختلاف داشت، من او را خواستم و گفتم: « پیش من بیا کارت دارم. » او نزد من آمد نصیحتش کردم که چرا با پدرت درگیر می شوی ؟ او به من گفت: « پدرم گناهی ندارد ، فقط بی سواده ! » چه قدر بی ادب ! خیلی مغرور بود این جور آدم ها خیر نمی بینند.( افرادی مثل حاج شیخ عباس قمی ، شیخ اعظم انصاری ، آیت الله مرعشی نجفی و ... به اعتراف خودشان اگر به جایی رسیدند و به آن مقامات عالی دست یافتند ، به خاطر احترام به پدر و مادرشان بود؛ ) اگر گاهی اوقات پدر یا مادرتان اعصابشان ناراحت است و سر شما داد می زنند، شما بروید دستشان را ببوسید، و عذر خواهی کنید ، هر چند آنها مقصر باشند ، بگویید : آقا جان ، مادرجان ، از من بگذر. اگر این کار را بکنید ، خیرات و برکات زیادی به شما می رسد.
[ سلسله مباحث اخلاقی آیت الله مجتهدی تهرانی ، محمودی گلپایگانی ، جلد دوم ،چاپ پنجم ، 1393 ، ص 220 و 221 ]
اگر مردم حلالمون نکنن چی؟
موسسه جبل عامل در لبنان مخصوص پسر ها ومدینه الزهرا مخصوص دختر های یتیم شیعه بود، از چند ساله تا 16 - 17 ساله. مجتمعی بود فرهنگی که هم مدرسه بود وهم خوابگاه . دکتر چمران محبوبیّت خاصی در بین آنها داشت. یک بار با بی سیم خبر دادند که دکتر دارد برای دیدنتان با ماشین به مدینه الزهرا می آید . به محض شنیدن این مطلب بچه ها ومسئولان مجتمع رفتند و با اسلحه اتوبانی را که از بیروت به سمت دریا می رفت رو بستند . دکتر که از دور آمد و دید راه بسته است تعجب کرد و پرسید : مگه اتفاقی تو مدینه الزهرا افتاده ؟! چرا ماشین های مردم معطلند؟! او بلا فاصله خود را به افراد مسلح رساند وگفت : چرا اتوبان را بستین؟! کی قراره به این جا بیاد؟ وقتی جواب شنید به احترام شما اتوبان را بستیم ، هر دو دستش را بلند کرد و بر سر خود زد و گفت : وای بر من وای بر من ! اگر مردم حلالمون نکنن چی؟ بچه ها با تعجب پرسیند :مگه اشتباهی از ما سر زده ؟ دکتر گفت: برای همین چند دقیقه ای که به خاطر من از عمرشون تلف شده فردا باید جوابگو باشیم وبعد دوباره گفت :وای برتو مصطفی باید از تک تکشون حلالیّت بطلبیم او به سراغ ماشین ها رفت سرش را از شیشه تک تک ماشین ها داخل می کرد ومی گفت آقا منو حلال کنید؛این بچه های منو حلال کنید ، نفهمیدن اشتباه کردن ؛
[ خاطراتی از شهید دکتر مصطفی چمران ، سیده هیام عطفی ، کتاب چمران مظلوم بود به کوشش علی اکبری ، چاپ هفتم ،زمستان 93 ، ص 11 ]
یک استفتاء
سوال: اگر فردی به خاطر عذری قوی، پنجاه درصد احتمال دهد که روزه بر او واجب نیست و به همین دلیل روزه نگیرد، ولی بعداً معلوم شود که روزه بر او واجب بوده، از جهت قضا و کفّاره چه حکمی دارد؟
جواب: اگر افطار عمدی روزه ماه مبارک رمضان به مجرد احتمال عدم وجوب روزه بر وی باشد، در فرض سؤال علاوه بر قضا، کفّاره هم بر او واجب است. اما اگر افطار به علت ترس از ضرر باشد و ترس هم منشأ عقلایی داشته باشد، کفّاره واجب نیست، ولی قضا بر او واجب است.
استفتائات مقام معظم رهبری - www.khamenei.ir