کی از محورهای اساسی بیانات رهبر معظم انقلاب که در عمده بیانات اخیر ایشان بر آن تاکید شد موضوع مواجه ایران با جنگ عظیمی به نام جنگ نرم است. معظم له در دیدار با دانشجویان (4/6/88) واساتید دانشگاهها(8/6/88) به این مهم اشاره فرمودند ودانشجویان را افسران جوان جبهه مقابله با این جنگ واساتید دانشگاه را فرماندهان این جبهه معرفی کردند. تاکید معظم له بر خطر جنگ نرم در بیانات گذشته ایشان نیز به گونه های مختلف بیان شده است. تاملی در باب این تاکیدات نشان دهنده اعلان خطر رهبری از جدی شدن اقدامات دشمن در جنگ نرم علیه نظام اسلامی است.
1- معظم له از سالها قبل، خطر تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی دشمن علیه کشور را متذکر شده اند وبه مناسبت های مختلف ماهیت این خطر را بیان کرده اند. ایشان در سفر به استان سمنان در تحلیلی جامع، شاخصه های ناتوی فرهنگی را به صورت ذیل بیان فرمودند:
- ایجاد اختلاف وتفرقه در میان ملت ایران وجهان اسلام؛
- جلوگیری از الگو شدن ایران در جهان اسلام ومنطقه؛
- مرعوب ومنکوب کردن مسئولین ومقامات تصمیم گیرنده؛
-دامن زدن به مسائل وحساسیت های قومی ومذهبی؛
- القاء ناکارآمدی نظام.
از آنجا که ماهیت جنگ نرم یک اقدام فرهنگی بوده که طی آن مفروضات ذهنی ومبانی فکری افراد تخریب می شود؛ بنابراین باید گفت که شاخصه های ناتوی فرهنگی در واقع همان محتوای جنگ نرم است که دشمن جهت عملیاتی کردن آنها از طریق جنگ نرم عمل می کند. به عبارت دیگر گام عملیاتی دشمن در ناتوی فرهنگی، جنگ نرم است.
2- نگاهی به بیانات معظم له در ماههای اخیر گویای این تحلیل است که ناتوی فرهنگی از حدود یکی دو سال پیش وارد مرحله عملیاتی خود یعنی جنگ نرم شده و از حوزه فکری و فرهنگی به حوزه سیاسی و امنیتی وارد شده است. آنچه معظم له در دانشگاه علم وصنعت پیرامون نفی و اثبات های نظام اسلامی و ایستادگی بر سر آنها، ساخت ظاهری و باطنی نظام اسلامی و اولویت ساخت باطن بر ظاهر، لزوم تعیین شاخصه های هویت اسلامی نظام و مراقبت از این شاخصه ها بیان فرمودند، نوعی هشدار در مورد حساس بودن این مقولات و احتمال توطئه دشمن در این زمینه را متبادر به ذهن می کند.
این مساله را رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم تبریز(28/11/1387) با صراحت بیشتری مطرح کردند و فرمودند: « این تهاجم فرهنگی که بنده چند سال قبل گفتم، این شبیخون فرهنگی که انسان در بخشهای مختلفی می بیند به این نیت است؛ با این قصد است؛ انقلاب را از محتوای خود، از مضمون اسلامی ودینی خود، از روح انقلابی خود تهی کنند و جدا کنند. این، از همان نقاط حساسی است که هوشیاری مردم را می طلبد.»
معظم له در ادامه می فرمایند: «همه بدانند که امروز دشمنان نظام جمهوری اسلامی از برکندن این بنیان مستحکم، احساس عجز می کنند؛ سعی شان این است که به وسائل گوناگون، به دست خود کسانی که تو این انقلاب بودند و هستند، از این محتوا ذره ذره بکنند. جمهوری اسلامی، اسمش جمهوری اسلامی باشد، اسمش نظام انقلابی باشد، اما از محتوای اسلام، از محتوای انقلاب در آن خبری نباشد.»
معظم له در سفر به استان کردستان عملیاتی شدن طرح های دشمن جهت راه اندازی جنگ نرم علیه کشور را هشدار دادند و فرمودند: « این را سر بسته ومجمل بدانید و توجه داشته باشید دشمن مشغول تلاش است. الان در همین پشت مرزهای ما دستگاههای جاسوسی استکبار، علنا مشغول فعالیتند. یعنی ساختمان سی آی ای به طور رسمی وعلنی در منطقه ی کردستان عراق مشغول کار وتلاش وفعالیتند وتلاش آنها علیه جمهوری اسلامی و بر روی هدایت هر جریانی که از او بتوانند ضد نظام جمهوری اسلامی استفاده کنند، متمرکز است. اینها تحلیل نیست، اینها اطلاع است؛ اینها آگاهی هائی است که ما داریم.»
بر این اساس ایشان در همین دیدار لزوم حفظ مرزهای فکری و روحی نظام را مطرح کردند و فرمودند:« نگذارید دشمن مثل موریانه به جان پایه های فکری واعتقادی وایمانی مردم بیفتد وآنها را دچار رخنه کند»
3- روندی را که مقام معظم رهبری به آن اشاره می کنند در جریان انتخابات نهم ریاست جمهوری نشانه های بارزی از آن روشن شد و به گفته معظم له نخبگان را در معرض امتحان قرار داد. طی این تحولات به روشنی دستگاههای رسانه ای استکبار(بی بی سی فارسی، صدای آمریکا، رادیو فردا و...) از اهداف وخواسته های گروههای اصلاح طلب و طرح شایعه تقلب از سوی آنها حمایت کرده و مردم را به تجمعات خیابانی و اقدامات غیر قانونی دعوت می کردند. به اعتراف برخی از عوامل فکری آشوب های اخیر(کیان تاج بخش) «اغتشاشات اخير يك اتفاق نبود بلكه يك برنامه درازمدت پس از پايان جنگ تحميلي با هدف خدشه دار ساختن نظام ولايت فقيه و مردم سالاري ديني بوده است.» تاج بخش این برنامه دراز مدت را دارای سه مرحله ی استحاله فرهنگی، استحاله سياسي و نافرماني مدني يا انقلاب مخملي و رنگي ذکر کرد که به روشنی فرایند اعلام خطر رهبری در مورد خطر ناتوی فرهنگی تا رسیدن به جنگ نرم را مستند می کند.
در شرایطی که دشمن با یک برنامه ریزی دراز مدت قصد داشت از بزنگاه انتخابات جهت ضربه زدن کاری علیه نظام استفاده کند برخی از نخبگان که می بایست در این مواقع با استفاده از ظرفیت خود نهایت خدمت به نظام را انجام دهند مهر سکوت بر لب زده و برخی در جبهه موافق با دشمن قرار گرفتند و مردود شدند. این در حالی بود که مقام معظم رهبری با تبیین روشن ودقیق اوضاع حجت را بر همگان تمام کردند. معظم له در بیاناتی به صراحت فرمودند: « نخبگان سر جلسه ی امتحانند؛ امتحان عظیمی است. دراین امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط این نیست که ما یک سال عقب بیفتیم؛ سقوط است. اگر بخواهیم به این معنا دچار نشویم، راهش این است که خرد را، که انسان را به عبودیت دعوت می کند، معیار وملاک قرار بدهیم؛ شاخص قرار بدهیم.»(29/4/88)
مقطع زمانی که در آن قرار گرفته ایم از حساسیت زیاد و همه جانبه ای برخوردار است به گونه ای که مقام معظم رهبری در توصیف این زمان فرمودند: «امروز جمهورى اسلامى و نظام اسلامى با يك جنگ عظيمى مواجه است، ليكن جنگ نرم .»(4/6/88) این راهبرد جنگ نرم دشمن علیه نظام اسلامی مطمئناً اهداف وابزارهای خاصی را به همراه دارد و گام اولیه مقابله با این جنگ شناخت این ابزارها واهداف است. در این نوشتار به اهداف دشمن در این جنگ نرم که در فتنه بعد از انتخابات نشانه های بارزی از آن روشن شد اشاره می شود.
به طوری کلی دشمن در حال حاضر و مبتنی بر فتنه بعد از انتخابات سه هدف عمده را دنبال می کند:
1- تخریب وحدت ملی و از بین بردن اتحاد عمومی: روشن است که زمینه های سوء استفاده دشمن در داخل کشور منتفی نیست؛ تنوع زبانی، مناطق جغرافیایی، قومیتی، مذهبی، دینی واختلافات سلایق و مواضع احزاب و جریانات سیاسی همگی زمینه هایی است که در تیررس سوء استفاده دشمن وعملیاتی شدن طرح های آن قرار دارد. دشمن به این تفاوت ها واختلافات به چشم فرصت برای خود می نگرد تا جائیکه مارگارت تاچر نخست وزیر اسبق انگلیس می گوید: ما می توانیم آنچه را در اتحاد جماهیر شوروی انجام دادیم واین قدرت بزرگ را به قدرت ها وکشورهای کوچک تقسیم کردیم، در خاورمیانه هم انجام دهیم. بر این اساس در مورد جمهوری اسلامی ایران نیز از همان روزهای بعد از انقلاب، دامن زدن به اختلافات قومی، مذهبی،سیاسی و... در دستور کاردشمن قرار گرفت. شورش های اولیه در مناطق قومیتی همانند خلق عرب در خوزستان، ترکمن در شمال شرق، اکراد در غرب، قوم بلوچ در جنوب شرق، درکنار دامن زدن به اختلافات سیاسی و حمایت آمریکا از نهضت آزادی، منافقین و حتی توده ایها همگی از جمله موارد بهره برداری دشمن از این زمینه ها وتبدیل آنها به اختلافات داخلی است. هرچند دشمن دراین زمینه سرمایه گذاری زیادی داشت اما در میانه ی این تفرقه افکنی دشمن، با وقوع جنگ تحمیلی همه اقوام کشور به همراه تمامی جریانات سیاسی وفادار به انقلاب اسلامی موضوع دفاع از میهن را اولویت اولیه خود قرار داده و با تمام قوا، هشت سال متحد با هم به دفاع از کشور همت گماشتند. بنابراین با وجود اینکه ایران در بین کشورهای خاورمیانه یکی از متنوع ترین کشورها از نظر اقوام، زبانها و مذاهب است اما در طول این 30 ساله با وجود طرح های گسترده و پیچیده دشمن در ایجاد تفرقه و اختلاف، ملت ایران حول محورهای اساسی اسلام، رهبری، ملیت ایرانی و قانون اساسی اتحاد خود را حفظ کرده است.
طی تحولات بعد از انتخابات نیز یکی از اهداف مهم دشمن تخریب وحدت ملی بود. دشمن امیدوار بود تا قشرهای مختلف مردم را در مقابل هم قرار داده وطرح ملت در مقابل ملت را عملی کند. این مساله یکی از بندهای مهم دستورالعمل جنگ نرم است که طی آن نظام سیاسی به چالش جدی کشیده شده و تا براندازی آن ادامه می یابد. در این حوادث با وجود خسارتهایی که براثر غفلت برخی خواص رخ داد اما در نهایت یکپارچگی و توافق و اعتماد همگانی مردم بر سر تکیه گاههای اطمینان بخش نظیر ولایت فقیه و فصل الخطاب دانستن بیانات رهبری توسط غاطبه مردم ایران، امیدهای دشمن بر باد رفت و ناکام ماند. البته دشمن بیکار ننشسته وتلاش می کند تا همین تکیه گاههای اعتماد مردم را تخریب کند.
2- تخریب باورهای مردم: تخریب باورها واعتقادات اسلامی ملت ایران جزء اهداف استراتژیک و دائمی دشمن است. در این راه دشمن از ابزارهای متنوعی بهره گرفته و می گیرد.
برخی از این ابزارها عبارتند از:
1/2- ایجاد فرقه های انحرافی: در طول تاریخ معاصر، دشمن به ویژه دولت انگلیس از این ابزار استفاده های زیادی نموده است به گونه ای که برخی از کارشناسان معتقدند که استعمارگران قرن 20 با بازیگری ویژه ی انگلیسیها جهت ایجاد انحراف در اعتقادات اهل تسنن، وهابیت، و برای ایجاد انحراف در اعتقادات شیعه، بابیت و بهائیت را ایجاد و حمایت کردند. در حال حاضر نیز این حربه همچنان کار ساز است به گونه ای که رهبر معظم انقلاب بارها نسبت به رسوخ فرقه های انحرافی در کشور به ویژه فرقه های مدعی ارتباط با امام زمان(عج) و عرفانهای کاذب هشدار دادند.
2/2- ایجاد شکاف در بین علما و مذهبیون از طریق غبارآلوده کردن فضای فکری جامعه: این مساله در جریان انقلاب مشروطه یکی از حربه های دشمن جهت ایجاد انحراف در نهضت بود. هرچند تصور غالب این است که اختلافات موجود پایه نظری واعتقادی داشت؛ اما روشنفکران وابسته به فرنگ با تشویش اذهان و غبارآلود کردن فضای فکری و سیاسی موجود، علما را درمقابل یکدیگر قرار داده تا جائیکه از یک سو آیت الله نائینی جهت تئوری پردازی مشروطه کتاب منتشر کرد و از سوی دیگر حکم اعدام شیخ فضل الله نوری توسط شیخ ابراهیم زنجانی به جهت مخالفت با مشروطه غیر مشروعه صادر شد.
در اوایل انقلاب نیز خدعه غبارآلود کردن فضای سیاسی و ارائه ی تصویر نادرست از اوضاع موجود، علیه افرادی که در انقلاب بودند و در باب نظریه ولایت فقیه مکتوباتی داشتند،(منتظری)کارساز شد. ورود باند مهدی هاشمی، عوامل ملی گرا و نهضت آزادی به دفتر منتظری و غالب کردن نظرات وافکار خود بر وی سبب شد تا او دچار انحراف شده و در مقابل حضرت امام(ره) قرار گیرد. اکنون نیز مواضع نسنجیده برخی افراد نظیر صانعی، بیات و... به جهت همین فضا سازیهای آمیخته با دروغ، اتهام و مغالطه که از سوی رسانه ها و برخی از فعالان سیاسی اصلاح طلب دنبال می شود، صورت می گیرد.
3/2- ترویج نفاق: پدیده نفاق یکی از زمینه های اساسی ضربه زدن به اسلام وجامعه مسلمین بوده و هست. به تعبیر مقام معظم رهبری: پدیده ی نفاق از آن پدیده های خطرناک است و آن چیزی که در صدر اسلام توانست کوشش مجاهدین صدر اسلام و نبی مکرم اسلام(ص) را معطل گذارد حیله های دشمنان نقابدار بود. (نقل به مضمون از بیانات مقام معظم رهبری در لشکر 10 سیدالشهداء26/7/1377)
در شرایط کنونی نیز معظم له، برخی از تحرکات بعد از انتخابات را با عنوان حرکت های همانند اقدام منافقین در ساختن مسجد ضرار صدر اسلام توصیف کرده و نسبت به رسوخ اقدامات نفاق گونه در شرایط کنونی هشدار دادند.
3- از بین بردن روح امید و اعتماد به نفس ملی: بنا به فرموده مقام معظم رهبری یکی از ابزارهای اساسی دشمن در جنگ نرم، ضربه زدن به اعتماد نفس ملی، از بین بردن روح اميد وآينده روشن در بين مردم بويژه جوانان است . نمونه بارزآن در همين انتخابات دهم رياست جمهوري بود كه دو نصاب مهم بدست آمد. اول اینکه با گذشت30 سال از عمر انقلاب، حدود85 % مردم در انتخابات شركت کرده که اين موضوع نشان از اميدواري مردم به آينده است. نصاب دوم انتخاب رئيس جمهور با رأي حدود 25 ميليون كه در نوع خود بي نظير بود. در چنین شرایطی دشمن تلاش كرد اين نقطه قوت و اميدواری را به نقطه ضعف، ترديد و نااميدي و بي اعتمادي مردم نسبت به نظام و مسئولان تبدیل کند.
بر همین اساس رهبر حكيم انقلاب اسلامي در ديدار با رئيس و نمايندگان مجلس خبرگان مسائل پيش آمده در حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري را به يك فتنه تشبیه نمودند؛ فتنه اي كه عمق آن خواص را هم در برگرفت. دراين فتنه هدف دشمن، تأثيرگذاري بر ذهن خواص بود تا از طریق آنها بتواند مردم را به ميدان مقابله با نظام بکشاند؛ چراکه خواص جامعه هركدام در بخشي از اقشار جامعه تأثيرگذارند و متاسفانه در این فتنه برخی آنها از این تاثیر گذاری در جهت دفاع از نظام اسلامی بهره نگرفتند و به عبارت دیگر در راستای همان هدف دشمن گام برداشتند. برخي خواص اگر سخن گفتند در جهت اهداف فتنه دشمن بود؛ اگر سكوت كردند در جهت اهداف دشمن بود واگر بيانيه صادر کردند آن هم در همان جهت بود. به عبارت دیگر این دسته از خواص در جهت هر سه هدف دشمن، تخريب باورها، از بين بردن وحدت ملي و نااميد كردن مردم حركت كردند و از طرفي هم اقدامات آنها سبب تخريب نقاط امني كه مورد اعتماد و اتكاء مردم است، شد.
به وجود آمدن چنین وضعیتی نتیجه غفلت از طرح ها، ابزارها و اهداف دشمن است. در حالیکه بنا به توصیه های مقام معظم رهبری همواره باید منتظر دشمن بود چرا که اگر تو خوابت برد دشمن خوابش نخواهد برد و همواره در کمین است.
بنابراین این جنگ نرم که حتی طی آن برخی از نخبگان به جبهه خودی شلیک کردند فرایند و برنامه ریزی طولانی مدتی را به همراه دارد. ازاین رو اگر در سالهای قبل به جهت حاکمیت تفکر اولویت توسعه اقتصادی وسیاسی بر دیگر مسائل، به بیانات روشن مقام معظم رهبری که خطر رشد تهاجم فرهنگی و ناتوی فرهنگی را گوشزد می کرد توجه شایسته ای نشد، دولت دهم که با پرچم احیای ارزش های انقلابی کار خود را آغاز کرده است باید نسبت به این تهاجم فرهنگی که امروزه در قالب جنگ نرم وارد مرحله جدی تر خود شده است به مقابله هوشیارانه بپردازد. باید توجه داشت که ورود ناتوی فرهنگی به فاز جنگ نرم به معنای عبوراز ناتوی فرهنگی نیست بلکه در جنگ نرم اهداف ناتوی فرهنگی با جدیت بیشتر و با ابزار و وسائل گوناگون دنبال شده و از این جهت خطر بیشتری متوجه نظام است. بنابراین باید هشدارهای معظم له را در مورد ناتوی فرهنگی با نظر به جنگ نرم مورد توجه داشت. در این مقابله به نظر می رسد روش های پیشنهادی ذیل بخشی از کار باشد:
- دستگاه اطلاعاتی کشور نسبت به تمامی سطوح جامعه اعم از سیاست، اقتصاد وفرهنگ باید هوشیاری جدی داشته باشد؛ چرا که هرچند جنگ نرم اقدامی فرهنگی است اما در راه رسیدن به اهداف خود از هر وسیله ای استفاده می کند.
- توجه زیاد دولت نهم به سفر های استانی و حل مشکلات رفاهی مردم نباید دولت را از مسائل کلان و اساسی نظیر حفاظت از مرزهای جغرافیایی دور کند. در این میان موضوع قاچاق اسلحه به داخل کشور با حساسیت زیادی باید پیگیری و با شدت برخورد شود.
- وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی تنها نقش تدافعی در مقابله با پدیده های ضد فرهنگ اسلامی نداشته باشد بلکه با بهره گیری از تاریخ غنی هنر وادبیات کشور که گره خورده با آئین اسلام است به تولید محصولات فرهنگی فاخر بپردازد.
- یکی از مهم ترین اقدامات نقش تبلیغات دینی است؛ چرا که از ابزارهای اساسی و دائمی جنگ نرم، تبلیغات می باشد و این ابزار کار ساز را تنها از طریق ارشاد و تبلیغ دینی از طریق رسانه، محافل مذهبی و... می توان به کار گرفت.
- با توجه به آنچه مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید دانشگاهها فرمودند، وزارت علوم باید در راستای اصلاح مبانی علوم انسانی و بومی سازی آن مبتنی بر اندیشه های اصیل اسلامی وایرانی گام بردارد؛ چرا که تفاوت آشکار این مبانی با اصول اسلامی سبب جدایی قشر فرهنگی وروشنفکر جامعه از نیازههای فرهنگی یک جامعه اسلامی شده و برنامه ها وتصمیمات از سوی آنها برای جامعه تجویز می شود که نه تنها مشکلات را حل نمی کند بلکه چه بسا همسو با برنامه های دشمن قرار گرفته وجامعه را به سوی سکولاریسم ودیگر اندیشه های ضد اسلامی پیش ببرد.
محمدجواد اخوان