يكي از آثار عبادت و يقين، محبت و عشق به خداست؛ زيرا تا انسان به چيزي معرفت پيدانكند بدان عشق و محبت نميورزد. وقتي كه بنده، محبوب حقيقي را شناخت و دريافت كهتنها او سزاوار بندگي و پرستش است، به عبادتش ميپردازد و به اصطلاح از توحيد در ذات بهتوحيد در عبادت ميرسد، زيرا بر اثر شناخت، شوق و رغبت به سوي خدا و نيز پيروي ازدستورات او در انسان ايجاد ميگردد، و اين موجب اطاعت و بندگي او ميشود، چنانكه قرآن ميفرمايد:
سخنان پاكيزه به سوي او (خدا) بالا ميرود، و عمل صالح آن را بالا ميبرد.
انسان مؤمن بر اثر استمرار عبادت و بندگي چنان غرق در محبت و عشق خدا ميگردد، وشعلههاي سركش عشق الهي درونش را مشتعل ميسازد كه از توحيد در ذات و عبادت، بهتوحيد در محبت ميرسد، و در زمره كساني قرار ميگيرد كه خداوند درباره آنها چنينفرمود:
آنان كه ايمان آوردهاند شديدترين محبت(و عشق) را به خدا دارند.
اكسير عشق و محبت از چنان اهميت و ارزشي برخوردار است، كه رسول اكرم صلي الله عليه وآله دردعايش آن را طلب كرده، ميفرمود:
اَللّهُمَّ ارْزُقْني حُبَّكَ وَ حُبَّ مَنْ يُحِبُّكَ وَ حُبَّ ما يُقَرِّبُني اِلي حُبِّكَ وَاجْعَلْ حُبِّكَ اَحَبَّ اِلَي مِنَالْماءِ الْبارِدِ(712)
پروردگارا! دوستي خودت و دوستي كسي كه تو را دوست دارد، و دوستي عملي كه موجبدستيابي به محبت تو ميشود، روزي من گردان، و دوستي خود را در نظر و ذائقه من از آبِخنك لذيذتر و عزيزتر قرار ده.
نقل شده است كه شعيب پيامبرعليه السلام بر اثر عشق و محبت خدا آن قدر گريست كه ديدگانش نابينا شد و خداي متعال نور چشمانش را بازگرداند. دوباره آن قدر گريست كه چشمانشبيفروغ شد باز خداوند چشمانش را بينا ساخت. تا چهار با اين كار تكرار شد. سپس خداوندخطاب به وي فرمود:
اي بندهام شعيب! تا كي به اين كار ادامه ميدهي؟ اگر از ترس آتش جهنم مينالي، تو را ايمنميگردانم، و اگر مشتاق بهشتي آن را به تو ارزاني ميدارم.
عرض كرد:
اي آقاي من! ميداني كه از ترس آتشت نمينالم و از اشتياق بهشت نميگريم، بلكه اكسيرمحبت و عشقت دلم را ربوده و صبر و طاقتم را برده و شكيبايي ندارم، مگر به وصال تو نايل آيم.
آنگاه خداي متعال بدو فرمود:
اكنون كه براي وصال من ميگريي، موسيبن عمران، كليم خود را به خدمت تو ميگمارم!(713)
جمعبندي و نتيجهگيري
- از آثار عبادت همراه با يقين، محبت و عشق به خداوند است.
- انسان مؤمن، بيشترين عشق را نسبت به خدا ميورزد.
- پيامبران الهي سخت جوياي عشق الهي بودند و در اين راه مشقتهاي فراواني رامتحمل ميگشتند./ح
712) اخلاق حسنه، ملامحسن فيض كاشاني، ترجمه محمدباقر ساعدي، ص 205، انتشارات پيام آزادي، تهران.
713) همان، ص 208 - 207. |