جلسه دوم از بحث امر به معروف و نهی از منکر
امام جمعه شهر پاتاوه از توابع استان کهکیلویه و بویر احمد
حجة الاسلام نورالله افشار
بسم الله الرحمن الرحیم
امر به معروف و نهی از منکر در لسان روایات:
امام صادق (ع) می فرماید: کسی که بتواند جلوی مفاسدی را بگیرد و نگیرد، دوست دارد خداوند متعال معصیت شود، چنین شخصی دشمن خداست، (این درحالی است که) می تواند کامل جلوگیری کند، یک وقتی با اخممان است یک وقتی با زبانمان است. یک جوری باید ما نشان بدهیم که ناراحتیم!
روایت دوم می فرماید:" قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا " آیه قرآن است، به پیامبر می فرماید: هم خودت را، هم اهل بیتت را از آتش جهنم دور کن. روایت داریم که چه جوری باید پیغمبر و بستگانش را از آتش جهنم دور کند. روایت داریم می فرماید: از راه امر به معروف و نهی از منکر.
اما چند روش برای امر به معروف و نهی از منکر:
حرکت سید الشهدا، حرکت امر به معروف و نهی از منکری بود... حتی تا لحظه آخر، سیدالشهداء جلوی منکر را می گیرد. سیدالشهداء لحظات آخر... زخم زیاد برداشته، روی زمین افتاده، اصحاب هم همه به شهادت رسیده اند، لشکر آماده شده حمله کند به زن و بچه!... آقا یک جمله فرمود، آن یک جمله اثر داشت، تا امام حسین زنده بود، لشکر دشمن حمله نکرد. جمله آقا چه بود؟ فرمود: اگر دین ندارید آزاده باشید. لذا تا حضرت زنده بود طرف خیمه نرفتند...
چند نکته از این سخن سیدالشهداء علیه السلام:
1. اولین نکته: اینکه نهی از منکر حتی در لحظه آخر عمر هم واجب است.
2. نکته دوم: وحشی ترین افراد را حتی باید امر به معروف و نهی از منکر بکنیم.یک حکایتی هست... به یکی از مؤمنین اهل مسجد، از این لاتهای اصفهان گفتند: امشب می خواهیم بیاییم خانه ات ... از ترس گفت اشکال ندارد، (اگر) می گفت: نه! می کشتنش، حداقل (او را) یک کتک حسابی می زدند. آمد پیش علامه مجلسی گفت: آقا! اینها گفته اند: ما می خواهیم بیاییم خانه ات، ما هم از ترس گفتیم بیایید، راهی نداشتیم.(علامه)گفت:کار خوبی کردی، من هم می آیم... . مرحوم علامه آمدند، نشستند. آنها آمدند، دیدند آخوند نشسته. گفتند: برنامه هایی که داشتیم همه از بین رفت. علامه مجلسی چند دقیقه ای با این لات های اصفهان صحبت کردند- جزء شقی ترینِ افرادند- ولی تأثیر داشت؛ سخن علامه برایشان. آقا از اونها پرسید: مرام شما چیست؟ گفتند: ما مراممان اینست که اگر جایی نمک خوردیم، نمکدان نمی شکنیم. آقا فرمود: تا حالا نمک خدا را نخورده اید؟(سخن علامه مجلسی) مثل پتکی که توی سر این لات های اصفهان بکوبند (بود)، همه بالاخره توبه کردند، استغفار کردند، (و)جزء مؤمنین و از آن شیعیان درجه یک شدند.
3.نکته سوم: از این کلمات حضرت سیدالشهداء علیه السلام اینست که اگر (در امربه معروف و نهی ازمنکر) از دین افراد نتوانیم کمک بگیریم، از صفات عاطفی کمک بگیریم. سیدالشهداء فرمود: اگر دین ندارید آزاده باشید...
... سیدالشهداء از صفات عاطفی کمک می گیرد، که اینکار را کرد (در جریان درخواست عدم حمله دشمن به خیمه ها تا مادامی که ایشان زنده است) و تاثیر داشت.
4.نکته چهارم: این است که درباره کلام حضرت سیدالشهداء علیه السلام، افراد خلافکار ممکن است تحت تاثیر وجدان قرار بگیرند.
ما زمان فضیل عیاض، شرورتر از فضیل نداشتیم. یک آیه قرآن، فضیل را عوض کرد. یعنی دزد است، راهزن است، کسی (است) که بچه ها را می خواستند خواب بکنند، می گفتند: بخواب! فضیل می آید؛ بچه می ترسید. برای اینکه بچه بترسد، اینجوری می ترساندند. (آن هنگام که برای دزدی می رفت، آیه ای را شنید)"اَلَم یانَ للّذین امَنو ان تَخشَع قُلوبُهُم لِذکرِ الله" آیا وقتش نرسیده است عوض بشوی؟... فضیل آمد از روی دیوار پایین (وتوبه کرد)...
5. نکته پنجم: درباره این است که خیال کنیم شرایط سخت باید از امر به معروف و نهی از منکر گرفته شود. ما اتفاقاً می بینیم در شرایط سخت هم اهمیت دارد امر به معروف و نهی از منکر کردن. شما ببینید وقتی که وجود مبارک امام سجاد و حضرت زینب سلام الله علیها... می روند به شام و کوفه و این مسائل به وجود می آید... در شام خطیب رفت بالا و مدح یزید کرد. امام سجاد فریاد زد: ای خطیب! تو با این تملق، رضایت خدا را به رضایت یزید معامله کردی؟
من یک جمله دیدم از امیرالمؤمنین (ع) که می فرماید: سکوت اهل حق باعث می شود که اهل باطل خیال کنند که حق هستند!... روزه خواری می شود، ما چیزی نمی گوییم، آن ها (روزه خواران) خیال می کنند کارشان حق است... سکوت، بد است، مذمت شده است...
امام صادق (ع) در یک مراسمی رفت (عروسی یا مراسم دیگری)، یک کسی طلب کرد که" آقا آب به من بدهید" ، صاحبخانه... شراب آورد سر سفره. امام صادق بلند شد. فرمود: در جلسه ای که شراب بنوشند نه تنها نباید خورد، بلکه باید بلند شد، فریاد زد.
...در یک جلسه ای گناه، معصیت انجام می شود، ... ما آنجا نشسته ایم. نه امر به معروف و نهی از منکری (صورت می گیرد) .... ساکت نشسته ایم، هیچ چیز هم نمی گوییم. انگار هیچ اتفاقی هم نیفتاده است... . یک کسی فحش به پدرمان می دهد چه عکس العملی نشان می دهیم؟ گناه یعنی فحش دادن نعوذ بالله به خدا.
اسامه شخصیتی از ساوه است. پدر و مادرش کنیز و غلام پیغمبر بودند. در 18 سالگی فرمانده لشکر می شود. پیغمبر فرمود: َلعنَ اللهُ مَن تَخَلَّفَ عَن جیش اسامه... اسامه با این سابقه وقتی أمیرالمؤمنین علی (ع) .... به خلافت رسید، آمد نزد آقا و گفت من نیازمند کمک هستم. ... آقا فرمود: " یادت هست موقعی که ما با معاویه درگیر بودیم تو سکوت کردی؟سکوت تو کمک به معاویه بود".
سکوت اهل حق بمعنی کمک به دشمن (است)؛ در هر زمینه ای!...
یکی از نمایندگان قبل از انقلاب، آمد خدمت حضرت امام رضوان الله تعالی علیه، گفت: آقا! یک قانونی می خواست در مجلس وضع بشود، قانون ضد اسلامی بود، من به آن قانون رأی ندادم ... او خیال کرد ألان آقا خوشحال می شود، می گوید: آفرین! دستت درد نکند. دیدند امام عصبانی شد، فرمود: کافی نبود، باید داد می زدی و مجلس را ترک می کردی... روایت این است که می فرماید که انسانی که امر به معروف و نهی از منکر نمی کنند در لسان داود و در لسان عیسی (ع) لعن شده اند.
قرآن می فرماید: " لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ " لعنت شده اندکسانی از بنی اسراییل در زبان داوود، در زبان عیسی بن مریم" ذَلِكَ بِمَا عَصَوا " چرا لعنت شده اند؟ چون عصیان خدا کردند و " وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ" و تعدی کردند و (به) حکم الهی، واجبات الهی تعدی کردند. انجام ندادند. و دیگر چی؟"كَانُواْ لاَ يَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنكَرٍ " و نهی از منکر نکردند... آن کسی که امر به معروف و نهی از منکر نمی کند، می فرماید: حتی در لسان حضرت داوود و حضرت عیسی، مورد لعنت قرار گرفته... و آخرین روایت، رسول خدا فرمود: جبرئیل آمد و گفت: اسلام ده بخش است، بخش هفتم امر به معروف و نهی از منکر است. امر به معروف و نهی از منکر هم مثل نماز است، فرقی ندارد. تضمین نماز و دیگر واجبات می شود امر به معروف و نهی از منکر. یعنی همانطور که از فروع دین می شود نماز، یکی از فروع دین می شود امر به معروف و نهی از منکر (است)...
اگر ما اهل تسامح بودیم، و منکرات در جامعه رواج پیدا کرد و ما ساکت نشستیم،چند آسیب دارد:
1. یکی از آسیب هایش این است که اشرار بر ما مسلط می شوند.
2. یکی از آسیب هایش این است که بلا نازل می شود. بلا هم که نازل شد دیگر تر و خشک با هم
می سوزند...(خوبها) میگویند: ما که خوب بودیم؟، می گوید: تو خوب بودی! اما چرا امر به معروف و نهی از منکر نکردی؟ چرا دست دیگری را نگرفتی؟ چرا حداقل اخمت را بهم نزدی؟ چرا منکر را دیدی و ناراحت نشدی؟ پس ببینید، اصل و اساس تعلیم انبیاء می شود امر به معروف و نهی از منکر. امر به معروف « أَنِ اعبُدُوا اللَّهَ » امر به معروف در قرآن و "وَاجتَنِبُوا الطّاغوتَ "، "از طاغوت دوری کنید"؛ می شود نهی از منکر. یعنی تمام تعالیم انبیاء
می شود امر به معروف و نهی از منکر.که ان شاءالله بتوانیم این واجبات الهی که در جامعه متروک مانده ان شاءالله بتوانیم عامل باشیم.
والسلام
|