ادامه اقسام گناهان کبیره از دیدگاه امام خمینی(ره) در کتاب تحریر الوسیله :
5- عقوق پدر ومادر6- خوردن مال یتیم از روى ظلم . 7- نسبت زنا به زن با عفت . 8- فرار از جبهه جنگ با دشمن . 9- قطع رحم . 10- سحر و جادو. 11- زنا. 12- لواط. 13- دزدى . 14- سوگند دروغ . 15- كتمان گواهى . (در آنجا كه گواهى دادن واجب است ) 16- گواهى به دروغ . 17- پیمان شكنى . 18- رفتار بر خلاف وصیّت . 19- شرابخوارى . 20- رباخوارى . 21- خوردن مال حرام . 22- قمار بازى . 23- خوردن مردار و خون . 24- خوردن گوشت خوك . 25- خوردن گوشت حیوانى كه مطابق شرع ذبح نشده است . 26- كم فروشى . 27- تعرّب بعد از هجرت . یعنى انسان به جایى مهاجرت كند كه دینش را از دست مى دهد. 28- كمك به ستمگر. 29- تكیه بر ظالم . 30- نگهدارى حقوق دیگران بدون عذر. 31- دروغگویى . 32- تكبر. 33- اسراف و تبذیر. 34- خیانت . 35- غیبت . 36- سخن چینى . 37- سر گرمى به امور لهو. 38- سبك شمردن فریضه حج . 39- ترك نماز. 40- ندادن زكات . 41- اصرار بر گناهان صغیره.
از این میان شرك به خدا و انكار آنچه را كه خداوند دستور داده ، و دشمنى با اولیاى خدا، از بزرگترین گناهان كبیره است. همانگونه كه بیان شد طبق فتواى امام خمینى قدس سره گناهان كبیره ، بسیار است و آنچه در بالا ذكر شد قسمتى از آنها است ، مثلا توهین به كعبه و قرآن و پیامبر( صلّى اللّه علیه و آله) و امامان (علیهم السلام) یا ناسزا گفتن به آنها و بدعت گذارى و.... از گناهان كبیره است .
موارد تبدیل گناه صغیره به كبیره:
از آیات و روایات استفاده مى شود كه در چند مورد، گناه صغیره ، تبدیل به كبیره شده و حكم گناهان كبیره را پیدا مى كند از جمله :
اول. اصرار بر صغیره:
تكرار گناه صغیره ، آن را تبدیل به گناه كبیره مى كند، و اگر انسان حتى یك گناه كند، ولى استغفار نكند، و در فكر توبه هم نباشد، اصرار به حساب مى آید. صغیره همچون نخ نازك و باریكى است كه اگر تكرار شود، طناب و ریسمان ضخیمی مى گردد كه در این صورت پاره كردنش مشكل است .
قرآن درباره ى پرهیزكاران مى فرماید: آنان آگاهانه بر گناهانشان ، اصرار نورزند. (آل عمران، 135)
امام باقر (علیه السلام) در شرح این آیه فرمود: اصرار، عبارت از این است كه كسى گناهى كند و از خدا آمرزش نخواهد و در فكر توبه نباشد.
امیرمؤمنان على (علیه السلام) فرمود: از اصرار بر گناه بپرهیز، چرا كه از بزرگترین جرایم است. (مستدرك الوسایل،موسسه آل البیت، ج11، ص368)[1]
از گناهان كوچك غافل نشویم:
امام صادق (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) همراه یاران (در سفرى ) در سرزمین بى آب و علفى فرود آمد، به یارانش فرمود: ائتوابحطب ، هیزم بیاورید كه از آن آتش روشن كنیم تا غذا بپزیم . یاران عرض كردند: اینجا سرزمین خشكى است و هیچگونه هیزم در آن نیست !. رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: بروید هر كدام هر مقدار مى توانید جمع كنید آنها رفتند و هر یك مختصرى هیزم یا چوب خشكیده اى با خود آورد و همه را در پیش روى پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) روى هم ریختند، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: این گونه گناهان ، روى هم انباشته مى شوند.
سپس فرمود: ایّاكم و المحقّرات من الذّنوب از گناهان كوچك بپرهیزید كه همه آنها جمع و ثبت مى گردد. ...( اصول كافی، ج2، ص 288 ) امام صادق علیه السلام فرمود: لا صَغیره مع الاِصرار در صورت اصرار، گناه صغیره اى نباشد. ( بحار الانوار، ج 8، ص 352)
دوم . كوچك شمردن گناه:
كوچك شمردن گناه ، آن را به گناه بزرگ تبدیل مى كند، براى روشن شدن موضوع ، به این مثال توجه كنید:
اگر كسى سنگى به سوى ما پرتاب كند، ولى بعداً پشیمان شده و عذرخواهى كند، ممكن است او را ببخشیم ، ولى اگر سنگ ریزه اى به ما بزند، و در مقابلِ اعتراض بگوید: این كه چیزى نیست ، بى خیالش . او را نمى بخشیم ، زیرا این كار، از روح استكبارى او پرده برمى دارد و بیانگر آن است كه او گناهش را كوچك مى شمرد. به این روایات توجه كنید:
امام حسن عسكرى (علیه السلام) فرمود: از گناهان نابخشودنى این است كه انسان بگوید: كاش مرا به غیر از این گناه مجازات نكنند؛ یعنى آن گناهِ مورد اشاره را كوچك بشمرد. ( بحارالانوار، ج50، ص250)
امیرمؤ منان على (علیه السلام) مى فرماید: بدترین گناهان ، آن است كه صاحبش آن را كوچك بشمرد. ( كلمه التقوی، ج2، ص294)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: از گناه حقیر و ریز، بپرهیز (سبك مشمار) كه آمرزیده نشود. عرض كردم : گناهان حقیر چیست !؟ فرمود آن است كه : كسى گناه كند و بگوید خوشا به حال من اگر غیر از این گناه نداشتم . (مشكوه الانوار، ص273)
سوم. اظهار خوشحالى هنگام گناه:
لذت بردن از گناه و شادمانى هنگام انجام گناه ، از امورى است كه گناه را بزرگ مى كند و موجب كیفر بیشتر مى شود. در اینجا به چند روایت توجه كنید:
امیرمؤ منان على (علیه السلام) فرمود: بدترین بدها كسى است كه به انجام بدى خوشحال گردد. ( عیون الحكم و المواعظ، ص294)[2]
و نیز فرمود: كسى كه از انجام گناه ، لذت ببرد خداوند ذلّت را به جاى آن لذّت به او مى رساند. (عیون الحكم والمواعظ، ص436)[3]
امام سجاد (علیه السلام) فرمود: از شاد شدن هنگام گناه بپرهیز، كه این شادى بزرگتر از انجام خود گناه است . ( بحارالانوار، ج75، ص159) و نیز فرمود: عذاب دردناك گناه شیرینى آن را تباه مى سازد.[4]
چهارم. گناه از روى طغیان :
یكى دیگر از امورى كه موجب تبدیل گناه كوچك به گناه بزرگ مى شود، طغیان و سركشى در انجام گناه است ؛ در قرآن كریم می خوانیم: و اما آنها كه طغیان كردند و زندگى دنیا را مقدم شمردند، بى گمان جایگاهشان دوزخ است.[5]
پنجم. مغرور شدن به مهلت الهى:
دیگر از امورى كه گناه كوچك را به گناه بزرگ تبدیل مى كند، آن است كه گنهكار مهلت خدا و مجازات نكردن سریع او را دلیل رضایت خدا بداند و یا خود را محبوب خدا بداند.
گناهكاران در دل مى گویند: چرا خدواند مارا به خاطر گناهانمان عذاب نمى كند؟ جهنم براى آنها كافى است ، وارد آن مى شوند و بد جایگاهى است .
وعده عذاب جهنم براى چنین افرادى ، دلیل آن است كه گناه افرادى كه مغرور به عدم مجازات سریع خداوند هستند، گناه كبیره است . (مجادله، 8)
ششم. تجاهر به گناه:
آشكار نمودن گناه نیز، گناه صغیره را تبدیل به گناه كبیره مى كند، شاید از این نظر كه آشكار نمودن گناه حاكى از تجرّى و بى باكى بیشتر گنهكار است ، و موجب آلوده كردن جامعه ، و عادى نمودن گناه مى گردد.
امیرمؤ منان على (علیه السلام) فرمود: از آشكار نمودن گناهان بپرهیز، كه آن از سخت ترین گناهان است. (عیون الحكم والمواعظ، ص95) و حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: پاداش پنهان كننده كردار نیك ، معادل هفتار كار نیك است ، و آشكار كننده گناه ، خوار مى باشد. (بحارالانوار، ج67، ص251)
هفتم. گناه شخصیت ها:
گناه آنان كه در جامعه ، داراى موقعیت خاص هستند، با گناه دیگران یكسان نیست ، و چه بسا گناه صغیره آنها، حكم گناه كبیره را داشته باشد، زیرا گناه آنها داراى دو بعد است : بعد فردى و بعد اجتماعى
گناه شخصیت ها و بزرگان از نظر بعد اجتماعى مى تواند زمینه ى اغوا و انحراف جامعه و موجب سستى دین مردم شود. بر همین اساس ، حساب خداوند با بزرگان و شخصیت ها، غیر از حساب او با دیگران است .
گناه بزرگان از دیدگاه قرآن:
در سوره حاقهّ در باره عالمان بدعت گذار مى خوانیم و اگر او (پیامبر) سخن دروغ بر ما مى بست ، ما او را با قدرت مى گرفتیم ، سپس شاهرگش را قطع مى كردیم ، و احدى از شما نمى توانست مانع شود و از او حمایت كند. (حاقهّ، 44 تا 48)
در قرآن افراد بدعت گذار و تحریف گر بسیارى مطرح شده اند اما خدا درباره ى هیچكدام از آنها این گونه سخن نگفت كه : رگ گردنت را مى زنیم ، ولى به پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) به خاطر عصمت و مقام علم و آگاهیش چنین مى فرماید، زیرا او شخص بزرگى است كه گناهش نیز بسیار بزرگ است .
بنابراین آنان كه داراى شخصیت علمى و دینى هستند و انتسابشان به دستگاه دین بیشتر است ، مسئولیت بیشترى دارند.
گناه بزرگان از دیدگاه روایات:
امام صادق علیه السلام در ضمن گفتارى فرمود: هفتاد گناه از جاهل ، بخشیده مى شود قبل از آنكه یك گناه از عالم ، بخشیده گردد. (بحارالانوار،ج75، ص193)
رسول اكرم (صلّى اللّه علیه و آله) در ضمن گفتارى فرمود: اگر عالمان دین و زمامداران ، فاسد شدند، مردم نیز فاسد مى شوند.
و در سخن دیگر فرمود: عوام امت من اصلاح نمى شوند مگر با اصلاح خواص امت من ! شخصى پرسید: خواص امت چه كسانى هستند؟. فرمود: خواص امت من چهار دسته اند: 1 -زمامداران . 2 -دانشمندان . 3 - عابدان. 4- تاجران.
شخصى دیگر پرسید: چگونه ؟ پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: زمامداران چوپانان مردمند، وقتى چوپان گرگ شود، گوسفندان چگونه بچرند؟ و علما طبیبان مردمند، وقتى طبیب بیمار باشد، بیماران را چه كسى درمان كند، بندگانِ عابد خداوند راهنماى مردمند، اگر راهنما گمراه شد، چه كسى راه رونده را هدایت مى كند؟ و تاجران امین مردمند، وقتى كه امین خیانت كرد، به چه كسى باید اطمینان نمود؟
بنابراین گناه مسئولین ، چهره ها، علما، نهادها، نویسندگان ، بزرگان و سادات بیشتر به حساب مى آید.
[1] . ایاك و الاصرار فانه من اكبر الكبائر و اعظم الجرائم.
[2] . شر الاشرار من تبهّج بالشر.
[3] . مَن تَلذّذ بمعاصِى الله ذُل.
[4] . حلاوه المعصیه یفسدها الیم العقوبه.
[5] . امّا مَن طَغى وَ اثَر الحَیاه الدّنیا فَاِنّ الجَحِیمَ هِىَ المَاءوى. |