در اینجا من به نکته ای اشاره می کنم که می شود گفت هستة مرکزی بحث ادب محسوب می شود و آن قیدی است که در این روایت از علی(علیهالسلام) آمده است. دقّت کنید! حضرت فرمودند: «مَنْ تَأَدَّبَ بِآدَابِ اللَّهِ»، این ادب هر ادبی نیست. کسی که خود را مؤدّب به آداب الهی نماید، یعنی آنچه خدا می خواهد را در جمیع ابعاد وجودی اش پیاده سازد، آنگاه خداوند، «أَدَّاهُ إِلَى الْفَلَاحِ الدَّائِمِ»؛ او را بسوی رستگاری همیشگی خواهد بُرد. میخواهم روی این نکته تکیه کنم. در آیات و روایات میبینیم که بر این مسئله تأکید شده است. چرا؟ یک سنخ امور از دیدگاه سنّتهای بشری اعمال خوب محسوب می شود.خوب دقّت کنید! گفتاری باشد یا رفتاری فرق نمیکند. یک سنخ اعمال نیز از نظر سنّتهای بشری چه بسا خوب به حساب نیامده و زشت محسوب میشود. آنچه ما در روایات داریم زشتی و زیبایی از دیدگاه الهی است؛ زشتی و زیبایی در گفتار و رفتار. چون ادب یک نوع اخلاق و روش است. چه بخواهم خودم روش بگیرم، چه بخواهم روش بدهم، در این روش گرفتن و روش دادن از چه دیدگاهی باید زشتی و زیبایی را مطرح کنم؟ در جواب باید گفت این روش باید روش الهی باشد. روش الهی یعنی چه؟ یعنی آنچه از نظر الهی زشت و زیبا است. «مَنْ تَأَدَّبَ بِآدَابِ اللَّهِ» یعنی آن روشی که انسان باید اعمال و رفتار و گفتار و روشش را با آن تطبیق دهد.
استاد ما (رضوان الله تعالی علیه) جملاتی دارد که من عین جملات ایشان را نقل می کنم. ایشان هم در باب علم و هم در باب ادب میفرماید:«علم تنها فائده ندارد، علم با معنویّات علم است». این نسبت به علم که من نمی خواهم در اینجا راجع به آن بحث کنم. اصلاً کاری به آن ندارم. جملة بعد این است که میفرماید: «ادب تنها فائده ندارد». این را حتماً شنیده بودید. آقا می فرماید: «ادب تنها فایده ندارد». پس برویم بی ادب شویم؟ نعوذبالله! «ادب با معنویّات ادب است»، یعنی ادبی که جنبة الهی داشته باشد. معنویّات است که تمام سعادت بشر را بیمه می کند. اینها همه عین جملات امام (رضوان الله تعالی علیه) است. عین جملات است. صرف اینکه روشی از نظر دیدگاه بشری مورد پسند قرار بگیرد یا ناپسند باشد فایده ندارد. نه فعل آن و نه ترک آن؛ هیچکدام. روش باید مورد پسند خدا قرار گیرد.
نویسنده: حاج آقا مجتبی تهرانی(ره)
منبع: asatizona.ir
|