جریان شناسی پس از خرداد 60 تا دوم خرداد 76
با طرح عدم کفایت سیاسی « بنی صدر » به عنوان رئیس جمهور در سی ام خرداد 1360 و حمایت بازرگان از حرکت مسلحانه منافقین، چهره و ماهیت اصلی جریان لیبرالیسم برای ملت ایران مشخص گردید و به مقابله با آن پرداخت تا آنجا که اگر به حذف کامل آن منجر نگردید اما برای مدتی از صحنه سیاسی کشور طرد شد .جریان چپ هم که به نوعی از نفاق روی آورده بود، تا سالهای 61 و 62 خود را حفظ کرد اما نهایتا نیات پنهان این جریان از طریق دستگاه های اطلاعاتی هویدا گردید و با قهر نظام احاطه یافت که از سوی 3 تشکل سیاسی نمایندگی می شد :1- جامعه روحانیت مبارز تهران به عنوان یاران نزدیک حضرت امام (ره ) که نقش مدیریتی کلان کشور را ایفاء می کرد در پیروزی انقلاب اسلامی تشکیل شد .2- سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به عنوان بازوی اجرایی کشور که از هفت گروه سیاسی مبارز در اوائل انقلاب اسلامی شکل گرفت .3- هیئت های موتلفه ی اسلامی که در سال 43 از هسته های باقی مانده فدائیان اسلام تشکیل شده بود و نقش زیادی در تأمین پشتوانه های مالی و معنوی نظام ایفاء کرد.علیرغم وجود اشتراک زیادی که در نیروها و گروههای جریان مذهبی وجود داشت اختلاف بر سر نحوه اداره کشور که عمدتا نیز اقتصادی بود سبب بروز اشکالات و انشعابات سیاسی در درون این جریان گردید و پیامدهای ناخوشایندی بدنبال داشت .انحلال سازمان مجاهدیننخستین و بیشترین اثر آن در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که ظاهرا مرکز اصلی تولید این اختلافات نیز بشمار می رفت، پدیدار گشت و سازمان را تا سر حد انحلال در سال 65 کشاند . شاخه ی روشن فکری این سازمان در سال 70 با عنوان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران مجددا مجوز فعالیت گرفت .انحلال حزب جمهوری اسلامیدومین اثر این اختلافات، انحلال تدریجی حزب جمهوری اسلامی یعنی گسترده ترین تشکل سیاسی در جریان مذهبی کشور بود که بنا به درخواست آیت ا... خامنه ای و حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در خرداد ماه 66 و موافقت حضرت امام (ره) در 11/3/66 صورت گرفت .انشعاب مجمع روحانیون مبارزپیامد سوم این اختلافات بر « جامعه روحانیت مبارز » بود که آن را دچار انشعاب کرد و تشکل دیگری با خروج سه تن از اعضای شورای مرکزی این جامعه ( آقایان کروبی، جلالی خمینی، سید محمود دعایی ) در سال 1366 تحت عنوان «مجمع روحانیون مبارز» اعلام موجودیت کرد . اعضای شورای مرکزی مجمع را عمدتا روحانیون جوان و شهرستانی تشکیل می دادند که عبارتند از : سید محمد خوئینی ها، محمد رضا توسلی، مهدی کروبی، حسن صانعی، امام جمارانی، جلال خمینی، سید محمد خاتمی، صادق خلخالی، رسول منتجب نیا، اسدالله بیات، سید محمد هاشمی، محمد علی انصاری، محمد صدوقی، محمد علی رحمانی، سید سراج الدین موسوی، عبدالواحد موسوی لاری، علی اکبر آشتیانی، محمد علی نظام زاده، سید محمد علی ابطحی، هادی غفاری، اسدالله کیان ارثی، سید حمید روحانی، سید محمود دعایی، سید تقی درچه ای، مجید انصاری، عیسی ولایی.حجت الاسلام مهدی کروبی که از همان روزهای آغازین فعالیت این تشکل به سمت دبیر کل انتخاب شد تا انتخابات نهم ریاست جمهوری در این سمت باقی ماند اما پس از انتخابات بدنبال راه اندازی حزب دیگری به نام اعتماد ملی رفت و اینک موسوی خوئینی ها عهده دار دبیر کلی مجمع می باشد .کارگزاران سازندگی مولود جدیددو قطبی کردن جامعه سیاسی کشور پیامد بسیار مهم دیگری نیز که نه در طیف چپ و نه در طیف مقابل، بلکه در گروهی ایجاد شد که بدنبال برقراری توازن میان این دو جناح بود . از همین رو ترکیب کابینه دولت هاشمی مجموعه خاصی را نمایندگی می کرد که می توان از آن و بویژه تشکل سیاسی مولود این خط و مشی ( کارگزاران سازندگی ) به عنوان« جریان سوم » یاد کرد.چنانچه مهمترین شاخصه های جناح موسوم به چپ در نگاه باز به مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و اقتصاد بسته خلاصه می شد و بالعکس در طیف مقابل اقتصاد باز و نگاه بسته به مسائل سیاسی – فرهنگی القا می گردید اما گروهی که دولت هاشمی آن را نمایندگی می کرد در کلیه مسائل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تفکر باز رایج بود . لذا نه خواص کامل چپ را داشت و نه راست، از این رو راست مدرن خواندن کارگزاران جای تامل دارد .حمایت کارگزاران از مجمع روحانیونمهمترین پیامد سیاسی ناشی از تحولات اخیر بدنبال حاکمیت تفکر باز بر هیئت دولت و حزب وابسته به آن ( کارگزاران سازندگی ) بود که مجلس چهارم به ریاست ناطق نوری و اکثریت جامعه روحانیت مبارز را به عنوان مانعی بر سر اجرای برخی برنامه های خود یافت . تلاش این گروه برای حل مشکل خود در مجلس پنجم و تغییر ریاست قوه از ناطق نوری به حسن روحانی به هر دلیلی ناکام ماند ادامه تلاش مجلس برای جلوگیری یا کند ساختن روند تک تازی کارگزاران در مجلس پنجم، دامنه مخالفت های میان روحانیت مبارز ( راست ) با گروه مولود آن ( راست مدرن ) را به جایی کشاند که این گروه با توجیه آن که نامزد جامعه روحانیت مبارز ( ناطق نوری ) جامعه را از لحاظ سیاسی یکدست و در اختیار جناح راست قرار خواهد داد، از حمایت وی خودداری ورزید و به سراغ طیف مقابل ( مجمع روحانیون مبارز ) رفت که اختلافاتش با کارگزاران بسیار زیادتر و گسترده تر از سطح آن با جامعه روحانیون مبارز بود اما قرار گرفتن حمایت سیاسی، مالی و نفوذ کارگزاران در پشت سر کاندیدای جناح مقابل موجب بروز تحولاتی بسیار بزرگتر و گسترده تر از توان سیاسی دو طرف گردید که نخستین دستاورد آن بلعیدن بانیان آن بود با این تفاوت که کارگزاران و رهبران آن را بسرعت و مجمع روحانیون مبارز را به تدریج از چرخه سیاسی حذف کرد .
منبع : سایت تبیان |