تاریخچه احزاب درايران
در ايـران ، اوّليـن فـعـّاليـت هـاى سـيـاسـى بـه مـفـهـوم جـديـد، قـبـل از مـشـروطـه وكـمـى بـعـد از آغـاز عـصـرِ نوين در غرب ، آغاز شد كه اغلب نيز، متأثر از فراماسونرى ، يعنى همان تشكيلات سرّىِ جاده صاف كن استعمارانگلیس بوده است و فراموش خانه و مجمع آدميتِ ميرزا ملكم خان ، از معروف ترين آن به شمار مى رود.
در آستانه انقلاب مشروطه نيز گـروه هـاى سـيـاسـى ديـگـرى پـديـد آمـد، (مـانـنـد انـجـمـن مـخـفى و يا انجمن ملى ) كه از سوسياليسم روسيه نشأت مى گرفت.
با اين وصف ، هـيـچ گـاه در ايـران قـبـل و بـعـد از مـشـروطـه ، حـزب سـيـاسـى بـه مـعـنـاى واقـعـى آن شـكـل نـگرفته است ، بلكه عمده فعاليت هاى سياسى در چهارچوب جريان هاى فكرى ـ سياسى خاص بروز كرده اند که عمدتا شامل احزاب كمونيستى ، ناسيوناليستى ، اسلامى ، دولتى، التقاطى مى شود. ( جريان شناسى-پژوهشکده تحقیقات اسلامی،1379)
جایگاه احزاب در جمهوري اسلامي ايران
درنظام جمهوري اسلامي ايران با عنايت به دو بعد جمهوريت و اسلاميت آن، احزاب آزاد و مجاز به فعاليت مي باشند، منوط به اينكه قوانين مصرح و موازين اسلامي را رعايت نمايند. آزادي در هر جامعه و هر نظامي داراي محدوديت هايي مي باشد، حتي در دموكرات ترين كشورها باز هم براي آزادي، حدود و چارچوبي قايل هستند. به نظر مي رسد چنانچه موازين اسلامي در جامعه بطور كامل جامه عمل بپوشد،نظام اسلامي مي تواند يكي از بهترين نمونه هاي مردم سالاری و دموكراسي باشد.
استاد شهيدمطهري در اين مورد چنين مي گويد:
«همان طوري كه رهبر و امام ما مكرر گفته اند در حكومت اسلامي احزاب آزادند، هر حزبي اگر عقيده خودشان را صريحاً مي گويند و با منطق خود به جنگ منطق ما مي آيند، آنها را مي پذيريم، اما اگر بخواهند در زير لواي اسلام، افكار و عقايد خودشان را بگويند، ما حق داريم كه از اسلام خودمان دفاع كنيم و بگوييم اسلام چنين چيزي نمي گويد، حق داريم بگوييم، به نام اسلام اين كار را نكنيد.» (مرتضي مطهري، پيرامون انقلاب اسلامي، تهران: صدرا، ،۱۳۶۹ ص۱۷)
احزاب از منظر قانون اساسي ج.ا.ا
قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در موارد متعدد و در فصل سوم كه مربوط به حقوق ملت مي باشد، به آزادي مردم و افراد توجه دارد.
بند۶ اصل دوم: جمهوري اسلامي نظامي است بر پايه ايمان به كرامت و ارزش والاي انسان و آزادي توأم با مسؤوليت او در برابر خدا.
بند۶ اصل سوم: محو هر گونه استبداد و خودكامگي و انحصارطلبي.
بند۷ اصل سوم: تأمين آزاديهاي سياسي و اجتماعي درحدود قانون.
اصل9 به صراحت تأكيد برآزادي دارد و عنوان مي دارد كه هيچ مقامي حق ندارد به نام حفظ استقلال و تماميت ارضي كشور، آزاديهاي مشروع را هر چند با وضع قوانين و مقررات سلب كند.
اصل 12 قانون اساسي حتي به اقليتهاي ديني، آزادي براساس فقه خودشان اعطا مي كند.
اصل 23: منع تفتيش عقايد
اصل 24: نشريات و مطبوعات در بيان مطالب آزادند، مگر آنكه مخل به مباني اسلام يا حقوق عمومي باشد. تفصيل آن را قانون معين مي كند.
اصل 26: احزاب، جمعيت ها، انجمن هاي سياسي و صنفي و انجمنهاي اسلامي يا اقليتهاي ديني شناخته شده آزادند، مشروط به اينكه اصول استقلال، آزادي، وحدت ملي، موازين اسلامي و اساس جمهوري اسلامي را نقض نكنند. هيچ كس را نمي توان از شركت در آنها منع كرد يا به شركت در يكي از آنها مجبور ساخت.
اصل 27: تشكيل اجتماعات و راهپيمايي ها، بدون حمل سلاح به شرط آنكه مخل به مباني اسلام نباشد، آزاد است.
پيامدهاي پذيرش نظام حزبي
پذيرش نظام حزبي پيامدهايي نيز به دنبال دارد: تحمل عقايد مخالف، تحمل انتقاد نسبت به سياستهاي موجود، حذف محدوديتهاي بي مورد، تلاش در جهت رقابت سالم سياسي، احترام به مواضع افراد و گروههاي رقيب، ايجاد زمينه مناسب جهت رشد آزادي هاي مشروع و قانوني ازجمله اين پيامدها مي باشد.
ويژگيهاى عمومى احزاب سياسى ايران
با مرورى بر تاريخچه يك قرن از پيدايش نخستين دستهها و احزاب سياسى در ايران، چند موضوع، جلب توجه مىكند:
1.تازمان پیروزی انقلاب اسلامی در دورههاى پىدرپى همواره بين اقتدار و تحكيم دولت، با آزادى و فعاليت احزاب سياسى رابطهاى معكوس وجود داشته است.
2.. بسيارى از اين دستهها و احزاب سياسى معمولا به دور يك شخصيتسياسى به وجود مىآمدند و فعاليت، مواضع، حيات و ممات آنها نيز قائم به آن شخصيتبود.
3. احزاب و گروهها، خاستگاه و پايگاه شهرى داشتند و پايگاه اصلى آنها را اقشار محدود روشنفكر و تحصيلكردگان پايتختنشين و چند شهر بزرگ ديگر تشكيل مىدادند. هيچيك از اين احزاب نتوانستند يا نخواستند در ميان اقشار و طبقات پايينشهرى و يا در ميان گستردهترين اقشار و طبقات اجتماعى ايران، يعنى روستایيان و دهقانان، پايگاهى كسب كنند. البته معدودى از احزاب و دستههاى سياسى بعد از انقلاب تا حدودى از اين قاعده مستثنا هستند.
4. اكثريت قريب به اتفاق اين احزاب و گروهها فاقد انسجام و يكپارچگى درونى بودند و انشعابهاى مكرر از جمله خصايص آنها بوده است; طورى كه مىتوان گفت بسيارى از احزاب و گروهها ، در واقع محصول اين انشعابها و انشقاقها بودند.
5. رابطه احزاب و گروههاى سياسى با يكديگر عمدتا خصمانه و حذفى بود. آنها بخش اعظم وقت و نيروى خود را صرف انواع مجادلات و منازعات لفظى و فيزيكى با يكديگر مىكردند. حتى مىتوان گفت فلسفه وجودى و علت پيدايش بسيارى از اين احزاب و گروهها، ضديتبا ديگر احزاب و گروهها و تلاش براى بدنام كردن و از صحنه به در كردن آنها بود. به ندرت تعدادى از اين احزاب و گروههاى بىشمار درصدد ائتلاف و پيگيرى اهداف و خواستههاى مشترك خود حتى به طور موقتى برمىآمدند. معدود ائتلافهايى هم كه به وجود آمدند، نظير آنچه در جريان جنبش ملى نفت و ادوار بعدى تحت عنوان جبهه ملى ، یا بین گروه های دوم خردادی درسال 76 به بعد به وجود آمد بسيار شكننده بودند.
6. رابطه احزاب سياسى و دولت نيز در اكثر موارد، رابطهاى تخاصمى و حذفى بود. از يكسو، دولت و گروههاى حاكم با احزاب موجود و حتى با ايده تحزب، سر ناسازگارى و دشمنى داشتند و از سوى ديگر، احزاب و گروههاى سياسى نيز بخش اعظم مساعى خود را صرف رويارويى و مقابله خصمانه با دولت و گروههاى حاكم مىكردند.
به عبارت ديگر، قدرت سياسى غالبا به صورت حذفى، و نه رقابتى، مورد منازعه دولتحاكم از يك سو و احزاب سياسى از سوى ديگر، قرار داشت. (www.baznevis.com)
دسته بندی احزاب وجریان های سیاسی ایران:
یکی از شاخصه های مهم دردسته بندی احزاب وجریان های سیاسی درایران، نوع نگرش به دین و مذهب است.
تقسیم احزاب وجریان های سیاسی ایران نگاه حداکثری: دین دراداره جامعه
و حکومت توانا یی دارد و درهمه
ابعاد فردی و اجتماعی ضمن ارائه
اهداف و جهت گیریهای کلی ،
جزئیات وراهکارها ونحوه رسیدن به اهداف رانیز بیان کرده است .
نگاه حداقلی:
دین ومذهب تنها جهت ها و اهداف کلی زندگی را تعیین می کند و درتعیین راهکارها و نحوه رسیدن به اهداف هیچ نقشی ندارد، بلکه این امور را به عقل و تجربه بشر واگذار کرده ونباید دراداره جامعه وسیاست دخالتی داشته باشد .
احزاب وگروه های معتقد به نگاه حداکثری به دین(به طورنسبی):
1- حزب جمهوری اسلامی (58 تا 66)
2- جامعه روحانیت مبارز تهران
3- جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
4- سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی (تاسال 64)
5- اصول گرایان
احزاب و گروه های معتقد به نگاه حداقلی به دین(به طورنسبی):
1- گروه های دوم خردادی (اصلاح طلبان) :
متشکل از 18 گروه( مجمع روحانیون مبارز– جبهه مشارکت ایران اسلامی – سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران- انجمن اسلامی معلمان- جمعیت زنان جمهوری اسلامی ایران- خانه کارگر – حزب اسلامی کار- کارگزاران سازندگی – مجمع مدرسین حوزه علمیه قم – حزب همبستگی- مجمع اسلامی بانوان – مجمع نیروهای خط امام – مجمع نمایندگان ادوار مجلس – انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها- انجمن روزنامه نگاران زن – جامعه اسلامی پزشکان – دفتر تحکیم وحدت – ائتلاف خط امام )
2- جریان میانه:
(کارگزاران سازندگی – اعتماد ملی – اعتدال و توسعه – حزب تمدن اسلامی – حزب مردم سالاری – حزب رفاه ملت ایران – روشنفکران دینی )
نویسنده : بهزاد کاظمی
|