جریان اصول گرایی
جریان اصولگرایی، مجموعه ای است از احزاب و تشکل های سیاسی، اشخاص ونخبگان که برپایه اعتقاد وباور به اسلام وحکومت دینی ، انقلاب اسلامی ، آرمان ها و خط امام خمینی(ره)، ولایت فقیه ورهبری شکل گرفت.
اصطلاح «اصولگرايان» در مقابل اصلاح طلبان پس از انتخابات دوم شوراهاي شهر(سال81) بر سر زبانها افتاد و اين جبهه متشكل از همه گروههاي مخالف دوم خردادي،با نام جديد آبادگران وارد رقابت انتخاباتي شدند و توانستند موفقيت چشمگيري نيز كسب كنند. پس از آن در انتخابات هفتم مجلس شواري اسلامي (سال82)نيز اين جبهه توانست با انسجام قابل توجهي راي اكثريت را به دست آورد .اما درانتخابات نهمين دوره رياست جمهوري (سال84) بتدریج چند دستگي در بين خيمه اصولگرايان پدیدار شد.
حركت اصولگرايي پس از انتخاب احمدي نژاد به رياست جمهوري دست خوش قرائتهاي خاصي شد.تا جایي كه برخي از اطرافيان وي تصور كردند، مردم فقط به خاطر گل روي آنها به احمدي نژاد راي دادند وبه اقسام سنتی ،تحول خواه، حامی دولت ( رایحه خوش خدمت )، مستقل و...تقسیم شدند.
رهبرمعظم انقلاب، ارديبهشت ماه ۱۳۸۴ در ديدار استادان و دانشجويان دانشگاههاي استان كرمان با غلط دانستن بحث تقابل اصولگرايي و اصلاح طلبي افزودند:
«نقطه مقابل اصولگرايي، اصلاح طلبي نيست بلكه لااباليگري و نداشتن اصول است و نقطه مقابل اصلاح طلبي هم اصولگرايي نيست بلكه افساد است كه در اين ميان، راه صحيح، "اصولگرايي اصلاح طلبانه" است.
ما بايد ضمن حفظ اصول، روش هايمان را روز به روز اصلاح كنيم، اين معناي اصلاح طلبي واقعي است در حالي كه اصلاح طلبي از نظر امريكايي ها يعني مقابله با اسلام و نظام اسلامي»
همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با مسوولان و کارگزاران نظام درتیرماه 85 ۱۳ اداره اركان مهم كشور را با مدیریتِ تفكر اصولی اسلام و یا به تعبیر رایج با اصولگرایی از نعمتهای بزرگ پروردگار خوانده و فرمودند: «اصولگرايي به حرف نيست ، اصولگرايي در مقابل نحله هاي سياسي رايج کشور هم نيست ، اين غلط است که ما کشور يا فعالان سياسي را به اصولگرايي يا اصلاح طلب تقسيم کنيم. چرا كه هر كس و هر جرياني كه به مباني انقلاب علاقهمند و پايبند باشد و هر نامي كه داشته باشد جزو اصولگرايان است..»
مبانی مهم فکری اصولگرايان
1. اعتقادبه جامعیت دین اسلام برای اداره زندگی انسان وجامعه
2. مشروعیت الهی رهبری(نصب عام ولی فقیه ازسوی معصومین ع) وحاکمیت قانون درجامعه
3. نقش مقبولیت وپذیرش مردمی برای تحقق وعینیت بخشیدن به حکومت و ولایت الهی درجامعه
4. عدالتخواهی وتلاش برای مبارزه با تبعیض وفقر وفساد
5. معنویت گرایی وارتقای معنویت،معرفت وبصیرت درجامعه
6. استقلال خواهی وحفظ عزت اسلامی
7. ساده زیستی وپاکدستی مسئولان
8. ساختن جامعه نمونه اسلامی ومقدمه سازی برای انقلاب جهانی عدالت گسترموعود
شاخصه های اصولگرایی از دیدگاه مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری درسال 1387 دردیدارهیأت دولت به تبیین شاخصه های اصولگرایی پرداختند وفرمودند:
«آنچه كه من می خواهم در این جلسهى خصوصى و صمیمى به شما دوستان عزیز عرض بكنم، این است كه فرصت این روز و روزگارى كه شما بر سر كار هستید، بسیار فرصت استثنایى و مغتنمى است؛ حقیقتاً از دورههایى است كه ما نظیر آن را در گذشتهى دوران انقلاب تا امروز كم داشتهایم.
اولاً، شعارهاى دولت و مسئولان و اهداف تعیینشدهى آنان كاملاً با مبانى انقلاب و با مبانى اعلامشدهى امام عزیز ما منطبق است.
ثانیاً، این گفتمان در بین مردم به طور محسوسى زنده است و وجود دارد؛ كه وجود این گفتمان میان مردم هم، عامل عمده و اصلىِ گرایش آنها به این دولت و این رئیسجمهور محترم بود.
مردم، تشنهى عدالت، تشنهى مبارزه با فساد و تشنهى تمسك به اصول انقلاب بودند، كه وقتى دیدند یك نفر صادقانه این شعارها را سر دست گرفته و مطرح می كند، حول محور او جمع شدند؛ خود این نعمت بزرگى است كه این تفكر به صورت یك گفتمان مسلط در جامعه درآمد و همچنان ادامه دارد و بعد از روى كار آمدن این دولت، بحمدا... تقویت هم شده است. طبیعت كار هم این است، هر چه شما بهتر، بیشتر، صمیمىتر و پایبندتر به اصول حركت كنید و پیش بروید، عمق این ایمان در دل هاى مردم ما بیشتر خواهد شد و تغییر آن به وسیلهى دستهاى بیگانه، براى آنها دشوارتر خواهد شد. بنابراین فرصت، واقعاً فرصت مهمى است. مردم به دولت اعتماد دارند؛ دولت، خود را جزوِ مردم و از جنس مردم میداند و مىشمارد ؛ از لحاظ انعكاس بینالمللى، كشور از یك عزت كمسابقه یا بىسابقهاى برخوردار است؛ ابهت نظام اسلامى، عظمت ملت ایران، رسایى و شفافیت اغراض و اهداف جمهورى اسلامى در دنیاى اسلام، بیش از همیشه است؛ و حّتى در دنیاى غیر مسلمان، امروز عزت و ابهت ملت ما بسیار برجسته است.
... شاخصههاى اصولگرایى، شاخصههاى مهمى است؛ این شاخصهها باید مورد توجه قرار بگیرد، كه من به بعضى از اینها اشاره می كنم...
1- شاخصهى اول «عدالتخواهى و عدالتگسترى» است. به زبان آسان است؛ اما در عمل بسیار كار دشوارى است و مقدمات بسیارى لازم دارد. باید خیلى كار كرد تا اینكه عدالت تحقق پیدا كند؛ عدالت جغرافیایى، عدالت طبقاتى، عدالت در زمینههاى مسایل اقتصادى، عدالت در زمینههاى مسایل فرهنگى، عدالت در جایگزین شدن و جاى گرفتن در مسئولیتها و مناصب و عدالت در قضاوتهاى ما - نه فقط قضاوتى كه قاضى در دادگاه مىكند، بلكه داوریهایى كه ما نسبت به اشخاص و قضایا می كنیم - اینها همه عدالت است و عدالت در آنها نقش دارد. عدالتخواهى و عدالتگسترى به معناى همهى اینهاست. البته امروز كشور ما بیش از هر چیز دیگر، تشنهى عدالت اقتصادى است.
2- «فسادستیزى» شاخصهى دیگرى است،
3- «سلامت اعتقادى و اخلاقىِ مسئولان كشور» - بخصوص مسئولان عالىرتبه، در سطوح دولت و معاونین و از این قبیل - بسیار مهم است و شاخصهى دیگرى است كه از لحاظ اعتقادى و اخلاقى اشخاص سالمى باشند....
4- «اعتزاز به اسلام» یكى دیگر از شاخصههاى اصولگرایى است. ما در دورانِ این بیستوهفت سال، بعضى از مسئولان نظام اسلامى را دیده بودیم كه خجالت می كشیدند یك حكم اسلامى یا یك جهت گیرى اسلامى را صریحاً بر زبان بیاورند؛ نه، ما طلبکاریم. من بارها گفتهام، در قضیهى «زن»، ما پاسخگوى غرب نیستیم، غرب باید پاسخگوى ما باشد؛ ما هستیم كه سؤال مطرح می كنیم. در زمینهى حقوقبشر، ماییم كه طلبکار مدعیان منافق و دو روى حقوقبشر هستیم. بنابراین به اسلام اعتزاز داشته باشید. آنچه را كه اسلام به ما آموخته، اگر ما درست یاد گرفته باشیم و دچار كجفكرى و انحراف و غلط فهمى نشده باشیم، چیزى است كه باید به آن افتخار كنیم.
5- «سادهزیستى و مردمگرایى» شاخصهى دیگرى است كه بحمدا...دارید.
6- «تواضع و نغلتیدن در گرداب غرور» هم یكى از شاخصههایى است كه لازمهى اصولگرایى است؛ ما در معرض این هستیم. ببینید عزیزان! شماها در موضع بالایى قرار دارید و مورد احترامید؛ افراد پیش شماها میآیند و تعریف و تمجید می كنند - بعضى از روى اعتقاد، بعضى بدون اعتقاد - براى اینكه شما خوشتان بیاید. ما خودمان باید مواظب باشیم حرفهایى كه در تمجید و ستایش ما میزنند، اینها را باور نكنیم. ما باید به درون خودمان نگاه كنیم: «الانسان على نفسه بصیره»؛ نقص ها، مشكلات و كمبودهایمان را نگاه كنیم و فریب نخوریم. این فریب خوردن، انسان را در دام و گرداب غرور مىاندازد. اگر انسان خودش را بد برآورد كرد، آن وقت دیگر نجات پیدا نمی كند.
خدمات مسئولان نظام از هر عبادتى بالاتر است؛ این حرف درستى است و مبالغه هم در آن نیست. اما بدانید، این خدمات، آن وقتى خدمت خواهد شد و آن وقتى با خلوص و درخشش و شفافیت خود باقى خواهد ماند كه شما دلتان با خدا مأنوس باشد.
7- «اجتناب از اسراف و ریختوپاش» كه جزو برنامههاى بسیار خوب شماهاست.
8- «خردگرایى و تدبیر و حكمت در تصمیمگیرى و عمل»، این جزو مسائلى است كه حتماً به آن احتیاج دارید؛ همهمان در تصمیمگیری ها و عملمان به آن احتیاج داریم.
9- «مسئولیتپذیرى و پاسخگویى»؛ در هر بخشى كه ما هستیم، مسئولیت آن كارى كه بر عهده گرفتهایم، این را بپذیریم. زیرمجموعه، زیرمجموعهى ماست، احساس مسئولیت كنیم. در هر نقطهاى مسئولیت تعریفشدهاى وجود دارد، آن مسئولیت را بایستى پذیرفت.
از جملهى شاخصههاى مهم اصولگرایى، یكى 10- «اهتمام به علم و پیشرفت علمى» است. شما ببینید چه زمانى در آغاز پیدایش اسلام گفته شد كه: «طلب العلم فریضه على كل مسلم و مسلمه» یا «مؤمن و مؤمنه»؛ یعنى همان وقتى كه نماز و زكات و این چیزها آمد، طلب العلم هم آمد؛ «اطلبوا العلم ولو بالصین» هم آمد.
11- « سعهى صدر و تحمل مخالف»؛ از جملهى شاخصههایى است كه جزوِ پایههاى اصولگرایى است.
12- «اجتناب از هواهاى نفس»؛ چه هواى نفس شخصى، چه هواى نفس گروهى؛ كه حالا آقاى رئیسجمهور گفتند و این نكتهى خوبى است. بحمدا...عناصر دولت به هیچ گروه و دسته و باند و جریانى وابسته نیستند؛ این خیلى نكتهى مهمى است. مراقب باشید حركت، اظهارنظر و حرف، انتساب به یك جریان، به یك باند و به یك گروه را پیش نیاورد، كه اگر اینطور شود، هواى نفس تقریباً انفكاكناپذیر است.
13- «شایستهسالارى»، 14- «نظارت بر عملكرد زیرمجموعه» و 15- «تلاش بىوقفه براى این خدمات»، كه انصافاً این مورد در این دولت برجسته است. این تلاش بىوقفه را حقیقتاً همه شاهدند و ما هم شاهدیم. این حركت پُرتلاشى كه همهى دولت - بخصوص شخص آقاى رئیسجمهور - نشان می دهند، خیلى باارزش است.
16- «قانونگرایى»، 17- «شجاعت و قاطعیت در بیان و اعمال آنچه كه حق است»
18- «انس با خدا»، 19- «انس با قرآن» و 20- «استمداد دائمى از خدا»؛
این آخرى - كه از شاخصههاى اصولگرایى است - تصمینكنندهى همهى آن چیزهایى است كه قبلاً عرض كردیم. انس با خدا یادتان نرود. ما بارها می گوییم كه خدمات مسئولان نظام از هر عبادتى بالاتر است ؛ این حرف درستى است و مبالغه هم در آن نیست. اما بدانید، این خدمات، آن وقتى خدمت خواهد شد و آن وقتى با خلوص و درخشش و شفافیت خود باقى خواهد ماند كه شما دلتان با خدا مأنوس باشد»
( سایت دفتر حفظ ونشر آثار آیت ا... العظمی خامنه ای- شنبه 2/6/1387)
طيفها ی عمده اصولگرايان
1-اصولگرايان سنتي: اين طيف شامل افراد، گروهها و احزاب و تشکلهاي سنتي اصولگرايان ميباشند که در دورههاي گذشته با عناوين مختلفي همانند راست، محافظهکار، جامعه روحانيت مبارز و تشکلهاي همسو، پيروان خط امام و رهبري، شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب اسلامي، آبادگران ايران اسلامي و يا شوراي هماهنگي اصولگرايان، در رقابتهاي انتخاباتي حضور فعال داشتهاند. مهمترين گروهها، احزاب و تشکلهاي تصميمگيرنده اين طيف، جامعه روحانيت مبارز تهران، حزب مؤتلفه اسلامي، جامعه اسلامي مهندسين و انجمنهاي اسلامي اصناف و بازار تهران ميباشند. چهرههايي همچون علي اکبر ناطق نوري، محمدرضا باهنر، حبيب الله عسگر اولادي نقش آفرينان اصلي اين طيف بودهاند.
2-اصولگرايان تحولخواه: اين طيف شامل افراد، گروهها و احزاب و تشکلهايي همچون آبادگران ايران اسلامي، برخي فراکسيون اقليت مجلس شوراي اسلامي، جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي و اصولگرايان اصلاح طلب ميباشند. چهرههاي شاخص اين طيف، محمد باقر قاليباف، حسين فدايي، احمد توکلي و الياس نادران ميباشند.
3- اصولگرايان حامي دولت: اين طيف شامل گروههايي همچون ائتلاف آبادگران شوراي شهر، جمعيت خدمتگزاران جوان، رايحه خوش خدمت و ديگر حاميان دکتر محمود احمدي نژاد ميباشند. چهرههاي برجسته اين طيف، مهندس مهدي چمران، صادق محصولي، حيدر مصلحي، مهرداد بذرباش و... هستند.
اين سه طيف در انتخابات مجلس هشتم در اسفند 86 با عنوان "جبهه متحد اصول گرايان "ائتلاف کردند که توانستند اکثريت آرا را در انتخابات بدست آورند.
4- اصولگرايان مستقل: اين طيف شامل بخشي از نمايندگان مجلس هفتم از فراکسيون اکثريت بوده که در اردیبهشت ماه 1386 با جدا شدن از اين فراکسيون بهعنوان «اصولگريانان منتقد» و يا «اصولگرايان مستقل مجلس»( هفتم) مشهور شدند. مهمترين چهرههاي اين طيف، محمد خوشچهره، عماد افروغ، سعيد ابوطالب، حسن سبحاني، محمود محمدي، هادي رباني و... بودند.
اصولگرايان مستقل مجلس به همراه جبهه اتحاد ملي (محسن رضايي)، خدمتگزاران مستقل (اميري)،حزب سبز (اميدوار رضايي)، فراکسيون وفاق وکارآمدي (طلايي نيک) و ائتلاف حزب ا... ايران(محسن خرازي) در انتخابات مجلس هشتم با تشکيل "ائتلاف فراگير اصولگرايان "توانستند اقليتي را در مجلس هشتم بدست آورند.
نویسنده : بهزاد کاظمی
|