قرآن كريم قبل از اينكه مسایل حدود، زندان، جهنم و مسایل كيفري را طرح كند، مسئله حيا را طرح كرده است. در سوره مباركه علق كه اولین سوره نازلشده بر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و جزء عتائق سور قرآني است، اولين درسي كه داد، فرمود: «الم يعلم بانّالله يري، علق/14؛ آيا انسان نميداند كه خدا او را ميبيند؟!» تا ما به اينجا برسيم، خيلي طول ميكشد. چهطور ما در حضور ديگران احتجاب ميكنيم؟!
پيغمبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «صدق و بزرگواري و مكارم اخلاق 10 بخش دارد و رأس همه آنها حياست». يعني انسان، با حيا، متكامل ميشود؛ نه با زندان و نه با قانون! تمام نقصهاي قانون را اخلاق ترميم ميكند و تمام عيبهاي اخلاق را توحيد تأمين و ترميم ميكند. اگر انسان را به زندان ببرند، آن ديگر، انسان نيست! اگر انسان را با نقد بخواهند تربيت كنند، او ديگر، انسان نيست! رسول گرامي صلیاللهعلیهوآلهوسلم در مورد كرامتهاي انساني فرمود: مكارم اخلاق 10 بخش دارد و رأسهنالحياء، کافی، 2/56.
سر تمام كرامتهاي اخلاقي اين است كه انسان، باحيا باشد نه حياي از مردم! حياي از كسيكه او را آفريد و انسان هم مظهر اوست و هم در محضر او!
يعني ما اين درك را داشته باشيم كه در حضور كي هستيم؛ كي ما را ميبيند، و گناه يعني چه. با كي داريم به ستيز بر ميخيزيم! ما در حريم، در حرم، در مسجد، در حضور چهار تا بزرگتر احتجاب ميكنيم. آن پساب را ميگويند زندان و شلاق! و اسلام براي اينها نيامده است.
لزوم اقتدا به عدالت و اخلاق حضرت امير(ع)
وجود مبارك حضرت امير علیهالسلام شده بود عدل ممثل! اگر ما نتوانيم مثل وجود مبارك حضرت امير علیهالسلام زندگي كنيم، ولي راه او را بالاخره ياد گرفتيم. در يك سخنراني رسمي، كيسهاش را درآورد و فرمود: اين كيسه از جيب من است، اينها محصول باغ خود من است؛ من مادامي كه از اين محصول شخصيام ميتوانم استفاده كنم، دستم به بيتالمال دراز نميشود. من وقتي به خودم اجازه ندهم، مطمئناً به شما هم اجازه نخواهم داد! بعد فرمود: هر كارمندي كه سر كار آمده و روزي كه بازنشست ميشود، بايد حساب پس بدهد بين خود و خداي خود؛ كه قبلاً چه داشت و الان چه دارد! اگر اين دستور در قانون اساسي ما نسبت به آن ردههاي اول آمده، اين گوشهاي از سخنان حضرت علي است! در قانون اساسي آمده: رهبر، رئيسجمهور و مسئولان بلندپايه نظام، بايد حسابشان را به دستگاه قضایي پس بدهند كه چه دارند؛ قبلاً چه داشتند، الان چه دارند. اين تازه گوشهاي از آن رفتار علوي است؛ گفت: چو شبنمي است كه بر بحر ميكشد رقمي! حالايك شبنم روي اقيانوس اگر بخواهد رقم بزند، چقدر است؟
قياس كـردم تـدبير عقـل در ره عشق
چو شبنمي است كه بر بحر ميكشد رقمي
دلا خود را در آئينه، چو كژبيني
هر آئينه تو كژ باشي نه آئينه
تو خود را راست كن اول، آئينه كه كژ نيست! اين اسلام است؛ ما بايد به اين سمت حركت كنيم. اينچنين نيست كه نظام تحمل بكند! حالا نظام اسلامي ممكن است يك غفلتها و سهوهایي باشد؛ اما نظام تكوين و نظام آفرينش تحمل نميكند.
ممكن است ما در دستگاه قضایي و اجرایي و تقنينيمان چهار تا اشتباه داشته باشيم و سهو بكنند، ولي آن حيایي كه به ما گفتند با خدا در حيا باش، او سهو نميكند.
حيا، در كلام پیامبر اعظم(ص)
وجود مبارك پيغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند: برترين كرامتهاي انساني، حياي اوست؛ و خدا در سوره علق هم فرمود: «الم يعلم بانالله يري»؛ علق/14 اين يك تهديد مليح است. فرمود: اين نظام را، يعني عالم و آدم را خدا آفريد و همانطوري كه دستگاه داخلي شما را ما روي نظم علي و معلولي خلق كرديم و زيبا و ظريف خلق كرديم، و سم را تحمل نميكند؛ اين دستگاه بيروني هم همينطور است. فرمود: حواستان جمع باشد!
هندسه عالم هستي بر مدار حق و حقيقت
فرمود: دستگاه خلقتتان، دستگاه گوارشتان خيلي طبيبانه و عالمانه است. شما اگر مختصري سم به كودك بدهيد، آن را بالا ميآورد! چرا؟ چون دستگاه گوارش انسان سم را تحمل نميكند. اين دستگاه گوارش مثل يك ظرف نيست! اگر در يك دبه خالي بيادراك، سم بريزي، ميپذيرد؛ عسل بريزي، ميپذيرد؛ چون اهل درك نيست! براي هر دو هم ساخته شده، اما اين دستگاه درون اينچنين نيست كه هم سم را قبول كند، هم عسل را! سم را بالاخره بالا ميآورد. فرمود: همهتان بدانيد! آسمان برويد، حكم همين است؛ زمين باشيد، حكم همين است: «هوالذي فيالسماء اله و فيالارض اله، زخرف/84؛ در دستگاه قضایي باشي همين است، در اجرایي باشي همين است، در تقنيني باشي همين است، شغل آزاد داشته باشي همين است! نظام هستي، مال حرام را بالا ميآورد؛ آبرويتان را نريزيد. ممكن نيست كسي خلاف بكند، رشوه بگيرد، كم و زياد بكند، دير بيايد و زود برود، از وقت اداري بكاهد و روزي بالا نياورد.
آبروی انسان مؤمن
حواستان جمع باشد، عمداً آبرويتان را نريزيد. فرمود: مگر آبروي شما مال شماست؟ حالا اگر كسي خداي ناكرده قصد كرد، گفت: باشد، من ميخواهم آبرويم را بريزم؛ مگر كسي مجاز است آبروي خودش را بريزد؟ يا اگر آبروي خودش را ريخت، به جهنم ميبرندش؟! فرمود: آبروي شما مال شما نيست! شما خليفه من هستيد؛ خليفه يعني چه؟ يعني نایب. نایب يعني چه؟ يعني از طرف من هستيد. من به شما اين آبرو را دادم. پس اگر كسي خداي ناكرده يك كاري كرد كه آبرويش را ريخت؛ او در دنيا مسلوب الحيثية است، در آخرت هم در جهنم است.
فرمود: اين عالمي را كه من خلق كردهام، بنگريد ببينيد قرآن چه ميگويد؛ الآن اگر كسي اين شبستان و اين سالن را كه خلق كرده، بيايد گزارش بدهد، بگويد: پايهاش چيست، سيمانش چيست، آهنش چيست، ملاتش چيست، روكشش چيست، تعميرش چيست، ظاهر و باطنش چيست، ما باورمان ميشود؛ چون مهندس و معمار بود و مدتها روي اينجا كار كرده است.
خدا فرمود: آسمان را من خلق كردم، زمين را من خلق كردم، بين آسمان و زمين را خلق كردم؛ آسمان حق است، زمين حق است، بينشان حق است، زير زمين حق است، بالاي آسمان حق است؛ باطل در اينجا نيست: «ما خلقناالسماء والارض و ما بينهما باطلاً، ص/27. فرمود: ذرهاي خلاف كرديد، بالا ميآوريد!
منبع : سایت معاونت تهذیب حوزه
|