از ديدگاه هاي شهيد مظلوم آيت الله بهشتي درباره مشخصه هاي انسان مورد نظر اسلام
اگر انسان عاقل باشد لذت بي نهايت را بر لذت زودگذر ترجيح مي دهد.
اي انسان اگر مي خواهي به آن لذت بي نهايت برسي و از آن رنج بي نهايت در امان بماني بايد روي خط انسانيت زندگي كني و در جهت مصلحت « ما » حركت كني كه رضاي خدا در اينست .
مسلمان آسايش طلب انسان آسايش طلب انسان كه رعايت آسايش شخصي و پرهيز از همه گزندها مسئله درجه اول زندگي او باشد نمي تواند يك مسلمان متعهد و وظيفه گزار باشد.
آدميزاد همواره زندگيش را بر سر دو راهي و چند راهي ميگذارند امتياز و والائي زندگي انسان ها هم در همين است كه انتخاب مي كنند و انتخاب كاريست بس دشوار.
آدمي براي سعادتمندشدن احتياج به يك نوع سكونت و آرامش و طمانينه روحي دارد همين قدر كه اين را فهميد و كفه عملش به سمت كارهاي اصيل جاوداني گردش كرد همين اندازه براي سعادت انساني كافي است .
زندگي انسان اگر صرفا برپايه محاسبات و برنامه ريزيها و جهت يابيهاي عقل حسابگر باشد پوچ و بي معني است .
انسان موجودي است كه با استعداد و آمادگي متنوع هم مي تواند شقي شقي از كار درآيد و هم مي تواند سعيد سعيد. اين سعادت و شقاوت وابسته به تلاش انسان است .
هر انساني يك كتاب سربسته است كه اوراق اين كتاب با اوراق كتاب انسان ديگر تفاوت بسيار دارد.
انسان نرم مزاج و سراپا محبت نسبت به همه يك انسان نيمه كامل است از نظر اخلاق اسلام انسان مسلمان بايد به موقع بتواند خشم و كين داشته باشد قهر داشته باشد و به موقع خود بتواند مهر داشته باشد.
انسان از ديدگاه اسلام و قرآن عبارت از يك « شدن » مستمر خود آگاه خودساز و محيط ساز است .
« هادي » بايد خود مهار باشد. هر انساني بايد خودمهار باشد. هادي بايد خودمهارتر باشد و اين خودمهاري با تلقين درست نمي شود با تمرين درست مي شود.
بالاترين خدمت به جامعه انسانها و محكمترين و استوارترين پايه براي بهتر زندگي كردن انسانها اينست كه انديشيدن را به آنها بياموزيم .
ما همواره گفته ايم كه انسان اسلام از گهواره تا گور خودسازي ميكند و در اين خودسازي هم نقطه قوت دارد و هم نقطه ضعف . اگر اين انسان اسلام موفق شود كه نقطه هاي قوتش بر نقطه هاي ضعفش » بچربد آن قوت در اين امتحان الهي قبول ميشود. و اگر خداي ناكرده عكس اين جريان واقع شود در اين امتحان مردود خواهد شد.
انساني كه خط دارد دشمن دارد
هر فرد انسان و جامعه انسان نيازمند است به محاسبه و مراقبه . تفاوت نظام جمهوري اسلامي با نظام پيشين اين است كه يك يك شما برادران و خواهران بايد حسابرس و حسابكش خودتان و جامعه تان و حكومتتان باشيد. و قانون اساسي تان براي اين و بر اين اساس تنظيم شده كه به شما امكان رسيدگي حسابرسي و حسابكشي را بدهد و وقتي ما مي توانيم بگوئيم با يك نظام جا افتاده تر سروكار داريم كه شيوه ها و راهها. و وسائل اين حسابرسي و حسابكشي را نظام فراهم كند. بي شك بايد راهها تازه و كاملتر و آسانتر عملي تر و موثرتر براي اين حسابرسي و حسابكشي در برابر همه انسانهاي ما هر مرد و زن مسلمان ما باز شود تا بتوانيم بگوئيم : « المومنون و المومنات بعضهم اوليا بعض يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر » .
آيا ما مراقب اين هستيم كه هر يك از ما خودش را و انديشه و فكرش را ترازوي منحصر به فرد حق و باطل قرار ندهد آيا ما آماده آن هستيم كه اگر بر انديشه گفتار و كردار و رفتارمان نقدي منصفانه مي شود اين نقد را راحت قبول كنيم
هر انساني يك كتابست كه از او فقط يك نسخه تهيه شده مطالعه اين يك نسخه و اين يك كتاب شما را از مطالعه دقيق علمي انسان ديگر كه كتاب ديگري است بي نياز نمي كند.
علاوه بر تاريخ سازي و حاكميت انسان بر سرنوشت خويش رمز تاريخ سازي انسان و خودسازي او نيز در اسلام مطرح است .
انسان است كه بر قوانين حاكم مي شود و با اين انديشه است كه ميبينيد انسان اسير طبيعت سالار و سرور طبيعت مي شود.
انسان موجودي است مسابقه جو اگر اين مسابقه جوئي نبود علم ها هنرها و خيلي چيزهاي ديگر نبود.
انسان موجودي خودساز و محيط ساز است و اسلام انسان را اينطور به ما معرفي نموده است .
انسان برخلاف آنچه بسياري از مكتبهاي امروز ميانديشند صرفا يك حيوان اقتصادي نيست .
انسان آميزه ايست از تمنيات مادي و آرمانهاي متعالي و اين تمنيات و آرمانها بايد با يكديگر حركت كنند و حركت بيافرينند و اشباع و ارضا شوند. قوانين و مقررات و مراسم و آئين و بينش ما همينگونه بايد همه سونگر باشد.
ميل به دانستن يكي از تمايلات اصلي انسان است .
اي انساني كه آنقدر هميشه سيري كه اصلا گرسنگي را درك نمي كني تو انسان نيستي .
هر انساني اگر بپرسد كه من براي چه به دنيا آمده ام مي گويم : براي تلاش پر نبرد و پررنج در راه تكامل خويشتن و انسانيت .
بالاترين خدمت به جامعه انسان ها و محكم ترين و استوارترين پايه براي بهتر زندگي كردن انسان ها اين است كه « انديشيدن » را به آنها بياموزيم .
آيا ما مراقب اين هستيم كه هر يك از ما خودش را و انديشه و فكرش را ترازوي منحصر به فرد حق و باطل قرار ندهد
آيا ما آماده آن هستيم كه اگر بر انديشه گفتار و كردار و رفتارمان نقدي منصفانه مي شود اين نقد را راحت قبول كنيم
انسان نرم مزاج و سراپا محبت نسبت به همه يك انسان نيمه كامل است . از نظر اخلاق اسلام انسان مسلمان بايد به موقع بتواند خشم و كين داشته باشد قهر داشته باشد و به موقع بتواند مهر داشته باشد
|