گام به گام تا سقوط
«سنت استدراج» یکی از سنت های فراگیر و تغییرناپذیر الهی و ویژه افراد گمراه و سرکش است که در آن، انسان گنهکار و ظالم، به تدریج و غیر مستقیم بر اثر اصرار بر گناه و نافرمانی، به عذاب و هلاکت دچار می شود. استدراج در اصطلاح عبارت است از: «امداد اهل باطل در جهت باطل و سرازیر کردن نعمت های دنیا بر آنان، تا گام به گام و درجه به درجه بر کیفر و ظلم خود بیفزایند و استحقاق عذاب الهی را بیابند.» امام صادق (ع) درباره معنای استدراج فرمودند: «استدراج آن است که بنده ای گناه کند پس به او مهلت داده شود و برایش در هنگام گناه نعمتی تجدید گردد، پس او را از آمرزش خواهی از گناهان باز دارد، پس او غافلگیر شده از راهی که نداند»۱(). واژه استدراج تنها دوبار در قرآن آمده است (اعراف/۱۸۲ و قلم/۴۴ )، هر چند در قالب واژگان متعدد دیگری نیز به گستره وسیع معنایی آن اشاره شده است.
قرآن کریم از حال مبتلایان به استدراج چنین خبر می دهد که هر گاه آنان را در دنیا به کرنش در برابر خدا فرا می خواندیم، از آن روی گردانده: «و یدعون الی السجود فلا یستطیعون... و قد کانوا یدعون الی السجود و هم سالمون... سنستدرجهم من حیث لا یعلمون»(قلم۴۴-۴۲/) از فرامین خداوند، سرپیچی و تخلف می نمودند: «و اذا قیل لهم تمتعوا حتی حین فعتوا عن امر ربهم»(ذاریات۴۴-۴۳/)
همچنین می فرماید: «ا یحسبون انما نمدهم به من مال و بنین نسارع لهم فی الخیرات بل لا یشعرون؛ آنان می پندارند که افزونی نعمتها، ثروت ها و فرزندانشان، گشودن درهای خیرات به سوی آنهاست. در حالی که این گونه نیست، بلکه آنان واقعیت این نعمتها را نمی فهمند»(مومنون۵۶-۵۵/). در حقیقت مبتلایان به استدراج از روبرو شدن با این واقعیت ناخوشایند هراس دارند، از این رو خود را نسبت به آن ناآگاه نشان می دهند و در تاریکی غفلت خویش به آرامش کاذب بسنده می کنند. خداوند نیز در مسیر انتخابی آنان رهایشان ساخته تا نعمت هایش به عذاب و خسران ختم شود. در قرآن کریم از این فرایند به «یاری رساندن و رهاسازی در وادی سرگردانی و طغیان» یاد شده است: «الله یستهزی بهم و یمدهم فی طغیانهم یعمهون»(بقره۱۵/). ظاهر نیکوی استدراج (بهره مندی از نعمت ها و لذایذ دنیوی) سبب می شود تا انسان اعمالش را نیکو شمرده و از صلاح خود غافل گردد: «قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا الذین ضل سعیهم فی الحیوه الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا؛ آیا شما را از زیانکارترین آدمیان خبر ندهم؟ آنها کسانی هستند که تلاش هایشان در زندگانی دنیا بیهوده بوده و در عین حال خود را موفق و درستکار می پندارند»(کهف۱۰۴-۱۰۳/)
مهلت دادن خداوند به کافران و تبهکاران، نه برای خیر و مصلحت آنان، بلکه برای غور در فساد و نوعی زمینه سازی برای کیفر آنهاست؛ چنانکه می فرماید: «و لا یحسبن الذین کفروا انما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین؛ آنان که به راه کفر رفتند، گمان نکنند که مهلتی که ما به آنها می دهیم به حال آنان بهتر خواهد بود، بلکه مهلت می دهیم تا بر سرکشی و طغیان خود بیفزایند و آنان را عذابی رسد که به آن سخت خوار و ذلیل شوند»(آل عمران۱۷۸/). این مهلت دادن، موجب ازدیاد گناهان آن افراد و در نهایت موجب شدت عقوبت آنهاست: «فاملیت للذین کفروا ثم اخذتهم فکیف کان عقاب؛ من به کافران مهلت دادم، پس به ناگاه آنان را به عذاب خویش گرفتار کردم»(رعد۳۲/).
به حکم آیه شریفه «ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات ...»(عصر۳-۲/)؛ طبیعت انسانی همواره در حال خسران و زیان است و تنها کسانی از این خسران در امانند که اهل ایمان و اعمال صالح باشند. در این میان خداوند به طور مستقیم و غیر مستقیم عوامل گوناگونی را برای توقف روند رو به خسران آدمیان به کار گرفته است. او به همه انسان ها موهبت عقل و نیروی شناخت اعمال خوب و بد را اعطا کرده و افزون بر آن، برای هدایت آدمیان پیامبران خویش را فرستاده و آنها را از خطر زیان ابدی بیم داده است: «و ما اهلکنا من قریه الا لها منذرون؛ هیچ دیاری را هلاک نساختیم مگر آنکه پیش از آن رسولانی از جانب ما آنان را بیم دادند»(شعراء۲۰۸/). گاهی نیز، با ابتلاء انسان به سختی ها، رنج ها و مصایب، زمینه را برای بیداری او فراهم نموده و وی را به کرنش در برابر خود، فرا خوانده است(اعراف۹۴/). علاوه بر این، خداوند به همه انسان ها مهلت کافی برای انتخاب آزادانه و آگاهانه و تلاش بر مبنای آن عطا فرموده است. حال در چنین فضایی برخی از افراد با رویگردانی از دستورات الهی، به اتلاف این فرصتها پرداخته و بنا بر طبیعت ظلوم و جهول خویش، نسبت به نعمت های خداوند مغرور و افسار گسیخته گشته، از بلا ها و مصیبت ها عبرت نمی گیرند و از خدای خویش روی بر می گردانند.
اصرار و عناد بشر گاه به جایی می رسد که زمینه هدایت به کلی از میان می رود و هیچ راه دیگری برای توقف روند خسران نمی ماند. سنت استدراج در این نقطه با این سخن خداوند آغاز می شود: «کلوا و تمتعوا قلیلا انکم مجرمون فبای حدیث بعده یومنون»(مرسلات۵۰-۴۶/). بر این اساس گمراهان کاملا به حال خویش رها می شوند: «و ذرهم فی خوضهم یلعبون؛ آنان را در غفلت خویش به حال بازی رها کن»(انعام۹۱/) در نتیجه به طور طبیعی زمینه برای به فعلیت رسیدن همه امکانات آنها در مسیر گمراهی و زیان مهیا می شود: «من یضلل الله فلا هادی له و یذرهم فی طغیانهم یعمهون؛ هر که را خداوند گمراه سازد، راهبری برای او نخواهد بود و خداوند ایشان را در گمراهی خویش سرگردان رها خواهد ساخت»(اعراف۱۸۶/). بی شک رها کردن خداوند و مهلت دادن از روی بی اعتنایی و بی توجهی، به حرکت انسان در مسیر طبیعی خسران می انجامد: «فلولا فضل الله علیکم و رحمته لکنتم من الخاسرین؛ اگر فضل و رحمت خداوند شامل حالتان نشود، هر آینه از زیانکاران خواهید بود»(بقره۶۴/).
استدراج چون بستر سقوط در عذاب دوزخ است، بدترین عذاب الهی به شمار می آید، افزون بر آن مبتلایان به استدراج که ظاهرا وضع خوشایندی دارند، در باطن به عذاب ها و مجازات های مختلفی دچار می گردند که مهمترین آنها عبارت است از:
۱) حبط اعمال و نابودی همه تلاش شان در دنیا که در نتیجه آن زیانکارترین افراد به حساب می آیند: «انا اعتدنا جهنم للکافرین الذین ضل سعیهم فی الحیوه الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا»(کهف۱۰۲/ و۱۰۳ ).
۲) محرومیت از هدایت الهی: «اولئک الذین اشتروا الضلاله بالهدی فما ربحت تجارتهم و ما کانوا مهتدین»(بقره۱۶/).
۳) مورد استهزاء و تمسخر خداوند قرار گرفتن: «الله یستهزی بهم و یمدهم فی طغیانهم یعمهون»(همان۱۵/).
۴) سخت جان دادن: «و تزهق انفسهم و هم کافرون»(توبه۵۵/)
۵) سرانجام همه آنها عذاب سخت و خوارکننده الهی است: «و لهم عذاب مهین»(آل عمران۱۷۸ ).
سنت استدراج فرایندی تدریجی است که عوامل مختلفی در شکل گیری آن نقش دارد. این عوامل در ضمن شبکه ای از روابط علی و معلولی، در پیدایش استدراج نقش دارند که به برخی از آنها اشاره می نماییم۲():
استکبار و عدم تواضع در مقابل خداوند، نیکو شمردن حال بد خویش، نسیان و غفلت از یاد خدا، حیله گری و فریب کاری، ایمنی از مکر و عذاب خدا، انکار قیامت و معاد، غرق شدن ور ضلالت و گمراهی، مغرور و فریفته شدن به آرزوهای پو£، کفران نعمت و ناسپاسی، دوستی با دشمنان خدا، دنیا دوستی، طمع ورزی، قساوت قلب، تخلف و سرپیچی از فرمان های الهی، استهزاء و دشمنی با رسولان الهی، توطئه در مسیر گمراهی مردم و مقابله با دین، ظلم و ستم در جامعه، اشتغال به لهو و لعب و
بدون تردید، پیشگیری از زمینه ها و عوامل استدراج و مقابله با آنها، انسان را از پیامدها و آثار سوء آن مصون نگه می دارد. در این راستا، مطابق تعالیم قرآن کریم و آموزه های معصومین (ع)، «ایمان به خدا»، «تقوا و پرهیزکاری»، «یاد خدا و سپاسگزاری از او»، «تعمق در حوادث دنیا و سنت های الهی»، «مراقبه و محاسبه نفس»، می تواند در مصون داشتن انسان از ابتلاء به سنت استدراج موثر باشد.
--------------------------
پی نوشتها:
۱- اصول کافی،ج۴ ، ص۱۸۹
۲- استدراج، تهیه مرکز فرهنگ و معارف قرآن، صص۹۰-۹۶
روزنامه رسالت ( www.resalat-news.com )
علی مهدوی
|