خداي متعال قرآن را براي هدايت انسان ها فرستاده است. اين كتاب همواره نيازمند كساني است كه از ژرفاي معاني و علوم آن باخبر بوده، افزون بر آن خود نمونه هاي عملي هدايت ها و تربيت هاي قرآني باشند، آن را در متن جامعه انساني پياده كنند، علوم و معارف قرآن آموزش چند و انسان ها را تربيت كنند. پيامبر اكرم(ص) در زمان حياتش عهده دار اين وظيفه خطير بوده است.(458) «وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ؛ و قرآن را بر تو نازل كرديم تا آنچه را براي مردم نازل شده بر ايشان بيان كني، و باشد كه بينديشند».(نحل،آیه44) هم چنین «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ...؛ اوست خدايي كه به ميان مردمي بي كتاب، پيامبري از خودشان برانگيخت تا آياتش را بر آنها بخواند و آنها را پاكيزه سازد و كتاب و حكمت بياموزد».(جمعه،آیه 2) از نگاه قرآن يكي از وظايف مهم همه پيامبران الهي تبيين و تفسير وحي آسماني بوده است.(459)
از نگاه ژرف شيعه، امامان معصوم(ع) پس از پيامبر اكرم عهده دار اين مسئوليت هستند. آنان از علوم و معارف قرآن باخبرند و جز با تمسك و پيروي از آنان نمي توان در راه درست هدايت و تربيت قرآني گام نهاد. اصل امامت در شيعه بر اين بنياد استوار است. حضرت اميرالمؤمنين (ع) فرمود:هذا كِتابُاللَّهِ الصَّامِت وَ أَنَا اعُعَبَّرُ عَنْهُ، فَخُذُوا بِكتاباللَّهِ النَّاطِقِ و ذَرَوا الْحُكْمَ بِكِتابِاللَّهِالصامِتِ اِذْ لامُعَبِّرَ عَنْهُ غَيْري ؛ اين قرآن كتاب خاموش خدا است و من آن را تعبير و تبيين ميكنم پس به كتاب ناطق خدا تمسك كنيد و حكم كردن تفسير كتاب خاموش خدا را رها كنيد؛ زيرا مفسري جز من براي آن نيست.(460)
شيعه براي اثبات اصل امامت به آياتي از قرآن كريم و سخناني از پيامبر اكرم كه شيعه و اهل سنت به تواتر روايت كرده اند، استدلال مي كنند. آيات جعل ولايت،(461) اتمام دين(462) و احاديثي چون حديث غدير(463) و منزلت(464) از مجله آيات و رواياتي هستند كه به تفكيك ناپذيري قرآن و عترت گواه اند. يعني بدون عترت نمي توان به هدايت قرآن راه يافت، چنان كه بدون قرآن كريم نيز نمي توان از نور هدايت عترت پيامبر(ص) بهره گرفت. در ميان احاديثي كه شيعه در اثبات امامت به آنها استدلال مي كند، حديث ثقلين به روشني و صراحت از اين حقيقت سخن مي گويد. پيامبر اكرم(ص) فرمود: اِنّي تاركٌ فيكُمْ الثَقلَين، ما اِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما كنْ تَضِلُّوا كِتابُاللَّهِ و عِتْرَتي أهلُبَيْتي فَاِنَّهُما لَنْ يَفْتَرقاحَتَّي يَرِدا عَلَي الْحَوْضَ ؛ من در ميان شما دو شيء گران قدر مينهم، تا هنگامي كه به آن دو چنگ زنيد گمراه نخواهيد شد: كتاب خدا و خاندانم، اهل بيتم. پس آنها از هم جدا نمي گردند تا آنگاه كه نزد حوض پيش من آيند.(465)
اين حديث از نظر سند در كمال صحت و قوت است و از احاديث صحيح و متواتر است كه شيعه و سني آن را از پيامبر اكرم(ص) نقل كرده اند. پيامبر اكرم در اين حديث امت اسلام را پس از خويش به قرآن و امامت راه نمود و بيان كرده است كه ميان آن دو عنصر گران سنگ، پيوستگي و همراهي جاودانه حاكم است. از اين حديث بر مي آيد كه امامان معصوم اند و هم سنگ و عدل قرآن هستند تمسك به قرآن و آنان شرط ماندگاري در صراط مستقيم هدايت است. هم چنين از وجود امام زمان در عصر غيبت حكايت دارد.(466)
جمع بندي و نتيجه گيري
- قرآن كتاب هدايت است و نيازمند نمونه اي عملي از تربيت هاي قرآني، آگاه به معارف وعلوم آن، مربي و معلم مردم و مجري احكام آن.
- پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع) عهده دار اين وظيفه بزرگ هستند.
- اصل امامت بر تفكيك ناپذيري بين قرآن و عترت استوار است.
- همه آيات و رواياتي كه شيعه به آنها براي اثبات اصل امامت استدلال مي كنند بر تفكيك ناپذيري قرآن و عترت گواهي مي دهند.
- در بين دلايل امامت، حديث ثقلين به روشني و صراحت از پيوند جاودانه قرآن وعترت سخن مي گويد.
- تمسك به قرآن و عترت و جدايي نينداختن بين آن دو، شرط ماندگاري بر صراط مستقيم هدايت است./ح
|