امام در لغت به معناي مقتدا، پيشوا و پيشرو،(467) و در اصطلاح به معناي الگوي امت و ميزان عمل و انديشه صالح است.(468) امام اسوه امت است. او از همه جهات يك انسان كامل مي باشد؛ رهبري كه تمام استعدادها و ارزش هاي الهي در او به فعليّت رسيده است. امّا تحقق امامت در زمينه حكومت، به پذيرش مردم مرتبط است؛ به عبارت ديگر هنگامي امام حاكميت الهي را محقق مي سازد كه مردم با آگاهي به او ايمان آورده، از سر اخلاص از او پيروي كنند. امت آگاه نيز با قبول حكومت مشروع امام به سوي مصلحت حقيقي خود يعني هدايت و كمال گام برداشته، نظام امام و امت را بنيان مي نهد.(469) اميرمؤمنان(ع) درباره حقوق متقابل امام و امت مي فرمايد:«اي مردم، مرا بر شما حقي و شما را بر من حقي است، حق شما بر من، خيرخواهي شماست وتقسيم عادلانه بيت المال ميان شما، و اين كه شما را آموزش دهم تا بي سواد و نادان نمانيد وشما را تربيت كنم تا راه و رسم زندگي را بدانيد. اما حق من بر شما اين است كه به بيعت با منوفادار باشيد و در آشكار و نهان برايم خيرخواهي كنيد. هرگاه شما را فراخواندم اجابت نماييد وفرمان دادم اطاعت كنيد»(470)
1- حقوق امام بر امت
شناخت پيشواي حق و اعتقاد قلبي به او از ضروريات دين اسلام و شرط مسلماني است. در اين رابطه شيعه و سني حديث معروفي از رسول اكرم(ص) نقل كرده اند كه:«مَنْ ماتَ وَلَمْ يَعرِفَ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيتةً جاهِليّةً؛ كسي كه بميرد و امام زمان خويش را نشناسد به مرگ جاهليت و كفر مرده است.»(471) بنابراين حقوق امام عبارتند از:
1. اولین حق امام بر امت آن است كه امام را به خوبي بشناسند و مقام الهي را درك كنند.
2. دومين حق امام بر امت آن است كه تسليم گفتار و كردار امام باشند و موارد اختلاف خود را به امام ارجاع دهند، بنابراين كسي كه دين خود را از سليقه و رأي خود بگيرد و از امام بر حق اطاعت نكند گمراه است.(472)
3. به بيعت و پيمان با امام وفادار باشند، پايبندي به ايمان الهي با امام از جمله وظايف مهم دينداري است تا جايي كه پيامبر گرامي اسلام(ص) مردن بدون بقا بر بيعت امام را مردن به كفر جاهليت تعبير نمودند و فرمودند:«مَنْ ماتَ ولاَبيعَةَ عَلَيهِ ماتَ مَيتَةً جاهِليَّةً؛ كسي كه بميرد و بيعت و پيمان امامي بر عهده او نباشد به مرگ جاهليت و كفر مرده است».(473)
4. خيرخواه امام در حضور و غياب او باشند و هر وقت امام آنان را فراخواند دعوتش را اجابت كنند كه اين جزء وظايف مسلماني است.
2. حقوق امت بر امام
همان گونه كه امام بر امت حق دارد، امت نيز بر امام حق دارد. از جمله حقوق امت بر امام(474)عبارتند از:
1. امام در چارچوب احكام و قوانين آسماني اسلام بر مردم حكومت نمايد؛
2. خيرخواه و دلسوز مردم باشد و با مهرباني و عطوفت نسبت به آنها برخورد كند؛
3. در تعليم و تربيت آنها بكوشد؛
4. مراعات عدل و انصاف در حقشان را بنمايد و حقوق مردم از بيت المال را بپردازد؛
5. به وضع نيازمندان و گرفتاران رسيدگي نمايد.
3. آثار رعايت حقوق يكديگر
در صورتي كه امام و امت حقوق يكديگر را رعايت نمايند، آثار بزرگي نمايان مي گردد. ازجمله آنها اين كه علاقه به همديگر زياد شده و پايگاه حق محكم مي شود، راه هاي دين روشن شده و باطل ها از صحنه اجتماع بيرون مي روند، كارها در مجراي خود قرار گرفته دولت حق پايدار و دشمن مأيوس مي شود و در نهايت اينكه مؤمن، عزيز و گرامي و فاسق و منافق، خوار و ذليل مي گردد.(475)
4. رابطه مردمي و رهبري در عصر غيبت
از ديدگاه فقه اسلامي همه افراد بشر در هر زمان و مكان داراي تكليف خاص خود هستند. اين تكاليف به دو نوع فردي و اجتماعي تقسيم مي شود در بعد فردي كه همان انجام فروع دين است تكليف افراد آن است كه به فقهاي جامع الشرايط مراجعه كنند اما در مسائل اجتماعي چنانچه حكومت اسلامي شكل نگرفته باشد، مردم بايد به فقها مراجعه و از اطاعت از ظالمان دوري نمايند و در برداشتن موانع شكل گيري حكومت اسلامي كوشش كنند. امّا چنانچه نظام اسلامي شكل گرفت مشروعيت آن به دو عامل بستگي خواهد داشت: نخست آن كه در چارچوب مقررات الهي و مبتني بر ارزش ها و معيارهاي پذيرفته شده اسلام باشد و عامل ديگر، پذيرفته شدن آن توسط مردم و پشتيباني از جانب آنان باشد؛ زيرا اگر مردم نظام اسلامي را نپذيرند در عمل قابليت تحقق ندارد چنانچه در قانون اساسي آمده است: حكومت ايران، جمهوري اسلامي است كه ملت ايران را براساس اعتقاد ديرينه اش به حكومت حق و عدل قرآن... به آن رأي مثبت داد.(476) مقام معظم رهبري نيز در اين زمينه مي فرمايد: هيچ كس حق حاكميت بر مردم را ندارد مگر آن كه داراي معيارهاي پذيرفته شده باشد و مردم نيز او را بپذيرند.(477)
4-1. اعلام مشاركت
پس از شكل گيري حكومت اسلامي، آحاد جامعه موظف به حمايت از حكومت اسلامي هستند كه در زمان قديم با بيعت و مشورت همراه بود و در حال حاضر اين وفاداري از طريق شركت در انتخابات اعم از عمومي و همه پرسي ميسر است به گونه اي كه در قانون اساسي آمده كه همه امور كشور را بايد به اتكاء آراي عمومي اداره شود(478) البته مشاركت مردم در راهپيمايي ها و مراسم سياسي عبادي نماز جمعه و نظارت همگاني مردم بر دولت و بالعكس نيز باعث تحكيم پايه هاي حكومت اسلامي مي گردد.
4-2. كوشش براي حفظ نظام
حفظ نظام از وظايف مشترك حاكم اسلامي و مردم است. همان گونه كه رهبري بايد مراقب توطئه هاي دشمن باشد بر عموم مردم نيز واجب است به هر شكل ممكن در حفظ نظام اسلامي و حاكميت ولي فقيه تلاش كنند حضرت امام خميني(ره) در اين رابطه مي فرمايد: مسأله حفظ نظام جمهوري اسلامي در اين عصر و با وضعي كه در دنيا مشاهده مي شود با اين نشانه گيري ها كه از چپ و راست و دور و نزديك نسبت به اين مولود شريف مي شود، از اهمّ واجبات عقلي و شرعي است كه هيچ چيز به آن نمي رسد.(479)
4-3. گزينش كارگزاران شايسته
شركت در انتخابات به تنهايي كافي نيست، بلكه مردم بايد هنگام شركت افراد اصلح رابراي امور حكومت انتخاب كنند تا نظام اسلامي مصونيت پيدا كند.
4-4. نظارت عمومي
از وظايف مردم، اجبار ارزش ها در جامعه و مقابله با ضد ارزش ها است. اين مسئووليت بزرگ نياز به نظارت مردم دارد كه از طريق امربه معروف و نهي از منكر عملي مي گردد.(480)
4-5. نصيحت و خيرخواهي و ارائه مشاوره:
وظيفه ديگر مردم در برابر حكومت اسلامي،نصيحت و خيرخواهي نسبت به حاكمان است و چون زمامدار جامعه خود را در معرض نصيحت مردم بداند و براي آنها در اظهار نظر، داوري، اعتراض و انتقاد حقي قائل باشد، بدون ترديد به گونه اي عمل مي كند كه بتواند پاسخگوي آنها باشد و بالاخره اينكه مردم وظيفه دارند در زماني كه حاكم اسلامي افرادي را به مشورت فرا مي خواند، نهايت توان فكري وعملي خويش را مبذول دارند.(481)
جمع بندي و نتيجه گيري
- جامعه اسلامي از دو ركن امام و امت تشكيل شده است.
- شناخت امام از ضروريات دين اسلام است به گونه اي كه اگر كسي امام زمان خويش را نشناسد به مرگ جاهلي مرده است.
- رابطه امام و امت در اسلام يك طرفه نيست همان گونه كه امام بر امت حق دارد امت نيزبر امام حق دارد.
- در صورت رعايت حقوق امام و امت، آثاري نمايان گردد، از جمله اين كه مؤمن عزيز مي شود و فاسق و منافق، خوار و ذليل.
- در صورت تشكيل حكومت اسلامي، وظيفه مردم، اعلام مشاركت، كوشش براي حفظ نظام، گزينش كارگزاران شايسته، نظارت عمومي، نصيحت و خيرخواهي و ارائه مشاوره به مسئولان است.
________________________________________
پی نوشت ها:
467. لغت نامه دهخدا، ج 2، ص 2828.
468. امام الگوي امت، ق واثقي، نشر اميري، بيتا، ص 349.
469. نظام جهاني، حسين جمالي، نشر آموزش عقيدتي سياسي، 1375، ص 164 - 163.
470. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، خطبه 34.
471. شرح مقاصد، تفتازاني، ج 5، ص 239؛ بحار، ج 23، ص 78 - 76.
472. اصول كافي،ج 1، ص 185.
473. ميزان الحكمه، ج 1، ص 171.
474. بحاالانوار، ج 27، ص 254 - 251؛ نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، خطبه 34، ص 87.
574. WWW-tooba-ir-orj/-Book/Book Fehrest-asp? Bookid = 105
الاحتجاج، ص 255.
476. قانون اساسي، اصل 1.
477. روزنامه سلام، 1370/11/14.
478. قانون اساسي، اصل 6.
479. صحيفه امام، ج 8، ص 153.
480. قانون اساسي، اصل 8.
481. نهج البلاغه، محمد دشتي، خطبه هاي 34، ص 87 و 216، ص 443.
...............................................................
منبع: پژوهشکده تحقیقات اسلامس نمایندگی ولی فقیه در سپاه.
|