ابوجعفر، محمد بن علي شلمغاني معروف به "ابن ابي الغراقر"(1) وي از جمله افرادي بود كه در زمان غيبت صغري (260 - 329) ادعاي بابيت و وكالت از طرف امام زمان(ع) را نمود.(2) شلمغاني در ابتدا دانشمند و فردي صالح بود(3) و كتابهايي مانند كتاب "التكليف" و "العصمة" را تدوين كرد.(4) حسادت وي نسبت به ابوالقاسم حسين بن روح، سفير سوم حضرت حجت(ع) موجب شد كه با حسين بن روح مخالفت نمايد و مذهب حق را رها كند و خود مذهب جديدي به وجود آورد. نيز ادعاي الوهيت كند(5) و مقالات كفرآميز مبني بر غلوّ و تناسخ، تدوين نمايد و حكم به ترك عبادت و جواز نكاح با محارم كند(6) توقيعاتي مبني بر ذَمّ و لعن او از سوي امام زمان(ع) صادر شد.(7) وي نزد "بني بسطام" جايگاه و منزلتي ويژه داشت و به هنگام ارتدادش هرگونه كذب را به "حسين بن روح" استناد داده و براي "بني بسطام" گزارش مينمود. اين گزارش به ابن روح رسيد و "بني بسطام" را از پيروي او منع نمود.(8)
عقايد باطل و انحراف فكري و اختراع مذهب جديد، موجب شد كه وي از سوي حكومت راضي باللَّه (خليفه عباسي) تعقيب شده و زنداني گردد. در خانه وي پارهاي اوراق و برخي كتابها در مذهب باطل پيدا شد كه دلالت بر بطلان عقايد او داشت، ولي وي عقايد باطل خويش را انكار نمود. او و عدهاي از طرفدارانش را به حضور خليفه برده، خليفه از وي پرسيد كه چرا دعواي خدايي كردهاي؟ گفت: من ادعاي خدايي نكردهام. حرفهاي او مورد قبول واقع نشد و حكم بر آن صادر شد كه او را دار زنند و جسدش را بسوزانند.
بدين ترتيب عمر وي در سال 323 هجري پايان يافت.(9)
------------------------------------------
پي نوشتها:
1. معجم الرجال، ج 17، ص 47؛ رجال نجاشي، ج 2، ص 293 - 294؛ ريحانة الادب، ج 4 - 3، ص 235.
2. ريحانة الادب، ج 4 - 3، ص 235.
3. عاشوري، جباري و حكيم، تاريخ عصر غيبت، ص 201 - 202.
4. ابوالقاسم خويي، معجم الرجال، ج 17، ص 48؛ عاشوري و جباري، پيشين، ص 201.
5. ريحانة الادب، ج 4 - 3، ص 235؛ بحارالانوار، ج 2، ص 252.
6. البداية و النهايه، ج 11 - 12، ص 203.
7. معارف و معاريف، ج 6، ص 540.
8. عاشوري و جباري، پيشين، ص 201 - 202.
9. معجم الرجال، ج 17، ص 48؛ الكامل في التاريخ، ج 8، ص 290؛ ابن جوزي، المنتظم، ج 13، ص 342.
|