زراره از وجود مبارك امام صادق سئوال مي كند: وظيفه ما در عصر غيبت چيست ؟فرمود: اين دعا را بخوانيد، مطابق اين دعا بينديشيد و پژوهش كنيد و عمل كنيد: اللّهمّ عرّ فن ي نفسك؛ خدايا ! خودت را به ما معرفي كن كه ما موحد باشيم، خدا شناس باشيم،اوّل توحيد، وسط توحيد، آخر توحيد. اين دعا را شما ببينيد، براي اينكه به آن توحيد بر مي گردد. وجود مبارك ولي عصر هم خليفه الله است. وقتي آدم خليفه را مي شناسد كه مستخلف عنه را بشناسد. وقتي اين نائب را مي شناسد كه منوب عنه را بشناسد.
اللّهمّ عرّ فن ي نفسك. خدايا ! آنچنان كه ما مي توانيم، توفيق بده ترا بشناسيم. چرا ؟ شما در دعاها مي بينيد برهاني شبيه برهان ل مّي كه مطلب را از راه برهان ثابت بكند، وجود ندارد ! اين دعاهائي كه مي گوئيم: خدايا ! ما را بيامرز، قرض ما را اداء كن، بيمارمان را شفا بده؛ اينها فقط خواستن است. امّا دعاي امام صادق، دعاي فرهنگي است، دعاي علمي است و يك برهان فلسفي را اقامه مي كند: اللّهمّ عرّ فن ي نفسك، چرا ؟ براي اينكه ما مي خواهيم دين داشته باشيم. پيغمبر تو از طرف تو آمده و حرف تو را مي زند. ما اگر فرستنده را نشناسيم، فرستاده را چه جور بشناسيم ؟! ما اگر مستخلف عنه را نشناسيم، خليفه را چگونه بشناسيم ؟! فنّك ا ن لم تعرّ فن ي نفسك لم اعر ف نبيّك. ما مادامي كه تو را كه منبع خبري نشناسيم، خبر آور و گزارشگر را چه جوري مي شناسيم ؟! فنّك ا ن لم تعرّ فن ي نفسك لم اعر ف نبيّك. چون مستحضريد كه انبياء دو س مت دارند. از آن جهت كه خبر دريافت مي كنند، نبأ دريافت مي كنند، مي شوند « نبي ». از آن جهت كه اخبار دريافته را به امت منتقل مي كنند، پيام رسان اند؛ مي شود « رسول ». لذا اين نكته ظريف در اين دعا ملحوظ شده. اوّل سخن از ( نبي ) است، بعد سخن از ( رسول ) است. فنّك ا ن لم تعرّ فن ي نفسك لم اعر ف نبيّك. اللّهمّ عرّ فن ي رسولك فنّك ا ن لم تعرّ فن ي رسولك لم اعر ف حجّتك. خدايا ! توفيقي بده كه ما آن كسي را كه پيام تو را به ما مي رساند، به خوبي بشناسيم. براي اينكه اگر ما پيامبر را نشناسيم، يقيناً امام شناس نيستيم؛ چون امام،جانشين پيامبر است. اگر ما مستخلف عنه را نشناسيم كه خليفه را نمي شناسيم. مهم ترين فرق بين غدير و سقيفه همين است. اگر كسي سقفي فكر كرد؛او سرانجام نه مهدويت شخصي بدست مي آورد، نه مهدويت نوعي ! او درست است كه منتظر صلح جهاني و عدل جهاني و مهر جهاني است. آنهائي كه حكومت مردم بر مردم دارند، آنها هم همين حرف را مي زنند. هيچ وقت نه به مهدوي شخصي، نه به مهدوي نوعي نمي رسند؛ مگر كسي كه مستخلف عنه را بشناسد، كه اين حرف كي را دارد مي زند ! يعني غديري باشد، نه سقفي. اللّهمّ عرّ فن ي رسولك فنّك ا ن لم تعرّ فن ي رسولك لم اعر ف حجّتك. آنگاه اللّهمّ عرّ فن ي حجّتك فنّك ا ن لم تعرّ فن ي حجّتك ضللت عن د يني(1). اين ضلالت، همان مرگ جاهلي و حيات جاهلي است.
ضرورت تحقيق در حوزه « توحيد »، « نبوّت » و « امامت »
براي مهدي پژوهان
بنابراين اين پژوهشكده شريف مهدويت بايد بخشي به عنوان زير بناي اوّلي درباره توحيد داشته باشد؛ نبايد بگويد: ما درباره مهدويت كار داريم، چه كار به توحيد ! بخشي هم درباره وحي و نبوّت كار داشته باشد كه اگر زماني كسي (معاذ الله) گفت: قرآن،ساخته خود پيغمبر است، اين يك جواب نقد داشته باشد. اگر قرآن ساخته پيامبر باشد (معاذ الله)، ديگر سخن از مهدويت و خلافت الهي مطرح نيست ! اين مي شود بشري. بخشي مربوط به وحي و نبوّت بايد باشد، بخشي مربوط به اصل كلّي امامت و خطوط كلّي امامت، بخشي هم مربوط به وجود مبارك ولي عصر.
عدم اصلاح جامعه بشري با قتل و خونريزي
امّا ثمره اين كار چيست ؟ مستحضريد الآن 7 ميليارد بشر روي زمين زندگي مي كنند.زماني كه وجود مبارك حضرت ظهور كرد؛ ممكن است 70 ميليارد يا بيشتر از اين بشود. آيا با قتل و كشتن و امثال اينها بشر اصلاح و جهان آباد مي شود ؟! تازه اوّل خونريزي است ! اگراز اين 7 ميليارد، 5 ميلياردش راهم بكشند؛ 2 ميليارد بماند، تازه اوّل ترور است و اوّل دعوا. مگر با كشتن، بشر اصلاح مي شود ؟ ما بايد ببينيم الآن مشكلمان چيست. اين مشكل با منتظر بودن بر طرف مي شود. مشكل ما آن تحقيقات عميق علمي نيست، مشكل جامعه ما روي همان الفباي دين است.
بخش مهم پرونده هاي قضائي، در اثر عمل نكردن به « الفباي دين »
الآن ما از كشور خودمان سخن بگوئيم. ما متأسفانه 7 ـ 8 ميليون پرونده شناور در دست داريم،شايد 6 ميليون و نيم پرونده مربوط به الفباي دين است. دزدي كردن، خلاف كردن، چك بي محل كشيدن، تخليه نكردن، تجاوز كردن، نگاه به نامحرم كردن، زير و روي كالا را عوض كردن؛ اينها الفباي دين است.آيا اينها را ما نمي دانيم ؟! وقتي مردم عاقل و متديّن و با فرهنگ شدند؛ اداره يك مردم با فرهنگ سخت نيست !
اعجاز حضرت ولي عصر (عج) نسبت به عاقل كردن تمامي مردم
در عصر ظهور
نبايد گفت: چگونه حضرت جهان را اداره مي كند ! تمام معجزه حضرت آن است كه مردم را عاقل مي كند.اما ما متحيّريم كه چه جور اين مردم را عاقل مي كند !! در روايت هست كه وجود مباركش وقتي ظهور مي كند، ذات أقدس له خودش به وسيله حضرت، مردم راعاقل مي كند: وضع يده علي رؤس النّاس يكمل ب ه عقولهم و احلامهم، اداره مردم عاقل آسان است. اگر 313 شاگردي هم مثل امام و آقاي بهجت (رضوان الله عليهما) داشته باشد، اين خيلي سهل است ! نبايد گفت ما منتظريم كه حضرت بيايد و با شمشمير حل كند ! شمشير و كشتن هرگز راهگشا نبود !! اين براي ضرورت است وراه علاج نيست ! مردم را عقل اداره مي كند. چگونه وجود مبارك حضرت،با سخنراني، با ارشاد، با روش، با منش؛ مردم را عاقل مي كند، اين از هر شقّ القمري شقّ القمر تر است !!!
ما وقتي منتظرواقعي حضرت هستيم كه اين 7 ميليون پرونده ما بشود 60 ـ 70 تا؛ آن 60 ـ 70 تاي ديگر اجتماعي است.... يك كسي تصادف كرده؛ نمي داند كه حق با اين است يا با آن است؛ بالأخره يك كارشناسي مي خواهد. امّا اكثريت اين پرونده ها مرتبط با ( الفباي دين ) است و قسمت مهم بودجه مملكت هم صرف همين زندانها و اعتيادها و همه اين خلاف هائي مي شود كه جزء الفباي دين است، يعني همه ما مي دانيم بد است. يك وقتي پرونده، پرونده علمي است؛ نظير رژيم حقوقي درياي خزر در كيفيت استخراج نفت؛ اين پرونده، پرونده علمي است. چون درياي خزر زيرش مثل دشت نيست، بعضي جاها تپه ماهوري است، بعضي جاها شيار است، بعضي كوه است، بعضي دشت است؛ نفت هم همه جا هست، استخراجش هم آسان نيست ! اين يك كار عميق كارشناسي علمي مي خواهد كه سهم افراد چقدر است. امّا همه پرونده ها كه از اين سنخ نيست ! پرونده ها از اين سنخ است كه شما چرا تخليه نكرديد، چرا زير و روي كالايت يك جور نبود، چرا وعده دادي، عمل نكردي؛ همين !! متاسفانه بخش وسيعي از بودجه صرف همين الفباي دين مي شود.
وقتي فرهنگ مهدويت، دكترين مهدويت، كتاب هاي آن حضرت، پژوهشكده هاي آن حضرت موفق است كه مردم را به سمت جامعه عاقل ببرد وبراي اينكه آنان را از مرگ جاهلي نجات بدهد؛ بايد زندگي شان، زندگي عاقلانه باشد. آنوقت اين دعا تقريباً 4 ـ 5 كميسيون، 4 ـ 5 كتاب، 4 ـ 5 پژوهشكده را به خودش اختصاص مي دهد. بنابراين ما هر اندازه كه به فرمايش ايشان عمل بكنيم، ايشان بيشتر به ما عنايت خواهند كرد.
سخنراني آيت الله جوادي آملي (مدظلّه العالي) در جلسه درس اخلاق در ديدار با مسئولان پنجمين همايش بين المللي دكترين مهدويت، پژوهشگران پژوهشكده مهدويت و مؤسسه آينده روشن، دانشجويان دانشگاه تهران، طلاب، فضلاء و اقشار مختلف مردم ـ قم؛ 31/ 2/ 1388
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) الكافي/ 1/ 337
|