مكتب تشيع براساس پيروى از قرآن و خاندان رسالت، استوار است، و شيعيان معتقدند كه در شناخت و دريافت معارف اسلامى بايد به اين دو گوهر گرانبها چنگ زد و ازپرتو انوار درخشان اين دو منبع پرفيض بهره برد. شيعه اين اعتقاد را نه از پيش خود ساخته، بلكه بنيانگزار آئين اسلام و آورنده شريعت مطهر، يعنى رسول گرامى (ص)، در سخنان گهربار خود پيوسته بر آن تأكيد ورزيده و ضرورت پايبندى به رهنمودهاى قرآن و عترت خويش را يادآور شده است .
در حديث معروف ثقلين بر اين نكته به روشنى تصريح شده، آنجا كه مىفرمايد:
انى تارك فيكم ثقلين ما ان تمسكتم به لن تضلوا بعدى. احدهما اعظم من الاخر: كتاب الله حبل ممدود من السماء الى الارض ؛ و عترتى اهل بيتى. و لن يتفرقا حتى يردا على الحوض. فانظروا كيف تخلفونى فيهما. 76
من در ميان شما چيزى را برجاى مىگذارم كه اگر بدان چنگ زنيد، پس از من هرگز گمراه نخواهيد شد. يكى از ايندو از ديگرى بزرگتر است: كتاب خدا، ريسمانى كشيده از آسمان به سوى زمين؛ و عترت من كه اهل بيت من هستند. ايندو به هيچ روى از يكديگر جدا نمىشوند تا در كنار حوض (كوثر) بر من وارد شوند، پس بنگريد كه در باره ايندو و براى من چگونه جانشينى خواهيد بود .
محدثان بزرگ مسلمان، اعم از شيعه و سنى، اين سخن پيشواى گرانقدر اسلام را نقل كرده و در كتب معتبر حديثى صحت و قطعيت صدور آن را تأييد نمودهاند، بگونهاى كه ترديدى در تواتر آن وجود ندارد. 77
قابل توجه آنكه حديث ياد شده فقط يكبار از لسان مقدس شارع شنيده نشده، بلكه آن حضرت لااقل در چهار مورد اين جمله را بيان داشتهاند كه عبارتنداز: 1- روز عرفه هنگامى كه سوار بر شتر بودند، 2- در مسجد خيف، 3- در روز غدير به هنگام بازگشت ازحجة الوداع، 4- روز رحلت در آخرين خطابهاى كه بر فراز منبر ايراد فرمودند. از اينرو مىبينيم كه بيش از 30 تن از صحابه رسول الله (ص) آن روايت كرده و قريب به سيصد تن ازبزرگان اهل سنت به نقل و ثبت آن همت گماردهاند.
بنابراين تنها راه صحيح آگاهى از حقايق و معارف دينى و تنها طريق نجات ازگمراهى و سرگردانى، دل در گروه قرآن و عترت داشتن است و بس. ايندو هستند كه مبين راه رستگارى بوده ابعاد گوناگون ديانت را مىشناسانند، و باورهاى اعتقادى، فروع فقهى، رويدادهاى تاريخى مربوط به امم گذشته، پايان كار جهان، سراى ديگر و ويژگيهاى آن، دستورات اخلاقى و ساير مسائل اسلامى را بدون خطا و اشتباه بازگو مىكنند و بر امت رسول خاتم است كه لحظهاى از ايندو گوهر جدا نشود و هيچگاه بر آندوپيشى نجويد. و راستى را كه سزاوار است شمارى چند از عالمان و محققان فرق اسلامى گردهم آيند و پيرامون چگونگى بكارگيرى اين دستور العمل صريح به بحث و گفتگو نشسته نتايج آن را در اختيار امت اسلامى قرار دهند، تا آنان از اين رهگذر به ثمرات ارزندهاى دست يابند.
در هر صورت، شيعه بر خود فرض مىداند كه هيچگاه عقيدهاى بر خلاف بيانات اين دو ركن استوار را نپذيرد و هرگاه ايندو آموزگار صديق نكتهاى را بيان كردند، بدان ايمان آورد.
حال سخن در اين است كه روايات بى شمارى از دودمان پاك پيامبر بزرگ اسلام (ص) در دست است، كه دلالت بر وقع رجعت مىكند. در اين روايات تصريح شده است كه بازگشت گروهى از مؤمنان و شمارى از كافران و گناهكاران به دنيا مقارن ظهور امام منتظر (عج) و پيش از رستاخيز، امر قطعى و مسلم است. در فرازهاى پيشين سخنى از علامه مجلسى نقل شده كه شمار روايات مربوط به رجعت را نزديك به دويست حديث معرفى كرده و معتقد به تواتر آنها شده است. همچنانكه شيخ حر عاملى نيز مدعى تواتر معنوى احاديث پيرامون رجعت گرديده است. 78
اين دو دانشمند بزرگ هر يك در كتابى مستقل به نقل اخبار وارده درباره رجعت پرداختهاند، كه برخى از آنها را براى نمونه از كتاب شريف «بحارالانوار» مىآوريم .
1- امام صادق (ع) درباره رجعت كنندگان مىفرمايد:
ان الرجعة ليست بعامة، و هى خاصة، لا يرجع الا من محض الايمان محضاً او محض الشرك محضاً 79.
پديده رجعت همگانى نيست، بلكه به جمعى محدود اختصاص دارد. و جز مؤمنان راستين و مشركان فرو رفته در منجلاب كفر و شرك، هيچكس به دنيا باز نمىگردد.
2- امام باقر (ع) در بيان رجعت از نظر قرآن و نفى نظريه مخالفان و منكران اين عقيده به آيه 83 نمل استناد كرده و مىفرمايد:
اما يقرؤون القرآن: «و يوم نحشر من كل امة فوجا»؟ 80
آيا اينان قرآن را نخواندهاند كه مىفرمايد: «آن روز كه از هر امتى، دستهاى را فراهم مىآوريم» ؟
3- امام ششم در همگونى و مشابهت رجعت با ظهور حضرت مهدى (ع) و رستاخيز مىفرمايد:
ايام الله ثلاثة: يوم القائم (ع) و يو الكرة و يوم القيامة 81
روزهاى خدايى سه تايند: روز قبام امام عصر (ع)، روز رجعت و روز رستاخيز.
4- و از هم ايشان در بيان اهميت اعتقاد به رجعت نقل شده است:
ليس منا من لم يومن بكرتنا82
هر كس بازگشت دوباره ما را به دنيا باور نكند، از ما نيست .
5- و نيز يكى از ويژگيهاى انسان مؤمن را اعتقاد به رجعت معرفى كردهاند. شيخ صدوق در كتاب صفات الشيعه از امام صادق (ع) روايت مىكند:
من اقر بسبعة اشياء فهو مؤمن. و ذكر منها الايمان بالرجعة.83
هر كس به هفت موضوع اقرار كند، مؤمن است. يكى از آنها رجعت مىباشد.
بديهى است كه اينگونه روايات با توجه به حديث روشنگر «ثقلين» ترديدى در صحت اعتقاد به رجعت و وقوع حتمى آن برجاى نمىگذارد. و راستى آيا شگفتآور نيست كه شمارى از بزرگان محدثان شيعه تنها به جرم اعتقاد به رجعت، مورد جرح و طرد قرار گيرند و احاديث بيشمارى كه از عترت نبوى آموختهاند، در كتب حديثى نقل نشود!
دامن سخن را برچينيم و پيش از پرداختن به پرسشها و پاسخها، چكيده اين گفتار را بازگو كنيم:
1- «رجعت» به معنى بازگشت گروهى از مؤمنان و شمارى ازكافران و تبهكاران به دنياست. و اين بازگشت مقارن قيام جهانى امام عصر (عج) و قبل از برپائى رستاخيز به وقوع مىپيوندد.
2- رجعت، امرى است ممكن و هيچگونه امتناع عقلى ندارد.
3- قرآن بر درستى اعتقاد به رجعت گواهى مىدهد و نمونههايى از بازگشت به دنيا در امتهاى پيشين را گزارش مىكند.
4- رجعت از عقايد مسلم شيعه بوده و احاديث بسيارى در اين زمينه از دودمان پاك رسالت رسيده است .
________________________________________
پى نوشتها:
76- سنن ترمذى / 5 كتاب المناقب، باب 32 شماره مسلسل 3788.
77- مدارك روائى حديث ثقلين توسط پژوهشگران در چندين نوشتار گرد آمده و از آن جمله است: جزوهاى مختصر كه به سال 1374 هجرى قمرى از طرف مؤسسه دارالتقريب بين المذاهب الاسلاميه طبع و منتشر شد. اين مؤسسه به ابتكار دو رئيس فقيد جامع الازهر شيخ عبدالمجيد سليم و شيخ محمود شلتوت و پيشواى فقيد شيعه مرحوم آية الله بروجردى در كشور مصر تأسيس شد و گامهاى ارزندهاى در راه ايجاد تفاهم و رفع موانع وحدت امت اسلامى برداشت .
78- حديث «متواتر» حديثى را گويند: كه شمار راويان آن به حدى باشد كه علم قطعى به صدور آن ازپيامبر يا امام پيدا كنيم. به عبارت ديگر: احتمال آنكه گروهى از افراد آن را از پيش خود ساخته باشند، نرود هرگاه لفظ حديث در نقلهاى مختلف آن يكسان باشند، آن را متواتر لفظى گويند، و اگر مفهوم آن با عبارات گوناگون نقل شود، متواتر معنوى خواهد بود.
79- بحارالانوار ج 39/53 حديث 1.
80- بحارالانوار ج 40/53 حديث 6.
81- همانجا /63 حديث 53.
82- همانجا /92 حديث 101.
83- همانجا /121 حديث 161.
|