تحقق و بالفعل شدن ولایت " فقیه" در جامعه و یا به عبارتی تحقق حکومت اسلامی پنج مرحله کارلازم است که با بررسی آنها متوجه خواهیم شد که شخص رهبر، هم کشف مجلس خبرگان، به عنوان نمایندگان مردم، است وهم منتخب آنها. اما مراحل عبارتند از:
مرحله اول: انتصاب موضوعی:
یعنی تعیین نوع حکومت از طرف خداوند تبارک وتعالی. چون خداوند فرموده است ” انا هدیناه السبیل ” پس باید در حوزه سیاست نیز راه را به ما نشان بدهد و از میان آن 9 نوع حکومتی که در طول تاریخ بر جوامع مختلف تحقق خارجی داشته اند ( یعنی: سلطنتی مطلقه فردی، سلطنتی مشروطه، اشرافی، زرمداری، استبداد مطلقه فردی، استبداد فراگیرفاشیستی، استبداد کارگری سوسیالیستی، دمکراسی لیبرال ودمکراسی اسلامی )، حکومت مورد نظر خود را تعیین یا منصوب کند. البته خدا چنین کاری را کرده است و حکومت مبتنی بر ”ماانزل الله ” (که همان دمکراسی اسلامی است ) را برای ما منصوب نموده است، آنجا که می فرماید: " کسانی که به ما انزل الله حکم نمی کنند آنها کافرند". " "کسانی که به ما انزلالله حکم نمیکنند آنها ظالماند". "کسانی که به ما انزل الله حکم نمی کنند آنها فاسق اند".
مرحله دوم: انتخاب موضوعی:
این وظیفه، برعهده مردم است که برای تحقق حکومت اسلامی از میان9 نوع حکومت مذکور، حکومت اسلامی را انتخاب نمایند. زیراتا انتخاب آنها نباشد حکومت اسلامی تحقق خارجی پیدا نخواهد کرد. به عنوان مثال مردم یثرب در زمان پیامبر با چهار نوع حکومت رو به رو بودند: حکومت سلطنتی ( مورد ادعای عبدالله بن ابی )، حکومت زرمداری ( موجود در مکه )، حکومت پدرسالارانه ( موجود در قبایل شبه جزیره عربستان ) و حکومت اسلامی ( مورد دعوت پیامبر اسلام ). اما مردم یثرب از میان آنها حکومت اسلامی را انتخاب کردند. مثال دوم ایران سال 42 و 57 است. مردم ایران در سال 42 با شش نوع حکومت روبرو بودند: حکومت سلطنتی مطلقه فردی ( شاه و طرفدارانش می خواستند )، حکومت سلطنتی مشروطه ( خواست نهضت آزادی)، حکومت سوسیالیستی (مورد ادعای حزب توده)، حکومت ناسیونالیستی (خواست پان ایرانیستها)، حکومت لیبرال دمکراسی (خواست جبهه ملی) و حکومت اسلامی (مورد نظر امام خمینی). اما مردم ایران به انفعال و برخی فعالانه دست به انتخاب حکومت سلطنتی مطلقه زدند و حکومت اسلامی را انتخاب نکردند. اما مردم ایران سال 57 نیز با همین شش نوع حکومت روبرو بودند ولی آنها از میان شش نوع حکومت مذکور، حکومت اسلامی را انتخاب کردند و در شعارهای خود آن را فریاد زدند.
مرحله سوم: انتصاب موردی:
تعیین حاکم مورد نظر خداوند، از طرف خدا، برای قرار گرفتن در راس حکومت اسلامی. همیشه این سؤال وجود داشته است که " حال که حکومت اسلامی تشکیل شده است آیا خداوند فرد یا افرادی را برای قرار گرفتن در راس حکومت اسلامی منصوب کرده است یا خیر؟ ". همیشه نیز پاسخ مثبت بوده است. یعنی اینکه خداوند این کار راهم انجام داده است یعنی درعصر پیامبر، پیامبر؛ در عصر ائمه، امام و در عصرغیبت، فقهاء جامع الشرایط را برای قرار گرفتن در راس حکومت اسلامی منصوب نموده است.
مرحله چهارم: کشف مورد:
برای تشکیل حکومت اسلامی برعهده مردم است که به کشف حاکم مورد نظر خداوند بپردازند. البته مردم معمولا درعصر پیامبر و ائمه برای کشف پیامبر الهی از طریق معجزات وائمه معصومین از طریق علم آنها اقدام می کردند. درعصرغیبت نیزمردم باید برای کشف فقهاء جامع الشرایط اقدامات لازم را به عمل بیاورند؛ مثلا از میان 1000 یا 2000 فقیهی که در جامعه دور دایره حکومت اسلامی حضور دارند آنهائی که صاحب شرایط هستند را کشف کرده داخل دایره حکومت اسلامی قراردهند.همه فقهاء موجود دردایره حکومت اسلامی بالقوه دارای حاکمیت می باشند ولی تا زمانی که مرحله پنجم اتفاق نیافتد حکومت اسلامی تحقق خارجی پیدا نمی کند.
مرحله پنجم: بیعت و انتخاب:
در مورد پیامبر و امام معصوم انتخابی نیست مردم بلافاصله پس از کشف به بیعت ( عقد قرارداد طرفینی ) میپرداختند. اما در عصرغیبت قبل از بیعت مردم باید ازمیان فقهاء موجود دردایره حکومت اسلامی فرد یا افرادی را انتخاب نموده در راس حکومت اسلامی قرار دهند سپس با او یا آنها بیعت کنند.
بنابراین دراندیشه سیاسی اسلام تحقق حکومت اسلامی نه با انتصاب به تنهائی است ونه با انتخاب و یا کشف به تنهائی است بلکه باید هر پنج مرحله اتفاق بیافتد تا حکومت اسلامی فعلیت بیابد.
در مورد عزل اما، می توانید به پاسخهای شماره 5، 8 و 9 مراجعه داشته باشید و جواب خود را دریافت کنید. علاوه بر این، وقتی فقیه حاکم به خاطر نداشتن شرایط و یا ازدست دادن شرایط، دیگر نایب امام زمان ع نیست برکنار کردن او چه نوع نفاق و کفری را باعث می شود؟
|