از مراجعه به تاريخ اسلام به دست مي آيد كه مسالة قضا و قدر الهي يكي از باسابقه ترين مسائل كلامي است كه پس از مسئله «امامت » توجه مسلمانان را به خود جلب كرده است و برداشتهاي عاميانه اي كه اكثريت مسلمانان از اين مسئله داشتند، برداشت جبرگرايانه بوده است. همين امر موجب شده است كه ياران انديشمند پيامبر و در رأس آنها حضرت اميرالمومنين علي عليه السلام به تبيين و تفسير صحيح آن بپردازند.
و اما معناي اين دو واژه: واژه قَدر به معناي اندازه است و تقدير به معناي سنجش و اندازه گيري و چيزي را با اندازه اي معين ساختن است.
واژه قضا در معناي يكسره كردن و به انجام رساندن و داوري كردن استعمال مي شود.
گاهي اين دو واژه به صورت مترادف و به معناي سرنوشت به كار مي رود. منظور از تقدير الهي اين است كه خداي متعال براي هر پديده اي اندازه و حدود كمي و كيفي، زماني و مكاني خاصي قرار داده است كه تحت تأثير علل و عوامل تدريجي تحقق مي يابد.
و منظور از قضاي الهي اين است كه پس از فراهم شدن مقدمات و اسباب و شرايط يك پديده آن را به مرحله نهايي و حتمي ميرساند طبق اين تفسير مرحله تقدير قبل از مرحله قضا و داراي مراتب تدريجي است وشامل مقدمات بعيد و متوسط و قريب ميشود و با تغيير بعضي از اسباب و شرايط تغيير مي يابد. مثلاً سير تدريجي جنين از نطفه و علقه و مضغه تا حدِّ يك جنين كامل مراحل مختلف تقدير آن است كه شامل مشخصات زماني و مكاني نيز مي شود و سقوط آن در يكي از مراحل تغييري در تقدير آن به شمار مي رود ولي مرحله قضا دفعي و مربوط به فراهم شدن همه اسباب و شرايط و نيز حتمي و غير قابل تغيير است زيرا:
« اذا قضي امراً فانما يقول له کن فيکون» سوره آل عمران ـ آيه 47.
چون مشيت او به خلقت هر چيزي قرار گيرد، به محض اينكه گويد موجود باش همان دم موجود شود./ح
|