هم چنین علامه ى طباطبایى مى فرماید: «خصلت هاى نیكوى موجود در انسان هاى امروزى، هر چند اندك باشد، ناشى از تعلیمات دینى است ».(1)
13. زدودن عقاید باطل و خرافى از جوامع انسانى
خرافه ها و عصبیت هاى كور، بزرگ ترین مانع رشد و تكامل و ترقى انسان هاست كه زدودن آن ها از مبارزه با شرك و بت پرستى، طاقت فرساتر است. تقلیدهاى كوركورانه از باورهاى باطل گذشتگان، مانند مادّه پنداشتن فرشتگان، نگرش منفى به زن و فرزند كشى، تكاثر اموال، تفاخر و ده ها بیمارى دیگر، تنها به دست دین زدوده شده اند(2) و امروزه نیز با عصبیت هاى مدرن و خرافه هاى پست مدرن رو به روییم كه زوال آن ها تنها توسط دین اصیل اسلام میسّر است.
14. پشتیبانى از اخلاق
نقش دین در اخلاق و كاركرد اخلاقى دین، در گفتار دین و اخلاق آمده است; ولى در این جا به اجمال خواهیم گفت كه گرچه بر مبناى حسن و قبح عقلى و ذاتى، عقل توان درك كلیات حسن و قبح اشیا و پاره اى از جزئیات را دارد، ولى انسان در بخش مهمّى از مصادیق حسن و قبح به شریعت و دین محتاج است، علاوه بر این كه در مدركات عقل نیز احكام اخلاقى دین، نقش تقویت كننده اى را ایفا مى كند و هم چنین عقاید و باورهاى دینى، پشتوانه و ضامن اجرایى اخلاق اند; علاوه بر این كه دین در پیدا كردن هویت اخلاقى به افراد مدد مى رساند.(3)
15. راه حل مناسب براى امور جبران ناپذیر
یكى از كاركردهاى مثبت دین این است كه احكامِ امور تجربه ناپذیر و یا تجربه پذیر و جبران ناپذیر را براى انسان ها بیان مى كند؛ زیرا این ها امورى هستند كه اگر بشر براى كشف ضرر و زیان و سود آن ها بخواهد دست به تجربه بزند، بعد از كشف ضرر جبران ناپذیر آن، توان رفع آن را ندارد، مانند: ضررهاى ناشى از آزادى هاى جنسى، مواد الكلى و مخدّر و... كه مكاتب امپریسم و پوزیتویسم و تجربه گراى افراطى را دچار بحران كرده است.
16. سیر و سلوك عرفانى
ارتباط انسان با خدا و كیفیت سخن گفتن با او، یكى از مهم ترین نیازهاى معنوى انسان است كه توسط دین تبیین مى گردد. دین با ارایه ى برنامه ها و دستورالعمل ها، انسان را به تجربه ى عرفانى و علم حضورى و شهودى سوق مى دهد و آن را از كجى ها و راه هاى منحرف باز مى دارد. اگر عارفانى هم چون حارثه بن زید در صدر اسلام به مقام رؤیت شهودى حقّ و گشودن چشم برزخى رسیدند و در عرصه ى اجتماعات نیز پیامبر را یارى نموده و مقام وحدت و كثرت را یافتند، به جهت درس آموزى از مكتب پیامبر بود.
گفت پیغمبر صباحى زید را كیف اصحبت اى رفیق با صفا
گفت عبدا مؤمنا باز اوش گفت كونشان از باغ ایمان گر شگفت
گفت تشنه بوده ام من روزها شب نخفتستم ز عشق و سوزها
این مقام و منزل، حارثه بن زید را به جایى رساند كه گفت: بهشتى ها را مى بینم كه یك دیگر را زیارت مى كنند و از لبان هم بوسه به غارت مى برند و ستیز و عناد جهنمیان را نیز مى بینم. دین، علاوه بر نشان دادن طریقت و سیر و سلوك عرفانى، نحوه ى سخن گفتن و تبدیل علم حضورى به حصولى را به ما یاد مى دهد تا گرفتار شطحیات و جمله هاى كفر آلود نگردیم.
كاركرد باورهاى اسلام
1. كاركرد فىء
خداوند متعال در آیه 7 سوره حشر مى فرماید:«ما أَفاءَ اللّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساكِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ كَیْ لا یَكُونَ دُولَهً بَیْنَ الْأَغْنِیاءِ مِنْكُمْ». در این آیه، بر قرارى عدالت و ایجاد تعدیل اقتصادى در بین مسلمین، به عنوان كاركرد فىء معرفى شده است؛ زیرا خداوند تبارك و تعالى اظهار مى دارد كه عملیات فىء، منشأ گردش عمومى پول و ثروت و حذف انحصار مال از دست توان گران مى گردد و با توزیع عادلانه، فاصله ى طبقاتى میان مسلمین از بین مى رود.
2. كاركرد ازدواج
حق تعالى در آیه ى 21 سوره ى روم مى فرماید:«مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیات لِقَوْم یَتَفَكَّرُونَ». اسلام، به عنوان دین فطرى، به تمام نیازهاى فطرى انسان توجه نموده و هنجارها و احكام قابل توجهى را وضع نموده است. ازدواج فیزیكى از این هنجارهاى فطرى به شمار مى رود كه در جهت تأمین نیازهاى جنسى و عاطفى، كنترل و نظام بخشیدن به رفتارهاى جنسى، تولید مثل و استمرار بخشیدن به اجتماع بشرى، فرزندزایى، سكینه و آرامش و... بسیار مؤثر است. ازدواج در اسلام، هنجارها و احكام متعددى دارد كه جملگى داراى كاركردهاى مثبت و آشكارند. براى نمونه خواستگارى از ناحیه ى مرد با عنصر عفت و پاكدامنى و رعایت حیا و عزت و سربلندى و فراهم آمدن شرایط و تأمین امتیاز زنان هماهنگى دارد و هم چنین كاركرد اذن ولى در ازدواج دختر، این است كه به تعبیر استاد مطهرى، زن اسیر محبّت، و مرد بنده ى شهوت است. بنابراین، زن با زمزمه هاى محبّت مردان به سرعت متأثر مى شود، پس بر دخترِ مرد ناآزموده، لازم است كه با پدرش ـ كه از احساسات مردان بهتر آگاه است و سعادت و خیر دختر را مى خواهد ـ مشورت كند.(4) علاوه بر این كه پدر با موافقتش خود را مسئول ازدواج دخترش مى داند و در مراحل مختلف زندگى همیار و همدم او خواهد بود و كاركرد ازدواج كفو با كفو كه به شدت مورد تأكید اسلام قرار گرفته، با توجه به نقش اشتراك فكرى و اخلاقى در استمرار زندگى، روشن مى گردد و حرمت ازدواج با كفّار نیز از این منشأ سر چشمه گرفته است. امّا در زمینه ى كاركرد تعدد زوجات باید توجه داشت كه اصل اولى در مسئله ى ازدواج تك همسرى است، ولى آن گاه كه در یك جامعه، در اثر جنگ هاى زیاد یا به علل دیگر، مردان زیادى از بین روند و زنان بى سرپرست فراوانى باقى بمانند، در آن صورت وحدت زوجه باعث ضایع شدن حقّ تأهل براى زنان بى سرپرست و فساد اجتماعى آن ها مى گردد.(5)
3. كاركرد روزه
استاد مطهرى علاوه بر جنبه ى عبادى روزه، در بیان آثار اجتماعى آن مى نویسد: « اساساً یك فلسفه ى روزه این است كه انسان را از ناز پروردگى خارج مى كند.... ببینید در ماه رمضان چاقو كشى، آدم كشى، خراب كارى، قمار بازى چه قدر كمتر مى شود ».(6) هشام بن حكم از حضرت صادق(ع)در باره ى علت روزه سؤال نمود و امام فرمودند: علت روزه آن است كه غنى و فقیر مساوى گردند؛ زیرا غنى هیچ گاه گرسنگى را ندیده است تا به فقیر رحم كند، چون غنى هر چه را بخواهد مى تواند فراهم نماید. لذا خداوند اراده فرمود كه بین خلقش تساوى بر قرار كند و غنى را هم طعم گرسنگى بچشاند تا از این طریق اغنیا قلبشان نرم گردد و بر فقرا و گرسنگان ترحم كنند ».(7)
4. كاركرد و حكمت حرمت هم جنس بازى
حضرت رضا(ع) قطع روابط جنسى با جنس مؤنث و در نهایت منقرض شدن نسل بشر از زمین را حكمت حرمت هم جنس بازى معرفى مى كند.(8)
5. كاركرد و حكمت حرمت زنا
نظام خانواده از نظر شارع مقدس، از اهمیّت خاصّى برخوردار است، به همین دلیل و نیز كاركردهاى منفى زنا، از جمله انقطاع نسل و نسب،(9) نفى خویشاوندى و قرابت، زوال حقوق نسبى و سببى، سرگردانى و حیرانى كودكان و شانه خالى كردن از تربیت آن ها، قتل و آدم كشى، بحران احترام و منزلت اجتماعى براى فرزندان زنازاده و... شارع مقدس حكم به حرمت زنا داده است و بر این اساس، هم جنس بازى و آمیزش جنسى با حیوانات نیز ممنوع گشته است.(10) بنابراین براى حفظ جامعه و زدودن بحران هاى فوق، شارع مقدس براى آمیزش هاى ممنوع، مجازات هاى سنگین قرار داده است، البتّه براى جرم شناسى و اثبات جرم نیز شرایط سختى از جمله شهادت چهار عادل را شرط نموده است.
6. كاركرد حكم شرعى طلاق
امام رضا(ع) مى فرماید: «علت آن كه طلاق تا سه بار صورت مى پذیرد آن است كه در طول بار اوّل تا سوم مهلتى داده شود، تا اگر میل مجددى حاصل شد و یا خشم و غضب فروكش نمود، امكان باز گشت باشد و این موجب ترساندن و تأدیب زنان معصیت كار نیز مى شود». (11)
7. كاركرد قصاص
خداوند سبحان در آیه «وَ لَكُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ»(12)، حیات اجتماعى را از ثمرات قصاص معرفى مى كند و امّا على بن الحسین(ع) در تفسیر آیه شریفه مى فرماید: «براى شما اى امت محمد(ص) در قصاص، حیات است، زیرا آن كسى كه به قتل همت گمارد و بداند كه به سبب آن قصاص مى شود، از قتل دست مى شوید و این امر باعث زنده ماندن شخصى مى شود كه بنا بود به قتل برسد و از طرفى قاتل نیز كه در نهایت گرفتار قصاص مى شد و با علم به این حكم الهى، مرتكب جنایت نشد و نجات یافت».(13)
8. كاركرد زكات
امام رضا(ع) مى فرماید: «علت تشریع زكات آن است كه در پرتو آن، غذاى مستمندان تأمین و اموال توان گران حفظ گردد».(14)
9. كاركرد وصیت
با توجه به ثابت بودن احكام ارث، نسبت به افراد معین و سهم مشخص و شرایط متغّیر، وصیت به عنوان یك هنجار شرعى مى تواند پاسخ گوى اوضاع و احوال متغیر باشد. « از قانون ارث، تنها یك عده از بستگان، آن هم از روى حساب معینى بهره مند مى شوند، در صورتى كه شاید عده ى دیگر از فامیل احیاناً تهى دست هستند یا به كلى محروم و یا مبلغ ارث نتواند آن ها را اداره كند و احتیاج بیش ترى داشته باشند و از طرفى جامعیت اسلام هم اجازه نمى دهد كه این قبیل خلأها هم چنان باقى بماند، لذا با قانون پسندیده ى وصیت و با اختیارى كه به انسان نسبت به یك سوم مال خود داده، این مشكل را حل كرده است ».(15)
________________________________________________
پی نوشت ها:
1. محمد حسین طباطبایى، المیزان، ج 12، ص 151.
2. ر. ك: فى ظلال القرآن، ج 4، ص 2085; سوره بقره، آیه 256; سوره اعراف، آیات 59 و 65 و 85; سوره هود، آیات 50، 61، 84; سوره ى مؤمنون، آیه 23; سوره زخرف، آیه ى 23; سوره لقمان، آیه21 و سوره شعراء، آیه 74; سوره مائده، آیه 104; سوره نحل، آیه 58; سوره نساء، آیه 19; سوره اسراء، آیه 31; سوره تكاثر، آیات 1 و 2; المیزان، ج 4، ص 4 ـ 224.
3. سامؤل كینگ، جامعه شناسى، ترجمه مشفق همدانى، ص 129.
4. مرتضى مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام، صص 62 ـ 63 .
5. همان، اسلام و مقتضیات زمان، ج 2، ص 251.
6. همان، ج 1، صص 78 ـ 79.
7. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 2، (مؤسسه دارالحجه للثقافه)، ص 79.
8. همان، ص 267.
9. همان، ص 237.
10. ابومنصور طبرسى، الاحتجاح، (انتشارات اسوه)، ج 2، ص 239 و شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 267 و وسائل الشیعه، ج 14، ص 252.
11. شیخ صدوق، همان، ج 2، ص 221.
12. سوره ى بقره، آیه ى 179.
13. ابومنصور طبرسى، الاحتجاج، ج 2 (انتشارات اسوه)، ص 155
14. شیخ صدوق، همان، ج 2، ص 68.
15. آیت اللّه ناصر مكارم شیرازى و دیگران، تفسیر نمونه،(قم: دارالكتب الاسلامیه)، ج 1، ص 449.
منبع: عبدالحسین خسروپناه - کلام جديد.
|