مدل دوم، روش مكتب تفكیك خراسان است كه ضمن پذیرش هر سه روش قرآن و عرفان و برهان، در عرصه ى دین پژوهى، به تفكیك هر سه روش از یكدیگر تأكید دارد، تا معارف و شناخت هاى خالص قرآنى، فلسفى و عرفانى به دست آید و ازمعارف و شناخت هاى مُمتِزج قرآنى ـ عرفانى، قرآنى ـ فلسفى و... پرهیز مى كند.(1) مكتب تفكیك، تنها به جداسازى فلسفه و عرفان از تعالیم وحیانى تأكید مى كند و سخنى از تجربه به میان نمى آورد و ضمن احترام نهادن به تمام نظام هاى فلسفى و عرفانى، نسبت به تعارض آموزه هاى دینى با مسائل فلسفى یا عرفانى پاسخى نمى دهد و بیش تر به حیثیت سلبى دین پژوهى تأكید مى كند، اما فرایند فهم دینى و روش دین پژوهى را دقیقاً مشخص نمى سازد.
حق مطلب آن است كه باید در عرصه ى دین پژوهى از روش جمع درون دینى و برون دینى، آن هم مدل بهره گیرى از كتاب و سنت و عقل و تجربه و تاریخ و شهود استفاده كنیم، با عقل به اثبات و حجیت دین پرداخته و با تجربه و تاریخ و شهود به تأیید باورهاى دینى دست یازیم و باورهاى موجود در كتاب و سنت را در هدایت و سعادت انسان به كار گیریم. از ظواهر آیات و روایات دست نشوییم و تنها در صورت وجود قراین قطعى عقلى و غیره، از معانى ظاهرى دست برداریم و از روش ها و كلید فهم قرآن یعنى قواعد ادبى و قوانین عام زبان شناختى مانند قاعده ى عام و خاص، مطلق و مقید، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و غیره فاصله نگیریم.
_______________________________________
پی نوشت ها:
1. محمد رضا حكیمى، مكتب تفكیك، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ اول 1375ش.
.........................................................................
منبع: عبدالحسین خسروپناه - کلام جديد، ص51.
|