این مطلب در مزامیر داوود، مزمور فصل 37 به این صورت آمده است: «حلیمان وارث زمین خواهند شد» زبور در اینجا، نه زبور داوود، بلكه به اعتقاد مرحوم طبرسى، مراد مطلق كتاب آسمانى است. از این رو، برخى از مفسران، آیه یاد شده را این گونه ترجمه مى كنند: «علاوه بر قرآن در زبور هم گفتیم: بندگان شایسته ام وارث (حكومت) زمین خواهند شد!»(1)
آیه پنجم: «وعد الله الذین آمنوا منكم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض كما استخلف الذین من قبلهم و لیمكنن لهم دینهم الذی ارتضى لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا یعبدوننی لا یشركون بی شیئا و من كفر بعد ذلك فاولئك هم الفاسقون؛ خداوند به كسانى از شما كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام دادهاند، وعده مىدهد كه قطعا آنان را حكمران روى زمین خواهد كرد، همان گونه كه به پیشینیان آنها خلافت روى زمین را بخشید و دین و آیینى را كه براى آنان پسندیده، پا برجا و ریشه دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل مىكند، آنچنان كه تنها مرا مىپرستند و چیزى را شریك من نخواهند ساخت و كسانى كه پس از آن كافر شوند، فاسقند»(2)در واقع، آیه مذكور بر این مسأله دلالت دارد كه خداوند، جهان را با خاندان رسالت و امامت شروع كرد، با آنها نیز به خاتمه مى رساند، یعنى جهان در آغاز در اختیار شایسته ترین بندگان خدا بود و در انتها هم در ید قدرت صالحان روى زمین است.(3) احادیث زیادى نیز تصریح دارند كه حكومت الهى آینده روى زمین از سوى فردى از خاندان رسول خدا(ص) و فاطمه(س) است و این خاندان و ولى عصر(عج) كلیدهاى حكمت و معدن هاى رحمت الهی اند.
ب. روایات
برخى از روایات و احادیث اسلامى به تفسیر آیات مربوط به جهانى شدن اسلام پرداخته اند. از جمله:
روایت اول: «قال رسول الله(ص): «ان خلفائى و اوصیائى و حجج الله على الخلق بعدى اثنا عشر اولهم اخى و آخرهم ولدى . قیل یا رسول الله(ص) و من اخوك؟ قال(ص) على بن ابى طالب قیل: فمن ولدك؟ قال: المهدى (عج) یملا الارض قسطا وعدلا كما ملئت جورا و ظلما و الذى بعثنى بالحق بشیرا و نذیرا لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله ذلك الیوم حتى یخرج فیه ولدى المهدى فینزل روح الله عیسى بن مریم فیصلى خلفه؛(4) یعنى: رسول خدا(ص) فرمود: خلفا و جانشینان من و حجتهاى خدا بر خلق پس از من دوازده نفرند، اول آنان برادرم و آخرشان فرزندم . گفته شد: اى رسول خدا! برادرت كیست؟ فرمود: على بن ابیطالب(ع). سوال شد: فرزندت كیست؟ فرمود: مهدى كه زمین را از قسط و عدل پر سازد، همان سان كه از ظلم و جور پر شده . قسم به آن كه مرا به حق به عنوان بشارت دهنده و ترساننده برانگیخت، اگر از عمر دنیا یك روز باقى مانده باشد، خدا آن را چنان طولانى سازد تا فرزندم مهدى خروج كند. (پس از خروج) عیسى پسر مریم پشت سرش به نماز ایستد.»(5)
روایت دوم: «قال رسول الله(ص): یخرج من آخر الزمان رجل من ولدى اسمه كاسمى و كنیته ككنیتى یملا الارض عدلا كما ملئت جورا، فذلك المهدى (عج)؛(6) یعنى: رسول خدا(ص) فرمود: در آخرالزمان مردى از فرزندان من قیام كند كه اسم او همانند اسم من و كنیه اش مثل كنیه من است. زمین را از عدل پرسازد، چنان كه از ظلم پر شده است و او مهدى (عج) است.» (7)
روایت سوم: «قال النبى(ص): المهدى منى و هو اجلى الجبهه، اقنى الانف، یملا الارض قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما، یملك سبع سنین؛ (8) یعنى: پیامبر فرمود: مهدى از ما (من) است . چهره اى نورانى دارد و بینى اى خمیده. زمین را از قسط و عدل پر سازد، چنان كه از ظلم و جور پر شده است» (9)
روایت چهارم: «قال رسول الله(ص): لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله ذلك الیوم حتى یبعث رجل منى و من اهل بیتى، یواطئ اسمه اسمى؛ (10) یعنى: رسول خدا(ص) فرمود: اگر عمر دنیا جز یك روز نمانده باشد، خداى تعالى آن روز را چنان طولانى كند تا در آن روز مردى از من یا اهل بیتم قیام كند كه اسم او اسم من است»(11)
روایت پنجم: «ان علیا(ع) سال النبى(ص) امنا آل محمد المهدى (عج) ام من غیرنا؟ قال رسول الله(ص): بل منا یختم الله به كما فتح بنا» یعنى: على(ع) از پیامبر(ص) پرسید: آیا مهدى (عج) از ما آل محمد است یا غیر ماست؟ رسول خدا(ص) فرمود: بلكه از ماست، خداوند به سبب او ختم كند (كمال بخشد) چنان كه با ما آغاز كرد.»(12)
این احادیث پنچ گانه بر پنج نكته مهم تاكید دارند:
1 ـ اسلام در صدد گسترش خود در گستره جهان است.
2 ـگسترش جهانى اسلام از سوى امام زمان(عج) تحقق مى یابد.
3 ـ حكومت امام زمان(عج) یك حكومت جهانى است.
4 ـجهانىشدن اسلامى بر پایه عدل و قسط قرار دارد.
5 ـ عمر حكومت جهانى امام زمان(عج) طولانى است.
اسلام و مبانى فكرى و فلسفى جهانى شدن
مبانى فكرى و فلسفى تمدن و فرهنگ اسلامى، ره آورد وحى الهى، بعثت انبیا و امامت اولیاست كه عقل و فطرت اصیل انسانى بر آن مهر تایید مىزند. این مبانى، اركان تمدن اسلامى را در چهار قرن گذشته ساخته و تداوم آن، نوید دهنده جهانى شدن تمدن اسلامى است. برخى از مهم ترین مبانى عبارتند از:
فطرت گرایى
توحید، نخستین شرط تشرف انسان به اسلام و لازمه ورود به جامعه جهانى اسلام است . از این رو، قرآن با تعابیرى چون «لآ اله الا الله»(13) ، «لا اله الا هو»(14) ، «لا اله الا انا» (15) و... اهتمام ویژه خود را بر این اصل ابراز كرده است. یكتاپرستى، نقطه اشتراك همه انسان هایى است كه در جامعه جهانى اسلام مشاركت مى ورزند و آن، فراگیرترین عامل هم گرایى اجتماعى انسان ها به شمار مى رود. به همین دلیل، خداوند مى فرماید: «فاقم وجهك للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلك الدین القیم و لكن اكثر الناس لا یعلمون؛ پس روى خود را متوجه آیین خالص پروردگار كن! این فطرتى است كه خداوند، انسان ها را بر آن آفریده، دگرگونى در آفرینش الهى نیست، این است آیین استوار ولى اكثر مردم نمىدانند.»(16)
عاقبت جویى
عاقبت جویى، یعنى فرجام خواهى و آخرت گرایى كه در اندیشه دینى و اسلامى اعتقاد به معاد، خوانده مى شود. تأكید اسلام بر معاد، به منظور تأسیس یك نظام جهانى است تا در كنار اعتقاد به مبدا، سرنوشت ساز بودن نقش این باور اعتقاد به معاد در جهت گیرى زندگى فردى، جمعى و جهانى هویدا گردد؛ زیرا چنین اعتقادى، رفتار اجتماعى را متأثر مى سازد و آن را تحت كنترل در مى آورد. قرآن كریم در این باره مىفرماید: «أفحسبتم انما خلقناكم عبثا و انكم الینا لا ترجعون؛ آیا چنین پنداشتید كه شما را بیهوده آفریده ایم و هرگز به سوى ما باز نمىگردید؟»(17)
كرامت انسانى
خداوند انسان را گرامى داشته است،(18) از نظر دین، انسان موجودى هم مادى و هم معنوى است. از این رو، برنامه جهانى شدن تمدن اسلامى با برنامه جهانى شدن غربى كه در پى سلطه بر انسان مى باشد، از بنیان متفاوت است؛ زیرا اسلام در پى ارج نهادن به انسان هاست و تنها، به استقلال آگاهانه و آزادانه او از پیام دین مىاندیشد و هرگز در صدد تحمیل عقیده بر او نیست. با توجه به این سه اصل، برنامه هاى جهانى اسلام عبارتند از:
1 ـ كرامت و برترى انسان ها بر مدار عقیده و ایمان، نه نژاد و خون و ... .
2 ـ نفى سلطه گرى و سلطه پذیرى بر اساس قاعده نفى سبیل.
3 ـ طرح و اجراى اصول و حقوق مشترك براى همه انسان ها، اعم از كافر و مسلمان.
ساختار نظام جهانى اسلام
تحقق ایده جهانى شدن اسلام و قوام آن بر پایه مبانى فكرى و فلسفى، منوط به اركان و ساختارى مناسب است كه برخى از آنها عبارتند از:
حاكمیت خداوند سبحان
حاكمیت بر جهان هستى، تنها از آن خداست. در واقع، اراده الهى بر سراسر گیتى حاكم و ادامه هستى به مدد و فیض او وابسته است. به بیان دیگر، جهان و تمامى اركان و عناصرش در ید قدرت نامحدود الهى قرار دارد و هموست كه انسان را بر سرنوشت خویش حاكم كرده و اداره جامعه بشرى را به وى سپرده است، یعنى این كه خداوند سبحان، حاكمیت خویش در تدبیر جامعه را به انسان واگذاشت كه آن نیز، تجلى اراده خداست. در حقیقت، حاكمیت خدا بر روى زمین به دست رهبر برگزیده الهى صورت مىگیرد كه خود او نیز، از سوى امت به جایگاه و منصب رهبرى دست یافته است. در چنین نظامى، عقلانیت، معنویت و عدالت، جامعه را به جهانى در مسیر كمال تبدیل مى كند.
امامت و رهبرى
مهم ترین ویژگى امامت و رهبرى در ساختار نظام جهانى اسلام، برگزیده خداوند بودن است. مولاى متقیان، على بن ابى طالب(ع) در این باره فرمود: «و خلف فیكم ما خلفت الانبیاء فى اممها، اذ لم یتركوهم هملا، بغیر طریق واضح، و لا علم قائم؛(19) او نیز چون پیامبران امت هاى دیرین براى شما میراثى گذاشت؛ زیرا ایشان امت خود را وانگذاردند، مگر به رهنمون راهى روشن و نشانه ایى معین.»(20)
_________________________________________
پی نوشت ها:
1. گفتمان مهدویت، پیشین، صص 37 و 104 .
2. نور/55 .
3. گفتمان مهدویت، پیشین، ص 38 .
4. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، دار المعرفه، بیروت، 1403 ق . ، ج 47، ص 71 .
5. یحیى بن الحسن الحلى، العمده، مؤسسه الامام الصادق، قم، 1412 ق . ، ص 433 .
6. گفتمان مهدویت، پیشین، ص 90 .
7. یحیى بن الحسن الحلى، پیشین، ص 434 .
8. گفتمان مهدویت، پیشین، ص 91 .
9. همان، ص 92 .
10. سبط ابن جوزى، تذكره خواص الامه، مؤسسه اهل البیت(ع)، لبنان، 1406 ق . ، ص 377 .
11. گفتمان مهدویت، پیشین، ص 89 .
12. همان، ص 78 .
13. مؤمنون/115 .
14. اسراء/71 .
15. نحل/2 .
16. روم/30 .
17. صافات/34 .
18. بقره/163: «و لقد كرمنا بنى ءادم» .
19. ترجمه این عبارت نهج البلاغه و عبارت هاى دیگر، از ترجمه محمدمهدى فولادوند انتخاب شده است .
20. نهج البلاغه، خطبه اول .
....................................
منبع: مرتضى شيرودى- مجله رواق انديشه، ش26.
|