به علاوه، امامت و رهبرى از ویژگی هاى دیگرى برخوردار است، از جمله: مركز وحدت و یكپارچگى، زعامت معنوى و سیاسى، اساس و پایه فعالیت بشریت، هسته مركزى نظم اجتماعى، مشروعیت بیعت مردم، اسوه فردى و جمعى. هم چنین، رهبرى و امامت در نظام جهانى اسلام، محور و قطب ایدئولوژیك به شمار مى رود. همان گونه كه حضرت على(ع) فرمود:«اما والله لقد تقمصها ابن ابى قحافه و انه لیعلم ان محلى منها محل القطب من الرحى، ینحدر عنى السیل، و لا یرقى الى الطیر؛ آگاه باشید. به خدا سوگند كه فلانى (ابابكر) خلافت را چون جامه اى بر تن كرد و قطعا مىداند كه جایگاه من نسبتبه حكومت اسلامى هم چون محور است در رابطه با آسیاب.»(1)
امت واحده
انسان ها در نظام جهانى اسلام، در دوران بلوغ و شكوفایى عقلى و معنوى قرار دارند و به مرحله والاى تعالى رسیده اند و بالفعل از ارزش هاى واقعى انسانى برخوردارند. جامعه جهانى اسلامى، جامعه اى همگون و متكامل است و در آن، استعدادها و ارزش هاى انسانى شكوفا مىگردد. نیازهاى اساسى فطرى برآورده مى شود، از همه ابزارها براى تحقق صلح و عدالت بهره بردارى مى شود . به این دلایل است كه خداوند در قرآن مى فرماید:«و ان هذه امتكم امه واحده و انا ربكم فاتقون؛ و این امت شما، امت واحدى است و من پروردگار شما هستم پس، از مخالفت فرمان من بپرهیزید.»(2)
قانون واحد
حدیث ثقلین، گویاى آن است كه راز دستیابى به سعادت دنیوى و اخروى، پیروى و اقتدا به قانون خوب (كتاب الله) و مجرى خوب (اهل بیتى) است . اگرچه، جامعه بشرى از نقصان قانون رنجبرده است، ولى رنج فقدان مجریان صالح، همواره، جانكاه تر بوده است . در تهیه قانونى كه در جامعه جهانى اسلام حاكمیت مىیابد، عقل كه قادر به ترسیم حدود و تعیین همه جانبه مسائل انسان نیست، دخالتى ندارد . این قانون، قانون شرع است كه از سوى خداوند آگاه به همه نیازهاى انسانى، نازل شده است. از این رو، همه جانبه است و كاملا با فطرت انسان ها سازگارى دارد. در دوره تحقق حكومت جهانى اسلام، قانون اسلام یا در حقیقت، سیستم حقوقى اسلام به طور كامل اجرا مىشود، كه همه در برابر آن یكسانند و براى هر شخصى به اندازه توان و استعدادش، حقوق و وظایفى تعیین شده است.
ویژگیهاى جهانى شدن اسلام
ویژگی هاى نظام جهانى اسلام یا مختصات جهانى شدن اسلامى، با هیچ نظام دیگرى قابل مقایسه نیست. در این نظام، جهانى بر پایه معنویت، عقلانیت، انسانیت، عدالت، امنیت و ... شكل مى گیرد و از این رو، جامعه اى است كامل و متعالى. اینك برخى از این ویژگی ها را مرور مى كنیم.
عدالت
عدالت در نظام جهانى اسلام، فراگیر، گسترده و عمیق است. جهانى شدن اسلامى، به تاریخ سراسر ظلم و جور جهان پایان مى دهد، به ریشه كنى ستم ها و تبعیض ها از جامعه بشرى مى پردازد و در یك نظام اجتماعى، بر پایه مساوات و برابرى رفتار مى كند. احادیث زیادى به این موضوع پرداخته اند مانند: ابوسعید خدرى (از محدثین اهل سنت) از پیامبر(ص) نقل مى كند: «ابشركم بالمهدى یملا الارض قسطا كما ملئت جورا و ظلما یرضى عنه سكان السماء و الارض یقسم المال صحاحا . فقال رجل ما معنى صحاحا؟ قال: بالسویه بین الناس و یملا قلوب امه محمد غنى و یسعهم عدله ...؛ شما را به ظهور مهدى(عج) بشارت مىدهم كه زمین را پر از عدالت مىكند، همان گونه كه از جور و ستم پر شده است، ساكنان آسمان ها و زمین از او راضى مىشوند و اموال و ثروت ها را به طور صحیح تقسیم مى كند. شخصى پرسید: معناى تقسیم صحیح ثروت چیست؟ فرمود: به طور مساوى در میان مردم (سپس فرمود:) و دل هاى پیروان محمد را از بى نیازى پر مىكند و عدالتش همه را فرا مىگیرد.»(3) على عقبه از پدرش چنین نقل مىكند: «اذا قام القائم، حكم بالعدل وارتفع الجور فى ایامه و امنتبه السبل و اخرجت الارض بركاتها و رد كل حق الى اهله ... و لا یجد الرجل منكم یومئذ موضعا لصدقه و لا لبره لشمول الغنى جمیع المؤمنین؛ هنگامى كه قائم قیام كند، بر اساس عدالت حكم مىكند و ظلم و جور در دوران او برچیده مىشود و راهها در پرتو وجودش امن و امان مىگردد و زمین بركاتش را خارج مىسازد و هر حقى به صاحبش مىرسد ... و كسى موردى را براى انفاق و صدقه و كمك مالى نمىیابد; زیرا همه مؤمنان، بىنیاز و غنى خواهند شد.»(4) و در روایتى دیگر آمده است:«یملا الله به الارض عدلا و قسطا بعد ما ملئت ظلما و جورا؛ خداوند به وسیله او (حضرت مهدى (عج)) زمین را پر از عدل و داد مىكند، پس از آن كه از جور و ستم پر شده باشد.» (5)
پیشرفت
دانش در دوره حكومت جهانى امام عصر (عج) به آخرین درجه تكامل خود مى رسد. به بیان دیگر، در این دوران، هم توسعه علمى و هم توسعه اقتصادى به صورت همه جانبه اتفاق مى افتد. از این رو، تمام علوم براى دستیابى به حداكثر پیشرفت و تولیدات به كار مى افتد. احادیثى بر این موضوع اشاره دارند، از جمله: امام صادق علیه السلام فرمود: «العلم سبعه و عشرون حرفا فجمع ما جاءت به الرسل حرفان، فلم یعرف الناس حتى الیوم غیر الحرفین، فاذا قام قائمنا اخرج الخمسه و العشرین حرفا؛ علم و دانش بیست و هفتحرف (شعبه) است . تمام آنچه پیامبران الهى براى مردم آوردهاند، دو حرف بیش نبود و مردم تاكنون جز آن دو حرف را نشناختهاند، اما هنگامى كه قائم ما قیام كند بیست و پنجحرف (شعبه) دیگر را آشكار و در میان مردم منتشر مىسازد و این دو حرف موجود را هم به آن ضمیمه مىكند تا بیست و هفت حرف، كامل و منتشر شود.»(6) «انه یبلغ سلطانه المشرق و المغرب و تظهر له الكنوز و لا یبقى فى الارض خراب الا یعمره؛ حكومت او، شرق و غرب جهان را فراخواهد گرفت و گنجینه هاى زمین براى او ظاهر مىشود و در سراسر جهان جاى ویرانى باقى نخواهد ماند مگر این كه آن را آباد خواهد ساخت.»(7) امام باقر(ع) نیز فرمود: «اذا قام قائمنا وضع یده على رؤوس العباد فجمع بها عقولهم و كملتبها احلامهم؛ هنگامى كه قائم ما قیام كند دستش را بر سر بندگان گذارد تا خردهاى آنان را گرد آورد و رشدشان را تكمیل گرداند.»(8)
معنویت
معنویت در حكومت جهانى آخر الزمان (عج) در حد اعلاست . در روایتى آمده است:«رجال لاینامون اللیل لهم دوى فی صلاتهم كدوى النحل یبیتون قیاما على اطرافهم؛ مردانى كه شبها نمىخوابند، در نمازشان چنان اهتمام و تضرعى دارند كه انگار زنبوران عسل در كندو وزوز مىكنند، شب را با نگهبانى دادن پیرامون خود به صبح مىرسانند.»(9)
امنیت
در یك حكومت ایده آل، امنیت شرط توسعه و لازمه پرداختن به معنویت است. در حدیث مىخوانیم: «حتى تمشى المراه بین العراق الى الشام لاتضع قدمیها على النبات و على راسها زینتها لا یهیجها سبع و لا تخافه؛ راهها امن مىشود چندان كه زن از عراق تا شام برود و پاى خود را جز بر روى گیاه نگذارد . جواهراتش را بر سرش بگذارد، هیچ درنده اى او را به هیجان و ترس نیفكند و او نیز از هیچ درندهاى نترسد.»(10)
رضایت
«یرضى بخلافته السماوات و الارض; یحبه اهل السماوات و الارض.» (11)
حكومت جهانى اسلام، حكومتى است كه آسمان و زمین، هر دو اظهار رضایت و خشنودى مى كنند و عرشیان و فرشیان، آنرا دوست دارند، حكومتى كه نتیجه و بركات آن براى همه، حتى مردگان، فرج و گشایش است.
اطاعت
اطاعت از امام زمان (عج) در حكومت جهانى اش، خالص و كامل است . در حدیث آمده است:
«و یقونه بانفسهم فى الحروب و یكونه ما یرید منهم؛ با جانشان امام را در جنگ ها یارى مىكنند و هر دستورى به آنها بدهد، انجامش مىدهند.» (12)
ابزارهاى جهانى شدن اسلامى
نظام جهانى اسلام، براى تحقق خویش، نخست به اصل دعوت و هدایت عمومى و در صورت مواجهه با انسانهاى لجوج به جهاد فى سبیل الله متكى است:
1 ـ اصل دعوت و هدایت
قرآن در این باره مى فرماید:«ما ارسلناك الا كافه للناس بشیرا و نذیرا؛ ما تو را جز براى بشارت و بیم دادن همه مردم نفرستادیم.»(13) نیز اضافه مى كند: «قل یا ایها الناس انى رسول الله الیكم جمیعا؛ بگو: اى مردم من فرستاده خدا به سوى شما هستم.»(14) هم چنین، پیامبر گرامى اسلام(ص) رسالت خود را دعوت و هدایت تمامى مردم دانست و فرمود:«... فانى رسول الله الى الناس كافه لانذر من كان حیا و یحق القول على الكافرین؛ من پیامبر خدا براى تمامى بشریت هستم. وظیفه دارم زنده ها را انذار و هشدار دهم و فرمان عذاب بر كافران مسلم گردد.»(15) دعوت و هدایت اسلامى بر پایه صلح و دوستى قرار دارد؛ زیرا همان گونه كه راغب اصفهانى در مفردات مى نویسد: «الصلح تختص بازاله النقار بین الناس؛ صلح به زدودن كدورت از میان مردم اختصاص دارد و به زدودن آن كمك مىكند.» خداوند سبحان هم به پیامبر دستور مى دهد كه چنانچه دشمن تو از در مسالمت وارد شد، تو نیز با آن موافقت كن: «و ان جنحوا للسلم فاجنح لها؛ اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآى.»(16)
___________________________________________
پی نوشت ها:
1. نهج البلاغه، خطبه سوم .
2. مؤمنون،آیه52 .
3. الشبلنجى، نورالابصار فى مناقب آل بیت النبى المختار، الدار العالمیه، بیروت، 1405 ق . ، ص 200 .
4. لطفالله الصافى الگلپایگانى، منتخب الاثر، منشورات مكتبه الصدر، قم، 1372، ص 170 .
5. فضل بن حسن طبرسى، اعلام الورى، دار المعرفه، بیروت، ص 98 .
6. محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 52، ص 336 .
7. محمد بن على الصبان، اسعاف الراغبین، بیروت، 1398 ق ، صص 141 - 140 .
8. محمدباقر مجلسى، پیشین، ص 328 .
9. همان، ص 307 .
10. لطفالله الصافى الگلپایگانى، همان، ص 474 .
11. محمد محمدى رىشهرى، میزان الحكمه، دارالحدیث، قم، 1416 ق . ، ص 187 .
12. همان .
13. سباء،آیه28 .
14. اعراف،آیه158 .
15. على احمدى میانجى، مكاتیب الرسول، دارالمهاجر، بیروت، ص 90 .
16. انفال،آیه61 .
...............................
منبع: مرتضى شيرودى- مجله رواق انديشه، ش26 .
|