نه سخن به گونه ای است كه ملی گرایان را به دنده چپ افكند و نه طوری است كه بدانها بها و ارزشی داده شود كه در خور آن نیستند. امام، در این بیان، به شكل غیرمستقیمی، ملی گرایان را از نظر حركت انقلابی تابع مردم و عقب تر از جامعه معرفی كرده است و با این مطلب، آبی سرد بر آتش ادعاهای آنان می ریزد. یعنی شما را ملت به دنبال می كشد، نه شما، ملت را. روش بینی و تیزنگری امام در شناخت ریشه های فساد در كار رهبری و مدیریت، شناخت ریشه ها، كار ضروری و سرنوشت ساز می باشد. اشتباه در شناخت عوامل اصلی، موجب پرداختن به مسایل غیر ضروری و غفلت و ناكامی از حل مشكلات واز میان بردن ناهنجاری ها و به هدر دادن امكانات است. امام، از آغاز نهضت، همواره، اصلی ترین ریشه های فساد جامعه را شناسایی كرده و آنها را مورد هدف قرار داده است. در بینش روحانیت، اصولا حركت های سیاسی واجتماعی سلاطین، آن هم كسانی چون پهلوی، همواره، مطرود و منفور بوده است اما درانتخاب شیوه ابراز این نارضایتی و اقدام برای اصلاح مفاسد برخی به شاخه چسبیده و به ریشه نزدیك نمی شده اند، لکن امام كسی بود كه برای نخستین بار، شخص شاه را عامل اصلی مفاسد دانست و وی را خدمتگزار به آمریكا واسرائیل شمرد. با این كار، دست عوامل اصلی مفاسد اجتماعی آن روز را برملا ساخت. هدف نگری و قاطعیت از خصلتهای ذاتی و استعدادهای باطنی فرد كه بگذریم. تعیین هدف، هدف شناسی و تبیین كامل و بی ابهام نخستین گام در فرایند مدیریت و رهبری است. امروز، وقتی كه به اولین نوشته ها و نظریه های ثبت شده امام مراجعه می كنیم، می بینیم كه او از دیر زمان به ترسیم اهداف خویش به صورت بیان ارزشها و بایدها پرداخته است. كشف الاسرار، كتابی است كه امام قبل از شروع نهضت تدوین كرده است. در پایان آن كتاب، مطالبی آمده است كه امام تا پایان عمر خویش همان مطلب را دنبال كرد. در پایان كتاب كشف الاسرار، این آیات آمده است. بشر المنافقین بان لهم عذابا الیما الذین یتخذون الكافرین [1]. اولیا من دون المومنین ایبتغون عندهم العزه فان العزه لله جمیعا یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا الیهود و النصاری اولیا [2]. واعدوا لهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوكم و آخرین من دونهم [3]. و سپس می نویسد: اینك این فرمانهای آسمانی است، این دستورات خدایی است، این پیام های غیبی است كه خدای جهان برای حفظ استقلال كشور اسلامی و بنای سرفرازی به شما ملت قرآن و پیروان خود فرو فرستاده، آنها را بخوانید و تكرار كنید و در پیرامون آن دقت نمائید و آنها را به كار بندید...)[4] اینها نخستین فروزش هایی بود كه اهداف آینده روح الله را نمایان ساخت و او تا آخرین لحظه حیات، هرگز از آن روی برنتافت و در آن سستی نورزید. هیچ چیز او را از ادامه این هدف مقدّس باز نداشت و در او تردید به بار نیاورد. نه فشارها و تهدیدهای نظام شاهنشاهی و نه بی اعتنایی ها و بد گویی ها و توطئه های برخی عناصر مقدس نما و نه تبعیدها و نه شرایط سخت اجتماعی ـ فرهنگی حاكم بر حوزه نجف و نه ترس از انزوای اجتماعی ونه بایكوت شدن توسّط روشنفكران لیبرال و ملّی گرا و...، آنچه برای او اهمیّت داشت، انجام وظیفه بود و او وظیفه و هدف خود را كاملاً شناخته بود. برنامه ریزی، سازماندهی و نظارت شالوده مدیریت بر این سه پایه ریخته می شود. امام این عناصر را به شكلی همه جانبه و فراگیر در زندگی فردی خود به كار می گرفت و در زمینه مسایل اجتماعی و سیاسی و حكومتی، تا آن جا كه به رهبری وی مربوط می شد، از این اصول هرگز غفلت نمی ورزید. موضوع برنامه ریزی، آنچنان در زندگی امام، اصیل بود كه همه آشنایان وی اقرار كرده اند كه امام كارهای خویش را همانند یك ساعت دقیق و منظم، به انجام می رساند، به طوری كه دیگران می توانستند از حركت و سكون، از تلاش و استراحت وی، زمان را حدس بزنند. امام، در كار پیشبرد اهداف و تحقّق آرمانهای خود، بی تردید برنامه ای حساب شده را در پیش داشت. مطالعه حركت مبارزاتی امام، از آغاز تا فرجام، نشان می دهد كه وی به روند جریان نهضت كاملاً احاطه داشت. در آغاز به نقد دولتهای جائر و سپس متوجّه عناصر اصلی رژیم گذشته و حتی عوامل خارجی آنها می شود. به تربیت و تعلیم كادر لازم برای آینده می پردازد و آنان را در صحنه علم و عمل، كار آزموده می سازد. با تدوین نظریه ولایت فقیه، مبانی نظری برنامه و حركت خویش را به جامعه علمی و اسلامی ارائه می دهد. و در مرحله بعد، نیروها و امكانات را شناسایی كرده و با تناسب قدرت و توانشان مسؤولیت را به آنان واگذار نموده و نیروهای انقلابی را سازمان می بخشد. در كار گزینش نیروها و تفویض اختیار به آنان، دقیق ترین ملاكها را به كار می گیرد. او، بر خلاف سیره بسیاری از دیگران كه نسبت به اطرافیان خود، بیش از دیگران بذل و بخشش دارند، تا از اطرافشان پراكنده نشوند، اطرافیان خود را بر دیگران برتری اقتصادی و تمایز اجتماعی نمی داد، تا از این طریق، ناخالصان، به طمع امكانات گرد او نیایند؛ زیرا او به نیروهایی نیاز داشت كه نه از سر تملّق و دنیا پرستی، كه به انگیزه های الهی سر در راه اهداف متعالی نهضت داشته باشند. از این روی، بر اطرافیان خویش شدیدترین نظارت ها را به كار می گرفت. اگر اندكی در خرج بیت المال، از خواست وی تجاوز می كردند، از آنان باز خواست می نمود. هر گز به آنان اجازه نمی داد كه برای حمایت از او، در قبال بد گویان، دهان به بدگویی و غیبت باز كنند. نظارت او بر كار مسؤولان نظام، پس از تشكیل حكومت، از فردی در شرایط سنی و توان جسمی او، كاری شگفت و اعجاب انگیز بود. او، علی رغم همه مغرضانی كه در شرایط مختلف، به بهانه های متفاوت سعی داشتند كه وی را به عدم نظارت دقیق بر واقعیت های سیاسی جاری جامعه متهّم كنند، آنچنان در جریان مسائل حضور داشت كه بارها و بارها، دیگران به هنگام گزارش تازه ترین خبرهای خود به ایشان، در می یافتند كه وی قبلا خبر را دریافت كرده است. كانالهای ارتباطی امام رهبری متكی بر نظارت و نظارت مبتنی بر كسب اطلاعات صحیح و دقیق و مداوم از جریان امور است. امام، با همان فراست ذاتی و تجربه عملی خود، از آغاز، دریافته بود كه خطر احاطه بیوت توسّط عناصر ناسالم و نفوذی و هواپرست، خطر جدّی است و اجتناب از آن نیز نیازمند تدابیر عمیق و پردامنه است. او نه تنها در روزگار رهبری و مرجعیّت، بلكه بیشتر از آن، نیز در مورد اطرافیان خویش به گونه ای رفتار می كرد كه آنان هرگز طمع نفوذ در او و تحت تأثیر قرار دادن وی را به اندیشه راه ندهند. به تعبیر صحیح تر قادر به كانالیزه كردن وی نباشد. مثلاً بر خوردش با شاگردانش همه یكسان بود و چنان نبود كه رفتارش نسبت به بعضی از آنها كه بیشتر به ایشان اظهار علاقه می كردند و از سابقه بیشتری به ایشان اظهار علاقه می كردند. و از سابقه بیشتری برخودار بودند، با دیگران تفاوت داشته باشد. حتی در این باره شاگردانش را بر دیگر طلاب ترجیح نمی داد. [5] نقش پدرانه و هدایت گرانه امام برای همه جناحهای معتقد به نظام در فرایند رهبری و مدیریت نیروهای انسانی، آن هم در وسعتی به گستردگی یك جامعه، بلكه یك امّت، ایجاد هماهنگی میان سلیقه ها، افكار و منشهای مختلف كاری بس پیچیده و دشوار است. در واقع اساس رهبری و قوام و پایداری و اقتدار آن به این معنا بستگی دارد. بزرگترین تمایز رهبری نیروهای انسانی، با مدیریت مجموعه بازرگانی و صنعتی در این نكته نهفته است كه در بسیاری از مدیریت های مالی و بازرگانی و... برنامه ریزی و كنترل و محاسبه نقش عمده را ایفا می كند، در حالی كه رهبری نیروهای انسانی، به صرف این عناصر میسّر نیست، چرا كه نیروهای انسانی، بر اساس طبیعت و خصلتهای ذاتی خویش، از آنجا كه می اندیشد تأثیر می گذارند و تأثیر می پذیرند، همواره دستخوش تغییرات و تحولاّت روحی و فكری و آرمانی هستند و عوامل درونی و بیرونی بر آنان تأثیر می گذارد و گرایش های گوناگون و گاه متضاد در آنان رخ می نماید. در صورتی كه رهبری قادر به مهار این امواج نباشد، تشدید و اصطحكاك آنها می تواند طوفانی عظیم بپا كند و موجودیت نظام و جامعه را تهدید نماید. در جامعه تحت رهبری امام، اگر از جناحهای مختلف سیاسی كه صبغه دینی نداشته و یا از صبغه دینی كم مایه ای بر خوردار بوده اند، بگذریم، همواره دو جناح و دو بینش وجود داشته كه هر دو به اصل نظام و رهبری معتقد بودند، ولی به دلایل مختلف، كه بررسی آن دلایل خود مجالی مستقل می طلبد، دو نوع منش سیاسی رخ می نموده كه در برخی شرایط و زمینه ها، نوعی اصطكاك میان آنها پدید می آمده است. امام، در این میان، با حفظ استقلال فكری خود، در عین تأثیر ناپذیری از سلیقه های مختلف و طیفی خاص، همواره به گونه ای مشی می نمود كه تعادل و موازنه میان این دو جناح مراعات بشود. اگر در صحنه جامعه و میدان سیاست یك جناح به نوعی ناكامی می رسید امام در پس آن با نوعی دلجویی و حمایت، آن جناح را از دلسردی و یأس و قرار گرفتن در جرگه بی تفاوتها و یا مخالفان حفظ می نمود. زمانی كه جناح دیگر، قدری پا از حریم خویش فراتر می نهاد، امام با تذكّر یا هشدار، آنان را به خود آورده و از افراط و تفریط بازشان می داشت. سردبير - مجله حوزه، ش 49 منبع :www.andiseqom.com -------------------------------------------------------------------------------- [1] . سوره نسا، آیه 137 [2] . سوره مائده، آیه 5 [3] . سوره انفال، آیه 62 [4] . كشف الاسرار، ص224ـ 223 [5] . مجلّه پیام انقلاب، شماره 15، مصاحبه با حجه الله ابراهیم امینی. |