این سیاست، موجب می گردید كه هر دو جناح خود را تابع رهبری و حامی نظام بدانند و در مواقع حساس و سرنوشت ساز به یاری یكدیگر برخیزند. به نیروهای سنّتی توصیه می كرد كه برای اداره جامعه، نیاز به بینشی حساستر و دقیق تر دارند و باید عینیّت های جامعه و نیازهای نظام و شرایط تاریخی را مدّ نظر قرار دهند و به نیروهای جوان و پر حرارت هشدار می داد كه مبادا در حلّ مشكلات و ارائه طرح ها و برنامه ها از اصول بایسته فقهی و ارزشهای بنیادین مكتب فاصله بگیرید. از یكسو هشدار می داد: اگر در صنف ما اختلاف پیدا بشود، این اختلاف به بازار هم كشیده می شود، به خیابان هم كشیده می شود. برای این كه شما هادی مردم هستید، مردم توجه دارند، قهراً یك دسته دنبال شما، یك دسته دنبال آن كسی كه با شما مخالف است (راه می افتد). یك وقت می بینید كه در همه ایران، یك اختلافی از ناحیه ما پیدا شده است... من به شما عرض كنم : ما و شما نباید خودمان را بازی بدهیم. اختلاف ریشه اش از حبّ نفس است... و از سوی دیگر نصحیت می كند: برادان ! ما امروز گرفتار تمام قدرتهای شیطانی بشر هستیم. ما باید توجه بكنیم به اینكه تكلیف الهی ما در امروز كه همه به ما حمله كردند چی است تمام اقشار ملّت از آنهایی كه در سطح كشور كار فرما هستند و در دست اندركاران دولتی هستند، آنهایی كه قوه قضایی به آنها محوّل است... و سایر قشرهای ملّت، مكلف اند به این كه اسلام را حفظ كنند، مكلّفند به این كه جمهوری اسلامی را حفظ كنند و این تكلیف، تكلیفی است كه از بزرگترین تكالیفی است كه اسلام دارد و آن حاصل نمی شود الاّ با تفاهم... . آری، امام، آن رهبر الهی، اكنون در میان ما نیست و در بستر رضوان الهی آرمیده است، امّا پیامش، آرامش و راهش و ارزشهایی كه آفرید در دست ما به امانت باقی است. مجال ما در بررسی مدیریت امام، به پایان رسید در حالی كه هنوز جرعه ای از آن آبشار نور، ننوشیده ایم و سخنها و رازهای ناگفته بسیاری واقع است. امید آنكه این نگاه گذرا، سر آغاز نگرشی بایسته در شیوه های مدیریت و رهبری امام باشد و اهل تحقیق با این هدف، به شناخت راه و شیوه آن رهبر موفّق تاریخ همّت گمارند. سردبير - مجله حوزه، ش 49
|