با توجه به جايگاه انقلاب اسلاميو نقش امام خميني(س) در جـهـان مـعـاصـر، طـبـعـاً مطالعه آثار شفاهي و مكتوب سياسي و اجتماعي، و حتي شخصي و خانوادگي امام خميني(س)، مـطـمـئـنتـريـن راه بـراي پـيبـردن بـه خصوصيات روحي و ابعاد شخصيتي، و روشها و منشهاي ديني و سياسي، و روابط شخصي و اجتماعيِ رهبر كبير انقلاب اسلاميميباشد. صحیفه امام در بيست و دو جلد كه شامل كليۀ بيانات و مكتوبات حضرت امام خميني(س) است. اين مجموعه از نخستين نامة موجود از ايشان كه در سال 1312 هجري شمسي نوشته شده آغاز ميشود و به آخرين نامه كه در تاريخ 28 ارديبهشت 1368، حدود دو هفته قبل از ارتحالشان، مرقوم فرمودهاند ختم ميگردد.
موضوعات صحيفة امام عبارتند از:
نامهها
اجازهنامههاي شرعي
تلگرافها و نامههاي سياسي و اجتماعي
احكام و فرامين
پيامها
سخنرانيها
مصاحبهها و گفتگوها
اينك شرح مختصر هر يك ارائه ميشود:
1. نامههاي خانوادگي
بـرخي از آثار مندرج در «صحيفه امام» بيانگر آنست كه امام خميني(س) را وراي دنياي پرهياهوي مبارزه و سياست و رهبري، روحي است لطيف و عارفانه، و در عين حال مسئوليتشناس در قبال وظايف جمعي و روابط انساني. اين آثار نشان ميدهند كه امام تـنـهـا در وادي علم و اجتهاد، مبارزه و جهاد و سياست و امامت اسوهاي شايسته براي مقتدايان نبود بلكه روح لطيف و شخصيت منضبط و تكليف گرا، وي را واميداشت تا شانه از انجام وظيفه در عرصههاي غيرسياسي خالي نكند. او در آيين همسرداري و محبت و وفاي به همسر، يك فرد نمونه است؛ پس از آنكه تحقيق و تقدير وي را به خانه آيتالله ثقفي براي انتخاب همسر رهنمون شد تا پايان عمر و در همه فراز و نشيبها بر اين انتخابِ نخستين و آخرين وفادار ماند؛ يك بار عزيمت به سفر حجِ واجب در دوران جواني، يك سال تبعيد اجباري به تركيه و چند مـرحله سفرِ همسر از نجف به ايران براي ديدار فرزندان و منسوبين (در دوران اقامت مشترك در نجف اشرف) معدود مواردي هستند كه در مدت شصت سال زندگي مشترك بين او و همسرش دوري افكند. نامهها و مكتوبات به جاي مانده، گوياي رابطه عميق و عاطفي و وفادارانه و سرشار از محبت و احترام متقابل آنان است.
نـامـههاي امام خميني(س) به فرزندان و منسوبين و دوستداران از گوشه و كنار ايران و دنياي اسلام و حتي خارج از آن گوشهاي ديگر از زواياي روحي بزرگ را مينماياند كه هرگز بودن در مسند مرجعيت و زعامت ديني و قرار گرفتن در مصدر رهبري انقلاب، او را از انـجـام وظايف ديني و اخلاقي در حق فرزندان و منسوبينِ و علاقمندان خويش غافل نساخت؛ از احوالپرسيهاي متعارف گرفته تا پيگيري مشكلات و تذكر و راهنمايي خيرخواهانه در مورد مشي زندگي و سفارش به تحصيل و تهذيب نفس و ديگر اموري كه در نامههاي امام خميني(س) به چشم ميخورند حاكي از دقت نظر امـام و مـواظـبـت ايـشـان در بـجـاي آوردن تـمام آداب و اخلاق اسلاميدر رابطه با ديگران است.
مشي تربيتي امام و اعتقاد ايشان به حق انتخاب و آزادي عمل فرزندان، توأم با راهنماييهاي مشفقانه را در همين مكتوبات ميتوان ملاحظه كرد و در اين ميان نامهها و حكمها و رسالههاي اخلاقي امام خميني(س) خطاب به حجتالاسلام حاج سيد احمد خميني به لحاظ نقش ويژه و منحصر به فردي كه اين فرزند فداكار و امين در كنار پدر، در انقلاب اسلاميداشته است بسيار آموزنده و سرشار از نكات سياسي و اجتماعي و اخلاقي است. در همين زمينه از نامههاي آن بزرگوار به عروسش خانم طباطبايي و چندين نامه ديگر به بعض آشنايان نيز ميتوان نام برد.
2. اجازهنامههاي شرعي
اجـازات امـام خـميني(س) در امور شرعيه و حسبيه ـ چه به صورت عام و يا در پاسخ به استجازههاي خاص و موردي ـ بخشي ديگر از آثار مندرج در «صحيفه امام» ميباشند. از مجموع اجازات صادره از سوي امام خميني(س) و خصوصاً نامههايي كه ايشان خطاب به نمايندگان شرعي خويش نوشتهاند در مييابيم كه امام خميني(س) در صدور اجـازات، سـخـتگير و دقيق بودهاند و به جز مواردي معدود كه به چهرههاي شاخص از عالمان مشهور و متقي اجازهنامه دادهاند و يا افرادي كه مستقيماً با ايشان در ارتباط بوده و از نزديك ميشناختند در بقيه موارد عموماً بدون گواهي كتبي خبرگان عادل اجازهاي صادر نكردهاند. در پايان جلد اول صحيفه امام فهرستي از اجازهنامههاي صادره از سوي امام خميني(س) در دوران اقامت در نجف اشرف درج شده است، نسخه اصل اين فهرست كه توسط امام و با خط ايشان تحرير شده است حاكي از دقت نظر و نظم امام در اينگونه موارد است.
يادآور ميشويم در اين مجموعه صرفاً اجازاتي كه تاكنون نسخهاي تأييد شده از آن دريافت شده است، درج گرديده و مطمئناً تعداد اجازات صادره از سوي امام خميني(س) بـيـش از آن اسـت. اميدواريم دارندگان اجازات و ديگر آثار امام خـميني(س) نسخهاي از آن را براي مؤسسه ارسال نمايند تا به چاپ رسد. ضمناً به لحاظ رعايت اختصار، و اختصاص اين مجموعه به آثار امام، معرفينامههاي كتبي خبرگاني كه گواهي آنان منتهي به صدور اجازه شده است، درج نگرديدهاند؛ ايـنگـونـه نـامـههـا در آرشـيـو مـؤسـسـه تـنـظـيم و نـشر آثار امام خميني(س) نگهداري ميشوند
3. تلگرافها و نامههاي سياسي و اجتماعي
تلگرافها و نامههاي امام خميني(س) كه به اشخاص مختلف از عـالـمـان ديـني، شخصيتهاي سياسي فرهنگي و نمايندگان شرعي، دولتمردان داخلي و خارجي گرفته تا احزاب و جمعيتهاي مختلف و مـردم عادي نوشته شدهاند و دربردارنده مضامين متنوع ميباشند، بـخـشـي ديـگر از مندرجات «صحيفه امام» را به خود اختصاص دادهاند. مخاطبين متنوع اين نامهها و گستره تاريخيِ طولاني مدتي كه هر يك از اين نامهها در مقطعي از آن نوشته شدهاند و خصوصاً تنوع مطالب و محتواي آنها سبب شدهاند تا نامههاي امام در مجموعه آثار ايـشـان بـه عـنـوان بـخـشـي مـهم از گنجينه اسنادي تلقي شوند كه گوشههايي از سير نهضت امام و مواضع و نگرش ايشان در مسائل گوناگون را بازگو ميكند.
در ميان اين نامهها اسنادي منحصر به فرد به چشم ميخورد كه خـود مـنـشـأ تـحول در جريان قيام و انقلاب اسلاميشدهاند نظير تلـگـرافها و نامههاي امام خطاب به شاه، اسدالله عَلَم، امير عباس هويدا و همچنين نامههاي امام به مراجع تقليد و علما و حوزههاي علميه و بويژه به ملت ايران، و نيز گروهها و جمعيتهاي سياسي و مذهبي داخل و خارج كشور و سران كشورهاي خارجي.
خـوشـبـخـتـانـه بـا همت يادگار امام ـ رحمةالله عليهما ـ نسخههاي اصلي بسياري از نامهها و تلگرافهاي امام خميني(س) از مقطع اوج گيري انقلاب اسلاميدر سال 56 تا زمان رحلت امام گـردآوري شـده و در اخـتـيـار مـؤسسه ميباشند و با پيگيريهاي مـؤسـسـه و هـمكاري دوستان امام تعداد زيادي از مكاتبات امام خميني(س) در سالهاي قبل از پيروزي انقلاب اسلاميبه دست آمدهاند كه تمامياين موارد همراه با ديگر آثار و اسناد ايشان بدون هيچگونه دخل و تصرفي عيناً در صحيفه امام منتشر شدهاند؛ در عين حال مطمئناً در دوران آغاز قيام امام خميني(س) در سالهاي 40 ـ 42 و ادوار قبل و بعد از آن، نامهها و مكتوبات فراواني از امام خميني(س) وجود داشته است كه به دلايل مختلف و از آنجمله اختناق غيرقابل توصيف در رژيم شاه و حساسيتهاي ساواك در مورد آثار امام، تماميآنها گردآوري نشدهاند؛ اميدواريم با استمرار پيگيريهاي مؤسسه، باقيمانده نامهها و مكتوبات امام خميني(س) كه هنوز در اختيار افراد و يا درون پروندههاي مرتبطين با نهضت امام مـيبـاشند در دسترس قرار گرفته و پس از اطمينان از سنديت و صحت، در چاپهاي بعدي اين مجموعه نسبت به انتشار آنها اقدام شود.
4. احكام و فرامين
از حضرت امام خميني (س) به عنوان مرجع تقليد جمع زيادي از شيعيان و همچنين به عنوان رهبر كبير انقلاب و نظام جمهوري اسلاميايران احكام و فرامين متعددي در مسائل گوناگون برجاي مانده است كه عيناً در اين مجموعه منتشر شدهاند.
فرمان تشكيل شوراي انقلاب، دولت موقت و احكام انتصاب اعضاي آن، تنفيذ قانون اساسي، تنفيذ احكام رؤساي جمهوري اسلامي، احكام مربوط به تشكيل نهادهاي مختلف انقلاب، احكام عزل و نصب مسئولين قوه قضائيه و فرماندهان نظاميو انتظاميو نـمـايـنـدگـان رهـبـري در نـهـادهـا و ارگانها، فرامين نظاميكه امام خميني(س) به عنوان فرمانده كل قوا صادر كردهاند و رهنمودها و فرامين حكومتي ايشان كه در پاسخ به درخواستهاي مسئولين نظام و از موضع رهبري انقلاب در مسائل مختلف صادر شدهاند، عناوين احكاميميباشند كه در صحيفه امام منتشر شدهاند. ملاحظه اين بخش از آثار امام خميني(س) بويژه با توجه به سير تاريخيِ صدور احكام، همراه با پيامها و سخنرانيهاي ايشان، شمائي از نوع رهبري ديـنـي و كـارشـناسانه، قاطع و مقتدر و در عين حال متواضعانه و مردميايشان را ارائه مينمايد.
از آنـجـا كـه بـرخـي از آراء و فرامين امام خميني(س) در ذيل درخـواسـتهاي كتبي مسئولين و متقاضيان نوشته شده است، براي درك بهتر موضوع، تمام و يا قسمتهاي اصليِ درخواست اوليه نيز همراه با متن پاسخ امام درج شدهاند.
5. پيامها
از مـهمترين آثار مكتوب امام خميني(س) كه در صحيفه امام گردآوري شده و در سير تاريخيِ خود منتشر گرديدهاند، پيامهاي مختلف ديني و سياسي امام خميني(س) است. صدور و انتشار اين پـيـامـهـا در حـقـيـقـت اصلـيتـريـن مـحـور ارتـباط بيواسطه امام خميني(س) با مردم و پيروان ايشان است؛ از رهگذر همين پيامها مـوج خـيـزش عليه رژيم شاهنشاهي در جريان لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي، و موج قيام 15 خرداد در سال 42 آغاز شد و در تمام دوران مبارزه ملت ايران، اعلاميهها و پيامهاي امام بود كه آيين قيام و مباني فكري و سياسي انقلاب، و اولويتها و شعارها و رويكردهاي آنرا در هر مرحله از مراحل دشوار انقلاب تعيين مينمود. در زماني كه در سال 56 و 57 قيام اسلاميملت ايران اوج گرفت هر اعلاميهاي كه از نجف و يا پاريس از سوي امام خميني(س) صادر ميشد و به سرعت در سراسر كشور دست به دست ميگرديد به منزله منشوري سراسري و ملي بود كه مسير مبارزه و سمت و سوي انقلاب را تعيين، و نيروهاي انقلابي و مردم را حول هدفها و شعارهاي معيّن متحد و هماهنگ ميساخت.
امام خميني(س) در پيامهاي خويش صرفاً بر دميدن روح حماسه و تشويق مردم به استقامت و پايداري در مسير انقلاب تأكيد نداشت بلكه با نثر روان و مستدل خويش ميكوشيد تا آگاهيهاي ديني و سياسي مردم را نسبت به تحولات جاري و شناخت آنان را از موافقان و مـخـالـفان انقلاب در داخل و خارج كشور افزايش دهد و از اين رهـگذر مردم را خودآگاهانه به عرصه حمايت از هدفهاي انقلاب بكشاند. پيشبيني هوشمندانه طرحهايي كه رژيم شاه و حاميان غربي او براي سركوبي قيام در هر مرحله تدارك ميديدند و خنثي كردن اثر اينگونه طرحها، هشدار نسبت به شعارها و مواضع انحرافي در مسير مبارزه، و تأكيد فراوان بر اتحاد مردم حول شعارهاي مشترك ديني از جمله مضاميني هستند كه در اعلاميههاي امام خميني(س) نمودي بارز يافتهاند.
وجه مشترك تماميپيامهاي امام خميني(س) ـ قبل و بعد از پيروزي انقلاب ـ جلب حمايت مردم از اهداف انقلاب از منظر تكليف ديني و الهي و با تكيه بر نقشآفريني خود مردم به عنوان بانيان و صاحبان اصلي انقلاب و خصوصاً جوانان بود.
6. سخنرانيها
يكي از عوامل مؤثر در مديريت و رهبري موفق امام خميني(س)، ارتـباط گسترده امام با تودههاي مردم و اقشار مختلف جامعه بود. پـيـوند دشوارِ آرمانها و واقعيتها و برقراري رابطه در ساحتِ نظر و عـمـل، وجه بارز فرهمندي رهبري امام خميني(س) را به نمايش مـيگـذارد. آرمـانـسـازان و نظريهپردازان بزرگ، كمتر توفيق تحقق آرمـانـهـاي خويش را يافتهاند. امام خميني(س) در ارائه و ترويج آرمانهاي سياسي و ديني خويش صرفاً به تأليف رسالههاي عمليه و علميه بسنده نكرد و از اين جهت در تاريخ مرجعيت ديني كمنظير و حتي بينظير است؛ او در همان حال كه به عنوان يكي از مراجع بـزرگ ديـنـي جايگاهي رفيع در باور پيروانش داشت، قادر بود تا مفاهيم عميق ديني را و خصوصاً جنبههاي سياسي و اجتماعي دين را به زباني ساده براي مخاطبانش بازگو نمايد. سخنرانيهاي متوالي امام خميني(س) در اجتماع قشرهاي مختلف مردم امكان ارتباط مستقيم مردم با انديشه و آراء امام را فراهم ميساخت و آنان را از تفسيرهاي رسمي و غيررسميِ واسطهها ـ كه غالباً با اِعمال نظرهاي شخصي و اغراض سياسي و حزبي توأم است ـ بينياز ميساخت.
با اينكه امام خميني(س) در علوميهمچون فلسفه و عرفان و اخلاق، و فقه و اصول و تفسير، عالِمي ناموَر، و در عرصه سياست و فرهنگ نظريهپردازي چيرهدست بود كه آراء سياسيش پايه و مبناي يك نظام نوين سياسي در ايران گرديد و آرمانها و انقلابش در جهان و خصوصاً در جوامع اسلاميتحولاتي انكارناپذير را سبب شدهاند، در عين حال او برخلاف قريب به اتفاق انديشمندان و نظريهپردازان، شعاع نفوذ و تأثير خويش را به اثرگذاري بر جامعه نخبگان محدود نساخت، بلكه امام توانايي آن را داشت كه شخصاً تئوريهاي خويش را در عمل ساماندهي و مديريت كند و علاوه بر آن، اهداف خويش را با زباني همه فهم در قالب خطابههاي جذاب و پرنفوذ به تودههاي مردم منتقل سازد و حمايت آنان را تا مرز جانبازي براي تحقق اين هدفها و آرمانها جلب نمايد.
اطمينان مردم ايران به صداقت امام در رفتار و گفتار، كه طي تعامل و ارتباط درازمدت بين امام خميني(س) و پيروانش حاصل آمده بود و همچنين جاذبههاي شخصيت امام و چهره آرام و آرامشبخش و در عين حال مصمم و پرصلابت، و نگاه پرمهر و نافذ، و كلام روان و ساده او، و جنبههاي معنوي و ديني و علميِ امام از جمله عواملي بـودنـد كـه خطابهها و سخنرانيهايش را اثري شگرف در مخاطبان مـيبخشيد. بدون ترديد همين رابطه عميق و عاطفي و بيواسطه مـردم بـا امـام و تـوانـاييهاي امام در انتقال سريع ارزشهاي مطلوب خويش به جامعه؛ سهمي بسزا در رهبري موفق امام خميني(س) داشته است. از اين رو تحليل مضامين سخنرانيهاي امام و مخاطب شـنـاسـي ايشان و تطبيق رخدادهاي تاريخ انقلاب اسلامي با سير سخنان و بيانات امام و بررسي نمودار تراكم ديدارها و سخنرانيها و تـنـوع گـروهـهـا و قـشرهاي ديدار كننده، پژوهشگران را در تحليل واقـعـيـتـهـاي انـقـلاب اسـلامـيو دريـافت علت رهبريِ كارآمد و مردميامام ياري ميرساند، بدين سبب در تنظيم سخنرانيهاي امام خميني(س) و انتشار آنها در «صحيفه امام» از هر گونه ويرايش ادبي و محتوايي و دخل و تصرف ـ كه در تبديل خطابهها به متونِ قابل انتشار، امري رايج است ـ پرهيز شده است.
از آنجا كه سخنرانيهاي امام خميني(س) در رابطه با واقعيتها و نيازهاي روز جامعه در ادوار مختلف انقلاب ايراد شدهاند طبعاً فهم دقيق مضمون و منظور امام، در گرو درك شرايط سياسي و اجتماعيِ هـر دوره مـيبـاشـد؛ پـيـش از ايـن، بـا هدف تبيين همين شرايط، مجموعهاي سه جلدي به نام «كوثر؛ سخنرانيهاي امام خميني(س) همراه با شرح وقايع انقلاب اسلامي» كه شامل بيانات امام از آغاز تا اسـفـنـد 1357 مـيبـاشـد از سـوي مـؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خـمـيـنـي(س) مـنـتشر شده است تكميل اين اثر ارزشمند كه در حقيقت تاريخ تفصيلي انقلاب اسلامياست در برنامههاي آينده مؤسسه پيشبيني شده است.
7. مصاحبهها و گفتگوها
در عصر ارتباطات، انجام مصاحبه با رسانههاي گروهي از سوي رهبران فكري و سياسي، و تبيين مواضع و ديدگاهها، و رفع ابهامات و شبههها از طريق پـاسـخ بـه پـرسشهاي خبرنگاران يكي از ابزارهاي مؤثر در ايجاد ارتباط و جهتدهي افكار عمومياست. امام خميني(س) با آگاهي بر اهميت اين پـديده، به محض رفع محدوديتها، اصحاب جرايد و خبرگزاريها را بدون هـيـچـگـونـه پـيـش شـرطـي بـه حـضـور پـذيرفت. اوج مصاحبههاي امام خـمـيـنـي(س) در ايـام اقـامـت ايـشـان در پـاريـس اسـت و بـدين ترتيب مـصـاحـبـههـاي مـتـعـدد خـبرگزاريهاي بزرگ جهان و شبكههاي راديو و تلويزيوني كشورهاي مختلف و روزنامهها و نشريات ايراني و خارجي با امام خميني(س) و پاسخهاي كوتاه امّا صريح و مستند امام به پرسشها، بخشي ديگر از مجموعه آثار ارزشمند سياسي و اجتماعي امام را پديد آوردهاند كه عيناً در اثر حاضر تقديم خوانندگان محترم شده است.
تيزهوشي امام در درك سريع اهداف پرسشگران، و هوشمندي در ارائه پاسخها، و دقت، صداقت و شفافيتِ مواضع بگونهاي كه امكان جنجال و ابهامآفريني و سوءاستفاده را سلب مينمود، به سهولت در مصاحبههاي امام خميني(س) قابل دستيابي است.
بـا ايـنـكه طبع ارتباطات وسيع رسانهاي در مورد شخصيتهاي ملي و جهاني ـ كه در برههاي به صورت پياپي در معرض افكار عموميجهانيان قرار ميگيرند ـ غالباً چنين است كه بر اثر تكرار نام و مطالبشان به سرعت از كـانـون تـوجـه افـكـار عـمـومـيخـارج مـيشـونـد، ايـن واقـعـيت در مورد مصاحبههاي امام خميني اتفاق نيفتاد بلكه گستردهترين ارتباط امام خميني با مخاطبانش در كشورهاي مختلف جهان از طريق مصاحبههاي پياپي در پاريس ـ كه گاه در يك روز به هشت مورد ميرسيد ـ صورت گرفته است. بوسيله همين مصاحبهها بود كه امام خميني چند ماه قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، آراء سياسي و ديني خويش را در باب ماهيت و اركان حكومتي كه در صـدد استقرار آن بود، و نحوه مواجهه نظام آينده ايران در برخورد با مسائل بينالمللي، و رابطه با كشورها، و اصول حاكم بر سياست خارجي و محتواي نـظـام جـمـهـوري اسـلامـيرا بـه جـهـانـيان معرفي نمود. از رهگذر همين مـصـاحـبـههـا بـود كـه امـام خـميني با منطق مؤثر خويش مشروعيت نظام شاهنشاهي در ايران و مشروعيت حمايت جهان غرب و حاميان رژيم شاه را به طور جدي در افكار عموميجهان به چالش فراخواند و بدين ترتيب عليرغم تمام كوششها و نشستهايي كه سران امريكا و دولتهاي غربي براي پيشگيري از سقوط شاه و فروپاشي نظام سلطنتي در ايران به عمل آوردند، با افشاگريهاي امام خميني كه عمدتاً در جريان ارتباط با رسانههاي جمعي جهاني صورت ميپذيرفت، به سرعت احساس همدردي با ملت ايران در افكار عموميجهان جلوهگر شد و از اين ناحيه كاخ سفيد و دولتهاي اروپايي در ادامه حمايتشان از شاه به شدت تحت فشار قرار گرفتند.
و از رهگذر همين مصاحبهها بود كه براي نخستين بار دين و انديشههاي سياسي اسلام به مثابه ايدئولوژي مبارزه و انقلاب و به منزله راه حل عملي براي اداره جامعه، آنهم از زبان رهبري روحاني و محبوب، در دهها كانال تلويزيوني و راديويي و مطبوعات پرتيراژ جهان مطرح گرديد و اين پديده آغازي شد بر ظهور نيرومند انديشه ديني در گفتمانهاي روز، و پيدايش تشكله اي نوظهور اسلامخواه و دينگرا در عرصه چالشهاي فكري و سياسي معاصر. تبليغات گـسـتـرده و تـخـريـبـي كانونهاي مخالف انقلاب اسلامينيز نتوانست مانع پيشروي و تأثير ايدههاي امام خميني بر مخاطبان پرشمار او شوند.
بـنابراين، مصاحبههاي امام خميني هم به لحاظ نوع برخورد ايشان با پرسشهاي فراوان ـ با توجه به تنوع ديدگاهها و اهداف پرسشگران كه بعضاً با هدف تضعيف موقعيت انقلاب و تخريب شخصيت رهبري آن همراه بود ـ و هم بـه لـحـاظ مـضـمـون پـاسـخـهـاي امـام كه حاوي ديدگاه ايشان در اساسيترين مسائل نهضت و اهداف داخلي و خارجي آن بود، و از ايندو مـهـمـتـر به لحاظ اينكه همين ديدگاهها مبدأ پيدايش جرياني نوظهور در جـغـرافـيـاي فـرهـنـگـي و سـياسي جهان اسلام و ايران شدند، بررسي اين مصاحبهها براي پژوهشگران انقلاب اسلاميحائز اهميت ميباشند. نكته ديگر كه از بررسي مصاحبههاي امام خميني به دست ميآيد استواري آراء و اتقان مباني انديشه سياسي امام است كه به صورت انسجام و به هم پيوستگي ديدگاهها و وحدتنظر، و عدم تزلزل و تغيير در مواضع جلوهگر است در حاليكه غالباً تضاد در گفتار و تغيير در مواضع از خصائل متداول كساني است كه به طور مكرر در معرض پرسش و داوري افكار عموميقرار ميگيرند.
گـفـتـگوي امام با سران دولتها و نمايندگان اعزاميآنها نيز در بردارنده بـسـياري نكتههاي آموزنده است. گفتگوي امام با فرستادگان كاخ اليزه در دوران اقـامـت در پـاريس؛ گفتگو با واسطههاي اعزاميدولت امريكا، نوع مـواجـهـه امام و اظهارات ايشان در نخستين ديدار با سفير اتحاد جماهير شـوروي (سابق)، گفتگو با ياسرعرفات و سران فلسطيني، ديدار با ادوارد شوارد نادزه فرستاده ويژه گورباچف كه حامل پاسخ پيام معروف امام خميني بود و گفتگو با سران كشورهاي اسلاميو ديگر شخصيتهاي سياسي خارجي از نقطهنظر اظهارات طرفين و تشريفات بس ساده و باورنكردني، اعتماد به نفس امام و تسلط ايشان بر ميدان بحث، براي دولتمردان و رهبران جهان سوم و خـصـوصاً دولتمردان جمهوري اسلامياز جنبههاي مختلف درسآموز است. مطمئناً همين منش و شيوه امام خميني، احساس هويت و اعتماد به نفس ملت ايران را در ميدانهاي رويارويي با دشمنان قدرتمند انقلاب و در عرصه دفاع از ميهن اسلاميصدچندان نموده است.
|