نویسنده : حسين شيدائيان
عينيت تشكيلات
انقلاب اسلامى ايران، استمرار نهضت هاى شيعى در طول تاريخ است كه با شعارهاىآرمان خواهانه خود براى تحقق عدل اسلامى فراز و نشيبهايى را گذرانده است. امام به اين آرمانها در جمهورى اسلامى عينيت بخشيد و خطوط كلى انقلاب اسلامى و جمهورىاسلامى را بر اساس نهضت حسينى ترسيم كرد:
«اين كشور ما كه قيام كرد از اول هم كه قيام كرد جمهورى اسلامى و استقلال كامل و نه شرقى ونه غربى را اعلام به دنيا كرد و از اول اعلام كرد به دنيا كه ما نه تحت حمايت آمريكا و نه تحت حمايت شوروى و نه تحت حمايت هيچ قدرتى نيستيم، ماييم و تحت عنايات خداى تبارك وتعالى و پرچم توحيد كه همان پرچم امام حسين(ع) است.»
[43]
از مهمترين و برجسته ترين نمودِ عينى تشك ليافتگى شيعه توسط امام خمينى، حاكمي تدين در جامعه است كه پس از دوران حكومت پيامبر(ص) و حضرت على(ع) كم سابقه يابى نظير است امام در عصر پيشرفت صنعت و تكنولوژى و فنآورى و افزايش نظريه هاىجامعه شناسى و سياسى كارآمدى دين اسلام را هم در زمينه نظريه پردازى و هم در عرصه اداره جامعه و تشكيل حكومت اسلامى به منصه ظهور رساند.
امام حكومت اسلامى را بر دو مبناى مستحكم ولايت فقيه (مشروعيت دينى) و مقبوليت مردمى (مردم سالارى دينى) پايه ريزى كرد و آن را قوام بخشيد و نهادهاى حكومتى را برمحور اين دو مبنا برقرار نمود:
1. ولايت فقيه: پيروزى انقلاب اسلامى و حاكميت دين در جمهورى اسلامى جملهامام حسين(ع) «مجارى الأمور و الاحكام بأيدى العلماء بالله»
[44] را محقق ساخت و رهبرىدينى را در جهان بشريت با تمام ابعاد و معيارها و مشخصاتى كه در احاديث ائمه معصومين(ع) در شأن و رسالت فقيه بيان شده است احيا نمود. و ولايت فقيه منشأمشروعيت الهى و دينى نظام اسلامى گرديد تا اجراى تمام سياستهاى كلى نظام منطبق برمعيارهاى اسلامى باشد. نقش محورى رهبرى در هدايت جامعه اسلامى و عزلونصب وتنفيذ حكم مسؤوليت كارگزاران عالىرتبه نظام اسلامى در جهت اجراى احكام شرعمجوزى بر مشروعيت دستگاههاى اجرايى، قانونگذارى و قضايى است.
[45]
امام درباره اين مبناى اسلامى مى فرمايد:
«..فقهاى جامع الشرايط از طرف معصومين نيابت در تمام امور شرعى و سياسى و اجتماعى رادارند و تولى امور در غيبت كبرى موكول به آنان است.»
[46]
2. مردم سالارى دينى: با رويكردى به نهضتهاى پيشين عمده ترين علت شكست ياناكامى رهبران آنها را فقدان پشتوانه قدرتمند و گسترده مردمى مشاهده مى كنيم و امام جهت نمونه علت ناكامى سيد جمال الدين اسدآبادى را نداشتن چنين پايگاهى بيان كرده است،
[47] از اين رو ايشان همان گونه كه با هدايت مردم ايران و تظاهرات ميليونى و حضور درصحنه مبارزه رژيم را ساقط نمود پس از پيروزى نيز يكى از پايه هاى مستحكم حكومت راحضور و نقش مردم در شكل گيرى نهادهاى مدنى و انقلابى حكومت قرارداد.
امام بر خلاف برخى سياستمداران غربى كه مرد مسالارى مطلق يا دمكراتيكى غربى راترويج مى كنند، ايشان بر حضور مردم مسلمان در چهارچوب احكام و قوانين كلى اسلام درجهت تحقق حاكميت دين كه منشأ مشروعيت سياسى در عرصه بين المللى و استحكام نظام محسوب مى گردد تأكيد داشتند.
امام هم بر اسلاميت و هم بر جمهوريت تأكيد داشتند و مى فرمودند:
«حكومت از مردم جدا نيست.»
[48]
نقش مردم پس از پيروزى انقلاب در تحقق و تثبيت نظام جمهورى اسلامى با بيعت وپذيرش دستورات امام و اجراى قانون در عرصههاى گوناگون به شكل شركت در راهپيمايى ها، رفراندوم، انتخابات مجلسين (شوراى اسلامى و خبرگان رهبرى) انتخابات رياست جمهورى، حضور فعال در بسيج، حضور در جبهه براى دفاع از ميهن اسلامى و...ظاهر گرديد.
تبلور اين دو ركن مهم نظام باعث استحكام و استمرار نظام اسلامى گرديد و يگانه نهضت شيعى موفق در تاريخ به ثبت رسيد.
استمرار نهضت و حكومت شيعى و آمادگى براى ظهور ولى مطلق
انديشه و سيره سياسى امام خمينى به تشكيل و تثبيت نظام جمهورى اسلامى محدودوبسنده نمى شود، ايشان حكومت جمهورى اسلامى را مقدمه اى براى بيدارى مسلمانان ومستضعفان جهان مى داند تا از زير يوغ بردگى مدرن رهايى يابند، از اين رو مظلومان جهانرا به مبارزه با ستمگران و آماده ساختن جامعه براى ظهور ولى مطلق فرا مى خواند.ايشان با تفسير صحيح انتظار ظهور امام زمان(عج) و معرفى معيارهاى منتظران حقيقى درفرهنگ شيعه، به تحليلهاى غلط درباره انتظارات خط بطلان كشيد، و انتظار ظهور رااستمرار اقتدار اسلام تبيين نمود:
«ما همه انتظار فرج داريم، و بايد در اين انتظار خدمت بكنيم، انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است، و ما بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا كند.»
[49]
استمرار و گسترش حاكميت دين غبار بدعت و تحريف را از انتظار ظهور و آمادگى براىحكومت جهانى مصلح كل زدود و نسل انقلاب را به تلاش و پويايى در تهيه مقدمات ظهورمهدى موعود(عج) و فراگير شدن حكومت اسلامى در جهان فرا خواند. امام درباره مبارزه باظلم و آماده ساختن جهان براى ظهور مهدى منتظر(عج) مى فرمايد:
«... ارزش دارد كه انسان در مقابل ظالم بايستد و مشتش را گره كند و توى دهنش بزند ونگذارد كه اين قدر ظلم زياد بشود. ما تكليف داريم آقا! اين طور نيست كه حالا كه ما منتظرظهور امام زمان سلام الله عليه هستيم پس ديگر بنشينيم در خانه هاىم ان، تسبيح را دردست بگيريم و بگوييم عجّل على فرجه، عجّل، با كار شما بايد تعجيل بشود، شما بايد زمينه رافراهم كنيد براى آمدن او.»
[50]
«ما [اگر] بتوانيم جلوى ظلم را بگيريم، بايد بگيريم تكليف مان است، ضرورت اسلام و قرآن تكليف ما كرده است كه بايد برويم همه كار را بكنيم...فراهم كردن اسباب اين است كه كاررانزديك كنيم، كار را همچو بكنيم كه مهيا بشود عالم براى آمدن حضرت [مهدى]سلام اللهعليه.»
[51]
---------------------------
پينوشتها:
[43]. همان، ج17، ص62.
[44]. تحف العقول، ص242.
[45]. ر.ك. صحيفه امام، ج17، ص103.
[46]. صحيفه نور، ج19، ص237.
[47]. صحيفه امام، ج5، ص290.
[48]. صحيفه امام، ج 8، ص 372.
[49]. همان، ص374.
[50]. صحيفه نور، ج18، ص195.
[51]. همان، ج20، ص 198 و 199.
منبع: فصلنامه حکومت اسلامی شماره 27
|