يکي از نقاط برجستة زندگاني امام خميني، عشق والاي او نسبت به اهل بيت عصمت و طهارت(ع)، به ويژه ساحت مطهر حضرت سيدالشهدا(ع) بود. به ياد دارم پس از بازگشت امام به قم در روز هشتم محرم، ايشان در بيت قديمي خود واقع در يخچال قاضي حاضر شدند و در مجلس عزاداري شرکت جستند. با ورود امام به مجلس، مردم که از حضور امام به وجد آمده بودند، به سمت ايشان نشستند، امام با صداي بلند فرمود: به سمت منبر بنشنيد. خطيب منبر آقاي يثربي بود، پس از مقدمهچيني، روضة حضرت علياکبر(ع) را خواند، در اين هنگام حضرت امام دستمال سفيدي را از جيب خود بيرون آورده و گريه کردند، در اين اثنا خطيب منبر از وقت استفاده کرد و يادي از فرزند امام مرحوم حاج آقا مصطفي خميني کرد، ديدم امام دستمال را از روي پيشاني خود برداشت و در حدود يک دقيقه که سخن از فرزند دلبند وي بود به آرامي نشست، آنگاه که خطيب منبر روضه علياکبر(ع) را از سر گرفت باز دستمال را بر پيشاني نهاد و گريه کرد. متوجه شدم که اين مرد بزرگ نميخواست به اندازة يک دقيقه هم اشک بر علياکبر(ع) را با اشک بر فرزندش درهم آميزد.به هنگام حضور در نوفللوشاتو در فرانسه نيز مجلس عزاي حسيني را بپا کرد و خبرگزاريهاي جهان که براي اولين بار با اين صحنه مواجه شده بودند، گرية وي را در ماتم حسينبنعلي(ع) ديدند و مخابره کردند.پيش از آن حضور 14 سالة وي در عراق، حضور پيوستة شبانه در حرم اميرمؤمنان علي(ع) و حضور شبهاي جمعه در حرم سيدالشهدا(ع) نشان از عمق ولاي او دارد.و پيش از آن، اين جريان ـ که مربوط به دوره طلبگي ايشان است ـ از مرحوم آيتالله نجفي مرعشي نقل شده است: در دورة ممنوعيت برگزاري مجالس عزاي امام حسين(ع) ـ در دورة رضاخان ـ، با آقاي خميني در حجره نشسته بوديم. ايام عزاي حسيني بود و مجالس ممنوع، دلمان گرفته بود، تصميم گرفتيم يک مجلس دو نفري تشکيل بدهيم، قدري ايشان روضه خواند و من گريه کردم، قدري من روضه خواندم و ايشان گريه کرد، قدري ايشان نوحه خواند و من سينه زدم و مقداري من نوحه خواندم و ايشان سينه زد.عمق ارتباط وي و ميزان خلوص وي به قدري بود که مرحوم آيتالله اراکي ميفرمود: اگر ايشان در کربلا حاضر بود نفر 73 شهداي کربلا ميبود.
امام خميني(ره) دربارة عظمت تأثير عزاداري بر مصائب سيد شهيدان(ع) ميفرمايند: «اسلام را تا حالايي که شما ميبينيد... سيدالشهدا زنده نگه داشته است. سيدالشهدا ـ سلام الله عليه ـ ... همة جوانان خودش را، همة مال و منال، هرچه بود، هرچه داشت ... در راه خدا داد و براي تقويت اسلام، و مخالفت با ظلم، قيام کرد ... ما که دنبال او هستيم و مجالس عزا را از آن وقت به امر امام صادق ـ سلام الله عليه ـ و به سفارش ائمه هدي ـ عليهم السلام ـ ما به پا ميکنيم اين مجالس عزا را ... اينها را بايد حفظ کنيد، اينها شعائر مذهبي ماست که بايد حفظ بشود، اينها يک شعائر سياسي است که بايد حفظ بشود. بازيتان ندهند اين قلمفرساها، بازيتان ندهند اين اشخاصي که با اسماء مختلفه و با مرامهاي انحرافي ميخواهند همه چيز را از دستتان بگيرند و اينها ميبينند که اين مجالس، مجالس روضه، ذکر مصائب مظلوم در هر عصري مقابل ظالم قرار ميدهد»...1
«بايد ماه محرم و صفر را زنده نگه داريم به ذکر مصائب اهل بيت ـ عليهم السلام ـ که با ذکر مصائب اهل بيت ـ عليهم السلام ـ زنده مانده است اين مذهب تا حالا، با همان وضع سنتي، با همان وضع مرثيهخواني ... ما بايد حافظ اين سنتهاي اسلامي، حافظ اين دستهجات مبارک اسلامي، که در روز عاشورا، در محرم و صفر، در مواقع مقتضي به راه ميافتد تأکيد کنيم که بيشتر دنبالش باشند. محرم و صفر است که اسلام را نگه داشته است، فداکاري سيدالشهدا(ع) است که اسلام را براي ما زنده نگه داشته است. زنده نگه داشتن عاشورا با همان وضع سنتي خودش از طرف روحانيون، از طرف خطبا، با همان وضع سابق، و از طرف تودههاي مردم با همان ترتيب سابق که دستجات معظم و منظم، دستجات عزاداري به عنوان عزاداري راه ميافتاد. بايد بدانيد که اگر بخواهيد نهضت شما محفوظ بماند، بايد اين سنتها را حفظ کنيد. البته اگر چنانچه يک چيزهاي ناروايي بوده است سابق و دست اشخاص بياطلاع از مسائل اسلام بوده، آنها بايد يک مقداري تصفيه بشود، لکن عزاداري به همان قوت خودش بايد باقي بماند و گويندگان پس از اينکه مسائل روز را گفتند روضه را همانطور که سابق ميخواندند ومرثيه را همانطور که سابق ميخواندند بخوانند و مردم را مهيا کنند براي فداکاري. اين خون سيدالشهداست که خونهاي همه ملتهاي اسلامي را به جوش ميآورد و اين دستجات عزيز عاشوراست که مردم را به هيجان ميآورد و براي حفظ مقاصد اسلامي مهيا ميکند. در اين امر نبايد سستي کرد...».2
پينوشتها:
٭ برگرفته از پايگاه اينترنتي تابناك.
1. صحيفة نور، ج 10، صص 30-32.
2. همان، ج 15، ص 203.
ماهنامه موعود شماره 84 |