ارتكاب حرام براى امداد و نجات مصدوم
س: اگر نجات يك مصدوم متوقّف بر امرى غير شرعى (مثل خوراندن مشروب الكلى براى مسموميت با گازهاى خاص) باشد، وظيفه چيست؟
ج) اگر نجات جان مصدوم متوقف و منحصر به اين امر باشد به مقدار ضرورت اشكال ندارد ولى در صورتى كه راه ديگرى وجود دارد اقدام به عمل حرام براى نجات وى جايز نيست.
تماس بدنى وسيع براى نجات شخص سرمازده
س: يكى از راههاى اضطرارى امداد سرمازده، ايجاد تماس بدنى وسيع با بدن امدادگر است در اين صورت اگر امدادگر به جهت تماس با مصدوم سرمازدهى نامحرم خوف وقوع در مفسده را داشته باشد يا در ملأ عام صورت خوشى ندارد، وظيفه چيست؟
ج) در غير مقام ضرورت جايز نيست و بايد براى نجات مصدوم از راه ديگرى اقدام شود و امكانات لازم را قبلاً فراهم نمايند.
تصرّف در اموال ديگران براى نجات حادثه ديده
س: اگر انسان زندهاى كه از زير آوار بيرون آورده مىشود، بر اثر نخوردن غذا و غيره (مثلاً كودكى كه بر اثر نبود شير و دارو) ممكن است جان بدهد، آيا مىتوان از مواد غذايى، دارو و وسايل ديگران بدون اذن آنها براى نجات اينگونه افراد استفاده كرد؟ ضمانت مال به عهده چه كسى است؟
ج) اگر هيچ راهى جز استفاده از اموال ديگران براى نجات مصدوم نباشد، جايز است ولى ضمان دارد و در صورتى كه مأمور امداد طبق وظيفه ادارى و حكومتى عمل كرده باشد، از بيتالمال پرداخته مىشود.
استفاده از امکانات دولتى در منطقه حادثه ديده
س: آيا استفاده از امكانات دولتى يا خصوصى در منطقه حادثه ديده بدون اجازه (چون امكان كسب اجازه نيست) جهت امدادرسانى حادثه ديدگان جايز است؟ در صورت ضمان آيا اجرةالمثل به عهده امدادگر است يا دولت؟
ج) در فرض ضرورت، استفاده از آنها اشكال ندارد و چنانچه امدادگر طبق وظيفه ادارى و استخدامى عمل كرده باشد، اجرةالمثل آن از بيتالمال جبران مىشود.
استفاده از مواد فاسدشدنى مناطق حادثه ديده
س: آيا نيروهاى امدادى كه به منطقه حادثه ديده رفتهاند، مىتوانند در حدّ ضرورت از ميوههاى درختان منطقه و مواد غذايى مغازهها و منازل ويران شده مجهولالمالك يا مالكين كه امكان اجازه از آنها نيست استفاده كنند؟ آيا استفاده موجب ضمان است يا خير؟
ج) در فرض ضرورت، مثلاً خوف مرگ يا ضرر نفسى غيرقابل تحمل يا اينكه اجناس در معرض فاسد شدن باشد، اشكال ندارد ولى ضمان دارد.
استفاده امدادگران از کمکهاى مردمى
س: حكم استفاده نيروهاى امدادى از كمكهاى مردمى كه معلوم نيست فقط جهت استفادهى حادثهديدهگان فرستاده شده است يا نيروهاى امدادى هم حق استفاده از آنها را دارند، چيست؟
ج) جايز نيست مگر از قرائن معلوم شود كه اهداكنندگان راضى هستند.
بيهوش كردن فرد مانع امداد
س: آيا اشخاص مصدوم يا مصيبتزده را كه در محل حادثه هستند و مانع امداد و نجات ديگران مىشوند مىتوان اجباراً از منطقه خارج نمود يا با علم از نبود خطر جانى، آنها را چند ساعتى بيهوش كرد؟
ج) در فرض ضرورت خارج نمودن آنها از منطقه اشكال ندارد.
کشته شدن در غير ميدان جنگ
س: اگر در زمان حاضر، شخصى در غير از ميدان جنگ بر اثر انفجار بمب يا مينهاى باقى از جنگ يا با سلاح سرد به دست اشرار كشته شود، آيا در غسل و كفن حكم شهيد را دارد؟
ج) حكم شهيد معركه را ندارد و غسل و تكفين وى واجب است.
ضمان فوت مصدوم در حين امداد
س: حكم اشتباه عمدى و غير عمدى امدادگر كه منجر به فوت يا نقص عضو مصدوم مىشود چيست؟ در صورت ضمان، اين ضمان به عهده امدادگر است يا دولت؟
ج) اگر فوت يا نقص عضوِ مصدوم، به سبب قصور يا تقصير امدادگر باشد ضامن است و در غير اين صورت اگر به وظيفه امدادگرى عمل كرده باشد، بر بيتالمال است.
نجات جان مصدوم با قطع عضو او
س: اگر مصدومى زير آوار مانده و پايش گير كرده و احتمال ريزش بقيه آوار هم هست و ممكن است تلف شود و ما مىتوانيم با قطع كردن پايش او را نجات دهيم، در صورتى كه اين كار در تخصص ما نباشد، تكليف چيست؟ و در صورتى كه متخصص، پاى چنين فردى را براى نجات جان او قطع كرد آيا ضمان دارد يا خير و اگر ضمان دارد به عهده اقدام كننده است يا حكومت؟
ج) اگر براى نجات مصدوم از مرگ راهى جز قطع پاى او وجود ندارد، قطع پاى او جايز بلكه واجب است و با توجه به اينكه راهى غير از اين براى نجات مصدوم وجود نداشته، ضمان ندارد.
جراحت جسد براى درآوردن زيورآلات
س: اگر بيرون آوردن زيورآلات ميّت موجب مجروح شدن بدن او يا قطع انگشت وى شود، وظيفه چيست؟
ج) اگر ارزش چندانى ندارد با او دفن شود، ولى اگر ارزشمند است بايد آن را بريده و درآورند و اگر راهى جز آنچه در سؤال ذكر شده براى بيرون آوردن آنها نيست اشكال ندارد.
مرگ مغزى
س: الف. مرگ از ديدگاه فقهى چيست؟ آيا مرگ مغزى هم مرگ شرعى است؟ آيا مبتلاى به مرگ مغزى را مىتوان دفن كرد؟
ب. آيا قطع معالجه بيمار مبتلا به مرگ مغزى مانند جدا كردن دستگاه تنفس دهنده از بيمار جايز است؟
ج) اگر قطع معالجه و استفاده از اعضاى بدن بيمارانى كه در سؤال توصيف شدهاند براى معالجه بيماران ديگر، باعث تسريع در مرگ و قطع حيات آنان شود جايز نيست و در غير اين صورت اگر عمل مزبور با اذن قبلى وى صورت بگيرد و يا نجات نفس محترمى متوقف بر آن عضو مورد نياز باشد، اشكال ندارد.
کشتن بيمار از روى ترحّم
س: آيا مرگ ترحمى (كشتن بيمارى كه مبتلا به مرض غيرقابل علاج شده است و از درد رنج مىبرد چه با موافقت بيمار يا بستگانش يا بدون اطلاع و موافقت آنها) جايز است؟ در صورت عدم جواز، ديه بر عهده كيست؟ و آيا قصاص دارد يا خير؟
ج) جايز نيست و موافقت بيمار يا بستگان وى حتى امر آنها تأثيرى در مسأله ندارد و در صورت اقدام به چنين عملى ديه بر مباشر عمل است و در فرض عمدى بودن موجب قصاص است.
وصيت به اهدا يا فروش اعضا
س: آيا وصيت به اهدا يا فروش اعضاى بدن، بعد از مرگ مغزى يا مرگ قطعى جايز است؟
ج) استفاده از اعضاى ميت براى پيوند به بدن شخص ديگر براى نجات جان او يا درمان بيمارى وى اشكال ندارد و وصيت به اين مطالب هم مانعى ندارد مگر در اعضايى كه برداشتن آنها از بدن ميت موجب صدق مُثله باشد و يا عرفاً هتك حرمت ميت محسوب شود.
قطع عضو مفيد ميت
س: آيا قطع عضو ميت در صورتى كه منفعت مورد اعتنايى براى ديگران داشته باشد، جايز است يا خير؟ و اگر جايز است، ديه دارد يا خير و در صورت وجوب، ديه بر عهده كيست آمر، پزشك يا استفاده كننده از عضو؟
ج) قطع عضو بدن ميّت مسلمان حرام است و موجب ديه مىشود و ديه بر عهده كسى است كه عضو را قطع كرده، ولى اگر با رضايت و اذن ميت قبل از مرگش برداشته شود، اشكال ندارد و موجب ديه نيست همچنين اگر نجات نفس محترمى متوقف بر اين امر باشد، اشكال ندارد.
درمان با داروى موجب مرگ زودرس
س: اگر كسى براى بهبودى موقتى يا رفع درد از داروئى استفاده كند كه مرگ را بطور قابل ملاحظهاى جلو بيندازد حكم چيست؟ مثلا از «كورتيكو استرئيد» و يا «زيدودين» يا «سيكلو سپورين» استفاده شود.
ج) اگر موجب مرگ زود رس باشد علاج نيست و در هر صورت اگر ضرر معتنىبه عقلايى نداشته باشد در مقام علاج فى نفسه اشكال ندارد.
مطالبه مبلغ اضافى از بيمار بابت عمل جراحى
س: همانطورى كه به احتمال زياد شنيدهايد اكثر پزشكان از بيمارانى كه مىخواهند عمل كنند مبلغى پول به عنوان حق الزحمه عمل جراحى (كه به زيرميزى مشهور شده) مىگيرند، حال مىخواستم بدانم اين پول چه حكمى دارد؟ حلال است يا حرام است؟
ج) پزشك اگر كارمند دولت در بيمارستان باشد كه حقوق خود را از صندوق دولت دريافت مىكند و يا عمل جراحى را بر اساس دريافت اجرت عمل از شركت بيمه دريافت مىنمايد، حق مطالبه مبلغ اضافى از بيمار را ندارد.
فروش داروى خطرناک بدون تجويز پزشک
س: آيا فروش داروهاى كه مصرف آنها عوارض شديد در بردارد، بدون تجويز پزشك جايز است؟
ج) بدون تجويز دکتر، نفروشيد.
حکم بيمارکشى از روى ترحم
س: از آتا نازى در فارسى به (قتل از روى ترحم) و (بيماركشى با ترحم) تعبير مىشود و به منظور كوتاه كردن مدت درد و رنج بيمار لاعلاجى است كه بر اساس دانش پزشكى امروز هيچ اميدى به شفا و يا بهبود او وجود ندارد اقدام به اين كار چه حكمى دارد؟ آيا سرپرست يا نزديكان بيمار مىتوانند به پزشك همچين اجازهاى بدهند؟
ج) جايز نيست و قتل نفس محسوب مىشود./م
منبع : استفتائات جدید مقام معظم رهبری www.leader.ir |