كشتن بيمار مرگ مغزى
س: شخصى که در اثر آسيب مغزى درک وشعور و شنوايى و بينايى و حس خود را از دست داده و فقط قلب او مىزند و حرکت مىکند:
اگر کسى او را در اين شرايط بکشد، آيا بايد ديه کامل بپردازد؟
ج) بلى ديه دارد.
س: آيا مىتوان اين بيمار را به همان حال باقى نهاد تا قلب او هم از کار بيفتد؟
ج) اگر دستگاهى به او وصل شده و برداشتن دستگاه موجب مرگ وى مىشود، نمىتوان چنين كارى را انجام داد.
تسريع در مرگ بيمار
س: آتانازى بر سه قسم است:
الف) نوع فعّال (با تجويز داروى كشنده از طرف پزشك به زندگى بيمار خاتمه داده مىشود).
ب) نوع انفعالى (به صورت خوددارى از ادامه مداوا و زنده نگاه داشتن بيمار محتضر)
ج) نوع غير مستقيم (با قرار دادن داروهاى به مقدار زياد در دسترس بيمار تا بيمار شخصاً به زندگى پر رنج خويش پايان دهد) استفاده از كداميك بلااشكال است؟
ج) حفظ محتضر و تأخير مرگ او واجب نيست، بنابراين قسم دوّم مانع ندارد ولى هر كارى كه موجب مردن او باشد، مثل دو قسم ديگر جايز نيست.
وظيفه داروساز در مواقع ضرورى
س: نظر به اينکه قانوناً تجويز دارو به عهدهى داروساز نمىباشد، به استثناى داروهاى بدون نسخه، چنانچه مريض به حال اضطرار مراجعه کند و با توجه به فوريت، در صورت ندادن دارو، منجر به نقص، جرح يا فوت بيمار گردد، آيا داروساز در عواقب فوق متهم به قصور است؟
ج) با فرض اينکه طبق قانون رفتار کرده تکليفى متوجه او نيست.
ضمان کارکنان داروخانه در قبال تحويل دارو
س: با توجه به اينکه تشخيص بيمارى و تجويز دارو به عهده پزشک معالج واگذار شده و طبق قوانين موجود، داروساز موظف به تحويل داروى تجويزى مىباشد، آيا داروساز نسبت به عواقب يا عوارض ضررهاى ناشى از تجويز غيرعلمى يا غيرضرورى و احياناً تجويز بر اساس سودجويى و غيره ضامن است؟
ج) در فرض مرقوم ضامن نيست مگر اينکه بداند اين دارو عوارض و ضرر چشمگير براى بيمار دارد.
حق طبابت پزشك
س: با توجه به اين که حق طبابت از لحاظ مادى، غيرقابل تعيين مىباشد؛ به نظر حضرت عالى بهترين راه تعيين ميزان حق طبابت چيست؟ آيا مقدار تعيين شده توسط دولت، در هر شرايطى قابل دريافت است و پزشک مديون نخواهد بود؟
ج) اگر طبق تعرفههاى معين شده، گرفته شود منعى ندارد.
دريافت حق طبابت قبل از بهبودى بيمار
س: آيا دريافت حق طبابت قبل از بهبودى بيمارى، طبق روش مرسوم صحيح است؟
ج) فى نفسه منعى ندارد.
دريافت حق طبابت و عمل قبل از انجام آن كار
س: آيا دريافت حق طبابت و يا عمل جراحى، قبل از انجام آن کارها، جايز است؟
ج) اگر بر اساس توافق طرفين و مطابق مقرّرات نظام پزشكى باشد اشکال ندارد.
صدور گواهى نادرست براى بيمار
س: صدور گواهى نادرست از طرف پزشک براى بيمار، سهواً يا عمداً، چه حکمى دارد؟
ج) عمداً جايز نيست و در صورت سهو بايد در صورت امکان آن را تدارک و جبران کند.
خونريزى در حال اعمال جراحى دهان
س: کسى که دندانش را پر مىکند، هنگامى که دهانش خونى مىشود لازم است داخل دهان را نيز آب بکشد يا نه؟
ج) بطورکلى باطن بدن انسان با زوال عين نجاست پاک مىشود.
ورود مجدد وسايل پزشكى نجس به داخل دهان
س: ورود مجدد و مکرر وسيلهاى که در اثر ترشحات آلوده به خون دهان خود بيمار نجس گرديده به داخل دهان او چه حکمى دارد؟
ج) ورود مجدد وسيله نجس به دهان بيمار اشکال ندارد.
ضمان لطمات وارده بر بيمار در حين درمان وى
س: در مواردى براى درمان بيمار، پزشك ناچار به ايراد لطمهاى ديگر به بيمار مىشود. مثلاً براى احياى قلب بيمار سكته كرده، ماساژ مىدهد كه منجر به شكستن دندهها مىشود يا براى تحريك رفلكس بيمار به او سيلى مىزند و پردهى گوشش پاره مىشود، آيا در موارد فوق پزشك ضامن است؟
ج) اگر نجات جان بيمار، مستلزم ايراد آسيبى بر وى باشد، پزشك ضامن نيست.
اجازه عمل جراحى
س: پزشك حاذق و ماهر، بدون سهلانگارى اقدام به عمل جراحى بيمارى نموده است و در حين عمل، آسيبى به بيمار وارد گرديده است. آيا داشتن اجازه عمل از بيمار يا بستگان در رفع ضمان مؤثر است؟ ديه به عهده كيست؟
ج) به نحو كلى در موارد ثبوت ضمان، اجازه بيمار يا بستگان وى رافع ضمان نيست.
نبش قبر مشكوك
س: اگر ندانيم قبرى متعلق به مسلمان است يا غير مسلمان، آيا مجازيم نبش قبر کنيم؟
ج) اگر در بلاد مسلمين باشد جايز نيست.
شبيهسازى حيوانات
س: آيا کلونينگ (شبيه سازى) حيوانات، جايز است؟
ج) فى نفسه منعى ندارد.
دادن دارو بدون تجويز پزشک
س: نظر به اينکه قانوناً تجويز دارو به عهدهى داروساز نمىباشد، به استثناى داروهاى بدون نسخه، چنانچه مريض به حال اضطرار مراجعه کند و با توجه به فوريت، در صورت ندادن دارو، منجر به نقص، جرح يا فوت بيمار گردد، آيا داروساز در عواقب فوق متهم به قصور است؟
ج) با فرض اينکه طبق قانون رفتار کرده تکليفى متوجه او نيست.
مفهوم اضطرار در مسائل پزشكى
س: با توجه به اينکه تمام مراجع بر اين عقيدهاند که خانمها نمىتوانند آستين خود را براى آمپول يا فشار خون يا نبض گرفتن و غيره در مقابل نامحرم بالا بزنند، مگر در مقام اضطرار، لطفاً اضطرار را توضيح دهيد.
ج) اضطرار يک مفهوم عرفى است و تشخيص آن مختلف است گاهى با عرف و گاهى به عهده متخصص در امور پزشکى و غيره مىباشد.
استفاده پرسنل زن و مرد از دستشوئى مشترک
س: با توجه به محدوديت مکان و از طرفى لزوم شستن دستها تا آرنج به طرز مخصوص، آيا جايز است پرسنل زن و مرد در کنار هم دست بشويند؟
ج) در صورتى که بتوان سرويسهاى شستشو را اضافه نموده که زن و مرد در مکانهاى مجزا دستهاى خود را بشويند و يا شستن دستها با فاصله انجام شود لازم است اينگونه عمل شود و در غير اينصورت، اگر ضرورت ايجاب کند، مانعى ندارد.
لزوم شكافتن شريان بيمار براى تشخيص پزشكى
س: اگر براى تشخيص حيات يا مرگ مصدومى، تنها راه شکافتن يکى از شريانهاى وى باشد، بفرماييد:
1) آيا انجام دادن اين کار جايز است يا خير؟
2) آيا انجام دادن اين عمل، در صورت ضرورت، مستلزم پرداخت ديه است يا خير؟
ج) با اذن ولى جايزاست و ديه ندارد.
اطلاع دادن نجاست وسايل پزشكى به بيمار
س: با توجه به امکان نجس شدن لباس و بدن بيمار، آيا لازم است نجس بودن وسايل مورد استفاده در مصارف پزشکى (از قبيل: تخت معاينه، وسايل پزشكى، يونيت و ...) را به وى تذکر دهيم؟
ج) لازم نيست./م
جراحى بينى و گوش
س: جراحى بينى و يا گوش جهت زيبايى شرعاً چه حکمى دارد؟
ج) اگر موجب ضرر قابل اعتنا و چشمگير نباشد، فى نفسه منعى ندارد./م
منبع : استفتائات جدید مقام معظم رهبری www.leader.ir |