جهاد
س 1048: جهاد ابتدايى در زمان غيبت امام معصوم(عليهالسلام) چه حکمى دارد؟ آيا جايز است که فقيه جامعالشرايط مبسوط اليد (ولىّ امر مسلمين) حکم به آن کند؟
ج: بعيد نيست که حکم به جهاد ابتدايى توسط فقيه جامعالشرايطى که متصدّى ولايت امر مسلمين است، در صورتى که مصلحت آن را اقتضا کند، جايز باشد، بلکه اين نظر اقوى است.
س 1049: اقدام به دفاع از اسلام هنگام تشخيص خطر براى اسلام، بدون رضايت والدين چه حکمى دارد؟
ج: دفاع از اسلام و مسلمين واجب است و متوقف بر اذن والدين نيست، ولى در عين حال سزاوار است که انسان تا مىتواند رضايت آنان را جلب کند.
س 1050: آيا اهل کتابى که در کشورهاى اسلامى زندگى مىکنند، حکم اهل ذمّه را دارند؟
ج: آنان تا زمانى که مطيع قوانين و مقررات دولت اسلامى که در حمايت آن زندگى مىکنند، باشند و کارى که منافى با أمان است، انجام ندهند، حکم معاهد را دارند.
س 1051: آيا جايز است که يکى از مسلمانان يک کافر کتابى يا غير کتابى، اعم از زن يا مرد را در سرزمين کفر يا سرزمين مسلمانان به تملک خود در آورد؟
ج:اين کار جايز نيست، هرگاه کفّار به سرزمين اسلامى حمله کنند و کسانى از آنان به دست مسلمين اسير شود، سرنوشت اسيران جنگى در دست حاکم اسلامى است و آحاد مسلمانان حق تعيين سرنوشت اسراء را ندارند.
س 1052: اگر فرض کنيم که حفظ اسلام ناب محمدى(صلى الله عليه وآله) متوقف بر ريختن خون نفس محترمى باشد، آيا اين کار جايز است؟
ج: ريختن به ناحقِ خونِ نفسِ محترمه شرعاً حرام است و با احکام اسلام ناب محمدى(صلى الله عليه وآله) تعارض دارد. بنا بر اين سخن مزبور که حفظ اسلام ناب محمدى متوقف بر ريختن خون انسان بيگناهى باشد، بىمعنى است، ولى اگر منظور از آن اقدام مکلّف به جهاد فى سبيل الله عزّت آلاؤه و دفاع از اسلام ناب محمدى در مواردى که احتمال کشته شدن او وجود دارد، باشد، اين فرض موارد مختلفى دارد، اگر مکلف طبق تشخيص خود احساس کند که کيان اسلام در خطر است، بايد براى دفاع از اسلام قيام کند، حتى اگر در معرض کشته شدن باشد.
تقليد از فرهنگ غربى
تشبّه به کفّار و ترويج فرهنگ آنان
س 1373: آيا پوشيدن لباسهايى که بر روى آن حروف و تصاوير خارجى چاپ شده، جايز است و آيا اين لباسها ترويج فرهنگ غربى محسوب مىشوند؟
ج: اگر مفاسد اجتماعى نداشته باشند پوشيدن آنها فىنفسه اشکال ندارد و امّا اينکه ترويج فرهنگ غربىِ معارض با فرهنگ اسلامى محسوب مىشود يا خير، موکول به نظر عرف است.
س 1374: امروزه وارد کردن لباسهاى خارجى و خريد و فروش و استفاده از آنها در داخل شهرها متداول شده است، با توجه به افزايش تهاجم فرهنگى غرب به انقلاب اسلامى، اين کار چه حکمى دارد؟
ج:واردات و خريد وفروش واستفاده از آنها به مجرّد اينکه از کشورهاى غيراسلامى وارد شدهاند، اشکال ندارد، ولى آنچه که پوشيدن آن با عفّت و اخلاق اسلامى منافات داشته باشد و يا ترويج فرهنگ غربى که دشمن فرهنگ اسلامى است، محسوب مىشود، واردات و خريد وفروش و پوشيدن آن جايز نيست و دراين مورد بايد به مسئولين مربوطه مراجعه شود تا از آن جلوگيرى کنند.
س 1375: تقليد از مدهاى غربى در کوتاه کردن مو چه حکمى دارد؟
ج:معيارهاى حرمت در اين موارد، شبيه شدن به دشمنان اسلام و ترويج فرهنگ آنهاست و اين موضوع با توجه به کشورها و زمانها و اشخاص مختلف، فرق مىکند و اين امر مختص به غرب هم نمىباشد.
س 1376: آيا جايز است مربّيان مدارس موهاى دانش آموزانى را که موهاى سر خود را به شکلهاى غربى که مخالف آداب اسلامى و تشبه به کفّار است، اصلاح و آرايش مىکنند، بتراشند؟ با علم به اينکه راهنمايى و نصيحت آنان فايدهاى ندارد؟ و آنان ظواهر اسلامى را در مدرسه رعايت مىکنند ولى پس از خروج از مدرسه تغيير وضعيت مىدهند، وظيفه ما چيست؟
ج: تراشيدن موى سر دانش آموزان توسّط مربّيان شايسته نيست. اگر مسئولين مدرسه تشخيص دادند که بعضى از کارهاى دانش آموزان با آداب و فرهنگ اسلامى تناسب ندارد، بهتر است آنان را نصيحت و راهنمايىهاى پدرانه نمايند و در صورت نياز اولياى آنان را براى کمک به حل مشکل، از وضعيت دانش آموزان خود آگاه نمايند و البته مراعات قوانين آموزش و پرورش، لازم است.
س 1377: پوشيدن لباس آمريکايى چه حکمى دارد؟
ج: پوشيدن لباسهايى که توسط دولتهاى استعمارى توليد شدهاند، ازاين جهت که ساخت دشمنان اسلام است، فىنفسه اشکال ندارد، ولى اگر اين کار مستلزم ترويج فرهنگ غيراسلامى دشمن باشد و ياباعث تقويت اقتصاد آنان براى استعمار و استثمار سرزمينهاى اسلامىشود و يا منجر به وارد شدن ضرر اقتصادى به دولت اسلامى گردد، داراى اشکال است و حتّى در بعضى از موارد جايز نيست.
س 1378: آيا براى زنان، شرکت درمراسم استقبال و خوشآمدگويى و تقديم دسته گل که توسّط وزارتخانهها و ادارات دولتى و غير آنها، ترتيب داده مىشود، جايز است و آيا صحيح است که شرکت آنان را در اين مراسم، اين گونه توجيه کنيم که هدف ما نشان دادن حرّيت و احترام زن در جوامع اسلامى است؟
ج: دعوت از زنان براى مشارکت درمراسم استقبال و خوش آمدگويى به مهمانان خارجى وجهى ندارد و در صورتى که موجب فساد و ترويج فرهنگ غيراسلامى شود، جايز نيست.
س 1379: پوشيدن کروات چه حکمى دارد؟
ج: بهطور کلى پوشيدن کروات و ديگر لباسهايى که پوشش و لباس غير مسلمانان محسوب مىشوند بهطورى که پوشيدن آنها منجر به ترويج فرهنگ منحطّ غربى شود جايز نيست.
س 1380: فروش کليه عکسها و کتابها و مجلاتى که بهطور آشکار مشتمل بر امور قبيح و مبتذل نيستند ولى بهطور ضمنى باعث ايجاد جوّ فرهنگى فاسد و غير اسلامى بهخصوص در بين جوانان مى شوند، چه حکمى دارد؟
ج:خريد و فروش و ترويج امورى از اين قبيل که منجر به انحراف جوانان و فساد آنان و باعث پيدايش جوّ فرهنگى فاسدى مى شوند، جايز نيست و واجب است از آنها اجتناب شود.
س 1381: امروزه وظيفه زنان براى مقابله با تهاجم فرهنگى به جامعه اسلامى ما چيست؟
ج: يکى از مهمترين وظايف آنان حفظ حجاب اسلامى و ترويج آن و پرهيز از لباسهايى است که پوشيدن آنها تقليد از فرهنگ دشمن محسوب مىشود.
س 1382: بعضى از مسلمانان عيدهاى مسيحيان را جشن مىگيرند، آيا اين کار اشکال ندارد؟
ج: جشن گرفتن ميلاد حضرت عيسى مسيح(على نبيّنا وآله وعليهالسلام) اشکال ندارد.
س 1383: آيا پوشيدن لباسى که تبليغ و تشويق شراب روى آن وجود دارد، جايز است؟
ج: جايز نيست.
مهاجرت و پناهندگى سياسى
س 1384: پناهندگى سياسى به کشورهاى خارجى چه حکمى دارد؟ آيا جعل داستان غيرواقعى براى دستيابى به پناهندگى سياسى، جايز است؟
ج: پناهندگى سياسى به دولت غير مسلمان تا زمانى که مفسدهاى بر آن مترتّب نشود، فىنفسه اشکال ندارد. ولى براى دستيابى به آن، توسل به دروغ و جعل چيزى که واقعيت ندارد، جايز نيست.
س 1385: آيا براى يک شخص مسلمان مهاجرت به کشورهاى غير اسلامى جايز است؟
ج: اگر خوف انحراف از دين وجود نداشته باشد اين کار اشکال ندارد و واجب است در آنجا بعد از رعايت احتياط و مواظبت نسبت به دين ومذهب به مقدارى که توانايى دارد مبادرت به دفاع از اسلام و مسلمين نمايد.
س 1386: آيا مهاجرت به سرزمين اسلام بر زنانى که در سرزمين کفر اسلام آوردهاند، به دليل اينکه بر اثر خُوف از خانواده و جامعه نمىتوانند اسلام خود را آشکار کنند، واجب است؟
ج: در صورتى که مهاجرت به سرزمين اسلام براى آنان حَرَج داشته باشد واجب نيست، ولى واجب است تا حد امکان نسبت به نماز و روزه و ساير واجبات مراقبت نمايند.
س 1387: زندگى در کشورى که اسباب معصيت مانند برهنگى و گوشدادن به نوارهاى مبتذل موسيقى و غيره در آن فراهم است، چه حکمى دارد؟ کسى که در آنجا تازه به سن تکليف رسيده چه حکمى دارد؟
ج: اقامت و زندگى آنها، فىنفسه اشکال ندارد، ولى بايد از امورى که از نظر شرعى بر او حرام هستند اجتناب کند و اگر نمىتواند بايد به کشورهاى اسلامى مسافرت نمايد.
تجسّس و خبرچينى و افشاء اسرار
س 1388: تعدادى گزارش کتبى راجع به اختلاس اموال دولتى توسط يکى از کارمندان دريافت گرديده که بعد از انجام تحقيقات در مورد اين اتهام، صحّت بعضى از آن گزارشها براى ما آشکار شده است. ولى هنگام تحقيق از فرد متهم خود او همه
ج: اتهامات را انکار مىکند، آيا ارسال اين گزارشات به دادگاه با توجه به اينکه باعث از بين رفتن آبروى شخص مىشود، جايز است يا خير؟ و بر فرض عدم جواز، اشخاصى که ازاين مسأله مطلع هستند چه تکليفى دارند؟
ج: اگر فردى که مسئول حمايت و حفظ بيتالمال و اموال دولتى است از اختلاس آن اموال توسط يکى از کارمندان يا غير او مطلع شود، از نظر شرعى و قانونى مکلّف است براى احقاق حق، اطّلاعات خود را در اين زمينه به نهادهاى مربوطه ارائه دهد و ترس از بين رفتن آبروى متهم از نظر رسمى مجوّزى براى کوتاهى از احقاق حق جهت حفظ بيتالمال محسوب نمىشود و افراد ديگر، گزارشات خود را مستنداً به مسئولين مربوطه ارائه دهند تا ايشان بعد از تحقيق و تفحّص و اثبات مطلب، اقدام نمايند.
س 1389: مشاهده مى کنيم که بعضى از مطبوعات اخبارى از قبيل دستگيرى سارقين، کلاهبرداران، گروههاى رشوه گيرنده در ادارات و افرادى که اقدام به انجام اعمال منافى عفت مىکنند و همچنين گروههاى فساد و ابتذال و کلوپهاى شبانه را چاپ مىکنند، آيا چاپ و نشر اين قبيل اخبار، به نوعى اشاعه فحشا محسوب نمىشود؟
ج: مجرّد نشر حوادث و وقايع در مطبوعات اشاعه فحشا محسوب نمىشود.
س 1390: آيا جايز است دانشجويان يکى از مراکز آموزشى گزارشهايى از منکراتى را که مشاهده مىکنند به مسئولين فرهنگى ارائه دهند تا از ارتکاب آنها جلوگيرى شود؟
ج: اگر گزارشها راجع به امور علنى باشد و عنوان تجسّس و غيبت بر آنها صدق نکند، اشکال ندارد و بلکه در صورتى که جزء مقدمات نهى از منکر باشد واجب است.
س 1391: آيا بيان ظلم ياخيانت بعضى از مسئولين ادارات در برابر مردم جايز است؟
ج: گزارش دادن ظلم به مراکز و مراجع مسئول براى پيگيرى و تعقيب بعد از تحقيق و اطمينان نسبت به آن اشکال ندارد و حتّى اگر از مقدمات نهى از منکر محسوب شود واجب مىگردد، ولى بيان آن در برابر مردم وجهى ندارد بلکه اگر موجب فتنه و فساد و تضعيف دولت اسلامىشود حرام است.
س 1392: تحقيق از اموال مؤمنين و گزارش آن به دولت و حاکمِ ظالم بهخصوص اگر منجر به اذيت و ورود خسارت به آنها شود چه حکمى دارد؟
ج: اين قبيل اعمال از نظر شرعى حرام هستند و در صورتى که خسارت وارده به دليل خبرچينى از مؤمنين نزد ظالم باشد، موجب ضمان مىگردد.
س 1393: آيا تجسّس در امور شخصى و غير شخصى مؤمنين به دليل امر به معروف و نهى از منکر، در صورتى که از آنان ارتکاب حرام يا ترک معروف مشاهده شود، جايز است؟ اشخاصى که براى کشف تخلفات مردم تجسّس مى کنند با اينکه مکلف به اين کار نيستند، چه حکمى دارند؟
ج: مبادرت به امر بررسى و تحقيق قانونى نسبت به کار ادارى کارمندان و غير آنان توّسط مأموران رسمى تفحّص و تحقيق در چارچوب ضوابط و مقرّرات قانونى اشکال ندارد ولى تجسس در کار ديگران و يا تحقيق دراعمال و رفتار کارمندان براى کشف اسرار آنان در خارج از حدود و ضوابط قانونى براى آن مأموران هم جايز نيست.
س 1394: آيا سخن گفتن از اسرار شخصى و امور خصوصى و سرّى در برابر مردم جايز است؟
ج: کشف و بيان امور خصوصى و شخصى در برابر ديگران اگر به نحوى مربوط به افراد ديگر هم باشد و يا موجب ترتّب مفسده شود جايز نيست.
س 1395: روانپزشکان غالباً براى دستيابى به علل بيمارى و راههاى درمان آن سؤالاتى راجع به امور شخصى و خانوادگى بيمار از او مىکنند، آيا براى بيمار پاسخ دادن به آن سؤالات جايز است؟
ج: اگر مفسدهاى بر آن مترتّب نشود و غيبت و اهانت به شخص ديگرى هم محسوب نشود، اشکال ندارد.
س 1396: گاهى بعضى از نيروهاى امنيتى ورود به بعضى از مراکز و نفوذ در گروهها را براى کشف مراکز فحشا و گروههاى تروريستى ضرورى مىدانند، همانگونه که روشهاى تجسّس و تحقيق نيز همين را اقتضا مىکنند، اين کار از نظر شرعى چه حکمى دارد؟
ج: اگر با اجازه مسئول مربوطه و با التزام به رعايت ضوابط و مقرّرات قانونى باشد و از آلوده شدن به گناه و ارتکاب فعل حرام اجتناب شود، اشکال ندارد و بر مسئولين نيز واجب است که بر کار آنان از اين جهت نظارت و توجه کامل داشته باشند.
س 1397: عدّهاى در برابر ديگران مبادرت به طرح کمبودها و ضعفهايى که در جمهورى اسلامى وجود دارد، مىکنند، گوشدادن به اين سخنان و حکايتها چه حکمى دارد؟
ج: واضح است هر عملى که موجب بدنامشدن چهره جمهورى اسلامى که در برابر کفر و استکبار جهانى ايستاده است، شود به نفع اسلام و مسلمين نيست. بنا بر اين، اگر اين سخنان موجب تضعيف نظام جمهورى اسلامى باشد جايز نيست.
امر به معروف و نهى از منکر
شرايط وجوب امر به معروف و نهى از منکر
س 1053: اگر امر به معروف و نهى از منکر مستلزم بىآبرويى کسى که واجب را ترک کرده و يا فعل حرام را به جا آورده باشد، و موجب کاسته شدن احترام او در برابر مردم گردد، چه حکمى دارد؟
ج: اگر در امر به معروف و نهى از منکر، شرايط و آداب آن رعايت شود و از حدود آن تجاوز نشود، اشکال ندارد.
س 1054: بنا بر اينکه وظيفه مردم در امر به معروف و نهى از منکر در نظام جمهورى اسلامى، اکتفا به امر به معروف و نهى از منکر زبانى است و مراتب ديگر آن بر عهده مسئولين است، آيا اين نظريه، حکم از طرف دولت است يا فتوا؟
ج: فتواى فقهى است.
س 1055: آيا در مواردى که راه جلوگيرى از وقوع منکر منحصر به ايجاد مانع بين فعل حرام و فاعل آن، و آن هم متوقف بر کتک زدن وى يا زندانى کردن و سخت گرفتن بر او و يا تصرّف در اموال وى هرچند با تلف کردن آن باشد، مىتوان بدون کسب اجازه از حاکم، اقدام به آن از باب نهى از منکر نمود؟
ج:اين موضوع حالات و موارد مختلفى دارد، بهطور کلى مراتب امر به معروف و نهى از منکر، اگر متوقف بر تصرّف در نفس يا مال کسى که فعل حرام را بجا آورده نباشد، احتياج به کسب اجازه از کسى ندارد، بلکه اين مقدار بر همه مکلّفين واجب است. ولى مواردى که امر به معروف و نهى از منکر متوقف بر چيزى بيشتر از امر و نهى زبانى باشد، اگر در سرزمينى باشد که داراى نظام و حکومت اسلامى است و به اين فريضه اسلامى اهميت داده مىشود، احتياج به اذن حاکم و مسئولين ذيربط و پليس محلى و دادگاههاى صالح دارد.
س 1056: اگر نهى از منکر در امور بسيار مهم مانند حفظ نفس محترمه، متوقف بر کتک زدنى که منجر به زخمى شدن مهاجم و احياناً قتل او باشد، آيا در اين موارد هم اذن حاکم شرط است؟
ج: اگر حفظ نفس محترمه و جلوگيرى از وقوع قتل، مستلزم دخالت فورى و مستقيم باشد، جايز بلکه شرعاً از باب وجوب حفظ جان نفس محترمه واجب است و از جهت ثبوتى متوقف بر کسب اجازه از حاکم و يا وجود امر به آن نيست، مگر آنکه دفاع از نفس محترمه متوقف بر قتل مهاجم باشد که صورتهاى متعددى دارد که احکام آنها هم ممکن است متفاوت باشد.
س 1057: کسى که مىخواهد شخصى را امر به معروف و نهى از منکر نمايد، آيا بايد قدرت بر آن را داشته باشد؟ در چه زمانى امر به معروف و نهى از منکر بر او واجب مىشود؟
ج: آمر به معروف و نهى کننده از منکر بايد عالم به معروف و منکر باشد، و همچنين بداند که فاعل منکر عمداً و بدون عذر شرعى مرتکب آن مىشود، و زمانى اقدام به امر ونهى واجب مىشود که احتمال تأثير امر به معروف و نهى از منکر در مورد آن شخص داده شود، و ضررى براى خود او نداشته باشد، و در اين مورد بايد تناسب بين ضرر احتمالى و اهميت معروفى را که به آن امر مىنمايد يا منکرى که از آن نهى مىکند، ملاحظه نمايد. در غير اين صورت، امر به معروف و نهى از منکر بر او واجب نيست.
س 1058: اگر يکى از اقوام انسان مبادرت به ارتکاب معصيت کند و نسبت به آن لاابالى باشد، تکليف ما نسبت به رابطه با او چيست؟
ج: اگر احتمال بدهيد که ترک معاشرت با او موقتا موجب خوددارى او از ارتکاب معصيت مىشود، به عنوان امر به معروف و نهى از منکر واجب است، و در غير اين صورت، قطع رحم جايز نيست.
س 1059: آيا ترک امر به معروف و نهى از منکر بر اثر ترس از اخراج از کار، جايز است؟ مثلاً با اينکه مىبيند مسئول يکى از مراکز آموزشى که با طبقه جوان در دانشگاه ارتباط دارد، مرتکب اعمال خلاف شرع مىشود و يا زمينه ارتکاب گناه در آن مکان را فراهم مىآورد. اگر او را نهى از منکر نمايد ترس آن دارد که از طرف مسئول مقدمات اخراج او از کار فراهم شود.
ج: بهطور کلى اگر خوف دارد که در صورت اقدام به امر به معروف و نهى از منکر ضرر قابل توجهى متوجه خود او شود، انجام آن واجب نيست.
س 1060: اگر در بعضى از محيطهاى دانشگاهى معروف ترک شود و معصيت رواج پيدا کند و شرايط امر به معروف و نهى از منکر هم وجود داشته باشد و امر کننده به معروف و نهى کننده از منکر شخصى مجرّد باشد که هنوز ازدواج نکرده است آيا به خاطر مجرّد بودن، امر به معروف و نهى از منکر از او ساقط مىشود يا خير؟
ج: اگر موضوع و شرايط امر به معروف و نهى از منکر محقق باشد، تکليف شرعى و وظيفه واجب اجتماعى و انسانى همه مکلفين است، و حالتهاى مختلف مکلّف مانند مجرّد يا متأهل بودن در آن تاثير ندارد، و به صرف اينکه مکلّف مجرد است، تکليف از او ساقط نمىشود.
س 1061: اگر شخصى داراى نفوذ و موقعيت اجتماعى خاصى باشد که اگر بخواهد مىتواند بر معترضين به خود ضرر وارد سازد، و شواهدى هم دلالت کند بر اينکه وى مرتکب گناه و کارهاى خلاف و دروغگويى مىشود، با اين وضع، آيا جايز است امر به معروف و نهى از منکر را در مورد او ترک کنيم يا اينکه با وجود ترس از ضرر رساندن او، واجب است او را امر به معروف و نهى از منکر کنيم؟
ج: اگر ترس از ضرر منشأ عقلايى داشته باشد، مبادرت به امر به معروف و نهى از منکر واجب نيست، بلکه تکليف از شما ساقط مىشود. ولى سزاوار نيست کسى به مجرد ملاحظه مقام کسى که واجب را ترک کرده و يا مرتکب فعل حرام شده و يا به مجرد احتمال وارد شدن ضرر کمى از طرف او، تذکر و موعظه به برادر مؤمن خود را ترک کند.
س 1062: گاهى در اثناى امر به معروف و نهى از منکر مواردى پيش مىآيد که شخص گناهگار بر اثر عدم آگاهى از واجبات و احکام اسلامى، با نهى از منکر، نسبت به اسلام بدبين مىشود، و اگر هم او را به حال خود رها کنيم، زمينه فساد و ارتکاب گناه توسط ديگران را فراهم مىکند، تکليف ما در اين موارد چيست؟
ج: امر به معروف و نهى از منکر با رعايت شرايط آن يک تکليف شرعى عمومى براى حفظ احکام اسلام و سلامت جامعه است، و مجرّد توهم اينکه موجب بدبينى فاعل منکر يا بعضى از مردم نسبت به اسلام مىگردد، باعث نمىشود که اين وظيفه بسيار مهم ترک شود.
س 1063: اگر مأمورانى که از طرف دولت وظيفه جلوگيرى از فساد را بر عهده دارند، در انجام وظيفه خود کوتاهى کنند، آيا خود مردم مىتوانند اقدام به اين کار کنند؟
ج: دخالت اشخاص ديگر در امورى که از وظائف نيروهاى امنيتى و قضايى محسوب مىشود، جايز نيست، ولى مبادرت مردم به امر به معروف و نهى از منکر با رعايت حدود و شرايط آن، اشکال ندارد.
س 1064: آيا وظيفه افراد در امر به معروف و نهى از منکر اين است که فقط به امر به معروف و نهى از منکر زبانى اکتفا کنند؟ و اگر اکتفا به تذکر زبانى واجب باشد، اين امر با آنچه در رسالههاى عمليه بهخصوص تحرير الوسيله آمده است، منافات دارد، و اگر مراتب ديگرِ امر به معروف و نهى از منکر هم براى افراد در موارد لزوم جايز باشد، آيا در صورت نياز مىتوان همه مراتب مذکور در تحرير الوسيله را انجام داد؟
ج: با توجه به اينکه در زمان حاکميت و اقتدار حکومت اسلامى مىتوان مراتب ديگر امر به معروف و نهى از منکر را که بعد از مرحله امر و نهى زبانى هستند، به نيروهاى امنيتى داخلى (پليس) و قوه قضائيه واگذار کرد، بهخصوص در مواردى که براى جلوگيرى از ارتکاب معصيت چارهاى جز اعمال قدرت از طريق تصرّف در اموال کسى که فعل حرام انجام مىدهد يا تعزير و حبس او و مانند آن نيست، در چنين زمانى با حاکميت و اقتدار چنين حکومت اسلامى، واجب است مکلفين در امربه معروف و نهى از منکر به امر و نهى زبانى اکتفا کنند، و در صورت نياز به توسل به زور، موضوع را به مسئولين ذيربط در نيروى انتظامى و قوه قضائيه ارجاع دهند و اين منافاتى با فتاواى امام راحل(قدّسسرّه) در اين رابطه ندارد. ولى در زمان و مکانى که حاکميت و اقتدار با حکومت اسلامى نيست، بر مکلفين واجب است که در صورت وجود شرايط، جميع مراتب امر به معروف و نهى از منکر را با رعايت ترتيب آنها تا تحقق غرض انجام دهند.
س 1065: بعضى از رانندگان از نوارهاى موسيقى غنا و حرام استفاده مىکنند و علىرغم نصيحتها و راهنمايىها آن را خاموش نمىکنند، خواهشمنديم نحوه برخورد مناسب با اين موارد و اين افراد را بيان فرماييد، آيا برخورد شديد با آنان جايز است يا خير؟
ج: با تحقق شرايط نهى از منکر، بر شما بيشتر از نهى زبانى از منکر واجب نيست، و در صورتى که مؤثر واقع نشود، واجب است که از گوشدادن به غنا و موسيقى حرام اجتناب کنيد، و اگر بهطور غير ارادى صداى موسيقى حرام و غنا به گوش شما برسد، چيزى بر شما نيست.
س 1066: من در يکى از بيمارستانها به کار مقدس پرستارى مشغولم، گاهى در بعضى از قسمتهاى محل کارم ملاحظه مىکنم که تعدادى از بيماران به نوارهاى موسيقى مبتذل و حرام گوش مىدهند، من آنان را نصيحت مىکنم که اين کار را نکنند و بعد از نصيحت مجدّد آنان، چنانچه بىاثر باشد، نوار را از ضبط صوت بيرون آورده و پس از پاک کردن، آن را به آنان بر مىگردانم، آيا اينگونه برخورد جايز است يا خير؟
ج: محو محتويات باطل براى جلوگيرى از استفاده حرام از نوار، جايز است، ولى اين کار منوط به اجازه مالک يا حاکم شرع است.
س 1067: از بعضى از منازل صداى موسيقى شنيده مىشود که معلوم نيست جايز است يا خير، و گاهى صداى آن بلند است بهطورى که باعث اذيت و آزار مؤمنين مىشود، وظيفه ما در برابر آن چيست؟
ج: تعرض به داخل خانههاى مردم جايز نيست، و امر به معروف و نهى از منکر متوقف بر تشخيص موضوع و تحقق شرايط آن است.
س 1068: امر و نهى زنانى که حجاب کامل ندارند، چه حکمى دارد، و در صورتى که انسان هنگام نهى زبانى از تحريک شهوت خود بترسد، چه حکمى دارد؟
ج: نهى از منکر متوقف بر نگاه با ريبه به زن نامحرم نيست، و بر هر مکلفى واجب است که از حرام اجتناب کند، بهخصوص زمانى که مبادرت به انجام فريضه نهى از منکر مىکند.
کيفيت امر به معروف و نهى از منکر
س 1069: وظيفه فرزند در برابر پدر و مادر و يا زن در برابر شوهرش، اگر خمس يا زکات اموال را نپردازند، چيست؟ آيا براى آنان تصرّف در مالى که خمس يا زکات آن پرداخت نشده و مخلوط به حرام است با توجه به تأکيدات وارد در روايات مبنى بر عدم استفاده از آن، به سبب آلوده کردن روح انسان جايز است؟
ج: بر آنان واجب است که هنگام مشاهده ترک معروف يا انجام حرام توسط پدر و مادر يا شوهر، به امر به معروف و نهى از منکر در صورت تحقق شرايط آن مبادرت کنند، ولى تصرّف در اموال آنان اشکال ندارد، مگر آنکه يقين به وجود خمس يا زکات در خصوص مالى که مصرف مىکنند، داشته باشند، که در اين صورت واجب است که از ولىّ امر خمس و زکات نسبت به آن مقدار اجازه بگيرند.
س 1070: روش مناسبى که بهتر است فرزند در برابر پدر و مادرى که بر اثر عدم اعتقاد کامل به تکاليف دينى، به آنها اهميت نمىدهند، اتخاذ نمايد، کدام است؟
ج: واجب است که با زبان نرم و مراعات احترام ايشان به عنوان پدر و مادر، آنان را امر به معروف و نهى از منکر کند.
س 1071: برادر من مسائل شرعى و اخلاقى را رعايت نمىکند و تاکنون نصيحت در او تأثيرى نداشته است، وظيفه من هنگام مشاهده رفتارهاى او چيست؟
ج: واجب است از اعمال خلاف شرع وى اظهار تنفر کنيد و او را به هر روش برادرانهاى که مفيد و مؤثر مىدانيد، موعظه کنيد، ولى قطع رحم، جايز نيست.
س 1072: رابطه با اشخاصى که در گذشته مرتکب اعمال حرامى مانند شرب خمر شدهاند، چگونه بايد باشد؟
ج: معيار وضعيت فعلى اشخاص است، اگر از آنچه انجام دادهاند، توبه کرده باشند، معاشرت با آنان مانند معاشرت با ساير مؤمنين است. ولى کسى که در حال حاضر هم مرتکب حرام مىشود، بايد او را از طريق نهى از منکر از آن کار منع کرد، و اگر از انجام فعل حرام اجتناب نمىکند مگر با دورى جستن از او، قطع رابطه و ترک معاشرت با وى از باب نهى از منکر واجب مىشود.
س 1073: با توجه به هجوم مستمر فرهنگ غربى که در تضاد با اخلاق اسلامى است، و رواج بعضى از عادتهاى غيراسلامى، مثل به گردن آويختن صليب طلايى توسط بعضى از مردان، و يا استفاده بعضى از زنان از مانتو با رنگهاى زننده، و يا استفاده بعضى از مردان و زنان، از زيورآلات و عينکهاى تيره و ساعت هايى که جلب نظر مىکند و استفاده از آنها نزد عرف مردم قبيح است، و عدهاى از آنها حتى بعد از امر به معروف و نهى از منکر هم اصرار بر کار خود دارند، اميدواريم حضرتعالى روشى را که بايد در برابر اين افراد در پيش گرفت، بيان فرماييد.
ج: پوشيدن طلا يا آويختن آن به گردن بر مردان مطلقاً حرام است، و پوشيدن لباسهايى که از نظر دوخت يا رنگ يا غير آن تقليد و ترويج فرهنگ مهاجمِ غير مسلمانان در نظر عرف محسوب مىشود، جايز نيست. همچنين استفاده از زيورآلاتى که استعمال آن تقليد از فرهنگ تهاجمى دشمنان اسلام و مسلمين محسوب شود، جايز نيست، و بر ديگران واجب است که در برابر اينگونه مظاهر فرهنگى تقليدى از بيگانگان مبادرت به نهى از منکر زبانى کنند.
س 1074: گاهى مشاهده مىکنيم که دانشجوى دانشگاهى و يا کارمندى مرتکب فعل حرام مىشود، حتى بعد از تذکرات و راهنمايىهاى مکرر هم از کار خود دست برنمىدارد، بلکه بر انجام کارهاى زشت که باعث ايجاد جو فاسد در دانشگاه است، اصرار مىورزد، نظر شريف جنابعالى درباره اِعمال بعضى از مجازاتهاى ادارى مؤثر مثل ثبت در پرونده آنها چيست؟
ج: با مراعات نظام داخلى دانشگاه اشکال ندارد، و بر جوانان عزيز لازم است که مسأله امر به معروف و نهى از منکر را جدى گرفته و شرايط و احکام شرعى آن را به دقت بياموزند و اين اصل را عام و فراگير نموده و روشهاى اخلاقى و مؤثر را براى تشويق فعل معروف و جلوگيرى از ارتکاب محرمات به کار بگيرند، و از استفاده از آن براى اغراض شخصى بايد خوددارى نمايند و بدانند که اين راه بهترين و مؤثرترين روش براى ترويج کار خير و جلوگيرى از شرّ است. خداوند شما را به آنچه رضاى او در آن است، موفق بدارد.
س 1075: آيا جواب ندادن به سلام کسى که فعل حرام انجام مىدهد، براى تنبيه او جايز است؟
ج: جوابِ سلامِ مسلمان شرعاً واجب است، ولى اگر بر خوددارى از جواب سلام به قصد نهى از منکر، عرفاً نهى و منع از منکر صدق کند، جايز است.
س 1076: اگر براى مسئولين بهطور قطعى ثابت شود که بعضى از کارمندان ادارات در خواندن نماز کوتاهى کرده و يا اصلاً نماز نمىخوانند و نصيحت و راهنمايى هم تأثيرى نداشته باشد، در برابر اينگونه افراد چه وظيفهاى دارند؟
ج: در عين حال واجب است که از تأثير مداومت بر امر به معروف و نهى از منکر با رعايت شرايط آن غفلت نکنند، در صورت نااميدى از تأثير امر به معروف نسبت به آنان، اگر بر حسب مقررات قانونى محروم ساختن اينگونه افراد از مزاياى شغلى مجاز باشد، بايد در مورد آنان اجرا شود و به آنان تذکر هم داده شود که اين محروميت بر اثر سستى و کوتاهىشان در انجام اين فريضه الهى اتخاذ شده است.
مسائل متفرقه امر به معروف و نهى از منکر
س 1077: خواهرم مدتى است با مردى ازدواج کرده که نماز نمىخواند و چون هميشه در جمع ما حضور دارد، مجبور به صحبت و معاشرت با وى هستم و گاهى بنا به درخواست خودش او را در بعضى از کارها کمک مىکنم، سؤال من اين است که آيا شرعاً براى من سخن گفتن با وى و معاشرت و يارى کردن او جايز است؟ و نسبت به او چه تکليفى دارم؟
ج: بر شما به جز مداومت بر امر او به معروف و نهى وى از منکر، در صورت تحقق شرايط آن، چيزى واجب نيست، و معاشرت و يارى کردن او اگر سبب تشويق بيشتر او بر ترک نماز نباشد، اشکال ندارد.
س 1078: اگر رفت و آمد و معاشرت علماى اعلام با ظالمين و سلاطين جور باعث کاهش ظلمشان شود، آيا جايز است يا خير؟
ج: اگر براى عالم در اين موارد ثابت شود که ارتباط او با ظالم منجر به منع ظلم او مىشود و در نهى وى از منکر مؤثر است و يا مسأله مهمى مستلزم اهتمام و پيگيرى آن نزد ظالم باشد، اشکال ندارد.
س 1079: چند سالى است که ازدواج کردهام و به مسائل شرعى و امور دينى اهميت فراوانى مىدهم و مقلد امام راحل(قدّسسرّه) هستم، ولى متأسفانه همسرم به مسائل دينى اهميت چندانى نمىدهد، گاهى بعد از مشاجره لفظى، يک بار نماز مىخواند، ولى باز دوباره ترک مىکند و اين رفتار او مرا بسيار رنج مىدهد، وظيفه من در برابر او چيست؟
ج: وظيفه شما فراهم نمودن زمينه اصلاح او به هر وسيله ممکن است، و بايد از هرگونه خشونت که حاکى از بداخلاقى و ناسازگارى شما باشد، خوددارى کنيد، و اطمينان داشته باشيد که شرکت در مجالس دينى و رفت و آمد با خانوادههاى متديّن تأثير بسيار زيادى در اصلاح او دارد.
س 1080: اگر مرد مسلمانى با استناد به قرائنى اطلاع پيدا کند که همسرش با اينکه چندين فرزند دارد، بهطور پنهانى مرتکب اعمال خلاف عفت مىشود، ولى دليل شرعى براى اثبات آن مثل شاهدى که حاضر به شهادت دادن باشد، در اختيار ندارد. با توجه به اينکه فرزندان او تحت تربيت چنين زنى هستند، رفتار وى با او چگونه بايد باشد؟ در صورت شناسايى فرد يا افرادى که مرتکب اين عمل شنيع و مخالف احکام الهى شدهاند، با توجه به اينکه ادلّه قابل ارائه به دادگاه شرعى بر عليهشان وجود ندارد، چگونه بايد با آنان برخورد کرد؟
ج: واجب است از سوء ظن و استناد به قرائن و شواهد ظنى اجتناب شود، و در صورت احراز ارتکاب فعلى که شرعاً حرام است، جلوگيرى از آن از طريق تذکر و نصيحت و نهى از منکر واجب است، و اگر نهى از منکر مؤثر نباشد، در صورت وجود دلائل اثبات کننده، مىتوان به مراجع قضايى مراجعه کرد.
س 1081: آيا دختر مىتواند پسر جوانى را راهنمايى کرده و با رعايت موازين اسلامى به او در درس و غير آن کمک کند؟
ج: در فرض سؤال اشکال ندارد، ولى بايد از فريب و وسوسههاى شيطانى جداً پرهيز شود، و احکام شرع در اين رابطه مانند خلوت نکردن با اجنبى مراعات گردد.
س 1082: اگر کارکنان ادارات و مؤسسات در محل کار خود ارتکاب تخلفات ادارى و شرعى را توسط مسئولين مافوق مشاهده کنند، چه وظيفهاى دارند؟ اگر کارمندى خوف داشته باشد که در صورت مبادرت به نهى از منکر ضررى از طرف مسئولين بالاتر متوجه او شود، آيا تکليف از او ساقط مىشود؟
ج:اگر شرايط امر به معروف و نهى از منکر وجود داشته باشد، بايد امر به معروف و نهى از منکر کنند، در غير اين صورت تکليفى در آن مورد ندارند. همچنين با وجود خوف از ضرر قابل توجه هم تکليف از آنان ساقط مىشود، اين حکم در مواردى است که حکومت اسلامى حاکم نباشد. ولى با وجود حکومت اسلامى که اهتمام به اجراى اين فريضه الهى دارد، بر کسى که قادر بر امر به معروف و نهى از منکر نيست، واجب است که نهادهاى مربوطه را که از طرف حکومت براى اين کار اختصاص يافتهاند، مطلع نمايد و تا کندهشدن ريشههاى فاسد که فسادآور هم هستند، موضوع را پيگيرى کند.
س 1083: اگر در يکى از ادارههاى دولتى اختلاس از بيتالمال صورت بگيرد و اين اختلاس استمرار داشته باشد و شخصى اين توانايى را در خود ببيند که اگر مسئوليت آن اداره را بر عهده بگيرد، مىتواند اين وضع را اصلاح کند، و اين کار هم فقط از طريق دادن رشوه به يکى از کسانى که مسئول آن هستند، امکانپذير است، آيا دادن رشوه براى جلوگيرى از اختلاس در بيتالمال، که در حقيقت دفع افسد به فاسد است، جايز است يا خير؟
ج: وظيفه اشخاصى که از تخلفات قانونى مطلع مىشوند، نهى از منکر با رعايت شرايط و ضوابط شرعى آن است، و توسل به رشوه و راههاى غيرقانونى براى هر عملى هرچند به منظور جلوگيرى از فساد، جايز نيست. البته، با فرض وقوع چنين عملِ خلافِ شرع و قانون در کشورى که نظام اسلامى بر آن حاکم است، وظيفه مردم به مجرد عجز شخصى از امر به معروف و نهى از منکر ساقط نمىشود، بلکه واجب است که به نهادهاى مربوط اطلاع داده و موضوع را پيگيرى نمايند.
س 1084: آيا منکرات امور نسبى هستند تا با مقايسه محيط دانشگاه مثلاً با محيطهاى بدتر از آن، نهى از منکر نسبت به بعضى از منکرات ترک شود و جلوى آن به دليل اينکه نسبت به ساير منکرات حرام و منکر محسوب نمىشود، گرفته نشود؟
ج: منکرات از اين جهت که منکر هستند، فرقى بين آنها نيست، ولى در عين حال ممکن است که بعضى از آنها در مقايسه با منکرات ديگر داراى حرمت شديدترى باشد. به هرحال نهى از منکر براى کسى که شرايط آن را احراز کرده، يک وظيفه شرعى است و ترک آن جايز نيست، و در اين حکم بين منکرات و محيطهاى دانشگاهى و غير دانشگاهى تفاوتى وجود ندارد.
س 1085: مشروبات الکلى که در حوزههاى مأموريتى متخصصينِ بيگانه که گاهى در بعضى از مؤسسات کشور اسلامى کار مىکنند، يافت مىشود و آن را در منازل يا محل اختصاصى سکونت خود تناول مىکنند، و همچنين آماده کردن گوشت خوک و خوردن آن توسط آنان چه حکمى دارد؟ و ارتکاب اعمال منافى عفت و ارزشهاى حاکم بر مردم، توسط آنان داراى چه حکمى است؟ مسئولين کارخانهها و اشخاصى که با آنان در ارتباط هستند، چه تکليفى دارند؟ بعد از اعلام به مسئولين کارخانهها و نهادهاى مربوطه در آن استان، اگر هيچگونه اقدامى انجام ندهند، تکليف چيست؟
ج: بر مسئولين مربوطه واجب است که به آنان دستور دهند که از تظاهر به امورى مثل شرابخوارى، خوردن گوشتهاى حرام خوددارى کنند و آنان را از خوردن علنى آنها منع نمايند. ولى امورى که با عفت عمومى منافات دارد، به هيچ وجه نبايد به آنان اجازه انجام آن داده شود. به هر حال، از طرف مسئولين مربوطه بايد تدابير مناسبى در اينباره اتخاذ شود.
س 1086: بعضى از برادران براى امر به معروف و نهى از منکر و نصيحت و ارشاد به مکانهايى مىروند که ممکن است زنان بىحجاب در آنجا حضور داشته باشند، آيا از آنجا که براى امر به معروف به آنجا رفتهاند، نگاهکردن به زنهاى بىحجاب براى آنان جايز است؟
ج: نگاهِ اول اگر بدون قصد باشد، اشکال ندارد، ولى نگاه عمدى به غير از صورت و دستها تا مچ جايز نيست، هرچند به قصد امر به معروف باشد.
س 1087: وظيفه جوانان مؤمن در دانشگاههاى مختلط در برابر مفاسدى که در بعضى از آن مکانها مشاهده مىکنند، چيست؟
ج: بر آنان واجب است که ضمن دورى جستن از ابتلا به مفاسد، در صورت تمکن و تحقق شرايط امر به معروف و نهى از منکر مبادرت به انجام اين فريضه کنند.
کار کردن در دولت ظالم
س 1357: آيا انجام وظيفه در حکومت غير اسلامى جايز است؟
ج: جواز آن منوط بر اين است که خود آن وظيفه فىنفسه جايز باشد.
س 1358: فردى در اداره راهنمايى و رانندگى يکى از کشورهاى عربى کار مىکند و مسئوليت او امضاى پرونده کسانى است که قوانين عبور و مرور را نقض کردهاند تا بدين ترتيب به زندان بيفتند و پرونده هر يک از آنان را که امضا کند فرد ناقض قانون به زندان خواهد رفت. آيا اين کار براى او جايز است؟ و حقوقى که در برابر کارش از دولت مىگيرد چه حکمى دارد؟
ج: رعايت مقرّراتى که براى نظم جامعه وضع شدهاند در هر حال واجب است، هرچند آن قوانين توسط دولت غيراسلامى وضع شده باشند و دريافت حقوق در برابر عمل حلال، اشکال ندارد.
س 1359: بعد از آنکه مسلمانى تابعيت آمريکا يا کانادا را بدست آورد، آيا جايز است وارد ارتش يا پليس شود؟ و آيا جايز است در ادارههاى دولتى مثل شهردارى و ساير مؤسسات تابع دولت مشغول بهکار شود؟
ج: اگر فسادى بر آن مُترتّب نشود و مستلزم ارتکاب حرام و ترک واجب نباشد، اشکال ندارد.
س 1360: آيا قاضى منصوب از طرف سلطان جائر، براى حکم کردن و قضاوت، مشروعيت دارد تا اطاعت از او واجب باشد؟
ج: جايز نيست غير از مجتهد جامعالشرايط ـ چنانچه از طرف کسى که حق نصب دارد منصوب نشده باشد ـ متصدّى امر قضا و فصل خصومات در بين مردم شود و بر مردم هم جايز نيست به او مراجعه کنند، و حکم او هم نافذ نمىباشد، مگر در حال ضرورت.
منبع :استفتائات مقام معظم رهبری حضرت ایت الله خامنه ای (مدظله العالی) |