حوزه تصمیم سازی کاخ سفید در راستای پیشبرد سیاست های خود چه در جامعه عمومی آمریکا و چه در عرصه بین المللی، همواره به ترویج الگوهای لیبرال دموکراسی و استفاده بهینه از دیپلماسی عمومی توسل جسته است. به همین منظور، برخی ازکانون های فکری آمریکا ضمن تدوین سیاست های عمومی، به ارائه راهکارهای علمی در جهت پیشبرد دیپلماسی عمومی کاخ سفید فعالیت می کنند، لذا یکی از این مراکز فکری به «بنیاد هریتیج» می باشد که در ادامه با بررسی پیشینه تاریخی و اهم فعالیت های آن، نقش این مرکز فکری در تبیین سیاست های عمومی و خارجی کاخ سفید مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. ¤پیشینه تاریخی بنیاد هریتیج در اوج جنگ سرد و در زمانی که سردمداران کاخ سفید تلاش می کردند تا در راستای تقابل نرم با جهان کمونیسم، الگوها و ارزش های لیبرال دموکراسی را نه تنها در جامعه داخلی آمریکا بلکه در سراسر جهان و خصوصاً در جبهه کمونیسم ترویج و گسترش دهند، نسل سوم اتاق های فکری آمریکا با هدف نهادینه سازی الگوهای آزاد آمریکایی در عرصه جهانی بوجود آمدند. این کانون های فکری با تمرکز بر روی رسانه های گروهی، ارتباط با گروه های فشار و صاحب نفوذ (لابی صهیونیسم) و بهره برداری از سرمایه اجتماعی ، در پی آن بودند تا با جهانی کردن ارزش های آمریکایی خصوصا در بعد «اقتصاد آزاد» ، بستر گستره امپریالیسم جهانی (صهیونیسم بین الملل) را در سراسر دنیا فراهم کنند . «بنیاد هریتیج». یکی از اتاق های فکر نسل سومی نظام سرمایه داری جهانی بود که در سال ۱۹۷۳ تأسیس شد. «بنیاد هریتیج» که با حمایت گسترده محافظه کاران آمریکایی تأسیس شده بود، در دوران ریاست جمهوری «رونالد ریگان» عملاً وارد حوزه تصمیم سازی کاخ سفید شد و توانست با استفاده از نفوذ مدیران خود، نقش تعیین کننده در تدوین سیاست های عمومی کاخ سفید از جمله در حوزه سیاست دفاعی و خارجی برعهده گیرد. ¤ اهم فعالیت های بنیاد هریتیج بنیاد فکری هریتیج یک مرکز تحقیقاتی و آموزشی است که وظیفه اصلی آن تدوین و طرح ریزی مبانی و پایه های سیاست عمومی کاخ سفید می باشد. «بنیاد هریتیج» در راستای مأموریت اصلی خود، وظیفه دیگری را پیگیری می کند که آن حفظ و تجدید اصول و ارزش های آمریکایی (سرمایه داری) در جامعه عمومی آمریکا می باشد تا از این منظر، بدنه اجتماعی این کشور با سیاست های سردمداران سلطه طلب کاخ سفید همراه شد و حتی مشارکت سیاسی داشته باشند.براین اساس ،بنیاد فکری هریتیج با استفاده از امپراتوری رسانه ای نظام سلطه همواره تلاش کرده تا جهت بزرگنمایی ارزش های سرمایه داری، جامعه آمریکایی را طوری نشان دهد که در آن آزادی، فرصت، رفاه، توسعه و ترقی اجتماعی موج می زند. در واقع می توان گفت بنیاد هریتیج یکی از مهم ترین دستگاه های دیپلماسی عمومی کاخ سفید است که با غرق کردن افکار عمومی آمریکا و جهان در زرق و برق های پوشالی مدل لیبرال دموکراسی، مسیر تحقق راهبردهای سلطه جویانه نظام سرمایه داری جهانی (صهیونیسم بین الملل) را هموار سازد. بنیاد هریتیج با بودجه ای بالغ بر ۳/۷۵ میلیون دلار در سال، تحقیقات گسترده ای را در حوزه سیاست عموی آمریکا انجام می دهد. محور فعالیت های فکری و مطالعاتی هریتیج در دو بعد داخلی- اقتصادی و سیاست دفاعی و خارجی خلاصه می شود . در بعد داخلی «بنیاد هریتیج» برروی مسائلی چون رشد و توسعه نظام اقتصادی لیبرال (آزاد) ، تعیین و تصویب بودجه ها و هزینه های مصرفی آمریکا خصوصاً درحوزه نظامی، آموزشی، مهاجرت و اقلیت ها، تنظیم سیاست های فکری و مذهبی در جامعه عمومی آمریکا، مذهب و مسائل اجتماعی، حمل و نقل ، تنظیم مقررات داخلی، تدوین مبانی حقوقی، امنیت ملی و تقویت سرمایه اجتماعی و … تمرکز مطالعاتی دارد. در بعد سیاست خارجی و دفاعی، بخش های مطالعاتی «بنیاد هریتیج» در حوزه هایی چون گسترش همکاری ها و اتحادیه های اقتصادی و نظامی ایالات متحده آمریکا، توسعه و تفوق دیپلماسی آمریکا در حوزه روابط بین الملل، بحران های بین المللی، سیستم های دفاع موشکی، امنیت ملی و دفاعی، راهبردهای سیاست خارجی ، سیاست فضایی و … فعالیت مطالعاتی دارد. شایان ذکر است که بنیاد هریتیج در حوزه سیاست خارجی آمریکا، مطالعات و تحقیقات گسترده و دامنه دار را انجام می دهد، به طوری که با تقسیم بندی جغرافیایی جهان به سه حوزه آمریکای لاتین و شمال آمریکا، اوراسیا و خاورمیانه، با رصد تحولات کشورهای این حوزه های جغرافیایی، محورهای سیاست خارجی آمریکا را بر اساس منافع راهبردی سدمداران سلطه طلب کاخ سفید تدوین و طرح ریزی می کند. همچنین بنیاد فکری هریتیج تمرکز مطالعاتی عمیقی بر روی تهدیدات و چالش های پیشروی آمریکا دارد بطوریکه پس از فروپاشی کمونیسم ، اسلام و مبانی اسلامی را مهم ترین چالش قرن جدید آمریکایی فرض کرده و با طراحی راهکار های نرم به مقابله با جهان اسلام همت گماشته است. بگونه ای که اسلام ستیزی و دامن زدن به تروریسم پیش خوانده «القاعده» در عرصه بین المللی از جمله راهبردهای اساسی بنیاد هریتیج می باشد. بنیاد هریتیج همچنین با سازمان های بین المللی از جمله سازمان ملل، بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، اتحادیه اروپا و ناتو ارتباط گسترده ای دارد. به طوری که بسیاری از سیاست های پایه ای این سازمان ها توسط مراکز و بخش های مطلعاتی بنیاد هریتیج تدوین می گردد. به طور مثال بخش قابل توجهی از قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل که بخش سازنده و مکمل سیاست خارجی کاخ سفید می باشند، توسط بیناد هریتیج تهیه و تدوین می شود. یا اینکه ارزیابی های و شاخص های اقتصادی سالانه بانک جهانی توسط بخشی مطالعات اقتصادی هریتیج تهیه می شود. بنیاد هریتیج تسلط جهت داری بررسی امپراتوری رسانه ای آمریکا دارد به طوری که گفته می شود، سانسور خبری و تنظیم سیاست های خبری آمریکا توسط این بنیاد فکری انجام می شود. از آنجایی یکی از وظایف اصلی « بنیادهریتیج» پیشبرد دیپلماسی عمومی کاخ سفید در جامعه عمومی آمریکا و حتی درعرصه جهانی است،بر این اساس هریتیج نفوذ قابل ملاحظه ای بر شبکه های تلویزیونی و ماهوره ای آمریکا و حتی بنیاد صهیونیستی «هالیوود» دارد بطوریکه گفته می شود سیاست های کاری این رسانه های جمعی توسط مرکز دیپلماسی عمومی بنیاد هریتیج تدوین و طراحی می گردد. یکی از کارکردهای مهم بنیاد هریتیج در حوزه سیاست عمومی آمریکا، مخالفت عملی با حضور مذهب در عرصه اجتماعی و ترویج تفکرات سکولار در بدنه اجتماعی آمریکا است. هریتیج با ترویج دیدگاه های مادی گرایانه و آزادی های مذهبی در جامعه عمومی آمریکا ، علاوه بر اینکه آمریکا را بعنوان یک مدل برتر ارز شهای لیبرال دموکراسی به جهانیان معرفی می کند از طرفی افکار عمومی آمریکا را در راستای سیاست ها و راهبردهای جهانی کاخ سفید سازماندهی فکری می کند. همچنین این بنیاد فکری، با هدف گسترش سیستم اقتصاد آزاد و توسعه ارزش های دموکراتیک، از سازمان ها و اتحادیه های تجاری بین المللی حمایت کرده و همواره تلاش کرده است تا سیستم بازار آزار را با هدف های سیاسی مشخص در عرصه بین المللی گسترش دهد. بنیاد هریتیج، نتایج تحقیقاتی خود را در قالب گزارش های تحلیلی، برنامه های راهبردی، توصیه نامه های عملی و تفسیرهای تحلیلی در موضوعات مختلفی از جمله سیاست خارجی، سیستم دفاعی ، اقتصاد جهانی، بحران های بین المللی و … ارائه می دهد. مهم ترین مخاطبان بنیاد فکری هریتیج سیاستمداران کاخ سفیدوکنگره،مراکز اطلاعاتی و پنتاگون، رسانه های خبری، محافل دانشگاهی و سیاسی و شرکت های بین المللی فیلم سازی می باشند. همچنین هریتیج میزگردهاو سمینارهای تخصصی مختلفی را درخصوص رویدادهای مهم آمریکا و جهان برگزار می کند که در آن سیاستمداران و سردمداران نظام سلطه جهانی حضورپیدا می کنند. به عنوان مثال «کالین پاول» پس از ۱۱ سپتامبر و پیش از حمله نظامی آمریکابه افغانستان و عراق در بنیاد هریتیج حضور یافت و بدنبال آن طرح ایجاد «خاورمیانه دموکراتیک» در دستور کار کاخ سفید قرار گرفت. بنیاد هریتیج برنامه هدفمندی را باعنوان «رهبران جوان آمریکا» دنبال می کند که از میان نخبگان نسل جدید آمریکا ، کادر رهبری آینده سیاست های کاخ سفید را تربیت و سازماندهی کند. ¤مراکز مطالعاتی وابسته بنیاد فکری هریتیج در سیاست های خود، حمایت از مراکز مطالعاتی و فکری را یکی از اولویت خود قرار داده است. به طوری که گفته می شود، هریتیج یکی از بزرگ ترین اتاق های فکری دنیا است که بسیاری از مراکز فکری تحت سیاست های فکری آن فعالیت می کنند، اما این بنیاد دارای چندین مرکز رسمی مطالعاتی است که مهم ترین آنها عبارتند از: مرکز مطالعاتی آسیایی که از قدیمی ترین مراکز تحقیقاتی وابسته به هریتیج است که از سال ۱۹۸۳ در حوزه شناسایی ظرفیت های مهم منطقه ای اوراسیا در راستای اهداف منافع بلند مدت آمریکا فعالیت می کند. البته امروزه این مرکز در جهت توسعه الگوی اقتصاد آزاد در منطقه اوراسیا تمرکز مطالعاتی دارد؛ مرکز مطالعات سیاست اقتصادی توماس٫ ای. رو (Thomas A.Roe institute for economic policy study) که در حوزه هایی چون سیاست های مالی و مالیاتی آمریکا، هزینه های فدرال ، انرژی ، ارزیابی اقتصادی جهانی و … فعالیت کرده و برآوردهای راهبردی را در زمینه اقتصاد به سیاستمداران کاخ سفید و کنگره ارائه می دهد؛ مرکز مطالعات تاچر (Thateher center) که یک موسسه مطالعات سیاسی است که در واشنگتن قرار دارد و به طور اختصاصی در حوزه تقویت روابط ویژه انگلیس – آمریکا فعالیت می کند و در تدوین سیاست های فراسوی آتلانیک آمریکا و انگلیس تمرکز مطالعاتی دارد؛ مرکز مطالعات بین المللی دیوس (The Davis institute for internation studies) که در مسائلی چون امنیت ملی، سیاست خارجی، روابط بین المللی و … تمرکز مطالعاتی دارد. مرکز مطالعات سیاست خارجی داگلاس و سارا آلیسون(The dauglas and Sara Allison center for foreign policy studies ) که تحقیقات گسترده ای را بر روی موضوعاتی چون امور خارجی، امنیت ملی و دفاعی، دفاع موشکی، دیپلماسی عمومی، خاورمیانه، اروپای شرقی و مرکزی، آفریقا و … انجام می دهد؛ مرکز مطالعات مذهبی و اجتماعی دیواس(The Richard and Helen Devos center for Religion and civil society) که در حوزه های اجتماع مدنی، آزادی مذهبی، خانواده، آزادی آمریکایی و … فعالیت مطالعاتی می کند؛ مرکز مطالعات اقتصاد و تجارت بین المللی (The center for International Trade and Economics) در مسایلی چون اقتصاد بین المللی، تنظیم قانون اقتصاد بین المللی، بازار آزاد ، روابط بین الملل و اقتصاد آزاد و … تمرکز مطالعاتی دارد؛ مرکز مطالعات داده های تحلیلی (center for Data Analysis) یکی از بزرگترین پایگاه های گردآوری داده های سیاست عمومی در آمریکا است که به صورت محرمانه اطلاعاتی را در حوزه های اجتماعی، فدرال، اقتصادی ، فرهنگی و مذهبی جمع آوری کرده و در اختیار سیاستمداران کاخ سفید و کنگره قرار می دهد؛ مرکز مطالعات سیاست عمومی و رسانه (center for media public policy) که درخصوص تنظیم سیاست های رسانه ای و سیاست عمومی آمریکا به طور تخصصی تمرکز مطالعاتی دارد؛ مرکز مطالعات آمریکایی «بی . کنث سیمون»(kenneth Simon for American studies) که درخصوص مسائل اجتماعی جامعه آمریکا از جمله، آموزش، جوانان، تاریخ، ارزش های آمریکایی و … فعالیت مطالعاتی دارد. ¤روند تاریخی عملکرد بنیاد هریتیج بنیاد هریتیج پس از تأسیس خود در سال ۱۹۷۳ به دنبال فضای رقابتی جنگ سرد، تمرکز مطالعاتی خود را بر روی سیستم دفاع موشکی آمریکا قرار داد به طوری که برنامه ابتکار عمل راهبرد دفاعی(SDI) آمریکا را به کنگره آمریکا ارائه کرد که در آن معاهده سیستم دفاعی موشکی بالستیک (ABM) تصویب و در دستور کار کاخ سفید قرار گرفت. در دهه هشتاد قرن بیستم و در زمان ریاست جمهوری ریگان، هریتیج عملاً وارد حوزه تصمیم سازی کاخ سفید گردید به طوری که ، معمار اصلی دکترین« رونالد ریگان» بنیاد هریتیج بود که تا اواخر دهه ۹۰ از سوی کاخ سفید پیگیری شد. یکی از راهبرهای این دکترین حمایت و پشتیبانی نظامی و مالی از جنبش های ضد کمونیستی در کشورهایی چون افغانستان، آنگولا، کلمبیا، نیکاراگوئه و … در طول جنگ سرد بود. همچنین بنیاد هریتیج در پیشبرد سیاست های دفاعی دولت ریگان در قبال اتحاد جماهیر شوروی نقش کلیدی داشت به طوری که گفته می شود معمار اصلی دکترین «ابتکار عمل راهبرد دفاعی» یا همان «جنگ ستارگان» ، بنیاد هریتیج بود. همچنین بنیاد فکری هریتیج در سال ۱۹۸۳ و در بحبوحه جنگ عراق و ایران ،طرحی را مبنی بر از بین بردن «اصل امید» به ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا ارائه کرد که اجرایی شد. طبق این طرح، اجرای سیاست های تشدید فشار به ایران و نا امید کردن از دست یابی در جنگ در دستور کار قرار گرفت که اصل اجرای عملیات «استانج» با هدف جلوگیری از فروش سلاح به ایران از مهم ترین این سیاست ها بود. پس از فروپاشی شوروی در اوایل دهه ۹۰، بنیاد هریتیج در راستای قدرت هژمونیک آمریکا در عرصه بین المللی، پروژه «تعهدی برای رهبری» را تدوین و طراحی می کند که از آن به عنوان «انجیل دولت آمریکا» یاد می شود. مهم ترین ویژگی این پروژه که هر چند سال یکبار با توجه به چالش های آمریکا مورد تجدیدنظر و بازبینی قرار می گیرد، ارائه راهکارهای عملی برای رسیدن به هدف نهایی یعنی رهبری جهانی آمریکا می باشد. همچنین بنیاد هریتیج در اواسط دهه ۹۰، «دکترین راهبرد امنیت ملی آمریکا در قرن ۲۱» را تدوین می کند که در آن به ارائه راهکارهای عملی جهت مشارکت سیاسی مردم آمریکا و همچنین راهبردهای ایالات متحده تا سال ۲۰۲۵ پرداخته می شود. بنیاد هریتیج که از حمایت همه جانبه نومحافظه کاران کاخ سفید برخوردار بود با به قدرت رسیدن جورج بوش ، در تدوین سیاست های عمومی و راهبردهای جهانی دولت بوش نقش بسزایی داشت. همچنین بنیاد هریتیج در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما بر عرصه قدرت اجرایی کاخ سفید کماکان در عرصه سیاست های خارجی و دفاعی آمریکا نقش فعالی دارد ، بعنوان مثال در تابستان ۲۰۱۰، در تصویب توافقنامه «راهبرد جدید کاهش تسلیحات نظامی» میان باراک اوباما و مدودوف، رئیس جمهوری روسیه نقش بسزایی داشت. بنیاد هریتیج همچنین، تمرکز مطالعاتی شدید بر روی مسائل ایران دارد به طوری که با اختصاص میزهای متعددتخصصی در حوزه مطالعات ایران در تدوین سیاست های ضد ایرانی جهانی کاخ سفید نقش محوری دارد. پرونده هسته ای ایران، تحریم های سخت علیه ایران، حمایت از جریان سبز از مهم ترین موضوعات مطالعاتی بنیاد هریتیج می باشد.بطوریکه گفته می شود بخشی از محتوای قطعنامه ۱۹۲۹شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران توسط بنیاد فکری هریتیج تدوین شده است. همچنین ،بنیاد هریتیج از جریان فتنه در حوادث بعد از انتخابات حمایت گسترده ای کرده و به دولت آمریکا توصیه می کند که به حمایت های گسترده خود از جریان سبز ادامه دهد. بطوریکه این مرکز، لایحه ای به نام «روند انتقال دموکراتیک در ایران ۲۰۱۰» به کنگره ارائه می کند که از تغییر نظام در ایران و کودتای نرم حمایت می شود. در این لایحه، هریتیج در راه حمایت از «جنبش سبز ایران» موارد ذیل را به کنگره و دولت ارائه می کند: تقویت جریان انتشار اخبار از خارج، پوشش رسانه های آمریکایی از اخبار ایران، کمک به ایرانیان مخالف نظام در خارج، توسعه وب سایت های حامی دموکراسی ، استفاده گسترده از اینترنت. مجید زاد بود http://www.psyop.ir/?p=2376 |