موسسه بروکینگز
بروکینگز یک سازمان سیاست گذاری عمومی و غیرانتفاعی مستقر در واشنگتن دیسی، پایتخت ایالات متحده است. این اتاق فکر که در زمره با تجربه ترین مؤسسات واشنگتن به حساب می آید، در امر تحقیقات و آموزش علوم اجتماعی، اصول اقتصاد، سیاستگذاری شهری، مدیریت دولتی، سیاست خارجی، اقتصاد جهانی و توسعه، فعال است.
اهداف
بنابر آن چه در وبسایت این مؤسسه درج شده، مأموریت بروکینگز، فراهم کردن نظریه ها و توصیه هایی جدید و متفاوت است که سهگونه هدف را پیش می برند:
۱- تقویت دموکراسی از نوع آمریکایی؛
۲- پدید آوردن رفاه اقتصادی – اجتماعی، امنیت و فرصتهای مختلف برای تمام آمریکاییها؛
۳- ایجاد نظام بینالمللی بازتر، امنتر و مرفهتر، همراه با همکاری های بیشتر.
مستقل یا جناحی؟
هرچند بروکینگز مدعی است اندیشمندان و اعضایش، افرادی با افکار مختلف و بعضا متناقض هستند و خود، برتر از هر نوع وابستگی حزبی قرار دارد، ولی رسانه ها معمولا بروکینگز را اتاق فکری «لیبرال» یا «میانه» می دانند. تمام مقالات سال ۲۰۰۸ روزنامه نیویورک تایمز، بروکینگز را «محافظهکار» می خواندند، اما واشنگتن پست، لسآنجلس تایمز، تایم و نیوزویک، آن را دارای افکار لیبرالی متمایل به میانهروها و چپ ها توصیف می کنند. اگرچه هستند لیبرالهایی که عقیده دارند با وجود تمایل بروکینگز به افکار چپ و میانه، متفکران بخش خارجی آن، همه از هواداران سیاست های خارجی جرج بوش پسر بودهاند. در هیئت امنای بروکینگز، جمهوری خواهانی چون کنت دوبرشتاین (رییس دفتر رونالد ریگان، رییسجمهوری اسبق) و دموکراتی چون لورا تایسون (سرتیم مشاوران اقتصادی بیل کلینتون، رییسجمهوری سابق) هم دیده می شوند. همچنین در بین اعضای همکاران اتاق فکر، از جمهوری خواهان و دموکرات هایی که در دولتهای پیشین، مسئولیت هایی داشته اند تا کسانی که هیچ مسئولیت دولتی با وابستگی حزبی نداشته و ندارند نیزحضور دارند.
تاریخچه
بروکینگز نخستین بار در سال ۱۹۱۶ با عنوان مؤسسه مطالعات دولتی (IGR) شروع به کار کرد و هدفش این بود که به «اولین مؤسسه خصوصی، که وظیفهاش تجزیه و تحلیل سیاست های عمومی در سطح کلان است»، تبدیل شود. بنیان گذار آن رابرت.س٫ بروکینگز (۱۹۳۲-۱۸۵۰) ابتدا سه مؤسسه را پایهگذاری کرد: مؤسسه مطالعات دولتی؛ مؤسسه اقتصاد و کالج رابرت بروکینگز وابسته به دانشگاه واشنگتن در سنت لوییس٫ بعدها در ۱۹۲۷ این سه مؤسسه با هم تلفیق شده و نام واحد بروکینگز را گرفتند. در دوران رکود بزرگ اقتصادی دهه ۱۹۳۰، رییسجمهوری وقت، فرانکلین دی. روزولت از آنها خواست که دلایل رکود را بررسی کنند. با انجام این کار، اولین مدیر آن، هارولد مولتن و همکارانش در قامت مخالفان طرحهای اقتصادی روزولت درآمدند و آنها را مانع بهبود وضع اقتصادی توصیف کردند.
با آغاز جنگ جهانی دوم، مؤسسه، دوباره با هدف برنامهریزی برای چگونگی جذب مردم و بسیج کردن امکانات برای جنگ، از در همکاری با دولت وارد شد. در ۱۹۴۸ مأموریت یافت طرح بازسازی اروپا را تدوین کرده و مورد بررسی قرار دهد که نتیجهاش تأیید و اجرای محتاطانه طرح مارشال در اروپا براساس اصول تجارت بود. در ۱۹۵۲ رابرت کالکینز، دومین مدیر آن موفق شد کمکهایی را از بنیادهای راکفلر و فورد دریافت کند که به تقویت مالی مؤسسه انجامید. کرمیت گوردن جانشین وی در ۱۹۶۷ دست به یک سری مطالعات برای برنامه و بودجه ۱۹۶۹ زد که به «اولویت های ملی» مشهور شد. او همچنین تحقیقات سیاست خارجی، در مؤسسه، در زمینه های امنیت ملی و دفاع گسترش داد. پس از به قدرت رسیدن ریچارد نیکسون جمهوریخواه در ۱۹۶۸ رابطه بروکینگز و کاخ سفید به سردی گرایید؛ هرچند در تمام دهه ۱۹۷۰ تحقیقات و مطالعاتی به بروکینگز سپرده شد که به علت حجم بالای کار، بهسختی می توانست از انجام همه آنها برآید.
درفضای شدیدا روشنفکری و رقابتی حاکم بر مؤسسه در دهه ۱۹۸۰، مطالعاتی در زمینه کسری بودجه فدرال و تحقیق درباره مشکلات موجود در امنیت ملی و ناکارآمدی دولت انجام گرفت و با شروع ریاست فردی جدید در سال ۱۹۹۵، مؤسسه، رویکرد خود را به آمادگی برای آغاز قرن بیست و یکم معطوف کرد و بر اساس جهتگیری های سیاسی آمریکا چندین مرکز مطالعاتی را تا سال ۲۰۰۷ تأسیس کرد.
منابع مالی
در سال ۲۰۰۹ میزان دارایی های مؤسسه بروکینگز بالغ بر ۲۵۸ میلیون دلار برآورد شد؛ هزینه ها ۳۹ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار و بودجه آن نیز ۸۰ میلیون دلار بود. بیشترین کمکهای داده شده، از سوی سازمان خیریه پیو PEW، بنیاد مک آرتور، موقوفه کارنگی و دولت های ایالات متحده، بریتانیا و ژاپن بوده است. با این حال در لیست درآمدهای این مؤسسه می توان به نام های آشنای دیگری نیز برخورد:
سفارت قطر (در آمریکا)، کالج بوستون، سازمان ملل، اتاق بازرگانی آمریکا، دانشگاه تلآویو، کمپانی های نفتی شل، شورون و اکسون موبیل؛ فروشگاه های زنجیره ای وال مارت؛ شرکتهای چند ملیتی کونوکوفیلیپس، کوکاکولا و ویزاکارت؛ گروه بانکی مریل لینچ؛ شرکت مایکروسافت و…؛ نکته قابلتوجه این که بروکینگز با کارخانجات ساخت سیگار و تنباکو رابطه خوبی ندارد.
پروژه بزرگ
پس از احساس این که در فضای امنیتی جدید جهان تغییراتی ایجاد شده؛ بخش سیاست خارجی بروکینگز دست به پروژه گسترده ای به نام طرح دفاع قرن بیست و یکم (۲۱CDI) زد که هدفش بررسی مهمترین چالش های امنیتی – دفاعی پیش روی رهبران در قرن جدید بود و رویکردش عمدتا برجنگ، آینده دفاعی ایالات متحده و نیازها، اولویت ها و تفکرات دفاعی آینده در این کشور متمرکز شد تا همه آنها را مورد بررسی عمیق و تجزیه و تحلیل دقیق قرار دهد. در راستای اجرای این پروژه، اعضای مؤسسات جدیدالتأسیس اروپا، آسیا و خاورمیانه همکاری زیادی داشتند و افسرانی از سه شاخه نظامی ارتش آمریکا، CIA و گارد ساحلی نیز آنها را یاری دادند. مسئولیت این پروژه با پیتر . و . سینگ بوده و عمده سرفصل های مطالعاتی آن به روشهای مقابله با شورشیان، تکنولوژی نظامی و جنگ های کنونی اختصاص یافته است.
اولویت ها
برای فعالیت در قرن جدید، بروکینگز چهار زمینه کاری را برگزیده؛ توجهش را معطوف به آنها کرده و قصد دارد تکتکشان را مورد مطالعه و تحقیق کامل قرار دهد. این چهار زمینه عبارتند از:
- انرژی و تغییرات اقلیمی؛
- رشد و نوآوری؛
- مدیریت تغییرات و بحران های جهانی؛
- فرصت ها و رفاه جامعه.
و سخن آخر
روزگاری لیندون جانسون، رییس جمهوری دهه ۶۰ آمریکا، درباره بروکینگز گفت: «یک مؤسسه ملی که از اهمیت زیادی برخوردار است – دستکم شاخه مدیریتیاش -؛ و من بههمراه کنگره و کل کشور فکر میکنیم، اگر بروکینگزی وجود نداشت، باید از کسی می خواستیم آن را برایمان تأسیس کند.»
همانطور که سناتور چاک هگل در سال ۲۰۰۶ گفت: « بروکینگز در ۹۰ سال اخیر، کانون تمام مباحثات سیاسی این کشور بوده است»؛ این مؤسسسه از سال ۱۹۱۶ در سیاستگذاری های آمریکا نقش داشته و در ایجاد نهادهایی چون سازمان ملل، دفتر بودجه کنگره و طرح مارشال مؤثر بوده و همواره نظرات خود را در مواردی چون کاهش قوانین تجاری و نظارت های دولتی، اصلاحات وسیع ساختار مالیاتی و تأمین اجتماعی و کمکهای خارجی، اعمال کرده است. علاوه بر اصل نتایج تحقیقاتی که بهصورت محرمانه برای نهادهای ذیربط تهیه می شود، نسخه هایی حاوی برخی از قسمت های آنها علنی می شود تا با پوشش رسانه ای، در جهت دهی به افکار عمومی تأثیرگذار باشند؛ نشست هایی با موضوعات مختلف برگزار می شود و کتب متعددی نیز در کنار این گزارش ها به چاپ می رسد.
مجله سیاست خارجی Foreign Policy در سال ۲۰۰۹ بروکینگز را در صدر لیست بیست مؤسسه برجسته آمریکایی قرار داد که تأثیرگذارترین مؤسسه در ساختار ایالات متحده بهشمار می روند. مایکل بلومبرگ، شهردار نیویورک، عقیده دارد: «بروکینگز از احترام قابل توجهی در واشنگتن برخوردار است؛ چون از قالب افکار حزبی فراتر رفته و این کار در شهری مانند واشنگتن که همهچیز براساس سیاست های حزبی تعیین می شود، آسان نیست.»/ح
http://www.psyop.ir |