ماتیو آلفورد (Matthew Alford) نویسنده کتاب «قدرت حلقه فیلم: سینمای هالیوود و سلطه آمریکا» در گفتوگو با سایت New Left Project درباره افسانه هالیوود لیبرال و قدرت سرگرمی به مثابه نوعی تبلیغات به بحث می پردازد. وی اذعان دارد که هالیوود در لوای برنامههای سرگرمیساز خود، خشونتطلبی ایالات متحده یا تهدید به خشونت از سوی آن را تنها راهحل مطلوب برای مشکلات جهان معرفی میکند. متن کامل این مصاحبه در پی میآید: * نقد رسانه عمدتاً به منزله نوعی رویکرد سیاسی دیده میشود؛ یعنی اندیشمندان چپگرا رسانه را به خاطر بیش از حد راست بودن و راستگرایان نیز به دلیل بیش از حد چپ بودن رسانهها، آن را مورد نقد قرار میدهند. به نظر شما سیاسیشدن هالیوود به حفظ منافع چه کسانی خدمت میکند؟ آلفورد: هالیوود جنبههایی از چپ و راست را و البته همواره از طیفی محدود نمایان میسازد. این محدودهها چیستند؟ در رابطه با فیلمهای مربوط به قدرت ایالات متحده در خارج، نمایش اینکه صاحبان منافع، سیاست خارجی ایالات متحده را هدایت میکنند، یک تابوی بزرگ به شمار میآید. موضع پیشفرض سینمایی این است که خشونتطلبی ایالات متحده یا تهدید به خشونت از سوی آن، مطلوب بوده و در واقع بهترین راهحل برای مسائل جهانی هست. خب در این میان چه کسانی بهرهمند میشوند؟ البته شبکه کوچکی از مالکان و مدیران نیوز کورپ، وایاکام، تایم وارنر، دیزنی، سونی و وایوندی /جنرال الکتریک. این کمپانیها عمدهترین شرکتهایی هستند که با سلطه بر صنعت سرگرمی، در ورطه سرمایهداری صنفی بویژه در عرصه تجارت سلاح فرو افتادهاند. تشکیلات امنیت ملی به ویژه سیا و پنتاگون، مخفیانه برای تضمین کارکرد فیلمها و نمایشهای تلویزیونی در راستای اغراض سازمانی و تبلیغاتی خود اقدام میکنند. * به نظر شما چه تفاوتی بین رسانههای سرگرمی و رسانههای خبری وجود دارد؟ آلفورد: از لحاظ سیاسی، رسانههای سرگرمی و خبری بسیار همسو هستند ـ و تعجبآور هم نیست ـ چرا که همان دار و دسته میلیاردرها و میلیونرها هر دو نوع رسانه را در تصاحب خود دارند. اگر یک استودیوی خبری، سیاست هالیوودی داشته باشد، چگونه عمل خواهد کرد؟ خب اخبار هالیوود، دائماً گزارشهایی را اشاعه خواهد داد که درباره تهدیدات نسبت به ایالات متحده به ویژه تشکیلات نظامی ـ امنیتی آن هیاهوسازی میکند. این اخبار همواره به کاربرد زور ـ یکجانبه و غیرقانونی ـ برای حل این مشکلات دامن میزند. البته ممکن است صداهایی متعارض با اخبار هالیوود نیز وجود داشته باشد، ولی این صداها طنین اندکی داشته و دائماً نادیده گرفته خواهند شد. * تقریبا چیزی شبیه فاکس نیوز؟ آلفورد: بله، و «راپرت مرداک» قدرتمندترین فرد در عرصه رسانههای خبری و سرگرمی محسوب میشود. وی در سال ۱۹۸۷ با جایگزینی موقت آرم معروف هالیوود به جای واژه فاکس، اغراض خود را اعلام کرد. * اگر شما به جنبه تبلیغاتی روایت فیلم خاصی اشاره کنید، بسیاری از مردم آمریکا شما را یک آیه یأسخوان در نظر میگیرند. به نظر شما سرگرمیها تا چه میزان بر نگرش ما نسبت به سیاست جهانی و برداشتمان از دنیای پیرامون تاثیر میگذارند؟ آلفورد: «سیا»، «پنتاگون» و «اف. بی. آی.» و همه دولتهای کاخ سفید صراحتاً به ارزش تبلیغاتی بالای هالیوود اذعان دارند. تحلیلگران علوم ارتباطات درباره میزان دقیق این تاثیرات با هم دیگر به بحث میپردازند، ولی توافق گستردهای وجود دارد مبنی بر اینکه سرگرمیهای هالیوودی تاثیر بسیار چشمگیری بر مدیریت برداشتهای عمومی در داخل و خارج از ایالات متحده برجای میگذارند. فیلم بخشی از فرایند جامعهپذیری است؛ همانطور که ما برای آشنا کردن کودکان با دنیای پیرامون قصه پریان را برایشان میخوانیم. اگر کسی از شما بپرسد در روزنامه کدام مقاله را میخوانید به او پاسخ نمیدهید که یک قطعه تبلیغاتی هماهنگ با منافع نهادینهشده. البته ارزشمندتر خواهد بود اگر محتوای مقاله را بررسی کرده، منابع و حذفیاتش، و همچنین نحوه همنشینی آن با دیگر مطالب روزنامه و … را تشخیص دهید. در مورد هالیوود هم مساله بدین منوال است، اگر مخاطبین، زشتی و بلاهت پیامهای سیاسی آن را دریابند، هالیوود دیگر نمیتواند با منافع مالکانش تناسب داشته باشد. * «ژان بودریار» در جایی اشاره کرد که ایالات متحده با صادرات فیلمهایی مربوط به ویتنام به سرتاسر جهان، تاریخ جنگ ویتنام را بطور کامل دوبارهنویسی کرد. به نظر شما مساله مشابهی راجع به جنگ عراق و جنگ با ترور را شاهد هستیم؟ آلفورد: رویکرد بوش در قبال عراق به حدی بدنام بود که هالیوود تلاش داشت تا پای خود را از گنگترین اشکال وطنپرستی متعصبانه کنار بکشد، البته به استثنای فیلمهای تلویزیونی مورد حمایت پنتاگون همانند نجات جسیکا لینچ. روایت عادیتر، سربازان آمریکایی را در حال نبرد افتخارآمیز و تحمل مسائل روانی نشان میداد. ایالات متحده ابتدا در سال ۱۹۸۵ جنگ با ترور را اعلام کرد. هالیوود از آن پس رابطه نزدیکی با واشنگتن برقرار ساخته و در اواسط دهه ۱۹۹۰ به دنبال تاکید بر نظریه برخورد تمدنها، فیلمهایی را در مورد شرارت اسلامگرایان تولید کرد. اخیراً شاهد فیلمهایی هستیم که از ایده خیرخواهی غربیان در تلاش برای از بین بردن به اصطلاح تروریسم اسلامی حمایت میکند. در رابطه با یازده سپتامبر، علیرغم وجود شواهد مهم، هیچ یک از استودیوهای اصلی فیلمسازی هالیوود، روایت دولت آمریکا را مورد تردید قرار ندادند. پنتاگون و کاخ سفید نیز به گرمی از فیلمهایی همانند United 93 استقبال کردند. * آیا در این میان استثناهایی هم وجود دارند؟ آلفورد: چندین استثنا وجود دارد ولی ببینید چه اتفاقی بر سرشان آمد … فیلمهای انتقادی واقعی همانند (War, Inc. (2008 ساخته «جان کیوزاک» و Redacted اثر «برایان دی پالما» تنها در چند سینما در نیویوک اکران شدند، و ساخته شدن فارنهایت ۱۱ با حمایت شرکت Miramax ، موجب شد تا کارفرمایان این شرکت آن را برای تاسیس یک شرکت جدید ترک کنند. شبکههای خبری CBS، NBC و ABC نیز از پخش تیزرهای تبلیغاتی فیلم مایکلمور در بین برنامههای خبری خود خودداری کردند. * فیلمهای اکشن نظامیگرا و بسیار پرتحرک، خروجی هالیوود در دهه ۱۹۸۰ را تشکیل میدادند. فیلمهایی همانند کبرا، رمبو ۳، اسلحه بلند، آرزوی مرگ و امثالهم، به صراحت شیوع خصال نظامیگرایانه ریگانی را بازگو میکردند. آیا شما با افرادی همانند «بن دیکنسون» موافقید که استدلال میکنند قرن بیست ویکم ظهور یک »هالیوود چپ رادیکال جدید» را به خود خواهد دید؟ آلفورد: نامیدن هالیوود به عنوان چپگرا یا برانداز حداقل در مورد سیاست خارجی، کاملاً مضحک است. حتی فرد به شدت محافظهکاری همانند «دیوید هورویتز» که در هالیوود برضد چپگرایان فعالیت میکرد، اذعان دارد که ۹۸ درصد از هالیوودیها از نظر سیاسی راستگرا هستند. در واقع تعداد نمایندگانی که در مجلس عوام علیه جنگ عراق رای دادند بیشتر از این میزان بود. دیگر منازعات مجادلهبرانگیز همانند عملیاتهای ناتو علیه صربستان در سال ۱۹۹۹ به رهبری دولت به اصطلاح لیبرال بیل کلینتون حتی کوچکترین انتقاد از سوی هالیوود را در پی نداشت. ستارههای بزرگ هالیوود نیز از ایفای نقش در فیلمهایی که دیدگاههای سیاسی رسمی را اشاعه میدهند، شادمان هستند؛ در حالی که این ستارهها وانمود میکنند که با این سیاستها مخالفت دارند؛ از این رو افرادی همانند «جورج کلونی» و «ساموئل ال. جکسون» در فیلمهایی همانند The Peacemaker و Unthinkable، دشمنان رسمی را قهرمانانه به قتل رسانده و مورد شکنجه قرار میدهند. فارس http://www.psyop.ir/?p=1763 |