حامد ملحانی نقدی بر یک کتاب داستان در یک بازه زمانی دوازده ساعته در واشنگتن اتفاق میافتد و محوریت داستان موضوع فراماسونری است. لنگدان ظاهراً به دعوت یکی از دوستان فراماسون خود به قصد انجام یک سخنرانی در ساختمان کنگره ایالات متحده وارد واشنگتن دی سی میشود. لنگدان در مییابد که دوستش ربوده شده و رباینده بدین وسیله از وی میخواهد که برای او هرم مخفی فراماسونها را که گفته میشود در جایی در شهر واشنگتن پنهان شده، و همچنین کلمهی گمشدهای را که گفته میشود کلید دستیابی به قدرت و دانش مخفی گذشتگان است پیدا کند. "نماد گمشده"، دن براون «در سال ۱۹۹۱، سندی در گاوصندوق رییس سازمان سیا قرار گرفت. این سند تا به امروز هنوز آنجاست. متن رمزی آن در بر دارندهی ارجاعاتی به یک مدخل باستانی و مکانی ناشناخته در زیر زمین است. در این سند همچنین جملهای به این مضمون وجود دارد: “جایی در آن بیرون مدفون شده است.”» جملات بالا، اولین جملات “نماد گمشده” (The Lost Symbol) تازهترین کتاب دن براون است. این رمان قسمت سوم از مجموعه سهگانهای است که در پی دو کتاب قبلی این نویسنده، “فرشتگان و شیاطین” و “رمز داوینچی” در سال ۲۰۰۹ منتشر شده و قرار است فیلمی اقتباسی از آن در سال ۲۰۱۲ به نمایش در آید. شخصیت اول هر سه کتاب استاد نمادشناسی از دانشگاه هاروارد به نام “رابرت لنگدان” است که در ماجراهایی آکنده از معماها و راز و رمزهای تاریخی به دنبال حقایقی مخفی میگردد. اما پرسش این است که پرداختن به این رمان و نویسندهاش چه اهمیتی دارد؟ آیا این کتاب ارزش تحلیل و بررسی را دارد؟ یا این رمان هم مثل هزاران داستان کوتاه و بلندی است که در گوشه گوشهی دنیا منتشر میشود؟ تنها عاشقان دنیای داستان باید به چنین کتابی توجه کنند؟ یا دیگرانی که دغدغههای فرهنگی و ارزشی دارند نیز باید نسبت به این کتاب که به سرعت در ایران ترجمه شده است، حساس باشند؟ برای پاسخ به پرسشهای بالا کافی است چند نکته را بدانیم. دن براون در کتابهایش به موضوعات جنجالی و حساسیت بر انگیز میپردازد. کتاب قبلی وی، “رمز داوینچی” باعث شد پاپ ژان پل دوم و مجمع کاردینالهای کاتولیک، براون و کتابش را تکفیر کنند. این کتاب با فروش ۸۱ میلیون نسخهای به پرفروشترین کتاب انگلیسی قرن بیست و یکم تبدیل شد و بعدها فیلمی با همین نام نیز از روی آن ساخته شد. دن براون نویسندهای است که از حقایق غیر قابل انکار و شایعات غیر قابل باور داستانی معمایی میآفریند، که بسیاری را به خود جذب میکند. اما موضوع تازهترین کتاب این نویسنده چیست و چرا باید به ترجمهی چنین کتابی در ایران حساس بود؟ کل داستان در یک بازه زمانی دوازده ساعته در واشنگتن اتفاق میافتد و محوریت داستان موضوع فراماسونری است. لنگدان ظاهراً به دعوت یکی از دوستان فراماسون خود به قصد انجام یک سخنرانی در ساختمان کنگره ایالات متحده وارد واشنگتن دی سی میشود. پس از ورود به ساختمان کنگره رابرت لنگدان با دست راست قطع شده دوست خود مواجه میشود که در وسط سالن به سمت مشخصی اشاره میکند. با توجه به شواهد، لنگدان در مییابد که دوستش ربوده شده و رباینده بدین وسیله از وی میخواهد که برای او هرم مخفی فراماسونها را که گفته میشود در جایی در شهر واشنگتن پنهان شده، و همچنین کلمهی گمشدهای را که گفته میشود کلید دستیابی به قدرت و دانش مخفی گذشتگان است پیدا کند. این داستان با پیچ و خمهای زیاد بالاخره به پایان میرسد، ولی در زیر لایهی جذاب و سرگرمکنندهی داستان لایهی دیگری نهفته است که نویسنده میکوشد آن را در ناخودآگاه ذهن خواننده حک کند: ۱. ترویج اومانیسم: تم اصلی این داستان اومانیسم و خداانگاری انسان است. در نقاط متعددی از داستان به خواننده گفته میشود که انسان توانایی رسیدن به مرتبهی خدایی را دارد. تنها مشکل انسان این است که چنین چیزی را باور ندارد و دانش جادویی گذشتگان را هم گم کرده است. ۲. تطهیر فراماسونری: در این کتاب فراماسونری نه یک سازمان سری و مخوف، که انجمنی بر پایهی دانش معرفی میشود و وظیفهاش حفظ دانش و اسرار گذشتگان است. در کل کتاب تمام شخصیتهای فراماسون، انسانهای پاک و وارسته هستند، و تنها فرد شرور داستان کسی است که میخواهد رازهای فراماسونری را افشا کند. در این کتاب به دفعات از فراماسونری دفاع میشود و فراماسونها را افرادی آگاه که نیتهای خیرخواهانه دارند به تصویر کشیده، کسانی که ضدفراماسونها هستند را به سخره میگیرد. ۳. ارائهی تاریخ جعلی آمریکا: دن براون آمریکایی در این کتاب ضمن تقدیس سیاستمداران و فراماسونهای برجستهی کشورش، سعی در ایجاد یک تاریخ جعلی و پر از رمز و راز برای ایالات متحده و معرفی این کشور به عنوان رم دنیای جدید دارد. در این کتاب از قدمت ساختمانهای اصلی واشنگتن به گونهای صحبت میشود، که خوانندهی بیخبر از همه جا میپندارد با کشوری چند هزار ساله طرف است. ۴. تقدیس انجیل: مخاطب اصلی کتاب مردم ایالات متحده هستند و از این نظر توجه براون به انجیل چیز عجیبی به نظر نمیرسد. چیزی که عجیب به نظر میرسد پیوند زدن انجیل با دنیای فراماسونری و معرفی این کتاب به عنوان راه حل نهایی همهی مسایل است. در این کتاب انجیل تحریفشدهی مسیحیان به عنوان تنها پاسخ تمام پرسشهای بشریت و گنجی که سالیان دراز از آن محافظت شده معرفی میشود. در واقع نویسنده میکوشد در یک داستان خیالی هم چهرهی فراماسونها را به عنوان نگهبانان انجیل تطهیر کند، و هم برداشتهای عجیب و غریب از انجیل را به عنوان تنها امید آینده جلوی راه خواننده بگذارد. در مورد هر یک از چهار مورد بالا می توان مطالب زیادی نوشت. اما سؤال اصلی این است که چرا دستگاههای نظارتی به کتابی که در سر تا سر داستانش به تبلیغ اومانیسم، تطهیر فراماسونری، تکریم تاریخ جعلی آمریکا و ترویج مسیحیت و انجیل میپردازد، به این راحتی اجازهی چاپ میدهند؟ اگر نوجوانان و جوانان این مملکت با خواندن این کتاب رازآلود به تقدس انجیل تحریف شده اعتقاد پیدا کرده و به مسیحیت گرایش پیدا کنند، کسی جوابگو خواهد بود؟ آیا ساختن افسانه از مهمترین دشمن ما یعنی آمریکا رسالت مترجمان، ناشران و ممیزان این کشور است؟ آیا انتشار گستردهی چنین رمانی در جهان تکهای از پازل پیچیدهی فراماسونری نیست؟ جهان http://www.psyop.ir/?p=3991 |