طرح كلّي دايرة المعارف فقه اسلامي
تنظيم طرح كلان و برنامه كلي براي كار دايرة المعارف، امري ضروري و غير قابل ترديد است. ضرورت اين كار زماني روشن تر مي شود كه حوزه كار دايرة المعارف گسترده تر شده و در طول زمان ادامه يابد و حجم زيادي از مسائل و منابع را در برگيرد.
خطوط كلي اين طرح را در قالب چند محور توضيح مي دهيم:
هدف:
هدف از اين طرح، نگارش يك دايرة المعارف علمي تخصصي است، نه دايرةالمعارف عمومي فقه كه تنها شامل يك سلسله اطلاعات اجمالي براي افرادي است كه خواستار آشنايي با فقه اماميه مي باشند.
هدف مزبور، محدوده محتواي مورد بحث در اين دايرة المعارف را از نظر قلمرو و ژرفا و ساختار و منابع، مشخّص مي كند.
البته انتخاب اين هدف بزرگ، به منظور اتقان و استحكام هر چه بيشتر اين طرح علمي است؛ زيرا شتاب در اجراي طرح هاي اين چنيني به ويژه در يك كار نو بنياد، امري ناپسند است كه عواقب نيكي به دنبال ندارد. كوشيده ايم تا با اين كار، خلأ آشكاري را كه در كتابخانه ميراث فقهي شيعه ديده مي شود، پر كرده و در عين حال با ارّابه تحقيق گام هايي در اين علم برداريم. بر اين اساس، مخاطبان اين دايرة المعارف، هم متخصصان فقه هستند و هم افرادي كه آگاهي متوسطي در فقه دارند.
روش
مباحث فقهي به پيروي از عناوين مدخل ها به ترتيب الفبايي كه شيوه برتر در عصر حاضر است، عرضه مي شود؛ زيرا در اين روش، خواننده بدون هيچ دشواري و زحمتي، مطلب مورد نظر را مي يابد. چگونگي انتخاب عناوين و آماده سازي بحث ها را طي دو محور شرح مي دهيم:
محور اوّل ـ مدخل ها و مصطلحات
تعريف مدخل ها: عناوين يا مدخل ها كليد واژه هايي هستند كه كاربران به وسيله آنها به آساني به مطالب و اطلاعات موجود در دايرة المعارف دست مي يابند.
مدخل ها و عناوين اين دايرة المعارف، محدود به عناوين شرعي يا عناوين مصطلح نزد فقها ـ كه گاه به جز متخصصان فقه، ديگران با اين عناوين آشنايي ندارند ـ نيست، بلكه سعي كرده ايم با تكثير واژه هايي كه خواننده را به مطالب مورد نظر راهنمايي مي كند، قلمرو اين عناوين را گسترش دهيم، تا امكان استفاده براي شمار بيشتري از مخاطبين اين دايرة المعارف، فراهم باشد.
توسعه مدخل هاي فقهي بدين معنا نيست كه به شيوه لغت نامه ها، همه واژه هاي منابع فقهي را در فهرست مدخل ها قرار داده و بدون رعايت ضابطه اي، نام «اصطلاح» يا «مدخل فقهي» را برآن بنهيم. برخي واژه ها را به رغم تكرار و كثرت استعمال آنها در كتب فقهي در مجموعه مصطلحات و عناوين فقهي جا نداده ايم، مثل «اتخاذ»، «ارتباط»، «احتواء» و مانند اين ها. فقط واژگاني را كه موضوع احكام و آثاري در فقه بودند، مانند «اباحه»، «ارش»، «اتلاف»، به عنوان مدخل قرارداديم و احكام مترتب بر آنها را از لابه لاي ابواب مختلف فقه جمع آوري كرديم.
بنابر اين، مدخل هاي دايرة المعارف به آن گستردگي نيست كه محدوده و ضابطه اي نداشته باشند، و از سوي ديگر، دايره اين مدخل ها به آن محدوديت و ضيقي هم نيست كه استفاده از آن براي غير متخصصين دشوار باشد، بلكه كوشيده ايم بين ذوق عرفي و تخصّص فقهي در گزينش مدخل ها و عناوين جمع نماييم. از اينجا مي توان گفت: عناوين و مصطلحات فقهي با توجه به طبيعت مضاميني كه دارند به چند دسته قابل تقسيم اند:
1.اصطلاحات فقهي شرعي:
الفاظ متداولي كه در فقه استعمال شده و معناي اصطلاحي خاصّي دارند كه با معناي لغوي آن متفاوت است و اين الفاظ سه گونه اند:
گونه اوّل:
لفظي كه بيانگر حقيقت شرعيه است، مانند «صلاة». اين لفظ در لغت به معناي دعا است، اما در شرع به معناي عبادت ويژه اي است كه مشتمل بر مجموعه اي از حركات و اقوال خاصّي است كه با شرايط معيّني انجام مي شود. بنابر اين حقيقت شرعيه يا مصطلح شرعي5 عبارت است از: الفاظي كه شارع آنها را در غير معاني عرفي استعمال كرده است، يا لفظ جديدي را در معناي جديدي به كار برده باشد.6 برخي از فقها تعبير «ماهيات جعليه» را دراين مورد به كار مي برند.
شايان ذكر است، مراد از حقيقت شرعيه، ثبوت چنين وضعي در خصوص عصر پيامبر اكرم (ص) است، خواه در قرآن باشد يا در سنت شريف نبوي.7
گونه دوم:
لفظي است كه بيانگر حقيقت متشرّعيه است؛ يعني معنايي كه در عصر ائمّه (ع) و در عرف متشرعان پديد آمده است، مانند لفظ «كُر».
گونه سوم:
لفظي است كه بيانگر معناي اصطلاحي خاص نزد فقهاست، مانند «اجتهاد».
اجتهاد در لغت به معناي تلاش است ،8 اما در اصطلاح فقها به معناي استنباط حكم شرعي از ادلّه تفصيلي مي باشد.
اين عناوين عبارت اند از: الفاظي كه حامل معناي خاصّي نيستند بلكه معناي لغوي خود را دارند، اما در كتاب هاي فقهي، عنوان براي يك مسئله فقهي قرار گرفته اند، مانند «عول»، يا عنوان براي يك باب فقهي قرار گرفته اند، مانند «بيع». برخي از عناوين نيز ممكن است در كلمات فقهاي پيشين به كار نرفته باشد ليكن امروزه عنوان يك مسئله نو ظهور يا بحث فقهي جديدي شده باشد، مانند: «تشريح».
3. موضوعات احكام شرعي:
موضوعات احكام شرعي، الفاظي هستند اگر چه معناي خاصّي را به جز معناي لغوي همراه ندارند، مانند «صعيد» يا مدلول عرفي را مي رسانند، مانند «غنا» امّا اين الفاظ موضوع حكم شرعي قرار گرفتند و غرض فقيه از اين جهت به آنها تعلق مي گيرد كه با كشف مدلول آنها بتواند وظيفه شرعي مكلف را معين كند.
مراد از موضوع، معناي عام آن است كه شامل متعلقات احكام و قيود احكام و متعلق متعلق حكم مي شود، مانند «غنا» كه متعلق حرمت است و «زوال» كه قيد حكم است، و «آنيه» كه متعلّق متعّلق حكم حرمت است. به طور كلي ملاك اين است كه لفظي در فقه مصبّ حكم واقع شده و حكم فقهي به نحوي با آن ارتباط منطقي و علمي داشته باشد.
4. عناوين احكام شرعي:
اين عناوين، الفاظي هستند كه براي احكام شرعي وضع شده اند مانند «وجوب»، «حرمت»، «بطلان»، «جزئيّت»، «طهارت»، «تكليف»، «اباحه»، «لزوم»، «خيار»، همچنين عناويني كه متعلق به حكمند يا از قبيل تقسيمات آن مي باشند، مانند «امتثال» و «عصيان» و «حكم تكليفي» و «حكم وضعي» يا از قبيل اوصاف و حالات حكمند، مانند «واجب مضيّق» و «واجب موسع».
5. عناوين وضعي و حقوقي:
از قبيل «حق»، «ملك»، «ابراء»، «اعراض»، «عقد»، «ايقاع»، «فسخ» و «اجاره».
6. عناوين مرتبط با فقه:
به منظور تكميل بحث و استفاده بيشتر، اصطلاحاتي را كه ارتباط تنگاتنگي با فقه دارند، بر مدخل هاي دايرة المعارف افزوده ايم، از قبيل اصطلاحات اصولي، مانند «اجماع» و «اصل» و اصطلاحات حديثي، مانند «مرسل»؛ زيرا اهمال اين اصطلاحات، فهم بسياري از مطالب و استدلالات فقهي را دشوار مي كرد و مخلّ به غرض بود.
البته همه اصطلاحات رايج در علم اصول و حديث را نياورديم، بلكه تنها به بيان اصطلاحاتي كه كاربرد زيادي در فقه داشته و يا پيوستگي شديدي به آن دارند، اكتفا كرديم. از سوي ديگر براي اين كه از سياق فقهي بحث دور نشويم، در توضيح آنها به حدّ اختصار و لازم بسنده كرده و مانند عناوين فرعي و تركيبي، تفصيل بحث را به محل خودش ارجاع داديم و در مواردي قاعده مدخل هاي ارجاعي را اعمال كرديم.
دوم، روابط ميان مدخل ها: اين دايرة المعارف در بردارنده حجم زيادي از عناوين و مدخل هاي فقهي است، اما همه اين عناوين يكسان نيستند و از جهات متعدد با هم تفاوت دارند ازجمله :
الف: روابط دروني مدخل ها با يكديگر :
ـ برخي به منزله جنس براي ساير عناوين است، مانند «عبادت» نسبت به «صلاة» و «صوم».
ـ برخي به منزله نوع است، مانند «صلاة» نسبت به «صلاة آيات».
ـ برخي از عناوين، اصناف مدخل ديگري هستند، مانند «صلاة يوميّه» و «صلاة آيات» نسبت به مطلق «صلاة».
ـ برخي از عناوين، اجزاي يك مدخل مركّب هستند، مانند «طواف» و «سعي» نسبت به «حج».
ـ برخي نسبت به ديگري از جهتي اعم واز جهتي اخص است، مانند «سجود» و «صلاة» و برخي با هم تباين دارند، مانند «بيع» و «صلاة» و بعضي مترادفند، مانند «صداق» و «مهر» و برخي مختص و برخي مشتركند مانند «تقليد» و «تقليد مجتهد» و «تقليد هَدْيْ» (نشانه گذاري گوسفند براي قرباني در حج).
ب: از جهت نسبت اين مدخل ها با حكم شرعي:
ـ برخي متعلق حكم تكليفي ـ چه در فعل و چه در ترك ـ يا متعلق حكم وضعي هستند.
ـ برخي متعلق متعلق (يعني موضوع) حكم هستند، مانند «خمر» و «آجر».
ـ برخي قيد يا شرط يا مانع حكم هستند مانند «استطاعت» و «حيض».
ـ برخي نمايانگر حكم هستند، مانند «وجوب» و «حرمت».
ج: از جهت رابطه مدخل ها با عالم خارج :
ـ برخي اسم ذات (شخص، حيوان، نبات، جماد) هستند، مانند «أب»، «خنزير»، «حنطه» و «معدن».
ـ برخي اسم زمان يا مكانند، مانند «زوال»، «شهر رمضان»، «مسجد» و «ميقات».
ـ برخي اسم براي مقدار و اندازه اند، مانند «صاع»، «كر» و «درهم».
ـ برخي اسم براي حالت يا بيماري اند، مانند «اضطرار» و «جنون».
ـ برخي اسم براي يك حادثه طبيعي اند، مانند «كسوف» و «زلزله».
ـ برخي اسم براي وضع يا وصف معيني هستند، مانند «نوم»، «مشي»، «عدالت» و «فسق».
د: از جهت بسيط يا مركب بودن رابطه مدخل ها :
ـ برخي مفرد بسيطند، مانند «أب».
ـ برخي مركبند، مانند «يوم الشك» و «الحجر الاسود».
هـ: ازجهت رابطه مدخل ها با علوم ديگر:
ـ برخي از مدخل ها در علم ديگري به تفصيل آمده اند، اما در فقه از جهت تطبيقات آنها بحث مي شود، مانند «اجماع» و «استصحاب».
ـ بعضي از مدخل ها مشترك لفظي ـ و بلكه گاه مشترك معنوي ـ در چند علم هستند، مانند «ابتلا» و «اراده».
سوم، تقسيم مدخل ها: استفاده از شيوه الفبايي در تدوين دايرة المعارف معمولاً با مشكل تكرار در بيان مطالب و تداخل بحث ها روبه رو است. راه منطقي براي حل اين مشكل و يا كاستن از آن، تعيين ضابطه در تقسيم بندي مصطلحات و مدخل ها است.
در خور توجه است كه تكرار مطالب به صورت اجمال و تفصيل اشكال ندارد بلكه اين نوع تكرار در دايرة المعارف امر پسنديده و مطلوبي است./م
_________________________________________________
5. البته اصولي ها در ثبوت حقيقت شرعيه اختلاف دارند.
6. ر.ك: معالم المدرستين،ج1،ص80.
7. نگاه كنيد به: اصول الفقه، مظفّر،ج،ص 32ـ33.
منبع :سابت تبیان www.tebyan.net
|