جهاد یک قانون عمومى در عالم آفرینش است ، و همه موجودات زنده جهان اعم از نباتات و حیوانات به وسیله جهاد موانع را از سر راه خود بر مى دارند ، تا بتوانند به کمالات مطلوب خود برسند . و به عنوان مثال ، ریشه درختى را مى بینیم که براى بدست آوردن غذا و نیرو ، بطور دائم در حال فعالیت و حرکت است ، و اگر روزىاین فعالیت و کوشش را ترک گوید ، ادامه زندگى براى او غیر ممکن است . به همین دلیل در هنگامى که در حرکت خود در اعماق زمین با موانعى برخورد کند ، اگر بتواند آنها را سوراخ کرده و از آنان مى گذرد ،عجیب این است که ریشه هاى لطیف گاهى همانند مته هاى فولادى با موانع به نبرد برمى خیزند ، و اگر احیانا این توانائى را نداشت ، راه خود را کج کرده و با دور زدن از آن مانع مى گذرد در وجود خود ما در تمام شبانه روز حتى در ساعاتى که در خوابیم نبرد عجیبى میان گلبولهاى سفید خون ما و دشمنان مهاجم وجود دارد ، که اگر یکساعت این جهاد خاموش گردد و مدافعان کشور تن دست از پیکار بکشند ، انواع میکربهاى موذى در دستگاههاى مختلف رخنه کرده ، و سلامت ما را به مخاطره خواهند افکند . و عین همین مطلب در میان جوامع انسانى و اقوام و ملل عالم وجود دارد ، آنانى که همیشه در حال جهاد و مراقبت به سر مى برند ، همواره زنده و پیروزند ، و دیگرانى که به فکر خوش گذرانى و ادامه زندگى فردى هستند ، دیر یا زود از بین رفته و ملتى زنده و مجاهد جاى آنها را خواهند گرفت .
وهمین است که پیامبر اکرم (ص مى فرماید : «فمن ترک الجهاد البسه الله ذلا و فقرا فى معیشته و محقا فى دینه ان الله اعز امتى بسنابک خیلها و مراکز رماحها» . ''آن کس که جهاد را ترک گوید ، خدا بر اندام او لباس ذلت مى پوشاند ، و فقر و احتیاج بر زندگى ، و تاریکى بر دین او سایه شوم مى افکند ، خداوند پیروان مرا به وسیله سم ستورانى که به میدان جهاد پیش مى روند و به وسیله پیکانهاى نیزه ها ، عزت مى بخشد . ''
و به مناسبت دیگرى مى فرماید : «اغزوا تورثوا ابنائکم مجدا» . ''جهاد کنید تا مجد و عظمت را براى فرزندانتان به میراث بگذارید !'' و امام علی (ع در ابتداى خطبه جهاد چنین مى فرماید :« ... فان الجهاد باب من ابواب الجنة فتحه الله لخاصة اولیائه و هو لباس التقوى و درع الله الحصینة و جنته الوثیقة ، فمن ترکه رغبة عنه البسه الله ثوب الذل و شملة البلاء و دیث بالصغار و القماءة ... » ''جهاد درى است از دربهاى بهشت ، که خداوند آن را به روى دوستان خاص خود گشوده است ، جهاد ، لباس پر فضیلت تقوى است جهاد ، زره نفوذناپذیر الهى است ، جهاد ، سپر محکم پروردگار است ، آن کس که جهاد را ترک گوید ، خداوند بر اندام او لباس ذلت و بلا مى پوشاند ، و او را در مقابل دیدگاه مردم خوار و ذلیل جلوه مى دهد ... ''
پیغمبر اکرم فرمود : « من لم یغز و لم یحدث نفسه بغزو مات علی شعبه من النفاق»''آنکس که جهاد نکرده باشد و یا لااقل آرزوی جهاد را در دل خود پرورش نداده باشد ( حدیث نفس به جهاد نکرده باشد ) یعنی فکر و اندیشه جهاد در قلبش نباشد ، چنین کسی میمیرد با نوعی از نفاق .'' یعنی در عمق روح این آدم نوعی نفاق وجود خواهد داشت . یعنی اسلام از جهاد و لااقل آرزوی جهاد جدا شدنی نیست ، صداقت اسلام انسان با این معیار شناخته میشود .
و ایشان درباره عظمت و آثار جهاد می فرمایند : « الخیر کله فی السیف و تحت ظل السیف »: ''خیر و برکت در شمشیر و زیر سایه شمشیر است .'' و نیز می فرماید : « ان الله اعز امتی بسنابک خیلها و مراکز رماحها » : ''خداوند امت مرا به وسیله سم اسبها و فرودگاه نیزهها عزیز ساخت .'' یعنی امت اسلام مساوی است با امت قوت و امت قدرت . اسلام دین قدرت و قوت و دین مجاهد ساز است .
ویل دورانت در تاریخ تمدن خویش میگوید : ''هیچ دینی به اندازه اسلام امت خویش را به سوی قدرت و قدرت نخوانده است .'' حدیث دیگری هست که از رسول خدا پرسش شد« ما بال الشهید لا یفتن فی قبره ؟» چرا شهید در قبر ، مورد آزمایش ( سؤال و جواب قبر و برزخ ) واقع نمیشود ؟ فرمود : « کفی بالبارقه فوق راسه فتنه » : یعنی ''شهید در زیر برق شمشیری که بالای سرش بود آزمایش خویش را انجام داد و پیشاپیش پاسخ همه پرسشها را دارد ''. یعنی شهید عملا صداقت و حقیقت خود را ظاهر کرد ، به همین جهت موردی برای سؤال و جواب عالم برزخ باقی نمیماند . ضمنا باید توجه داشت که جهاد ، تنها به معنى جنگ و نبرد مسلحانه نیست بلکه هر نوع تلاش و کوششى را که براى پیشبرد اهداف مقدس الهى انجام گیرد ، شامل مى شود ، و به این ترتیب علاوه بر نبردهاى دفاعى و گاهى تهاجمى ، مبارزات علمى ، منطقى ، اقتصادى ، فرهنگى و سیاسى را نیز در بر مى گیرد . روح مسلمان همیشه باید آماده جنگ باشد.
در قرآن کریم برای تحریک به جهاد بر دو ارزش روحی تکیه شده است : یکی اینکه راه ، راه خداست ، دیگر اینکه انسانهای بیچاره و بیپناهی در چنگال ستمگران گرفتار ماندهاند . در سوره حج میفرماید : « اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر 0 الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق الا ان یقولوا ربنا الله و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم الله کثیرا و لینصرن الله من ینصره ان الله لقوی عزیز 0 الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوه و آتوا الزکوه و أمروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبة الامور »( حج ،41-39).
ترجمه: ''به مؤمنان به موجب آنکه مظلوم واقع شدهاند اجازه داده شد که با دشمن جنگجو بجنگند . خداوند بر یاری مؤمنان تواناست ، همانها که از خانههای خود به ناحق بیرون رانده شدهاند و جرمی نداشته جز آنکه گفتهاند پروردگار ما خداست .و اگر نبود که خداوند شر بعضی از مردم را وسیله بعضی دیگر دفع میکند ، صومعهها ، دیرها ، کنشتها و مساجد که در آنجا فراوان یاد خدا میشود منهدم میگردید .خداوند کسانی که او را یاد میکنند یاری میکند ، همانا خداوند نیرومندی فرادست است ، آنان را که اگر درزمین مستقر سازیم نماز را به پا میدارند ، زکات را میپردازند ،به معروف فرمان میدهند و از منکر باز میدارند .پایان کارها از آن خداست ''.
در این آیه میبینیم اجازه جهاد و دفاع را با اشاره به حقوق از دست رفته مجاهدین آغاز میکند ، اما در عین حال ، فلسفه اصلی دفاع را امری بالاتر و ارزشی اصولیتر از حقوق از دست رفته عدهای ذکر میکند ، و آن اینکه اگر دفاع و جهاد در کار نباشد و اگر اهل ایمان دست روی دست بگذارند ، معابد و مساجد که قلب پرطپش حیات معنوی جامعه است آسیب میبیند و از کار میایستد . در سوره نساء میفرماید : « لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم » (نساء/148) ''خداوند فریاد به بدگویی را دوست نمیدارد مگر از کسی که مظلوم واقع شده است .'' بدیهی است که این نوعی تشویق به قیام مظلوم است .
البته گر چه جهاد بسیار پر اهمیت است و تخلف از آن ننگ و گناه ، ولى درمواردى که ضرورتى ایجاب نمى کند که همه مؤمنان در میدان جهاد شرکت کنند ، مخصوصا در مواقعى که پیامبر (ص) شخصا در مدینه باقى مانده نباید همه به جهاد بروند بلکه لازم است هر جمعیتى از مسلمانان به دو گروه تقسیم شوند گروهى فریضه جهاد را انجام دهند ، و گروه دیگرى در مدینه بمانند و معارف و احکام اسلام را بیاموزند. و به هنگامى که یاران مجاهدشان از میدان بازگشتند احکام و فرمانهاى الهى را به آنها تعلیم دهند و از مخالفت آن انذارشان نمایند ( و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم ) .
باشد که این برنامه موجب شود که آنها از مخالفت فرمان خدا بپرهیزند و وظائف خویش را انجام دهند ( لعلهم یحذرون ) .جهاد اسلامى جنبه مادى ندارد . هیچ مسلمانى نباید براى هدف مادى گام در میدان جهاد بگذارد و به همین دلیل باید نخستین اظهار ایمان را از طرف دشمن بپذیرد ، و به نداى صلح او پاسخ گوید اگر چه از غنائم مادى فراوان محروم گردد زیرا هدف از جهاد اسلامى توسعه طلبى و جمع غنائم نیست ، بلکه هدف آزاد شدن انسانها از قید بندگى بندگان و خداوند زور و زر است و هر زمان که روزنه امیدى به سوى این حقیقت گشوده شد باید به سوى آن شتافت .
تفسیر نمونه ج : 4 ص :82-81، تفسیر نمونه ج : 14 ص : 182 وج : 15 ص : 122 و ج : 21 ص : 403 و ص : 76-75 ،کتاب جامعه و تاریخ ، ص229و228 ،آشنایی با قرآن 3 صفحه 172و 173 ،قیام و انقل |