1- السعيد من اختارباقيه يدوم نعيمها علي فانيه لا ينفد عذابها و قدم لما يقدم عليه مما هو في يديه قبل اين يخلفه لمن يسعد بانفاقه و قد شقي هو بجمعه (اعلام الدين، 345)
سعادتمند و خوشبخت کسي است که سراي باقي را که نعمتش پايداراست به سراي فاني که عذابش بي پايان است برگزيند و از آنچه در اختياردارد براي سرايي که بدانجا خواهد رفت پيش فرستد قبل ازآنکه آنها را براي کسي گذارد که وي با انفاق آن خوشبخت شود ولي خود او با گرد آوردن آن بدبخت شده باشد.
2- السخي قريب من الله، قريب من الناس، قريب من الجنه(بحارالانوار، ج 73)
سخاوتمند و بخشنده، هم به خداوند و هم به مردم و هم به بهشت نزديک است.
3- السوال نصف العلم. (کنزل العمال)
سئوال کردن و پرسشگري نيمي از دانايي است.
4- السوق دار سهو و غفله فمن سبح فيها تسبيحه کتب الله له بها الف الف حسنه (کنزل العمال)
بازار سراي فراموشي و غفلت است لذا هر که درآنجا خدا را يک بار تسبيح گويد خداوند برايش هزار هزارحسنه مي نويسد.
5- ساب المومن کالمشرف علي الهلکه(کنز العمال)
کسي که به مومنان ناسزا و دشنام مي دهد، همچون کسي است که در معرض هلاکت است.
6- سموا اولادکم اسماء الانبياء (مکارم الاخلاق، ص 474)
فرزندان تان را به نام انبيا بناميد
7- سيد القوم في السفرخادمهم فمن سبقهم بخدمه لم يسبقوه بعمل الا الشهاده (کنز العمال)
سرورمردم در سفر کسي است که به آنان خدمت مي کند پس هر که در خدمت به همسفران خود برآنان پيشي گيرد هيچ کارشان به پاي ارزش او نمي رسد مگر شهادت.
منبع:نشريه کوچه ما، شماره 12.
|