2- شفای نواده مرحوم سید ابراهیم میلانی
آقای سید احمد...، نواده مرحوم سید ابراهیم میلانی، در تبریز به بیماری سختی دچار می شود. دختر یکی از مراجع تقلید، پدر خود را در خواب می بیند که به او می گویند سید احمد مریض است، فردا شب(سوم جمادی الاخری) شب شهادت فاطمه زهرا سلام الله علیها است و حدیث کساء از آن حضرت است. فردا شب در اتاق مخصوص من گرد هم آیید و برای شفای او حدیث کساء بخوانید. فردا شب اهل خانه بنابر سخن پدر در اتاق مخصوص ایشان گرد هم آمدند و حدیث کساء خواندند و آقا سید احمد از برکت توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها و خواندن حدیث کساء بهبود یافت.
3- شفای جوان مسیحی مبتلا به سرطان خون
از طرف مرحوم آیت الله العظمی حاج سید محمد شیرازی(ره) حسینیه ای در واشنگتن آمریکا به نام حسینیه "الرسول الاعظم" صلی الله علیه و آله تاسیس شده است. دهه فاطمیه در این حسینیه مراسم عزاداری برای حضرت زهرا سلام الله علیها برپا و در شبهای جمعه مراسم دعا و توسل و قرائت حدیث شریف کساء برقرار است. یکی از روحانیون بزرگواری که از سوی بیت آیت الله العظمی شیرازی در آن مرکز بزرگ دینی انجام وظیفه می کند، نقل کرده است : روزی در یکی از خیابان های واشنگتن، پشت چراغ قرمز منتظر آزاد شدن راه بودم. در این هنگام یک خانم با گریه شدید به طرف اتومبیل من آمد و گفت حاج آقا شما ایرانی هستید؟ گفتم بله. گفت التماس دعا دارم. من یک جوان نوزده ساله دارم که به سرطان خون مبتلا و در بیمارستان بستری است. حالش هم بسیار بد است. در جواب آن خانم گفتم شب جمعه به حسینیه رسول اعظم بیایید و در مجلس حدیث کساء شرکت کنید تا به برکت توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها مشکل شما مرتفع شود. آن خانم شب جمعه به حسینیه آمد و دعا کرد. از قندهایی که برای تبرک در جلسه حدیث کساء به حاضران داده می شد و قدری شله زرد نذری به آن خانم دادم و گفتم از اینها قدری به جوان سرطانی خود بدهید. وی در جواب گفت پسرم نمی تواند چیزی بخورد. از او خواستم که حتی اگر شده یک ذره از این شله زرد را در دهان او بگذارد.
دو روز بعد دیدم که آن خانم گریه کنان به حسینیه آمد. اول خیال کردم جوانش فوت کرده، خواستم به او تسلیت بگویم ولی او هنگامی که نزدیک شد رو به من کرد و پس از سلام گفت حاج آقا! وقتی مقداری از آن شله زرد را در دهان جوانم گذاشتم فورا چشمش را باز کرد و حالش خوب شد. پس از آن پزشکان بیمارستان برای بررسی حال او جلسه مشورتی تشکیل دادند و در نهایت اظهار داشتند که حضرت مسیح او را شفا داده است. ولی من به آنها گفتم که به یقین او شفا یافته امام حسین علیه السلام، حضرت زهرا سلام الله علیها و حدیث کساء است.
آن خانم در نوبت های بعد با حجاب اسلامی در جلسه حدیث کساء شرکت می کرد و جریان زندگی خود و شفا یافتن فرزندش را برای حاضران تعریف می کرد و می گفت من مسیحی بودم. بیست سال قبل هنگام حاملگی در ایران حضور داشتم، شوهرم را از دست دادم و پس از آن به آمریکا آمدم. در ایران تبلیغات هیچ یک از علمای بزرگ نتوانست مرا مسلمان کند. ولی امروز به برکت امام حسین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها و حدیث کساء مسلمان شده ام. وی مرتب بر این جمله تاکید می کرد که حدیث کساء و حضرت زهرا سلام الله علیها مرا به سوی اسلام هدایت کرده است.
4- شفای بیمار سرطانی
یکی از خطبای معروف که برای تبلیغ دین به آمریکا، انگلستان، کویت، بحرین و دیگر کشورها و نیز به شهرهای مختلف ایران سفر کرده است چنین نقل می کند :
زمانی در حسینیه کویت منبر می رفتم، یکی از رفقا برای خداحافظی نزد من آمد و گفت به من خبر داده اند که برادرم در انگلستان به سرطان مبتلا و در بیمارستان بستری شده و حالش نیز بسیار وخیم است. وی قصد داشت برای عیادت برادرش به انگلیس برود. من به او گفتم قدری صبر کن، بعد از جلسه با شما کاری دارم. بعد از جلسه مقداری از قندهای مجلس حدیث کساء و مقداری تربت امام حسین علیه السلام را به او دادم و گفتم اینها را به برادرت بده تا بخورد. او خداحافظی کرد و رفت. پس از چندی این دوست از انگلیس بازگشت و مستقیم نزد من آمد و گفت بعد از آنکه قندها و تربت امام حسین علیه السلام را به برادرم دادم حالش رو به بهبود گذاشت. از آقایان دکترها خواستم که یک آزمایش دیگر از او بگیرند ولی آنها قبول نمی کردند و می گفتند وضع او بسیار وخیم است و از آزمایشهای متعدد کاری بر نمی آید. سرانجام با اصرار زیاد من، آزمایش دیگری از برادرم گرفتند و در کمال تعجب دیدند که بیماری سرطان به طور کامل برطرف شده است. خلاصه آنکه در اثر خواندن حدیث شریف کساء و خوردن تربت امام حسین علیه السلام برادر من از بیماری سرطان نجات یافت.
5- شفای دختر مسیحی و مسلمان شدن جمعی از مسیحیان
آیت الله شیخ محمد حسن بهاری، فرزند مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد باقر بهاری همدانی چنین نقل کرده اند :
از خیابان خیام تهران می گذشتم که دیدم در حسینیه مدرسه سید ناصرالدین، مجلس عزای امام حسین علیه السلام برپاست. برای شرکت در عزا وارد مجلس شدم. خطیب مجلس مشغول وعظ و سخنرانی بود و از روی کتابی که در دست داشت این داستان را برای اهل مجلس می خواند :
در ایام محرم، از خیابان اسماعیل بزاز به طرف منزل خود در خیابان جوادی می رفتم که ناگاه زن باحجابی از یکی از پنجره های فوقانی مرا صدا زد. ایستادم تا ببینم خواسته اش چیست؟ آن زن با صدای بلند گفت ای آقا! اهل این منزل همه مسیحی هستند و من زن مسلمانی هستم که در این منزل خدمت می کنم؛ ولی از غذای آنها مصرف نمی کنم. دختر صاحبخانه چند روزی است که به کسالت سختی دچار شده و به رغم معالجاتی که اطبا انجام داده اند هیچ نتیجه ای حاصل نشده است و پدر و مادر این دختر به شدت ناامید شده اند و نزدیک است که خودشان هم تلف شوند. من به آنها گفته ام که شما آنچه در توان داشته اید به کار گرفته اید و نتیجه ای به دست نیاورده اید، در عوض ما مسلمانها دعاها و توسلات مجربی از جمله حدیث شریف کساء داریم که برای هر مریضی که خوانده شود به اذن خدا شفا پیدا می کند. پدر و مادر مریض به من گفته اند که اگر کسی پیدا شود و این دعا را برای دختر ما بخواند و دختر ما شفا پیدا کند ما مسلمان شده و مسلمان شدنمان را هم اعلان می کنیم. من چند دقیقه ای است که از پنجره های ساختمان به بیرون نگاه می کنم تا شاید کسی را پیدا کنم که این دعا را بخواند و خوشبختانه شما را پیدا کردم. آن خانم از من تقاضا کرد که مراسم حدیث کساء و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها را برای آنها اجرا کنم.
من به آن خانم عرض کردم : من اطمینان به شفای آن دختر ندارم و می ترسم خدای متعال بیش از این اجازه زندگانی به او نداده باشد و اجل او فرا رسیده باشد و همین امر موجب بدبینی مسیحیان به دعاها و توسلات ما شود. در این هنگام آن زن در غم و اندوه فرو رفت و گفت ای شیخ! اگر این کار را انجام ندهی روز قیامت نزد مادرم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از تو شکایت می کنم.
وقتی این صحبت را شنیدم لرزه بر اندامم افتاد و ترس مرا گرفت و ناچار در پاسخ آن خانم گفتم همسایه ها را خبر کنید تا در این مراسم شرکت کنند. آن زن علویه همسایگان را دعوت کرد و من در حضور انها شروع به خواندن حدیث کساء کردم. در آخر دعا از خدای متعال خواستم که بر ما منت گذارد و این دختر جوان را شفا دهد. پس از انجام مراسم از منزل آن مسیحی بیرون رفتم.
فردای آن روز پس از خروج از منزل و در حالی که هیچ به فکر اتفاق دیروز نبودم، ناگهان نگاهم به همان پنجره و همان خانم علویه افتاد. آن زن علویه اشک ریزان می گفت ای آقا! تشریف بیاورید و با چشمان خود ببینید که چگونه خدا دعای ما را به اجابت رساند و آبروی ما را حفظ کرد و بر این دختر بی گناه که دیروز در حال احتضار بود منت گذاشت و او را شفا داد. امروز دختر سالم و بی هیچ کسالتی از رختخواب بیرون آمده و مرتب می گوید فاطمه، فاطمه.
وقتی وارد منزل آن مسیحی شدم، دختر را دیدم که به زبان ارمنی سخن می گوید. اطرافیان حرفهای او را برای من این چنین ترجمه کردند : بدون هیچ حرکتی خوابیده بودم و درد و ناراحتی مرا احاطه کرده بود. در آن حالت، ناگهان دیدم خانمی بزرگوار و نورانی با ابهت و جلال خاصی وارد اتاق شدند و فرمودند از روی تخت بلند شو. به ایشان گفتم با اینکه به طبیبان متخصص زیادی مراجعه کرده ام ولی نمی توانم حرکت کنم. ایشان دو مرتبه فرمودند من می گویم برخیز. یک وقت به خودم آمدم و متوجه شدم که دیگر آن دردها و ناراحتی ها را حس نمی کنم. اسم آن خانم را از زنان همراهشان پرسیدم، به من فرمودند ایشان حضرت فاطمه – سلام الله علیها – هستند. حال عجیبی پیدا کردم و مرتب نام ایشان را تکرار می کردم تا از یادم نرود.
این داستان بر سر زبانها افتاد و نقل مجالس شد و به برکت حضرت زهرا سلام الله علیها و عنایات ایشان جمع بسیاری از ارامنه و وابستگان این دختر به دین اسلام شرفیاب شدند.
6- اهل نماز و مسجد شدن با خواندن حدیث کساء
در بین راه یک آقا سید تهرانی با محبت و اصرار زیاد مرا سوار ماشین خود کرد و به مقصد رساند. در بین راه این نکته را بیان کرد که ما شبهای جمعه جلسه حدیث کساء داریم و از من خواست که در مجلس آنها شرکت کنم. یک هفته توفیق یافتم در مجلس آنها حاضر شوم. جلسه باحالی بود، به آن آقا سید گفتم شما که هر هفته چنین جلسه ای را برگزار می کنید، اگر رخداد جالبی در زمینه خواندن حدیث کساء دارید بفرمایید، چون بنده مشغول نوشتن کتابی در زمینه داستان های شگفت حدیث شریف کساء هستم. پس از اصرار زیاد صاحب جلسه به یکی از آقایان گفت که داستانش را برای من شرح دهد. آن آقا نزد من آمد و گفت من راننده خوش هیکلی بودم. رفقا که همگی اهل مواد مخدر و انجام کارهای خلاف بودند، هر جا که مرا می دیدند با اصرار زیاد به جمع خود دعوتم می کردند. در آن موقع من به هیچ وجه اهل نماز و مسجد و انجام کارهای خیر نبودم؛ تا اینکه مسائلی پیش آمد و من توفیق یافتم که در این جلسه شرکت کنم و پس از آن حالات عجیبی به من دست داد که تمام کارهای خلاف را کنار گذاشتم و الان اهل نماز و مسجد و روزه شده ام. حکایت از این قرار بود که شبی که من برای اولین بار در جلسه حدیث کساء شرکت کردم، همسر من در خواب می بیند که من در جلسه ای که پنج تن آل عبا حضور داشتند شرکت داشتم و آن بزرگواران مرا صدا زدند و گوشه ای از عبای خود را بر سر من انداختند. پس از آنکه چنین خوابی در مورد عنایت اهل بیت به این بنده گنهکار دیده شد، تصمیم گرفتم تمام رفقای سابق را کنار گذاشته و مسلمانی واقعی را پیشه خود کنم و الان هم هر وقت که ناراحتی دارم در جلسه حدیث کساء شرکت می کنم و مشکلات روحی از من برطرف می شود.
سید صاحب جلسه در تایید حرف آن بنده خدا می گفت : زن و مادر این شخص زمانی به من تلفن زدند و گفتند فلانی به یکباره عوض شده و به نماز و مسجد اهمیت می دهد.
به نقل از رسول خدا( صلي الله عليه و آله )
در بـخـش نهايى حديث شريف كساء كه راوى آن حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) هستند؛ آمده است كه حضرت على(عليه السلام)، از رسول خدا( صلي الله عليه و آله ) پرسيدند: چه اثر و فضيلتى براى اين واقعه از جانب خداوند قرار داده شده است؟ رسول خدا( صلي الله عليه و آله ) در پاسخ فرمودند: «قسم به آنكه به حق، مرا به پيامبرى مبعوث كرد، اين حديث در مجلسى از مجالس اهل زمين كه جمعى از دوستان و شيعيان ما در آن باشند، نقل نمىشود، مگر اينكه از جانب پروردگار عالم بر آنها رحمت نازل مىشود و ملائكه بر آن جمع احاطه نموده و براى آنها طلب مغفرت مىكنند و اگر در بين آنها انـدوهـناك و غمگينى باشد، اندوه و غمش برطرف مىشود». امير مؤمنان على(عليه السلام) پس از شنيدن اين آثار و فضايل فرمودند: »به خدا سوگند! ما و شيعيانمان در دنيا و آخرت رستگار شديم و سعادت يافتيم».
سند حديث شريف كساء
تا كنون در تحقيقات انجام شده، دربارهى سند حديث شريف كساء، چند سند به دست آمده، كه در ذيل بدان اشاره مىشود:
قديمىترين كتابى كه تا كنون به دست آمده و در بردارندهى بخشى از حديث شريف كساء، به شكل فعلى است، كتاب "غُرَر الاخبار و دُرَر الا~ثار ديلمى]"4[، است كه "محى الدين غريفى [5] در كتاب خود، [6]حديث كساء را به نقل از آن آورده و گفته كه اين نسخه را در كتابخانهى شير محمد همدانى ديده است.
گفتنـى اسـت مـؤسسـه تحقيقاتى "مكتبة العلامة المجلسى" نسخهى خطى اين كتاب را يافته و در دست تحقيق دارد و به زودى به طبع خواهد رساند. اختلافات ميان اين متن و متن حديث كساء كه منتخب طريحى آن را نقل كرده و حديث كساء كنونى از آن اخذ شده است، نشان دهندهى وجود طرق مختلف براى حديث كساء است. ]
كتاب ديگرى كه تاريخ كتابت آن، سال 1033 هـ.ق است، در بردارندهى متن و ترجمهى حديث شريف كساء است. نسخهى خطى اين كتاب، در كتابخانهى آيت الله العظمى مرعشى نجفى( رحمه الله عليه) به شمارهى 8954 موجود است و از آن نگهدارى مىشود.
كتاب ديگرى كه متن حديث كساء را نقل و آن را از حضرت فاطمهى زهرا (سلام الله عليها) روايت كرده، "منتخب طريحى" است.[7] فخرالدين محمد طريحى )979-1085 هـ .ق( از علماى قرن يازدهم و هم عصر علامهى مجلسى و نويسندهى كتابهاى چندى از جمله "مجمع البحرين"، "تفسير غريب القرآن" و "ضوابط الاسماء و الـرجـال" و ... است. علامهى مجلسى( رحمه الله عليه) و علامهى بحرانى از كتاب "منتخب طريحى" نقل حديث كردهاند.(8)
آيت الله العظمى مرعشى نجفى نيز او را بزرگ داشته و چنيـن ستودهاند: »علامهى جليل القدر ثقة و ثبت، "فخـرالدين محمد على الطريحى الاسدى النجفى"، صاحب "مجمع البحرين]. ... "(9)
يكى ديگر از سندهاى حديث كساء مربوط به علامه "شيخ عبدالله بحرانى"، صاحب كتاب "عوالم العلوم" است. ايشان در حاشيهى كتاب "عوالم "(نسخهى ميرزا سليمان يزد) ، سند حديث شريف كساء را چنين نقل كرده است:
»راْءيت بخطّ الشيخ الجليل السيّد هاشم، عن شيخه السيّد ماجد البحرانى عن الحسن بن زين الدين الشهيد الثانى، عن شيخه المقدس الاردبيلى، عن شيخه على بن عبدالعالى الكركى، عن الشيخ على بن هلال الجزائرى، عـن الشيخ احمدبن فهدالحلّى، عن الشيخ على بن الـخازن الحائرى. عن الشيخ ضياء الدين على بن الشهيد الاول عن ابيه، عن فخرالمحققين، عن شيخه العلّامة الحلّى، عن شيخه المحقق، عن شيخه ابن نما الحلّى، عـن شيخـه محمد بن ادريس الحلى عن ابن حـمزة الطوسى صاحب "ثاقب المناقب" عن الشيخ الجليل محمد بن شهر آشوب عن الطبرسى صاحب "الاحتجاج" عـن شـيـخه الجليل الحسن بن محمد بن الحسن الطوسى، عن ابيه، شيخ الطائفه، عن شيخه الـمـفـيـد، عن شيخه ابن قولويه القمى عن شيخه الكلينى، عن على بن ابراهيم بن هاشم، عن ابيه، عن احمد بن محمد بن ابى نصر البزنطى عن قاسم بن يحيى الجلاء الكوفى، عن ابى بصير، عن ابان بن تغلب البكرى، عن جابر بن يزيد الجعفى عن جابر بن عبدالله الانصارى عن فاطمة الزهراء (سلام الله عليها) بنت رسول الله( صلي الله عليه و آله )».
تعدّد منابع موجود در قرن دوازدهم نشان مىدهد كه حديث شريف كساء در آن زمان، حديثى شناخته شده بوده است.
بزرگترين علماى شيعه مستنداً حديث كساء را از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) نقل مىكنند
آيت الله العظمى حاج سيد صادق شيرازى نيز حديث كساء را به اين طريق از جابر بن عبدالله انصارى نقل مىكنند:
«عن والدى، عن الشيخ عباس القمى، عن الميرزا حـسين النورى، عن الشيخ مرتضى الانصارى، عن المولى احمد النراقى، عن السيد بحرالعلوم، عن الوحيد البهبهانى، عن ابيه الشيخ محمد اكمل، عن المولى مـحـمدباقر المجلسى، عن ابيه المولى محمد تقى المجلسى، عن الشيخ البهايى، عن ابيه الشيخ حسين عبدالصمد، عن الشهيد الثانى، عن احمد بن محمد بن خاتون، عن الشيخ عبدالعالى الكركى، عن على بن هلال الجزائرى، عن الشيخ على بن خازن الحائرى، عن احمد بن فهد الحلى، عن ضياء الدين على بن الشهيد الاول، عن ابيه محمد بن مكى العاملى، عن فـخر المحققين عن ابيه العلامه الحلى، عن خاله المحقق الحلى، عن ابن نما، عن محمد بن ادريس الحلى، عن ابن حمزه الطوسى، عن محمد بن شهر آشوب، عن الطبرسى صاحب "الاحتجاج"، عن الحسن بن محمد بن الحسن الطوسى، عن ابيه شيخ الطائفه عن الشيخ المفيد، عن الشيخ الصدوق، عن ابيه عن على بن ابراهيم )حيلولة( و عن ابن قولويه، عن الشيخ الكلينى، عن على بن ابراهيم، عن ابيه ابراهيم بن هاشم، عن احمد بن محمد بن ابى نصر البزنطى، عن القاسم بن يحيى الحذاء الكوفى، عن ابى بصير، عن ابان بن تغلب، عن جابربن يزيد الجحفى، عن جابربن عبدالله انصارى رضوان الله تعالى عليهم جميعاً عن سيّـدتنـا و مـولاتنا الصديقة الكبرى فاطمه الزهراء (سلام الله عليها) بنت رسول الله( صلي الله عليه و آله ) اْءنها قالت دخل علىّ ابى رسول الله( صلي الله عليه و آله ) فى بعض الايام، الى آخر الحديث الشريف».
از ديگر كتابهايى كه حديث كساء در آنها نقل شده اســـت، مـــىتـــوان بـــه رســالــهى "آيــت اللــه بافقى)رحمةاللهعليه]"(10)[، كتاب "ملحقات احقاق الحق]"(11)[، اثــر حـضــرت آيــت اللــه الـعــظـمــى "مــرعشـى نـجفى)رحمةاللهعليه"(، كتاب "آية التطهير فى احاديث الـفـريـقين(12)، اثر نگارنده، كتاب "من فقه الزهراء )سـلاماللّـهعلـيها]"(13)[، اثر آيت الله العظمى "سيد محمد شيرازى)رحمةاللهعليه"، و كتاب "حسين علوى دمشقى"(14)... [ اشاره كرد، كه اين امر نشان از اعتبار اين حديث، نزد نويسندگان آن كتابها دارد.
اسرار حديث كساء
يكى از رمزهاى بزرگ حديث كساء، معرفى جايگاه والاى حضرت زهرا (سلام الله عليها) است. در بخشى از حـديـث، زمـانى كه جبرئيل امين از خداوند متعال مىپرسد اين پنج نفرى كه اين همه فضائل دارند و آسمانها و زمين و همهى موجودات به بركت وجود آن بزرگواران خلق شده، چه كسانى هستند؟ خداوند پاسخ مىدهد: «هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعلُها وَبَنُوها»: «آنان: فاطمه، پدر، شوهر و فرزندانش هستند». اين عبارت نشان دهندهى جايگاه والا و شناخته شدهى حضرت زهرا (سلام الله عليها) در آسمانها و در ميان فرشتگان الهى است.
توضيح آنكه در كتابهاى علمى آمده است كه براى مـعـرفـى يك چيز يا يك شخص، بايد از چيزها يا اشخاصى استفاده كرد كه براى مخاطب آشناتر باشند. در اين بخش از حديث، با وجود چهار شخصيت بزرگ، يعنى وجود مبارك پيامبر اكرم( صلي الله عليه و آله )، حضرت علــى(عليه السلام)، امـام حـسـن(عليه السلام) و امـام حــســيــن(عليه السلام)، وجـود مبـارك حضـرت زهـرا (سلام الله عليها) محور اصحاب كساء معرفى شدهاند كه آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست به طفيل وجود مبارك آنها خلق شده است. اين معنا در ديگر احاديث معصومان(عليهم السلام) نيز وجود دارد. در حديثى قدسى، خداوند تبارك و تعالى، خطاب به پيامبر اكرم( صلي الله عليه و آله ) مىفرمايد: «لولاك لما خلقت الاْءفلاك و لولا على لما خلقتك و لولا فاطمة لما خلقتكما»: [15] «اگر براى تو نبود، افلاك را خلق نمىكردم و اگر براى على(عليه السلام) نبود، تو را خلق نمىكردم و اگر براى فاطمه (سلام الله عليها) نبود، شـما را خلق نمىكردم». اين حديث، نشان از نقش مـحورى حضرت فاطمه (سلام الله عليها) در عالم هستى دارد.
در روايتى از اهل سنت، ابوهريره از رسول اكرم( صلي الله عليه و آله ) نقل مىكند: «پس از آنكه حضرت آدم(عليه السلام) به عرش توجه كرد، پنج نور در آن ديد و زمانى كه خداوند در مورد اين پنج نور پرسيد، پاسخ شنيد كه اين پنج نور فرزندان تو هستند و به محبت آنهاست كه تو را خلق كردم و اگر اينها نبودند بهشت و دوزخ، عرش و كرسى، آسمان و زمين، فرشتگان و جنيان و آدميان را خلق نمىكردم. اى آدم! به عزتم سوگند! اگر كسى به اندازه يك دانهى خردل بغض و كينهى آنها را در دل داشته باشد، وارد آتشش مىكنم. اى آدم! اينان برگزيدههاى مـن هـسـتند، من به واسطهى آنها مردم را نجات مىدهم و هلاك مىگردانم. اى آدم! اگر حاجتى داشتى به وسيلهى آنها به من توسل بجوى».[16]
نـكته ديگر ثواب و پاداشى است كه براى برپايى مجلس حديث كساء در نظر گرفته شده است. در حديث كساء مىخوانيم: «ما ذكر خبرنا هذا فى محفل من محافل اهل الاْءرض و فيه جمع من شيعتنا و محبينا و فيهم مهموم الا و فرج الله همه، ولا مغموم الا وكشف الله غمّه، ولاطالب حاجة الا وقضى الله حاجته ...». اين ثواب جداى از جنبهى توسل به وجود مطهر حضرت زهرا (سلام الله عليها)، ناظر به ثوابى است كه براى مجالس ذكر اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) قرار داده شده است. در احاديث آمده است كه اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) دوست دارند در مجالسى كه شيعيان بـه ذكـر احـاديـث و مـعـارف اهـل بـيـت(عليهم السلام) مىپردازند، حضور يابند و براى كسانى كه امر ولايت آنها را زنده نگه مىدارند، دعا كنند.[17]
بر اين اساس، بندهايى از اين حديث كه بازگو كنندهى آن است كه«رحمت خدا بر اهل اين مجالس نازل مىشود»، «تا آنكه جمع متفرق نشدهاند، فرشتگان براى آنها طلب آمرزش مىكنند»، «اگر در جمع آنها غمزده و اندوهگينى باشد، خداوند غم و اندوه او را برطرف مىسازد»، «اگر در آن جمع حاجت مندى باشد، خداوند حاجت او را برآورده مىسازد» و ...، با توجه به احاديث ديگر مورد تأييد قرار مىگيرد.
حديث كساء در توصيف مجالسى كه در آن جمعى از شيعيان حضور داشته باشند و در آن به ذكر اخبار اهل بيـت(عليهم السلام) بپردازند، آورده است كه: فرشتگان چنين مجلسى را در ميان گرفته و براى آنها طلب مغفرت مىكنند.[18] عنايت فرشتگان به مجالس شيعيان و محبـان اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) در روايات ديگر نيز مورد تأكيد قرار گرفته است. براى مثال، عايشه دختر عبدالله بن عاص از رسول خدا( صلي الله عليه و آله ) نقل مىكند: «هر جمعى كه گرد هم آيند و فضايل آل محمد(عليهم السلام) را نقل كنند، فرشتگان از آسمانها فرود مىآيند و به جمع آنها مىپيوندند و وقتى آن گروه متفرق مىشوند و فرشتگان به آسمانها بالا روند، ديگر ملائكه از آنها مىپرسند: بوى خوشى از شما استشمام مىكنيم كه نظير آن را تا كنون احساس نكردهايم. آنها هم در پاسخ مىگويند: ما در مجلسى بوديم كه اخبار آل محمد( صلي الله عليه و آله ) در آن نقل مىشد. آن ملائكه مىگويند: ما را هم به آنجا ببريد تا از باقى ماندهى عطر آن مجلس بهره ببريم».[19]
شفاى جوان مسيحى مبتلا به سرطان خون به بركت حديث كساء
از طرف مرحوم آيت الله العظمى حاج "سيد محمد شيرازى(رحمةاللهعليه)" ، حسينيهاى در ايالت واشنگتن آمريكا، به نام حسنيهى «الرسول الاْءعظم( صلي الله عليه و آله )» تأسيس شده است. دههى فاطميه در اين حسينيه مراسم عزادارى براى حضرت زهرا (سلام الله عليها) برپا و در شبهاى جمعه، مراسم دعا و توسل و قرائت حديث شريف كساء برقرار است. يكى از روحانيان بزرگوارى كه از سوى بيت آيت الله العظمى شيرازى، در آن مركز بزرگ دينى، انجام وظيفه مىكند، نقل كرده است: روزى در يكى از خيابانهاى واشنگتن، پشت چراغ قرمز، منتظر آزاد شدن راه بودم. در اين هنگام يك خانم بى حجاب، با گريهى شديد، به طرف اتومبيل من آمد و گفت: حاج آقا! شما ايرانى هستيد؟ گفتم: بله.
گفت: التماس دعا دارم؛ من يك جوان نوزده ساله دارم كه به سرطان خون مبتلا و در بيمارستان بسترى است، حالش هم بسيار بد است. در جواب آن خانم گفتم: «شب جمعه به حسينيهى رسول اعظم( صلي الله عليه و آله ) بياييد و در مجلس حديث كساء شركت كنيد، تا به بركت توسل به حضرت زهرا (سلام الله عليها) مشكل شما مرتفع شود». آن خانم شب جمعه به حسينيه آمد و دعا كرد. از قندهايى كه براى تبرك در جلسهى حديث كساء به حاضران داده مىشد و قدرى شُلهزرد نذرى به آن خانم دادم و گفتم: از اينها قدرى به جوان سرطانى خود بدهيد. وى در جواب من گفت: پسرم نمىتواند چيزى بخورد. از او خواستم كه حتى اگر شده يك ذره از اين شلهزرد را در دهان او بگذارد.
دو روز بعد ديدم كه خانم گريهكنان به حسينيه آمد. اول خيال كردم كه جوانش فوت كرده؛ خواستم به او تسليت بگويم، ولى او هنگامى كه نزديك شد، رو به من كرد و پس از سلام گفت: حاج آقا، وقتى مقدارى از آن شلهزرد را در دهان جوان گذاشتم، فوراً چشمش را باز كرد و حالش خوب شد. پس از آن، پزشكان بيمارستان براى بررسى حال او جلسهى مشورتى تشكيل دادند و در نهايت اظهار داشتند كه حضرت مسيح(عليه السلام) او را شفا داده است؛ ولى من به آنها گفتم كه به يقين، او شفـا يـافتهى امام حسين(عليه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله عليها) و حديث كساء است.
آن خانم در نوبتهاى بعد با حجاب اسلامى، در جلسه حديث كساء شركت مىكرد و جريان زندگى خود و شفا يافتن فرزندش را براى حاضران تعريف مىكرد و مىگفت: من مسيحى بودم؛ بيست سال قبل به هنگام حاملگى در ايران حضور داشتم، شوهرم را از دست دادم و پس از آن به آمريكا آمدم. در ايران، تبليغات هيچ يك از علماى بزرگ نتوانست مرا مسلمان كند؛ ولى امروز به بركت امام حسين(عليه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله عليها) و حديث كساء مسلمان شدهام. وى مرتب بر اين جمله تـأكيـد مـىكـرد كـه حـديـث كسـاء و حضرت زهرا (سلام الله عليها) مرا به سوى اسلام هدايت كرده است(20)
متن و ترجمه حدیث شریف کساء