پروردگار متعال در سوره مباركه «قلم» براى اثبات جنبههاى مختلف شخصیت رسول خود و از جمله شخصیت اخلاقى آن حضرت به مقدسترین پدیدارها یعنى قلم وسیله انتقال اندیشه و دانش و ابزارى تكاملبخش فكر و تمدن بشرى و نیز به آن چه از نوك قلم جارى شده و بر صفحات تاریخ، فرهنگ و تمدن بشرى نقش بسته سوگند یاد كرده است و از میان گزینههاى بسیار، در جهت نمایاندن مرتبت و شخصیت اخلاقى پیامبر خاتمصلى الله علیه وآله وسلم، وصف «عظیم» را برازنده و مناسب خلق و خوى وى دیده و اور ا به این وصف، ستایش كرده است:
«و انّك لعلى خلق عظیم» (قلم /4)
«و تو اخلاق عظیم و برجستهاى دارى.»
شیخ طوسى (ابوجعفر محمد بن حسن 460-385 ه) از همسر پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم روایت مىكند:
«خلق نبى اكرم همان بود كه در ده آیه اول سوره «مؤمنون» آمده ست.» [= خشوع در نماز، روى گردانى از لغو و بیهوده، پرداخت زكات، حفظ عفت و پاكدامنى، وفاى به عهد و امانت و مواظبت بر نماز.]
شیخ پس از نقل روایت مىافزاید:
«كسى را كه خداوند به خلق عظیم بستاید، بالاتر از آن، مدح و ستایشى نمىتوان سراغ گرفت.»1
روایت از طریق عامّه با این بیان نقل شده است:
شخصى از همسر رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم درباره اخلاق آن حضرت پرسید. همسر پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم در پاسخ وى گفت:
«قرآن خواندهاى؟ جواب داد: آرى.
گفت: خلق پیامبر همان قرآن بود».2
اهمیّت تعبیر «خلق عظیم» وقتى آشكار مىگردد كه بدانیم خداوندى كه اخلاق پیامبرش را بزرگ به حساب آورده و توصیف كرده است، همه دنیا و موجودى آن را حقیر و كم به شمار آورده است:
«... قل متاع الدنیا قلیل...» (نساء /77)
«سرمایه زندگى دنیا ناچیز است.»
و البته درباره همه سرمایه ناچیز فرموده است:
«و ان تعدّوا نعمت اللَّه لاتحصوها» (ابراهیم /34).
براستى اگر انسان از شمارش نعمتهاى دنیوى كه نزد خدا حقیر است ناتوان باشد پس چگونه به ژرفاى عظمت خلق نبوى راه خواهد یافت در حالى كه خداوند آن را عظیم شمرده است و به تعبیر یكى از قرآن پژوهان:
«خداوند سبحان هیچ یك از پیامبران خود جز محمّدصلى الله علیه وآله وسلم را با این صفت [دارنده خلق عظیم] ستایش نكرده است.»7
و همو در ادامه مىنویسد:
«چكیده معناى آیه مباركه همان است كه رسول اعظمصلى الله علیه وآله وسلم خود فرموده است:
«پروردگار من مرا پرورش داد و نیكو تربیتم كرد»
یعنى خداوند اخلاق پیامبر را متناسب با هدف خلقت وى قرار داد.»4
پینوشتها:
1- طوسى، محمد، التبیان فى تفسیر القرآن، تحقیق و تصحیح احمد حبیب قصیر العاملى، بیروت، 460-385، ش 75/10.
2- النووى، صحیح مسلم، بیروت - دارالكتاب العربى، 1407 ش، 746/1.
3- تفسیر الكاشف، 387/7.
4- همان.
منبع:
سید حسین هاشمی، نشریه پژوهش های قرآنی، شماره چهل و شش و هفت
|