مقدمه
دین مقدس اسلام با ارزش ترین موهبتی است که از جانب خداوند متعال به انسان عطا شده است. خداوند خود حافظ و نگهبان این گنجینه است. اما چون خداوند ماموریتها واهداف را با اسباب محقق می سازند پاسداری از این مکتب را به نیابت واگذار می نماید. برهمین اساس انبیاء را برانگیخت تا نگهبان و نگهدار این موهبت الهی باشند. از آنجا که انسان هیچگاه از هدایت و تربیت انسانهای الهی بی نیاز نیست و همواره به چهره های صالح و شایسته محتاج است تا با اقتدای به سیمای فکری و اعتقادی و علمی و عملی و اخلاقی آنان درس فضیلت بیاموزد و راه سعادت دنیا و آخرت خویش را بیابد، در واقع یکی از دلایل استمرار امامت وخالی نبودن زمین ازحجت که ازمسلمات آیین ماست در همین نکته نهفته است. بنابراین پس از انبیاء ائمه معصومین(ع) و در دوران غیبت عالمان بزرگ رسالت پیاده سازی دین الهی، شکل دهی نظام دینی و بقای شریعت و پاسداری از آن را بر عهده دارند. در دوران معاصر با تلاش علمای بزرگ به ویژه حضرت امام(ره) زمینه تشکیل حکومت الهی با محوریت ولایت فقیه فراهم شده و از جمله وظایف رهبری و مردم و بسیاری از نهادها و از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پاسداری و صیانت از انقلاب اسلامی و نظام دینی است.
برای پاسداری از انقلاب، اسلام و تمامیت دینی و مقام معظم رهبری، باید سپاهیان اسلام تاثیر ژرفی بر شیعیان ساکن و ساکت به جا بگذارند از جمله اخلاق پسندیده زبانی و عملی که تمام صفات و طراوت انسانی و اسلامی است، از خود و جامعه اسلامی بروز دهند و الگوی مردم باشند.
سپاه با برنامه های خود باید نهضت عاشورایی و حسینی را درجامعه ی اسلامی تقویت کند تا فلسفه حسینی بودن سپاه پاسداران جلوه گر باشد. مردان سپاه، عالی ترین و کامل ترین نمونه های مجاهدت و فداکاری در راه خدا و دین و حقیقت هستند که باید اهل عمل و میدان باشند و گفتارشان عین عملشان، و از آن غیر قابل تفکیک باشد.
به طور طبیعی پاسداری از انقلاب، اسلام و نظام دینی الزاماتی دارد که با توجه به آن الزامات و رعایت اصول مربوطه زمینه تحقق این مسئولیت فراهم خواهد گردید.
مفهوم پاسداری
پاسداری معنای وسیعی دارد. پاسداری از مرزها، پاسداری از ارزش ها، پاسداری از جامعه اسلامی، پاسداری از نفس و... پاسداران مسئول اند تا از نفس خود نیز پاسداری کنند و آن چنان نفس را مهار کنند که تابع اسلام و احکام خداوند باشد. پاسداری گاه با نیروی بازو صورت می گیرد و گاه با صحبت کردن و بیان حقایق. پاسدار انقلاب اسلامی تنها یک لفظ نیست؛ یک واقعیت است، بدین معنا که اگر کسی بخواهد بر خلاف مسیر اسلام عملی انجام دهد، وظیفه هر مسلمانی است که از اسلام و ارزش های اسلام دفاع نماید و فتنه ها را خاموش کند.
امام خمینی(ره) پاسدار و پاسداری را در زنجیره دنباله دار و مقدس نبوت و امامت، از حضرت آدم(ع) تا حضرت محمد(ص)، و از حضرت محمد(ص) تا امام حسین(ع) و از امام حسین(ع) تا انقلاب مهدی(عج) و برپایی کامل حکومت عدل الاهی معرفی می نمایند و پاسداری از اسلام را بالاترین پاسداری می دانند. ایشان، پاسداری از اسلام را، بزرگ ترین نعمت شمرده و آشکار به پاسداران دستور می دهند که اسلام را حفظ کرده و به نسل آینده انتقال دهند.
الزامات پاسداری از اسلام و انقلاب اسلامی
برای پاسداری از مکتب اسلام و صیانت و نگهبانی از این گنجینه الهی و میراث بزرگ انبیاء و صالحین و انقلاب اسلامی الزاماتی را باید مورد توجه قرار داد. حال به بررسی این الزامات می پردازیم:
1. شناخت و عمل به معارف اسلامی
ارزش های دین اسلام، مسائلی است که در قرآن برای اندیشه و عبرت انسانها از سوی خاتم انبیاء منتقل شده است، این مسائل از ارزش های معنوی بسیاری برخوردار هستند و تمام انبیاء رسالت خود را برای حفظ و استمرار این ارزشهای معنوی قرار دادند. شناخت ارزش های دین اسلام وظیفه هر مسلمانی است. برای پاسداری از ارزشهای معنوی دین اسلام و انتقال صحیح آنها به دیگران در گام نخست این ارزشها را باید به نحو صحیح و درست بشناسیم. در واقع باید هر آنچه را در ذهن خود تصور می کنیم ارزش های دین اسلام تلقی نکرده و آنها را بر حسب موقعیتی که خود دوست داریم آن گونه باشد تعریف نکینم، به طور مثال مستحباتی را واجب فرض نکنیم و حرام را حلال ندانیم. اینها آن مسائلی است که باید بدرستی بشناسیم. هیچ گاه ارزشهای موجود در دین اسلام حفظ نخواهد شد تا زمانی که ما تعیین کننده نوع و چگونگی آنها هستیم، بلکه این ارزشها همواره با عمل به آنها حفظ می شوند، چرا که دیده می شود وقتی مسئله ای جدای از زبان و گفتارها بلکه با عمل منتقل شود در پذیرش آن موضوع بسیار مهم است.
شناخت و عمل به معارف اسلامی دو عامل مهم در پاسداری از ارزشهای دین اسلام هستند حفظ معارف دین اسلام یکی از ارکان مهم و مؤثر در پایداری دین اسلام است، مسئولین و کارشناسان فرهنگی و دینی نیز شناخت و عمل به معارف دین اسلام را از عوامل مهم در پاسداری ارزشهای دین دانسته و کارشناسان دینی را به عنوان متولیان این امر در حفظ ارزشها مؤثر اعلام کرده اند. برای پاسداری از ارزشهای درست دین اسلام ارزشهای اصل و فرع باید توسط متولیان و کارشناسان دینی شناسایی و تبیین شوند.ارزشهای اصلی و فرعی معارف دین اسلام نباید با هم تداخل پیدا کنند بلکه هر کدام نیاز دارند که در جایگاه خود استفاده شوند و این امر تنها با شناخت از دین اسلام میسر است. یکی از مهمترین مباحث در پاسداری از ارزشهای دین اسلام، روشهای به کارگیری این معارف در زندگی است، چرا که اگر این معارف با اهمیت فراوانی که نزد خداوند متعال دارند و همچنین انبیاء در حفظ آن از جان خود هم دریغ نکرده اند، به روشی نادرست در زندگی پیاده شوند، باعث می شوند که ارزشهای درست دین اسلام بدرستی تفهیم نشوند و این بسیار عامل پرخطری در عدم پاسداری از ارزشهای دین اسلام است.
2. ولایتمداری
اولین مرحله بعد از شناخت دقیق معارف دین اسلام تبلیغ گسترده و اصولی در راستای پاسداری معارف دین است.
پاسداری از ارزشهای دین اسلام نیازمند عملکرد صحیح است. شخصی که برای حفظ معنویات دین اسلام فعالیت می کند می بایست دارای اطلاعات کافی از دین اسلام و همچنین قدرت استدلال بالا با بیان شیوا باشد تا بتواند معارف اسلامی را با توجه به شرایط و اقتضائات افراد بازگو کند. بنابراین دومین الزام برای پاسداری از مکتب حیات بخش اسلام ولایتمداری است. از نظر روایات و آیات رابطه بین رهبری دینی با دین و قرآن یک رابطه حقیقی و عینی است و این دو از هم جدا ناپذیرند. رهبری در هر عصری وظیفه دارد از قرآن صیانت نموده، بستر لازم را برای پیاده شدن آن فراهم کند.
مؤلفه های ولایتمداری:
یک. امام و رهبرشناسی:
در نگاه دینی و از نظر آیات و روایات، امام و رهبری ویژگیهای خاصی دارند و این رهبری متّصل به ذات باریتعالی است. البته وقتی می گوییم رهبری، سه عصرمد نظر است: 1.عصر نبوت 2.عصر امامت 3.عصر فقاهت، که از جهت شرایط متفاوت هستند ولی از جهت جایگاه و تبعیت هیچ فرقی ندارند.
به همان میزان که از رسول خدا تبعیت واجب بوده، به همان نسبت تبعیت از رهبری در دوران امامت و دوران فقاهت واجب است؛ هرچند از جهت جایگاه، شرایط و موقعیت متفاوت است. همانطور که وحی را برای دوران پیامبر قائل هستیم، اما نسبت به دوران امام معصوم قائل نیستیم. و عصمت و علم غیب را در پیامبر و امام معصوم هم قائل هستیم. و در حالیکه در فقیه جامع الشرایط در عصر غیبت دو شرط اساسی که عبارتند از مصونیت حداکثری یعنی عدالت و اجتهاد بر مبنای قرآن، سنت، اجماع و عقل قائل هستیم، عصمت را قائل نیستیم.
در پیامبر وامام معصوم مصونیت ذاتی وجود دارد، اما در مورد ولی فقیه مصونیت حداکثری است. مصونیت ذاتی در عصر غیبت لزومی ندارد. چون دوره انتقال امامت به خاتم الاوصیاء برای بستر سازی و زمینه سازی حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) است.
امام و رهبری دینی چه کسی است؟
امام صادق(ع) می فرماید:
اَلاِمَامُ عَلَمٌ بَینَ اللهِ وَ بَینَ خَلْقِهِ فَمَنْ عَرَفَهُ کانَ مُومناً وَمَنْ اَنْکرَهُ کانَ کافِرا.
امام عَلَم و پیشوا و نشانه و مقتدا است بین خدا و بندگانش، کسی که او را با عنوان عَلَم، پیشوا ومقتدا و نشانه ذات باریتعالی بشناسد و دنبال او حرکت کند این مومن است و الّا خیر. »فَمن عرفه کان مؤمناً ومن اَنکره کان کافرا.«
پیامبر(ص) در آخرین خطبه ماه شعبان می فرماید:
وَاخْتارَنَی لِلنَّبُوَّهِ وَاخْتارَک لِلاِمَامَهِ فَمَنْ اَنْکرَ اِمامَتَک فَقَدْ اَنْکرَ نُبُوَّتی.
رابطه بین امامت و نبوت اقل و اکثر ارتباطی است نه استقلالی. مرحوم فلسفی می فرماید:
رابطه بین امامت و نبوت اقل و اکثر ارتباطی است نه استقلالی. یعنی انکار امامت نبوت را هم خراب می کند.
آیا انکار ولایت فقیه منجر به انکار امامت می شود یا خیر؟ که البته نیازمند به بحث است.
دو. همسویی و همگرایی فکری و رفتاری با رهبری:
همگرایی با فکر و رفتار با رهبری بایستی کاملا انطباق و همسویی داشته باشد. حال ابعاد راهبردی رهبری در چه اموری به منصه ظهور می رسد؟
رهبری یک نوع راهبرد در کادر مدیریتی دارد. مدیرانی که رهبر انتخاب می کند، چه نوع انسانهایی هستند؟
اگر رئیس جمهوری انتخاب کنیم که اعضاء دولتش متناسب با نگاه و راهبردهای رهبری نباشد، این همگرایی نیست. اگر یک رئیس مجلس یا نماینده ای را انتخاب کنیم که این فرد نوع نگاه و موضع و عملکردش با شاخص هایی که رهبری در ذهنش است سازگار ندارد، این همگرایی نیست. همگرایی در مقام عمل چگونه پیاده می شود؟
بنابراین:
1: ابعاد مدیریتی است یعنی کادر مدیریتی که رهبر انتخاب می کند و مد نظر ایشان می باشد چیست؟
2: راهبردهای اقتصادی رهبری، رهبری یک نوع راهبردهایی و سیاستهایی دارد اگر مدیران و کارگزاران که در اداره کشور نقش دارند در راهبردهای اقتصادی با دیدگاه رهبری تعارض داشته باشند همگرایی و همسویی محقق نمی شود.
3: راهبردهای فرهنگی. نگاه رهبر معظم انقلاب به مسائل فرهنگی چگونه است؟ ایشان تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی و امروز ناتو فرهنگی را ملاک راهبردشان در مسائل فرهنگی قرار می دهند که کارکرد ناتو از نظامی به سمت فرهنگی غلبه پیدا می کند. حال اگر فردی چنین دیدگاهی را ندارد، او دارای تفکر ولنگاریزم و دارای دیدگاه باز لیبرالی برای امور فرهنگی است و این با رهبری همگرایی نخواهد داشت.
4: راهبردهای رهبری در سیاست خارجی. روابط بین الملل از دیدگاه رهبری چگونه است؟ در این حالت هم اگر همسویی نباشد آن همگرایی معنا پیدا نمی کند.
سه. تبعیت از رهبری
امام صادق(ع) می فرماید:
لا یکون العَبد مُؤمِناً حَتّی یعرفَ الله وَ رَسُولَهُ وَالائمَّه کلَّهُم وَ اِمَامَ زَمانِهِ وَ یرُدَّ اِلیه وَ یسَلِّمَ لَهُ.
بنده خدا مؤمن نخواهد شد مگر اینکه خدا و رسول خدا را بشناسد، ائمه را به تمامه بشناسد و امام زمانش را هم بشناسد »و یرد الیه« در امور به او مراجعه کند »و یسلم له« تسلیم او باشد. یعنی ملاک ایمان مراجعه کامل به ولی امر است.
مشکل خواص در گذشته دور و نزدیک چه بوده است؟ اگر مروری بر تاریخ گذشته داشته باشیم، تمام کسانی که از گردونه امامت خارج شده اند از سه بخش خارج نیستند: یا در شناخت امام یا در همسویی و همگرایی با امام و یا در تبعیت مشکل داشته اند. امروز هم این گونه است. چه در زمان حیات امام و چه در عصر رهبر معظم انقلاب، مشکل بسیاری از افراد را این گونه می بینیم. در دوران گذشته بزرگترین انقلاب قبل از بعثت پیامبر اعظم(ص) از نظر قرآن انقلاب بنی اسرائیل به رهبری موسی بن عمران است. اما این انقلاب بسیار پیچیده سقوط کرد. 136 بار در 35 سوره قران خداوند از موسی بن عمران نام می برد و تحلیل عمیقی از این انقلاب می کند و علل و عوامل پیروزی و سقوط انقلاب را بیان می کند. رهبری (حضرت موسی) 30 روز به میقات می رود و 10 روز به آن اضافه می شود و رهبری برای خودش جانشین انتخاب می کند و شما نوع برخورد نخبگان، خواص و مردم را با جانشین رهبری می بینید. مشکل جامعه آن روز این بود که نمی توانست باور کند که هارون رهبری جامعه را بر عهده گرفته و همه قدرتی که رهبری دارد ایشان هم داشته باشد. به علت عدم درک این مسئله توسط مردم، به دام سامری و گوساله سامری افتادند و یکی از بزرگترین انقلاب های تاریخ با چالش جدی مواجه شد و نتوانست از آن چالشها جان سالم به در ببرد و به ورطه سقوط کشیده شد.
یا در زمان حضرت علی(ع) بعد از رحلت پیامبر(ص) مشکل طلحه و زبیر با حضرت علی(ع) چه بوده است؟ یا امام را خوب نمی شناختند، یا همگرایی نداشتند و یا تبعیت نمی کردند. در دوران امام حسن(ع) هم مشکل همین بوده است. تحلیل تاریخ و بررسی علل و عوامل سقوط یا شکست و یا عدم توفیق در انقلابهای گذشته ناشی از همین مسائل است. در عصر نبوت معیار فضیلت پیامبر بوده است و در عصر امامت معیار فضیلت شاخصه اش علی(ع) است. در عصر امام افراد زیادی محبوب و همراه امام بودند و از امام حکم داشتند. آیا این فضیلت قابل ارث است یا این ارث به صورت بسته بندی در اختیار رهبری بعدی قرار می گیرد؟ معیار فضائل بعدی ها شاخصه اش ارتباط با رهبری است.
3. بصیرت و بینش سیاسی
سومین الزام، بصیرت و بینش سیاسی است. از الزامات فوق العاده مسئولان و مدیران در نظام اسلامی بصیرت و بینش سیاسی است. بصیرت، چشم بینای دل و نورافکن برای تشخیص راه درست از نادرست و تشخیص حق از باطل است. حضرت علی(ع) می فرمایند:
فَقْدُ الْبَصَرِ اَهْوَنُ مِنْ فَقْدِ الْبَصیره؛ فقدان بصر تحملش راحت تر است از فقدان بصیرت.
کسی که چشم سر نداشته باشد می تواند راه خود را پیدا کند، ولی کسی که بصیرت نداشته باشد نمی تواند راه خود را پیدا کند. در بیان دیگری حضرت علی(ع) می فرمایند:
لا یحمِلُ هَذا العِلْم اِلّا اَهلُ البَصَر وَ الصَّبر وَ العِلمِ بِمَواضِع الحَقِّ؛ این علم فرماندهی و مدیریت و امامت و پیشوایی را کسی نمی تواند حمل کند مگر دارای بصیرت و پایداری و علم به مواضع حق باشد.
4. دشمن شناسی
از دیگر الزامات پاسداری از انقلاب اسلامی و حکومت دینی، شناخت دشمن است. سرلوحه حرکت انبیاء، شناساندن دشمن بوده و در قرآن بیش از 1500 آیه در مورد دشمن شناسی وجود دارد که حاکی از توجه قرآن به این موضوع است. به ویژه انقلاب اسلامی ایران که با طیف های گسترده ای از دشمنان خارجی و داخلی روبرو است و بیش از هر چیزی فرماندهان و نهادها در جبهه اصلی مصاف با دشمن باید در این زمینه آشنایی کامل از ماهیت دشمنان انقلاب، استراتژی، جهت گیری، انگیزه، سنگر، سلاح، قدرت و توان دشمن داشته باشند.
در روایتی از پیامبر اعظم(ص) آمده است:
اَلا وَ اِنَّ اعقَل النّاس، عَبدٌ عَرَفَ رَبَّهُ فَاطَاعَهُ وَ عَرَفَ عَدُوَّهُ فَعَصَاهُ؛ اندیشمندترین مردم بنده ای است که پروردگار خود را بشناسد و براساس آگاهی و شناخت فرمانبردارش باشد و دشمن خویش را بشناسد و در برابرش بایستد.
در این میان شناخت دشمن پنهان و حیله های پنهانی او که زیر لایه هایی از پوشش و در پرده ای از نفاق عمل می کند از اهمیت بیشتری برخوردار است. به همین جهت از مجموع یکهزار و پانصد آیه قرآن پیرامون دشمن شناسی، سیصد مورد آن در زمینه نفاق شناسی است.
در بیانی امیرالمؤمنین(ع) می فرماید:
اَکبَرُ الاَعدَاء اخفاهم مَکیدَهً.
بزرگترین دشمنان کسانی هستند که حیله های خصمانه خود را مخفی تر می کنند.
به یقین می توان گفت بیشترین لطمه ای که جبهه حق و جریانهای دینی و دین مدار و اصولگرا متحمل شده اند، از همین جهت و عدم شناخت دشمن وحیله های پنهانی او بوده است.
امت و ملتی می توانند از انقلاب و اصول و ارزش ها پاسداری کنند، که دشمنان زمان خود را بشناسند و در دام آنها نیفتند.
همیشه در تاریخ ملت ها روزهایی پیش می آید که بدون ایثار و فداکاری و دادن قربانیان، بسیاری از خطرات برطرف نمی شود، و اهداف بزرگ و مقدس محفوظ نمی ماند. این جا است که گروهی مؤمن و ایثارگر باید به میدان آیند و با نثار خون خود از آیین حق پاسداری کنند.
بدون شک »شهادت« یک هدف نیست؛ هدف پیروزی بر دشمن و پاسداری از آیین حق است، اما پاسداران باید آن قدر آماده باشند که اگر در این مسیر، ایثار خون لازم شود، از آن دریغ ندارند، و این معنای امت شهید پرور است.
بنابراین وظیفه دینی، شرعی و ملی هر مسلمان بطور عام و وظیفه نهاد و نیروهای مسئول این است که هرچه بهتر دشمان آشکار و پنهان و شیوه ها و راهکارهای آنان را خوب بشناسند و درصدد مقابله با آن ها برآمده و تؤطئه شان را خنثی نمایند.
نتیجه گیری
برمبنای کلام پرگهر رسول اکرم(ص)که می فرمایند: »همه شما نگهبان ومسئول هستید.« پاسداری از انقلاب اسلامی هم مسئولیت است وهم تکلیف تک تک افراد جامعه اعم از رهبری نظام، نهادهای تأسیس شده مانند سپاه، ارتش و نیروی انتظامی و... برای این مأموریت مسئولیت دارند و باید برای بقای شریعت و نهضت حسینی و حفظ دین و آشکار ساختن اسلام محمدی بکوشند.
انقلاب اسلامی در طول شکل گیری و حفظ و تثبیت خود در همه صحنه ها شاهد مردان بزرگ الهی و مجاهدان حقیقی اسلام و خدا بوده اند که با ایستادگی و مقاوت بی نظیر خود فرهنگ ایثار و شهادت را نهادینه نمودند و فراوان ند که چون ستارگان در آسمان تاریخ انقلاب درخشیده اند.
هر رزمنده باید در عرصه عمل هم روح استقامت و پایداری و حفظ کرامت و عزت نفس را در کالبد بی روح مسلمین بدمد و حس قیام علیه استکبار و فساد را تجلی سازد.
به تعبیر پیر فرزانه انقلاب، امام خمینی(ره) »پاسداری از اسلام و قرآن کریم، همان صراط مستقیمی است که در نماز از خدا طلب می کنیم.«
|