در طول زندگی امام رضا علیه السلام سؤالات بسیار زیادی از ایشان پرسیده شده است و امام به آن سؤالات پاسخ های کوبنده و حکیمانه ای داده است.
گرچه سخنان حکیمانه و پاسخ های کوبنده ی حضرت بسیار فراوان است، اما برای نمونه به برخی موارد اشاره می شود.
ابراهیم بن محمد از حضرت پرسید: چرا خداوند فرعون را غرق کرد، با آن که ایمان آورد؟ حضرت فرمودند: چون هنگام دیدن عذاب، ایمان آورد و ایمان در آن لحظه مقبول نیست.[1] اباصلت هروی پرسید: چرا خداوند همه را در زمان نوح غرق کرد، با آن که در میان آنان بی گناهان و اطفال نیز بودند؟
حضرت فرمود: بچه ها در میان آن ها نبودند، چهل سال بود که نسل آنها منقطع شده بود؛ عده ای به جهت تکذیب و عده ای به جهت رضایت به تکذیب، هلاک شدند هر که غایب باشد از امری، و راضی باشد، همچون شاهدی است که آن کار را انجام داده باشد.[2]
ابن سِکّیت (یعقوب بن اسحاق) از حضرت پرسید: چرا خداوند موسی علیه السلام را با عصا و نورانی بودن دست و ابزار سحر فرستاد و عیسی علیه السلام را با طب و محمد صلی الله علیه و آله را با کلام؟
حضرت فرمود: در زمان موسی علیه السلام سحر غالب بود و در زمان عیسی علیه السلام نیازهای پزشکی و در زمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خطبه ها و سخنان؛ وی گفت: به خدا که مانند تو را هرگز ندیده ام، حجت خدا امروز بر مردم چیست؟ فرمود: عقل است که به وسیله آن راستگوی بر خدا از دروغگو شناخته می شود، ابن سِکّیت گفت: این است به خدا سوگند جواب.[3]
حسن بن علی بن فضال از حضرت پرسید: چرا مردم از امیرالمؤمنین علیه السلام منحرف شدند با آن که فضل و سابقه او و موقعیت وی را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله می دانستند؟ حضرت فرمود: چون علی علیه السلام پدران و اجداد و برادران و عموها و دائی ها و نزدیکان آن ها را که با خدا و رسول جنگ داشتند و تعدادشان زیاد بود کشته بود، لذا کینه داشتند و نمی خواستند او سرپرست آن ها شود ولی دیگران در جهاد چنین نکردند، لذا مردم از علی منحرف و به دیگری متمایل شدند.[4]
هیثم بن عبدالله از حضرت پرسید: چرا ]حضرت[ علی بیست و پنج سال بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله با دشمنانش نجنگید، اما در ایام حکومت خود جنگید؟ حضرت رضا علیه السلام فرمود: به پیامبر صلی الله علیه و آله اقتدا کرد که سیزده سال در مکه و نوزده ماه در مدینه با مشرکان نجنگید و علتش کمبود یاور بود، علی علیه السلام نیز جنگ با دشمنان را رها کرد چون یارانش اندک بودند ...[5]
حسن بن علی بن فضال از حضرت پرسید: چرا کنیه ی پیامبر ابا القاسم است؟ فرمود: چون پسری به نام قاسم داشت؛ راوی گفت: آیا مرا قابل می دانی که زیاده بفرمایی؟ فرمود: آری، تو می دانی که پیامبر فرمود: من و علی دو پدر این امت هستیم. گفت: آری. فرمود: و می دانی که علی قسمت کننده بهشت و جهنم است؟ گفت: آری. فرمود: به پیامبر ابوالقاسم (پدر قسمت کننده) گویند چون او پدر (علی است که) قسمت کننده بهشت و جهنم است ...[6]
از حضرت امام رضا علیه السلام پرسیدند: آیا این حدیث درست است که پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمود: اصحاب من چون ستارگانند، به هر کدام که اقتداء کنید، هدایت یافته اید؟ فرمود: آری، مقصود حضرت رسول صلی الله علیه و آله کسانی هستند که بعد از او، راه را تغییر ندادند و تبدیل نکردند، پرسیدند: از کجا معلوم می شود؟ فرمود: به جهت روایتی که - اهل سنت - نقل می کنند که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: روز قیامت مردانی از اصحاب مرا از حوض من دور می کنند همچنان که شترهای غریبه را از آب دور می کنند، من می گویم: خدایا! اصحاب من، اصحاب من، به من گفته می شود: تو نمی دانی بعد از تو چه کردند! و آن ها را به طرف چپ می برند، من می گویم: دور باشند و نابود گردند. سپس حضرت امام رضا علیه السلام فرمود: آیا فکر می کنی این جریان برای کسانی که ثابت ماندند و متغیر نشدند می باشد؟[7]
منابع:
کتاب حکایت آفتاب، سید محمد نجفی یزدی، معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی
1- عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج2، ص76.
2- همان، ص74.
3- همان، ص79 با اختصار.
4- همان، ص80.
5- همان، ص80.
6- همان، ص84.
7- همان، ص86. حدیث انحرافی عده ای از صحابه را بزرگان اهل سنت مثل بخاری در صحیح و مسلم در صحیح و دیگران با اسناد و الفاظ گوناگون از راویان متعدد روایت کرده اند.
|