همانطور كه در سطور قبل گذشت، شروع مبارزات ديني ـ سياسي و اجتماعي شهيد شاهآبادي را بايد از زمان نهضت ملي ايران و مبارزات آيتالله سيد ابوالقاسم كاشاني جستجو كرد.
تأثير تفكّرات علامه شاهآبادي بزرگ (ره) بر انديشههاي امام خميني و بسياري از بانيان انقلاب اسلامي ايران، مشهود و معلوم است و شهيد مهدي شاهآبادي نيز همچون پدر، انديشة مبارزه با حكّام ستمگر را ساليان دراز در عمق جان خود پرورده و در اين زمان، «صداي آشنا»يي را ميشنيد. گويي پژواك صداي عزّت و غرورانگيز پدر ارجمند و مبارز خويش بر عليه رضاخان است كه از گلوي شاگرد خلف پدر بيرون ميآيد.
شهيد شاهآبادي با الهام از امام خميني (ره) مبارزات سياسي خود را تداوم بخشيد. او نقش اصلي خويش را در شناساندن مقام والاي مرجعيّت تقليد و رهبريت شيعيان جهان ـ امام خميني (ره) ـ به تودههاي ملّت مسلمان ميدانست و در همين راستا، چه در دوران طلبگي و چه پس از آن، همراه خانواده به شهرها و روستاهاي كشور ميرفت وضمن تبليغ دين، سعي در دادن آگاهي سياسي به عموم مردم داشت.
ايشان در سال 1350 پس از حدود 21 سال اقامت در قم به تهران آمده و در منطقة «رستمآباد» شميران به امامت جماعت و ديگر خدمات ديني پرداختند و با حضور فعّال خود، آن مسجد را به كانون فعاليّت و رشد نيروهاي انقلابي تبديل نمودند.
در اوايل دهة پنجاه كه امام خميني (ره) در تبعيد بود و اختناق و سركوب در داخل كشور، در اوج خود بود و صداي هر آزاديخواهي را به خاموشي ميكشاند، فعاليّتهاي شبانهروزي و مخلصانة شهيد شاهآبادي و ياران مبارز او، تنها راه تداوم حيات امواج قيام انقلاب عليه سلطة حاكم بود.
اين حجم وسيع از فعاليتهاي سياسي و حضور و قدرت ساواك به عنوان عامل بازدارنده و امنيّتي در كشور حاكي از آن است كه فعاليّتهاي او مدت زيادي مخفي نخواهد ماند. پس امكان دستگيري وي آنچنان بعيد نمينمود. او در سال 1352 دستگير شد. اين اوّلين دستگيري آن عالم مبارز پس از مهاجرت ايشان از قم به تهران بود. در حملة ساواك به منزل او تعداد قابل توجّهي اعلاميه و كتب انقلابي كشف گرديد و ايشان در زندان تحت شكنجه قرار گرفت. ساواك ايشان را پس از 4 ماه آزاد كرد، لكن با ادامة فعاليّتهاي سياسي و مبارزاتي، مجدداً در سال 1353 دستگير شده و پس از 20 روز آزاد شدند. عمدة اتهامات وارده به ايشان اقدام عليه امنيّت ملّي كشور و همكاري با عناصر وابسته به گروه خرابكار بود.
در سال 1354 در شرايطي كه انحرافهاي عقيدتي درون سازمان مجاهدين خلق آشكارتر شد، شهيد شاهآبادي عليه اين جريان ارتدادي برخاسته و با آن به مبارزه پرداخت و به دنبال اعترافات خليل فقيه دزفولي با ساواك، در همين سال براي سوّمين بار دستگير شد و مدت 2 ماه تحت شكنجه قرار گرفت.
شهيد شاه آبادي پس از آزادي از زندان نيز بر دامنة فعاليّتهاي انقلابي خود افزود و رژيم با توجّه به ادامة فعاليّتهاي ايشان كه به صورت جدّيتر صورت ميگرفت، تصميم به تبعيد ايشان گرفت و نهايتاً اين فقيه مبارز را در زمستان 1355 به «بانه» در كردستان تبعيد كرد.
مجموع فعاليّتهاي سياسي شهيد شاهآبادي در بانه باعث شد در بانه باعث شد رژيم از ترس شورش بيشتر اكراد آن منطقه، به تبعيد او پايان دهد و لذا آن عالم ربّاني در اوايل 1356 پس از حدود 6 ماه تبعيد به تهران بازگشتند.
لازم به ذكر است كه زمان مراجعت ايشان از تبعيد، تغيير محسوسي در مشي و شيوة حركت شهيد شاهآبادي مشهود گرديد و در هماهنگي با برنامه اساسي و راهبردي حضرت امام (ره) مبني بر شكلدهي به يك مبارزة كاملاً مردمي و گسترده، مبارزات ايشان وارد مرحلة جديدي شد و از آن پس، مبارزات را كاملاً علني دنبال ميكردند و جز در موارد معدودي، شديداً از مخفيكاري پرهيز مينمودند. حجم انتشار اعلاميههاي امام (ره) توسط ايشان به شكل مشهودي زياد شده بود و ايشان در كلية محافل علناً عليه رژيم شاه سخن ميگفتند و هدف ايشان، تجرّي مردم در مبارزه با رژيم بود.
سير تدريجي حركت انقلابي مردم شتاب بيشتري گرفته بود و اقبال تودههاي ملّت به انقلاب بيشتر شده بود و اينك بايد بر حجم تبليغات و مبارزات علني افزوده ميشد. كوتاه آمدن و مخفيكاري بيمورد در اين برهة حساس، حتي ممكن بود به خاموش شدن احساسات مردمي بيانجامد و شهيد شاهآبادي و ديگر بانيان انقلاب از اين مهم غافل نبوده و بدان همّت گماردند.
در خرداد سال 1357 به دنبال دستگيري يك گروه انقلابي و ارتباط آنها با شهيد شاهآبادي، ايشان براي چهارمين بار دستگير و زنداني شدند دستگيري اين بار ايشان از ويژگي خاصي برخوردار بود. از لحظة ورود به «كميته ضدخرابكاري»!! ايشان با صلابت و اقتدار خاصي برخورد كردند و تمامي قدرت رژيم را كه در دستگاه مخوف ساواك خلاصه ميشد به مسخره گرفتند و «بازجو»هايي كه ميخواستند از ايشان سؤال كنند، با پاسخهاي عالمانه تحقير كردند. حتي از خود ايشان نقل شده است كه مرتباً به مأمورين ميگفتند: «بايد تمامي اعلاميهها و كتابها و نوارهايي را كه از منزل دزديدهاند، برگردانيد»
شايد بتوان گفت كه در تاريخ معاصر ايران، شهيد شاهآبادي از نوادر افرادي بود كه با صلابت خود، طعم تلخ شكست را در درون زندانهاي رژيم به كام دژخيمان چشانيد و آنان را تحقير كرد.
ايشان پس از مدتي از زندان انفرادي خلاص و به زندان عمومي وارد گرديده و سرانجام در آذرماه 1357 آزاد شد.
ايشان مجدداً 12 روز بعد براي پنجمين بار دستگير، و در زندان باغشاه محبوس شدند و بالاخره در سوّم بهمن 1357 ـ يك هفته قبل از ورود امام (ره) آزاد شده و براي حضور گستردهتر در انقلاب عمومي و فراگير ملت ايران مهيّا شدند.
آزادي شهيد شاهآبادي از زندان در آخرين روزهاي حيات پهلوي مصادف بود با اعلام خبر مسرّتبخش ورود امام امّت به ميهن اسلامي، و آن شهيد نيز با حضور در كميتة استقبال امام (ره) و ادارة بيت ايشان و نيز با ابلاغ فرمان امام خميني بر لغو حكومت نظامي در 21 بهمن 57 و نيز مساعدت در خلع سلاح كلانتريها و پادگانها و مهمّاتسازي و انتقال اسلحه و مهمات به نقاط امن و تشكيل و سازماندهي گروههاي مردمي براي برقراي امنيّت كشور، فعالانه در امور مربوط به تشكيل حكومت نوپاي اسلامي ظاهر شده و خدمات فراموش نشدني و شاياني را ارائه نمودند.
|