شهيد شاه آبادی رفتار خيلی خوبی با بچه ها داشتند واز نظر فکری و عقیدتی خیلی با جوان ها کار می کردند و به آنها تعليم می دادند وسفارش می کردند که در خط ولايت و رهبری باشند و در اين مسير جوان های آگاهی را هم تربيت نمودند . مثلا در مسجد رستم آباد شاگردان زيادی داشتند که به آنها معارف دينی را تعليم می دادند و علاوه بر آن يک گروه بسيجی هم تشکيل داده بودند که فعاليتهای فرهنگی و دينی جوانان را در اين گروه رهبری می کردند .ايشان خيلی پرکار بودند و بسيار برای اين گروه ها زحمت می کشيدند، شاگردان زيادی را تربيت کردند که بسياری از آنها نيز راه ايشان را ادامه دادند و بعضی از آنها نيز در جبهه شهيد شدند.
• ايجاد انگيزه و علاقه:
شهيد آيت الله شاه آبادی در اوايل ورود به روستای فشم، وقتی سراغ مسجد محّل را از اهالی می گيرند با مکانی متروکه رو به رو می شوند که با تلاش بسيار، پس از 2 روز، موفق به گشودن درب آن می شوند، مکانی که کف آن به قدری پستی و بلندی داشته که به عنوان مصلّی قابليت استفاده نداشته اما ايشان به همراه فرزند (تنها مأمومشان) تا يک ماه به تنهايی به مسجد می رفتند، در حالی که هيچ کس برای اقتدا به ايشان، به مسجد نيامده و ايشان در بازگشت به منزل، به خاطر احتياط به سبب ناهمواری سطح مسجد، نماز را اعاده می کردند اما رفتن به مسجد را تعطيل نمی کردند تا اين که يک شب به سراغ جوان پهلوان و کشتی گير محله می روند و با برقراری ارتباط با او و جوانان ديگر باب دوستی را می گشايند. سپس از همسر خود درخواست می کنند غذايی تهيه کرده و بدين ترتيب همراه با جوانان محله چندين شب متوالی به کوه نوردی می روند و آرام آرام پای آنان را به مسجد باز می کنند تا این که پس از مدتی آمدن به مسجد و نماز خواندن يا تنها نماز خواندن، به شهيد شاه آبادی علاقه مند شده و به ايشان اقتدا مي كنند.
• توجه به تربيت کودکان:
ايشان سعي داشتند كه بچههاي خود را دلير و شجاع بار آورند و از نظرجسمي و روحي به آنان، آمادگي لازم را بدهند، وبدين لحاظ ازهمان ابتدايكودكي، آنان را به سختيها آشنايي ميدادند. درتحقق همين هدف بود كه ازاستفاده كردن از آب گرم براي وضو گرفتن و كارهايي از اين قبيل، بجز در مواردضرورت، منع ميكردند و معتقد بودند كه اينگونه استفاده كردن از امكاناترفاهي، انسان را تنبل و غير مقاوم در برابر مشكلات، بار ميآورد. در امر اسرافو زياده روي، شديد سختگيري ميكردند واگرحتي يك چراغ بي جهت روشنميماند، اعتراض ميكردند. بسيار بر اين مسئله اصرار ميورزيدند كه حتماً بههنگام وضو گرفتن، و در فاصلههاي زماني لازم كه براي شستن يا مسح هر يكاز اعضاء وضو پيش ميآيد، شير آب باز نماند. هيچگاه در منزل، غذايي به دورريخته نميشد و خودشان در سر سفره غذا، تنها به خوردن غذاهاي مانده قبلاكتفا ميكردند. گاه ميشد كه بچهها در منزل، غذاهاي مانده قبلي را مخفيميكردند كه ايشان آن را نبينند و از غذاي تازه استفاده كنند.
• كمك به آموزش فرزندان:
شهيد آيت الله شاهآبادي، علاوه بر فعاليتهاي مبارزاتي وخدمات خارج ازمنزل، توجه خاصي نيز به مسائل تربيتي خانواده داشتند. از تربيت بچهها و آشناساختن آنان به مبارزه گرفته، تا كمك در كليه امور خانه و دادن درس به بچهها،تسلط فوق العاده ايشان بر كليه دروس جديد، باعث ميشد كه فرزندانشان را درهر مقطع تحصيلي كه باشند از نظر درسي كمك نمايند. ايشان مخصوصا دررياضيات تبحّر وافر داشته ومسائل پيچيده حساب استدلالي و هندسه فضايي ومثلثات و رقومي، و نيز مسائل مشكل لگاريتم را به راحتي به فرزندان وديگربستگان يا دوستان و آشنايانش ميآموختند. اين تسلط ايشان، باعث گرديدهبودكه فرزندانشان بيشتر بتوانند با ايشان احساس نزديكي كنند و ايشان را در هرمشكلي كه برايشان پيش ميآمد، يار و ياور خود بدانند، و اين امر در استحكامبخشيدن كانون گرم خانوادگي، اثر بسزايي داشت.
شهيد شاهآبادي درمواقعي كه درمنزل بودند، از انجام كارهاي خانه نيز دريغنميورزيدند وعلاوه بر رفع نيازهاي فني خانواده و منزل، حتي در شستن لباسو ظروف نيز همكاري ميكردند و در همان وقت كمي كه به منزل ميآمدند،آنقدر تند و سريع كار ميكردند كه همه افراد منزل، به حركت وتلاش تشويق وترغيب ميشدند.
|