از امام صادق (علیه السلام ) از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) روایت كرده كه فرمود:
((ماه رمضان ماه خداى عزوجل مى باشد، و آن ماهى است كه خداوند كارهاى نیك را در آن دو چندان كند و بدیها را در آن محو سازد، ماه بركت ، و ماه انابة و بازگشت ، و ماه توبه و ماه آمرزش و ماه آزادى از آتش دوزخ ، و كامیاب شدن به بهشت است .
هان كه در این ماه از هر حرامى خوددارى كنید، و تلاوت قرآن را زیاد كنید. و حاجات خود را بخواهید، و به یاد پروردگارتان سرگرم باشید، و ماه رمضان نزد شما نباید همانند ماههاى دیگر باشد، چرا كه براى این ماه در پیشگاه خداوند حرمت و برترى بر دیگر ماهها است ، و نباید در ماه رمضان روز روزه شما مانند روز غیر روزه شما باشد.)) ( بحارالانوار، ج 96، ص 340 - 341.)
کیفیت نزول قرآن
با توجه به آغاز نزول قرآن در 27 رجب، مبعث پیامبراعظم صلی الله علیه و آله ، آیه هایی که نزول قرآن در ماه رمضان را بیان می کنند چگونه تفسیر می شوند؟
درباره کیفیت نزول قرآن، آیه ها را دو گونه می توان دسته بندی کرد:
1. آیه هایی که بر نزول قرآن در شب قدر و ماه رمضان دلالت دارد، مانند:
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ. (بقره: 184)
ماه رمضان، ماهی است که قرآن در آن نازل شده است.
2. آیه هایی که بر نزول تدریجی قرآن در طول23 سال دلالت دارد، مانند:
وَ قُرْآنًا فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَی النّاسِ عَلی مُکْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزیلاً. (اسرا:106)
و قرآنی [با عظمت] را بخش بخش] بر تو] نازل کردیم تا آن را به آرامی بر مردم بخوانی و آن را به تدریج نازل کردیم.
با توجه به این آیه ها، قرآن دو گونه نازل شده است:
یک نزول دفعی که در آن، حقیقت والا و بسیط قرآن به طور کلی در ماه مبارک رمضان بر قلب و جان پیامبر نازل شد؛ زیرا کسی که معلم و مربی بشر است، باید سر فصل ها و اهداف اساسی دعوت و پیام آسمانی را به طور کلی بداند.
نزول دوم که نزول تدریجی است، از 27 رجب با نازل شدن آیه های نخستین سوره علق آغاز شد و آن حقیقت بسیط و یک پارچه به تفصیل و در قالب الفاظ و کلمات بر پیامبر فرود آمد تا آن را به مردم تفهیم کند.
رابطه قرآن و ماه رمضان چگونه است و چرا اين ماه «بهار قرآن» ناميده شده است؟
با استفاده از آيات و روايات، به روشنى ثابت مىشود: روزه اگر چه عبادتمهمى است و داراى ثواب بسيار است؛ اما مقدمهاى براى رسيدن به مرحله تقوا است: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»؛ بقره(2)، آيه 183.؛ «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! روزه بر شما مقرر شده است، همانگونه كه بر كسانى كه پيش از شما [ بودند] مقرر شده بود، باشد كه پرهيزگارى كنيد».
هدايت كامل متقين، وابسته به بهرهمندى از قرآن است: «الم ذلِكَ الْكِتابُ لارَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ»؛ همان، آيه 1 و 2. ؛ «الم اين كتابى است كه در [ حقانيت] آن هيچ ترديدى نيست [ و ]مايه هدايت تقواپيشگان است».
از اين رو فضيلت مهم ماه رمضان، به نزول قرآن در اين ماه است: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِى أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ»؛ همان، آيه 185. ؛ ماه رمضان [ همان ماه ]است كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است كه مردم را راهبر است».
از اين رو رابطه خاصى بين قرآن و ماه رمضان وجود دارد. همان طور كه در فصل بهار، عالم طبيعت و انسان شادابى خاص و حيات مجددى پيدا مىكند، قرآن نيز بهار دلها است كه با خواندن و يادگيرى و فهميدن معارف آن، دلها همواره زندگى ويژهاى مىيابد. امام علىعليه السلام مىفرمايد: «تعلّموا كتاب الله تبارك و تعالى،فانه احسن الحديث و ابلغ الموعظة، و تفقهوا فيه فانه ربيع القلوب»؛ تحف العقول، ابن شعبة الحرانى، ص 150.؛ «كتاب خداوند - تبارك و تعالى را ياد بگيريد؛ زيرا آن زيباترين گفتار و رساترين موعظهها است و فهم در قرآن پيدا كنيد؛ زيرا آن بهار دلها است». بنابراين رابطه قرآن با ماه رمضان، خيلى عميق است و انسان با خواندن و يادگيرى قرآن و تدبير و تعميق در آن،در اين ماه مىتواند به حيات طيبه رسيده و شب قدر را - كه با حقيقت قرآن متّحد است درك كند و بنابر فرمايش رسول خداصلى الله عليه وآله (در خطبه جمعه آخر ماه شعبان)، خواندن يك آيه از قرآن در ماه رمضان، معادل با ثواب يك ختم قرآن، در ماههاى ديگر است عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 266.. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها، كد: 9/500009)
علیه السلام گفت : رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله روزى فرمود: یا على خواهى تو را چیزى آموزم که اگر خلق هفت آسمان و زمین جمع گردند نتوانند به تو بدى و آسیبى رسانند و هیچ کس بر تو ظفر نیابد. گفتم : بلى .
فرمود: هفت آیه در قرآن است .
آن را این گونه بر خود بخوان و بدم .
اول : از پیش رو،
دوم : پشت سر،
سوم : بالاى سر،
چهارم : به سوى پایین ،
پنجم : بر طرف راست ،
ششم : بر طرف چپ
و هفتم : بر تمام اعضاء.
یا على ! هر کس این هفت آیه را بخواند یا با خود دارد حق سبحانه و تعالى هفتاد هزار بدى را از نامه عمل او دور کند و هفتاد هزار حسنه در نامه عمل او نویسد و هفتاد هزار قصر در بهشت برایش بنا کند و هفتاد هزار حور و قصور و غلمان به او کرامت فرماید و هفتاد هزار حله از حریر و دیباى بهشتى به او بپوشاند چنان که صفت آنها را حق داند و دیگرى نداند.
یا على ! هر کس این هفت آیه را بخواند و با خود دارد خداوند در روز قیامت دارنده او را به حرمت این آیات ببخشد اگر چه مستوجب کیفر باشد.
و باز فرمود: یا على ! هر که آن را بخواند و به خود بدمد اگر نزد امراء و حکام رود البته عزیز و مکرم باشد اگر چه بر او خشم گرفته باشند، نرم گرداند. (و آن هفت آیه این است
قل لن یصیبنا الا ما کتب اللّه لنا هو مولانا و على اللّه فلیتوکل المومنون .
(سوره توبه ، آیه 51)
بگو هرگز نرسد ما را مگر آنچه را نوشت خدا بر ما، اوست صاحب اختیار ما و بر خدا توکل کنند گروندگان .
و ان یمسسک اللّه بضر فلا کاشف له الا هو و ان یمسسک بخیر فهو على کل شى ء قدیر
(سوره انعام ، آیه 17)
و اگر برساند تو را خداى سختى پس نیست بازدارنده مر آن را مگر او و اگر برساند به تو نیکویى پس او بر هر چیزى تواناست .
و ما من دابه فى الارض الا على اللّه رزقها و یعلم مستقرها و مستودعها کل فى کتاب مبین
(سوره هود، آیه 6)
و نیست هیچ جنبنده اى در زمین مگر بر خداست روزى او و مى داند قرارگاهش و آرامگاهش را به جملگى در کتابى روشن است .
انى توکلت على اللّه ربى و ربکم ما من دابه الا هو اخذ بناصیتها ان ربى على صراط مستقیم
(سوره هود، آیه 56)
همانا من توکل کردم بر خداى پروردگارم و پروردگار شما نیست هیچ جنبنده مگر که اوست گیرنده موى پیشانیش را همانا پروردگار من بر راه راست است .
و کاین من دابه لا تحمل رزقها اللّه یرزقها و ایاکم و هو السمیع العلیم .
(سوره عنکبوت ، آیه 60)
و چه بسیار جنبنده که بر نمى دارد روزى خود را، خدا روزى مى دهد او را و شما را و او شنواى داناست .
ما یفتح اللّه للناس من رحمه فلا ممسک لها و ما یمسک فلا مرسل له من بعده و هو العزیز الحکیم .
(سوره فاطر، آیه 2)
آنچه گشاده گرداند خدا براى مردمان از رحمت ، پس نیست باز گیرنده مر آن را و آنچه را باز گیرد پس نیست فرستنده مر او را بعد از گرفتن او و اوست غالب درست کردار.
و لئن سالتهم من خلق السموات و الارض لیقولن اللّه قل افرایتم ما تدعون من دون اللّه ان ارادنى بضر هل هن کاشفات ضره او ارادنى برحمه هل هن ممسکات رحمته قل حسبى اللّه علیه یتوکل المتوکلون .
(سوره الزمر، آیه 38)
و اگر بپرسى از ایشان کى آفرید آسمان ها و زمین را هر آینه خواهند گفت البته خداست . بگو خبر دهید که آنچه را مى خوانید از غیر خدا اگر خواست به من خداى ضررى را آیا ایشانند دفع کننده ضررش یا اگر خواست به من رحمت و احسانى آیا ایشانند بازدارندگان رحمتش . بگو که بس است مرا خدا بر او توکل مى کنند توکل کنندگان
داستان سوره هل آتی
امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) در سنّ طفولیّت بیمار شدند، پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) براى عیادت فرزندان بیمارش به خانه على و فاطمه (علیهما السلام)آمد، آن حضرت هنگامى که بیمارى نوه هاى عزیزش را مشاهده کرد، خطاب به على (علیه السلام) فرمود: «نذرى کنید، تا خداوند بیمارانتان را شفا دهد!»على (علیه السلام) بلافاصله عرض کرد: «خداوندا ! اگر فرزندانم شفا یابند، سه روز روزه مى گیرم.»فاطمه (علیها السلام) نیز به همین شکل نذر کرد; حتّى امام حسن و امام حسین (علیهما السلام)نیز ـ على رغم این که سنّ آن ها کم بود ـ به تبعیّت از پدر و مادر به همان شکل نذر نمودند. فضّه (خادمه) که در آن جا حاضر بود نیز ـ احتمالا ـ به همان شکل نذر کرد.طولى نکشید که کسالت آن دو ریحانه پیامبر برطرف شد و بنا شد که اهل البیت (علیهم السلام)نذرشان را ادا کنند. روز اوّل روزه گرفتند; على (علیه السلام)براى افطار این سه روز مقدارى جو تهیّه کرد، آن را آرد کردند و به سه قسمت تقسیم کردند، قسمتى از آن را جهت تهیّه نان براى افطار روز اوّل خمیر کردند و به تعداد افراد روزه دار، نان جو تهیّه نمودند. به هنگام افطار صدایى از پشت درب حیاط منزل شنیده شد، اهل خانه به بیرون از خانه آمدند، شخصى را ملاحظه کردند که این گونه آن ها را خطاب کرد:«اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ الْبَیْتِ» سپس عرض کرد: «من شخص محتاج، نیازمند و مسکینى هستم، به من کمک کنید.»حضرت على (علیه السلام) نانى که سهم خودش بود را به آن فقیر داد، فاطمه (علیها السلام) نیز چنین کرد; بقیّه اعضاى خانواده هم سهمیّه خویش را به آن مسکین دادند و آن شب با آب افطار کردند.روز بعد هم روزه گرفتند و با یک سوم دیگر از آرد جو نان تهیّه کردند; آماده خوردن افطارى بودند، باز صداى شخصى را از خارج منزل شنیدند، که مى گوید:«اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ الْبَیْتِ»، به خارج منزل رفتند. از او پرسیدند: تو کیستى و چه حاجتى دارى؟گفت: «یتیمى از یتیمان این شهر هستم، گرسنه ام سیرم کنید»، باز على (علیه السلام)سهم خویش را به آن یتیم داد و بقیّه نیز همین کار را در کمال اخلاص و جهت رضاى خدا انجام دادند; و همچون شب اوّل با آب افطار کردند!روز سوم را نیز طبق نذرى که داشتند روزه گرفتند و همان داستان روز اوّل و دوم تکرار شد و این بار شخص اسیرى تقاضاى کمک کرد، حضرت على (علیه السلام)و تمام اعضاى خانواده، افطارى خویش را به آن شخص اسیر دادند; و سومین شب را هم با آب افطار کردند و بدین ترتیب به نذر خویش وفا نمودند.پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) روز بعد امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) را، در حالى که رنجور و ضعیف شده بودند و از شدّت ضعف به خود مى لرزیدند مشاهده کرد و از این وضع ناراحت شد و از سوى دیگر چشم هاى گودرفته فاطمه (علیها السلام) بر ناراحتى و حزن پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) افزود، از على (علیه السلام)پرسید:یا على! چرا بچّه ها این قدر ضعیف و رنجور شده اند؟ چرا رنگ دخترم فاطمه پریده است؟حضرت على (علیه السلام)جریان را براى آن حضرت بازگو کرد، در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیات سوره انسان را آورد . [الغدیر، جلد 3، صفحه 107 ]
امام خمینی رحمه الله در شبانه روز به ویژه هنگام نماز شب، به تلاوت قرآن می پرداخت و در هر فرصتی که به دست می آورد، مشغول تلاوت قرآن می شد. یکی از یاران نزدیک ایشان در این زمینه چنین می گوید:امام هر روز مقید بودند چند صفحه قرآن بخوانند. ایشان معتقد بودند که خواندن قرآن و انس با قرآن، توفیق انسان را زیاد کرده و ایمان انسان را قوی می سازد. ایشان حتی در روزهای آخر عمر شریفشان و شب پیش از عمل جراحی نیز خواندن قرآن و نماز شبشان را ترک نکردند.
|