وساطت اولياء الهي
خداوند متعال می فرماید: فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ [زلزله آيات ۷ و ۸]
پس هر كس ذرّه اى كار خير انجام دهد آن را مى بيند! *و هر كس ذرّه اى كار بد كرده آن را مى بيند!
كوچكترين حركت و كار انسان ثبت مي شود مواظب باشيم!
آيت الله شبيري زنجاني مي فرمودند: من از نزديكان حاج احمد آقا فرزند امام شنيدم كه ايشان حضرت امام خميني را در خواب ديده اند .
از ايشان مي پرسند كه به شما چه گذشت؟ ايشان دست خود را بلند مي كنند و پايين مي آورند و مي گويند : بدان ،حركتي مانند اين حركت دستِ من در اينجا حساب دارد .
حاج احمد آقا مي پرسند: در عبور از برزخ چه گذشت ؟! امام مي فرمايند: با وساطت اولياء الهي به خوبي گذشت
[ كتاب حميم جلد ۲ صفحه ۲۱۵ – به نقل از كتاب روزنه هايي از عالم غيب صفحه ۴۰۱ ]
دیدید شما هم وقتی دستتان ترنج دادند دستتان را بریدید!
شهید آیت الله سیّد اسدالله مدنی كه همواره دلداده ی مولایش علی بن ابیطالب علیهما السلام بود ، میان مسئولان فرمان حكومتی حضرت به مالك اشتر را بارها متذكر می شد ، و در آن نطق ماندگارش با اشاره به ماجرای « یوسف و زلیخا » در قرآن حكیم به آن قسمت داستان اشاره كرد كه وقتی زلیخا از عیب گیری زنان مصر با خبر شد آنان را به ضیافتی دعوت كرد و به دست آنان كارد وترنجی داد و در میان مهمانی به یوسف دستور داد كه وارد ضیافت شود و...
شهید آیت الله مدنی با گریه درد ناك در پشت تریبون ادامه داد :
آقایان ! نكند در محشر و قیامت محمد رضا ( پهلوی ) جلوی ما را بگیرد و بگوید دیدید شما هم وقتی دستتان ترنج دادند دستتان را بریدید و مثل من كاخ نشین وطاغوتی شدید ؟!
یا ایها العزیز
فاضل ترک برایم نقل کرد: آیت الله العظمی سید هادی میلانی را دیدم چون به حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف می شدند در برابر ضریح حضرت رضا علیه السلام می ایستادند و اشک از چشمانشان جاری می شد و خطاب به حضرت این آیه را می خواندند:
«یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعه مزجاه فاوف لنا الکیل و تصدق علینا انالله یجزی المتصدقین ؛ ای عزيز ، ما و کسانمان به گرسنگی افتاده ايم و با سرمايه ای اندک آمده ايم ، پيمانه ما را تمام ادا کن و برما صدقه بده ، زيرا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد »
فاضل ترک نقل کرد پس از دیدن این شیوه زیارت آیت الله میلانی من هر جا به زیارت رفتم حتی زیارت حضرت معصومه علیها السلام ذکر و زیارت من این آیه بود.
[ راوی جناب حاج حبیب الله بیگدلی خیاط برخی علما ، کتابهای ناگفته های عارفان و داستانهایی از علما ، سایت حکایات الصالحین ]
من براي امامت اهليت ندارم!
يکي از علما نقل می کرد : در يکي از ماههاي رمضان به اتفاق چند تن از دوستان از حضور جناب محدث قمي تقاضا کرديم که در مسجد گوهرشاد مشهد اقامه نماز جماعت را تقبل کنند.
با اصرار و پافشاري پذيرفتند. چند روز نماز ظهر و عصر در يکي از شبستانهاي آن مسجد به امامت معظم له برگزار شد و هر روز تعداد جمعيت نمازگزاران افزوده مي شد تا اينکه بر اثر اطلاع دادن جماعت نمازگزار به ديگراني که از اين امر هنوز باخبر نشده بودند تعداد مأمومين مرحوم قمي فوق العاده کثير شد.
يک روز پس از آنکه نماز ظهر برگزار شد مرحوم قمي به من که در صف اول و نزديک ايشان بودم گفتند: من امروز نمي توانم نماز عصر بخوانم و رفتند و ديگر تا آخر ماه مبارک رمضان آن سال براي امر نماز نيامدند.
در موقع ملاقات و سؤال از علت ترک نماز جماعت فرمودند: حقيقت اين است که در رکوع چهارم متوجه شدم صداي اقتدا کنندگان از پشت سرم را که مي گفتند: يا الله! يا الله! يا الله! ان الله مع الصابرين. و اين صداها از محلي بسيار دور به گوش مي رسيد. اين توجه مرا به زيادي جمعيت اقتدا کننده متوجه کرد و در من شادي و فرحي توليد کرد و خلاصه خوشم آمد که اين جمعيت اين اندازه زيادند.
بنابراين من براي امامت اهليت ندارم!
[ راوی جناب حاج حبیب الله بیگدلی خیاط برخی علما ، کتابهای ناگفته های عارفان و داستانهایی از علما ، سایت حکایات الصالحین ]
این حرکت بسيار باشکوه !
حضرت آيت الله العظمي محمدحسين ناييني رحمة الله علیه وقتي براي ملاقات علماء، روحانيون و مردم به بيرون تشريف ميبردند و کسي از ايشان تقاضاي استخاره ميکرد و براي انجام استخاره قرآن شريف را ميآوردند، ايشان به احترام قرآن، به پا ميخواستند و همه افراد جلسه نيز، برميخاستند و ايستاده ميماندند تا استخاره تمام ميشد و قرآن شريف را از [اتاق] بيروني خارج ميکردند. اين حرکت، بسيار باشکوه و باعظمت بود. انسان، کوچکي همه چيز را در برابر قرآن و عظمت قرآن، ميديد. ايشان، همين حرکت را در خلوت هم انجام ميداد و در برابر عظمت قرآن به خضوع ميايستاد. [منبع : کتاب هشتصد نکته درباره قرآن تالیف رضا باقی زاده]
احترام به قرآن
يکي از صفات بارز آيت الله العظمي بروجردي، رحمه الله عليه، احترام به قرآن بود. يادم هست روزي از طرف يکي از سران کشورهاي عربي، هيأتي خدمتشان رسيده بودند و قرآني را به عنوان هديه، تقديم ايشان کردند. در هنگام تقديم قرآن، آن مرحوم با کهولت سن و حال خاصي که داشتند، ايستادند و قرآن را تحويل گرفتند سپس نشستند و پيش از آن که با اعضاي هيات سخن بگويند، قرآن شريف را گشوده و با صداي بلند آياتي را تلاوت نمودند، آن گاه قرآن را در جاي مناسبي گذاشتند و تعارفات معمولي را با ميهمانان انجام دادند.
[منبع : کتاب هشتصد نکته درباره قرآن تالیف رضا باقی زاده]
يک سنت حسنه
دکتر احمد احمدي ميگويد: «يکي از نکات آموزنده درباره قرآن، توجه به روش و سنت علما، در استفاده از قرآن کريم است. از باب نمونه در سفري که اينجانب در خدمت مرحوم علامه طباطبايي بودم، مشاهده کردم که ايشان قبل از خوابيدن، قرآن تلاوت ميکردند، شايد در حد جزء يا نزديک به آن؛ سپس ميخوابيدند. يک بار هم در آذربايجان، ميهمان عالم وارسته و بزرگواري، از آن ديار بودم و ايشان پس از پذيرايي گرم، نزديک خواب، قرآن آورد و به ما داد که تلاوت کنيم. و ما فهميديم که اين يک سنت حسنه و روش خدا ُپسندانهاي است که در بين علماي آن ديار مرسوم است. و به نظر ميرسد که عمل بسيار شايستهاي است که انسان با قرآن بخوابد و با قرآن از خواب برخيزد.» [منبع : کتاب هشتصد نکته درباره قرآن تالیف رضا باقی زاده]
چشمی که نتواند قرآن بخواند نمی خواهم !
از جمله ویژگی های حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه ) این بود که همواره مقیّد بودند که قرآن را از رو تلاوت کنند . یکی از نزدیکان ایشان در این باره نقل می کند: « نجف که بودیم، آقا چشمشان ناراحت شده بود. دکتر آمد و چشم ایشان را دید و گفت: شما چند روز قرآن نخوانید و استراحت کنید. امام یک دفعه خندیدند و گفتند: دکتر من چشمم را برای قرآن خواندن می خواهم. چه فایده ای دارد اگر چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟ شما یک کاری بکنید که من بتوانم قرآن را بخوانم.»
قرآن در سیره امام خمینی-ره ، گلبرگ - خرداد 1383، شماره 51
|