گزیده استفتاهات از محضر امام خمینی (ره) اجازه ولیّ در ازدواج باکره
س: جوانی است که ـ بنا به وظیفه شرعی و نیازهای روحی ـتصمیم به ازدواج گرفته و دختر جوان رشیده بالغه ای را انتخاب نموده است که با او توافق کامل دارد، اما پدر دختر موافقت نمی کند، تکلیف شرعی چیست؟
ج: در ازدواج دختر باکره اِذن پدر شرط است. بلی اگر دختر مایل به ازدواج باشد و پسر کفو عرفی و شرعی او هست و دختر بترسد که اگر او را رد کند بعدا شوهر خوبی پیدا نشود پدر نمی تواند او را منع کند و در صورت منع، ولایتش ساقط می شود.
س: آیا شرط صحّت عقد موقت برای دختران باکره اِذن پدر است؟ اگر تنها با رضایت مادر باشد چطور؟ در صورتی که پدر با عقد دائم موافق ولی با صیغه عقد موقت مخالف باشد می توان برای مدت کوتاهی با فرد مورد نظر صیغه محرمیت خواند؟
ج: عقد باید با اجازه پدر باشد، و فرقی بین عقد دائم و عقد موقت نیست.
س: دختر باکره ای بدون اطلاع پدرش ازدواج نموده (پدر در بلد نبوده، لیکن امکان اجازه گرفتن از وی بوده است) و پدر بعد از اطلاع، اجازه نداده است؛ حالا هم مرد حاضر به طلاق نیست. آیا دادگاه می تواند با استناد به فتوای حضرت امام که اجازه پدر را شرط می دانند حکم به عدم صحت عقد کند؟ وظیفه چیست؟
ج: عقد مزبور باطل است و دادگاه حق طلاق ندارد. ولی خود طرفین اگر بکارت دختر زایل شده می توانند؛ ثانیا بدون اجازه پدر با هم ازدواج کنند.
س: اینجانب دختری داشتم که در ده سالگی برای خدمتکاری به خانه کسی رفته است، الان حدود هفده سال است که در خانه اوست و نمی گذارد دخترم به خانه بیاید تا او را شوهر دهم و من غیرتم قبول نمی کند ناموسم در خانه اجنبی باشد، لطفا حکم شرعی آن را بیان فرمایید؟
ج: اختیار با خود دختر است و کسی حق ندارد مزاحم او شود، و در ازدواج دختر اِذن پدر معتبر است.
س: الف: آیا دختری که پدر و پدربزرگ نداشته باشد می تواند ازدواج موقت بکند؟
ج: مانع ندارد.
ب: اگر پدر داشته باشد ولی در شهر دیگری باشد و به آسانی تماس با او ممکن نباشد چطور؟
ج: اگر طوری است که اجازه گرفتن از او ممکن نیست اشکال ندارد، ولی اگر تماس با او ممکن است ـ و لو مدتی طول بکشد یا سخت باشد ـ بدون اجازه نمی تواند صیغه شود.
س: اگر مردی با دختر باکره ای بدون اِذن پدر او ازدواج کند وپس از حامله شدنِ دختر، پدر دختر به عقد راضی شود آیا این اِذن در حلیّت کافی است؟ و آیا فرق است بین [رضایت پدر بعد از [اولاد آوردن و قبل از پیدا شدن حمل؟
ج: با اجازه پدر صحیح می شود و فرقی نیست.
س: در صورتی که ولیّ دختر بالغه رشیده راضی به اصل ازدواج دخترش با شخصی باشد لیکن نسبت به خصوصیات ازدواج (از قبیل مقدار مهر و کیفیت جشن و تعیین زمان عقد و زمان عروسی و غیره) که دختر با پسر توافق نموده اند مخالفت می کند، و به نحوه توافق آنان رضایت ندهد، اگر بدون رضایت و اِذن ولیّ شرعی نسبت به خصوصیات مذکور، عقد بین آنان واقع شود آیا صحیح و قابل ترتیب اثر است یا نه؟
ج: با فرض راضی نبودن پدر نسبت به خصوصیات مورد توافق پسر و دختر اگر باز به اصل ازدواج آنها راضی است عقد صحیح است و گرنه صحت عقد موقوف به اجازه پدر است.
س: دختری را پدر و مادرش با اکراه و اجبار به عقد کسی در می آورند و او را وادار می کنند که به اتاق عقد بیاید و در حضور عاقد بلی بگوید، و بالاخره او بلی می گوید ولی در دل راضی نیست. آیا چنین عقدی صحیح است یا خیر؟ و در صورت صحیح نبودن آیا به طلاق احتیاج هست یا نه؟
ج: اگر عقد با اِذن و رضایت پدر بوده و شوهر کفو دختر است احتیاط آن است که یا دختر عقد را اجازه کند و یا بدون طلاق با فرد دیگر ازدواج ننماید.
س: اگر دختری باکره نباشد، ولی عدم باکره بودن او مستند به زنا باشد، آیا همین برای صحت ازدواج بدون اِذن پدر کافی است یا خیر؟
ج: بعید نیست عدم الحاق به بکر، لکن احتیاط در آن ترک نشود.
س: شما در امر ازدواج اجازه پدر را در مورد دختر باکره شرط می دانید، بفرمایید اگر دختر باکره ای پدر نداشته باشد اجازه چه کسی شرط است؟ و آیا اجازه مادر و برادرش همانند اجازه پدر است یا خیر؟
ج: اگر پدر و جدّ پدری ندارد اجازه خودش کفایت می کند و اجازه دیگران شرط نیست.
س: دختر 22 ساله ای هستم که حدود یک سال است با شخصی مذهبی برای ازدواج آشنا شدم و با هم به توافق رسیدیم ولی چون خانواده من مذهبی نیستند ـ یعنی پدر و مادرم نمازخوان نیستند و پدرم منکر خدا و اسلام است ـ خانواده پسر با ازدواج ما مخالفت کردند و من مخالفت شدید خانواده ایشان را نمی دانستم، لذا بدون اینکه پدرم بداند با ایشان مَحرم شدم و خود را زن ایشان حساب کردم (البته هنوز دختر هستم) و پسر تلاش بسیار کرد تا رضایت خانواده اش را به دست آورد ولی آنان راضی نشدند تا بالاخره پسر تصمیم به استخاره گرفت و استخاره هم بد آمد، البته خودش می گوید از اینکه استخاره کرده پشیمان است. لطفا بفرمایید آیا رضای پدر و مادر ایشان در ازدواج پسرشان لازم است؟ و نیز آیا ما می توانیم خلاف این استخاره عمل کنیم؟
ج: اجازه پدر و مادر در ازدواج پسر شرط نیست و استخاره الزام نمی آورد و به این استخاره ترتیب اثر ندهید. ولی در صحت عقد شما اجازه پدرتان شرط است.
س: دختر باکره ای بدون اجازه پدرش شوهر اختیار نموده و به واسطه شکایت پدر (که علت آن فقدان صلاحیت اخلاقی پسر بوده) ازدواج آنها باطل شده، ولی بلافاصله مجددا بدون اِذن پدر و مادر با همان پسر ازدواج نموده. آیا ازدواج دوم با همان پسر صحیح است یا باطل؟
ج: اگر در وقت ازدواج دوم هنوز دختر باکره بوده اعتبار اِذن پدر به قوت خود باقی است، و اگر باکره نبوده ولایت پدر ساقط بوده است.
س: دختری هستم 25 ساله، چند سالی است که پدر خود را از دست داده و جدّ پدری هم ندارم، می خواهم با مردی که از نظر سنی چندین سال از من بزرگ تر است ازدواج کنم، ولی برادر و مادرم با این ازدواج مخالفت می کنند و می گویند: «با حرف مردم چه کنیم؟» در صورتی که فرد مزبور از نظر ایمان و روش زندگی قابل توجه است؛ تقاضا دارم که اگر موضوع ازدواج ما اشکال شرعی ندارد و اگر اجازه می فرمایید، حکمی بفرمایید تا مادر و برادرم را موظف به اجرا کند.
ج: در فرض مرقوم، اختیار ازدواج و حق انتخاب همسر با خود شما است و رضایت برادر و مادر شرط نیست.
|